1395/11/20 ۱۰:۳۴
آبشخور فكر كربن چه بود؟ قبل از این باید بگویم من اسلام شناس نیستم، رشتهام هندشناسی است، و اگر كتابی دربارهی كربن نوشتم به علت دوستیام با كربن بود كه حدود هفده، هجده، سال طول كشید.
آبشخور فكر كربن
آبشخور فكر كربن چه بود؟ قبل از این باید بگویم من اسلام شناس نیستم، رشتهام هندشناسی است، و اگر كتابی دربارهی كربن نوشتم به علت دوستیام با كربن بود كه حدود هفده، هجده، سال طول كشید. كربن راهنمای كار من بود، مرا با هند آشنا كرد. راهنماییام كرد به طرف ترجمهی رسالهی «سانسكریت» به فارسی؛ و بعد به همراه لاكومب، (1) هندشناس فرانسوی، استاد راهنمای تز دكترای من بود. این است كه دِینی داشتم و با نوشتن كتابی میخواستم آن را ادا كنم، در واقع این كتاب دید كربن از اسلام است نه دید من، نگاهی است كه او به ایران و اسلام داشته. كربن اصولاً آدمی بود كه در آن واحد در جوانیاش چندین كار انجام داد، هم اسلامشناس بود هم آلمان شناس و هم به هند گرایش داشت. چون سانسكریت خواند به بودیسم علاقهمند شد. طبیعتاً آدمی بود چند وجهی. در اینجا منابع فكریاش را نشان میدهم و خواهم گفت چگونه این منابع و این خوراكی كه او از این منابع گرفت تبدیل به تفكر بعدیاش شد و چگونه در قالب جهان ایرانی شكل گرفت.
در واقع ایران برای كربن یك قالب بود. كربن قبل از هر چیز فرانسوی است، متفكری فرانسوی - با این دید هم باید دیدش. البته شرق شناس است، ولی بیش و پیش از آن به سنتی كه در خود فرانسه ریشه دارد متعلق است. دوم اینكه خیلی اروپایی است، به تفكر اروپایی بسیار علاقهمند بود. عاشق شكسپیر و بكیك بود، اغلب راجع به آنها حرف میزد، از رمانتیسم آلمان و متفكران آلمان اطلاعات دقیق داشت، به ایتالیا هم خیلی علاقه داشت. اروپایی به تمام معنا، ضمناً به آسیا و ایران عشق میورزید؛ و خیلی هم ضد عرب و ضد ترك بود. به همین دلیل میگفت كه من دو كشوری كه از همه بیشتر دوست دارم یكی ایران است و یكی یونان. البته یونان به دلیل واضحی كه همه میدانید و ایران هم كه كشور دومش بود. كربن هرگز مسلمان نشد. هرگز پروتستان نشد. كاتولیك متولد شد و كاتولیك از دنیا رفت. ولی زنش پروتستان بود، به هر حال هرگز دین عوض نكرد، و هیچ وقت هم ادای شرقیها را درنیاورد. یعنی مثل فرانسویها غذا میخورد، نه لباسش تغییر كرد نه رفتارش. خیلی آدم «اوتانتیكی» (authentique) بود، به معنای غربی كلمه؛ این از رفتار كربن.
منابع كربن
4-2- اگر بخواهیم منابع كربن را مطالعه كنیم، میبینیم از جوانی در چند رشته كار كرد. كربن شاگرد ژیلسون (2) بود و طبعاً به تتبعات قرون وسطایی كشیده شد. اینكه چگونه ژیلسون متون لاتینی را كه از عربی ترجمه شده بود معنی میكرد در كربن خیلی تأثیر گذارد. دوم در كلاس درس برهیه (3) حضور مییافت كلاسی راجع به فلوطین و اوپانیشادها كه نتیجتاً هند بر او اثر گذاشت. سوم اینكه كربن شروع كرد به خواندن سانسكریت و عربی و در عین حال فارسی. طبیعتاً به یك جایی رسید كه باید یا هندشناس میشد یا اسلام شناس، زیرا در آن زمان نمیشد هر دو رشته را انتخاب كند. طبیعتاً گرایش به جهان اسلامی پیدا كرد، آن هم به جهت ماسینیون. (4) ماسینیون نقش اساسی در زندگی او داشت. چهارمین منبع كربن آلمان است. در واقع كربن را میبینیم كه به صورت سالك راه میافتد در اروپا و میرود به آلمان. آلمان خیلی در او مؤثر بود و البته كلاسهای ژان بروزی (5) و ژوزف بروزی (كه دو برادر بودند ك در كُلژ دوفرانس راجع به ادیان درس میدادند)؛ و از طریق ژان بروزی، كربن با تمام متفكران پروتستان از شلایر ماخر بگیریم تا برسیم به دیلتای، كارل بارت (6) (كه در واقع یك متكلم تفكرات آلمانی بود) و هایدگر. كربن اولین مترجم بارت به زبان فرانسه بود، همچنین اولین مترجم هایدگر به زبان فرانسه. ولی قبل از اینكه اینها را ترجمه كند، سهروردی را ترجمه كرده بود یعنی اینطور نیست كه از آلمان به ایران رفته باشد. نه، هم زمان این كارها را انجام داد و این نكتهی بسیار مهمی است.
بعد از ترجمهی سهروردی سفری به آلمان میكند و برخوردش با تمام روشنفكران آلمانی بود یعنی اول رودلف آُتو (7) كه متفكری است كه كتاب داس هایلیگه (8) را نوشته بود كه در سال 1916 به چاپ رسیده و اثر عجیبی در اروپا كرد.
داس هایلیگه یعنی قدسی، امر قدسی، نحوه تجلی قدسی چگونه است و یك كتاب دیگر هم نوشته بود كه در آن دو عارف بزرگ غرب و شرق: مایستر اكهارت (9) و شانكرای چای هندی را مقایسه میكند. بعد برخوردش با ارنست كاسیرر (10) نویسندهی بزرگ فلسفهی تمثیلی بود كه كربن از او خیلی تأثیر گرفت، فهمید كه زمان و مكان بر حسب اینكه به درجات گوناگون وجود تعلق داشته باشد وجوه دیگری میگیرد.
كربن در جمع اشراقیان جهان
در سالهای 40-30 كربن عضو گروهی شد كه به « اِرانوس » (11) معروف بود. «اِرانوس» مؤسسهای است كه در سوئیس و ایتالیا تأسیس شده بود. یك خانم سوئیسی آن را تأسیس كرده بود و عنوان «اِرانوس» را رودلف اُتو به آن داده بود یعنی پیك نیك. در واقع سالی یك بار تمام دانشمندان اشراقی آنجا جمع میشدند و روی مسائل مختلف صحبت میكردند. كربن بیش از یك ربع قرن عضو آنجا بود و در جلساتش شركت میكرد. بیشتر نوشتههایی كه آنجا ارائه داد تبدیل به كتاب در اسلام ایرانی (12) شد. تمام كارهایش را آنجا كرد. در واقع آنجا یك آزمایشگاه بود. در آنجا با آدمهای بزرگی برخورد كرد، مثل كارل كرنیی، (13) میرچا الیاده، (14) آدولف پورتمان ، (15) گرهارد فن در له او (16) هلندی، كه بزرگترین متخصص ادیان بود، سوزوكی، (17) ارنست بنتس (18) (یك متفكر، یك فیلسوف آلمانی از دانشگاه ماربورگ)، (19) ژیلبر دوران ، (20) جیمز هیلمن (21) آمریكایی، دیوید میلر ، (22) گرشوم شولم (متكلم كلیمی و استاد بزرگ عرفان یهودی). او با تمام این افراد آشنایی داشت. من خودم یكبار، در انجا سخنرانی داشتم. در واقع محیط آنجا خیلی عجیب بود، چوت روح گردانندهاش یونگ (23) بود و دوستی كارل گوستاو یونگ و كربن خیلی مهم است و كربن خیلی از مسائلی كه به آن علاقهمند بود در یونگ یافت. از جمله مسئله مهمی كه در كربن تأثیر گذاشت و در این راه وارد شده بود مفهوم تفرید بود. یونگ به او میگفت كه چگونه با متون مقدس برخورد كند و چگونه این قرائت تبدیل به رویدادی درونی میشود.
معنای ایران برای كربن
اگر بخواهیم تمام این چیزهایی كه كربن از افراد مختلف گرفته بود در قالب تفكر ایرانی بگذاریم میبینیم كه تمام اینها رفته رفته رشد میكنند، شكل میگیرند و بعد در قالب تفكر ایرانی جای میگیرند. برای اینكه ایران برای كربن كه سه معنی داشت: 1- كشور میانه و میانجی بود، یعنی نگاه دو سویه داشت. یك سو به هند و خاور دور و یك نگاه به تمدنهای بینالنهرین و جهان غرب. 2- از لحاظ وجودشناختی ایران دنیای خیال و تخیل بود، در اینجا بود كه عالم مثال واقعاً نقش عالم متافیزیك به خود گرفته بود. 3- از لحاظ زمان دنیای بین الزمانین بود یعنی زمان انتظار بود. این سه مرحله را كربن در ایران یافت و به آن میگفت دنیای میانه و میانجی. این است كه از این طریق وارد دنیای ایران شد و تمام این مفاهیم را خواهم گفت كه چگونه شكل گرفت. مثلاً از دورهای كه با كارل بارت برخورد كرد و دیالكتیك من و تو. تفكر بارت الهیات دیالكتیكی یعنی گفتگو بین من و خداست، در مقابل فرمول دكارت كه میگوید: «میاندیشم پس هستم» بارت میگفت: «اندیشه میشوم پس هستم». پس یك نفر دیگر میاندیشد» این دیالوگ در تفكر ایرانی تبدیل شد با دیدار با فرشته كه در انواع و اقسام صورتها در رسائل سهروردی جلوه میكند. چه پیر، چه جوان، چه سروش، چه سیمرغ و چه دوست در شعر حافظ. تمام اینها در صور گوناگون جلوه میكند. مفهوم حوادثی كه در درون به صورت یك رویداد دیده میشود به تأویل تبدیل میگردد و به صور مختلف در تفكر ایران جلوه گر میشود.
دِین كربن به هایدگر و ملاصدرا
4-5- ارتباط با هایدگر مخصوصاً مفهوم نیستی (ترس آگاهی) و یا ارتباط با نیستی (Nإant) هم البته بسیار مهم است. چون كربن مترجم هایدگر بود ولی همیشه راجع به هایدگر میگفت هایدگر از «دازاین» عدول نكرده یعنی تفكرش محدود شده به «دازاین». و تنها چیزی كه هایدگر به من آموخت این بود كه تفكر در فلسفه یعنی تأویل. این بود دِینی كه كربن نسبت به هایدگر داشت. میگفت در «دازاین» من نمیتوانم به مفهوم معاد برسم اگر هایدگر معتقد بود كه انسان موجودی است برای مرگ بودگی، با تفكر فلسفهی ملاصدرا من به این مفهوم رسیدم كه انسان موجودی است ورای مرگ؛ و این ماوراء بودن فرقی است كه كربن را از هایدگر جدا میكند.
سیر چهارگانه كربن در جهان ایرانی
در واقع این سیر كربن است وقتی وارد جهان ایرانی شد. در واقع تبدیل به چهار حركت بزرگ میشود كه من سعی كردم در كتابم نشان دهم. البته عین عبارت كربن نیست ولی میشود از خلال نوشته هایش در آورد. چهار حركتی است كه من به آنها میگویم: حركت از نبوت به ولایت. حركتی كه وجه نبوی است - یك حركتی است وجودی. از اصالت ماهیت به اصالت وجود یعنی از ابن سینا به ملاصدرا. حركتی است از قصههای تمثیلی به رویداد آن به درون، یعنی تمام قصص تمثیلی سهروردی كه میشود به آنها گفت وجه روایی. سرانجام حركتی است از عشق انسانی به عشق خدایی و عشق ربانی كه میتوان به آن گفت وجه عاشقانه. این چهار حركت را كربن در تفكر ایرانی مطالعه كرد؛ و برای هر كدام یك مثال اعلی، یك رهبر درونی، پیدا كرد؛ و یك نحوهی شناسایی. اجمالاً میگویم در شیوهی نبوی مثال اعلی محمد (ص) و مهدی است. مهدی (عج) در واقع وجه اخروی پیامبر اسلام است. راهبر درونی یا روحالقدس است، جبرئیل نحوه شناسایی وحی و الهام است. موقعی كه به وجه وجودی میرسیم مثال اعلی زرتشت است و افلاطون به عنوان فیلسوف که سرانجام در سهروردی یكی شده. راهبر درونی عقل فعال است. نحوهی شناسایی علم حضوری و علم شهودی است. در وجه روایی «تیپ آنترپولوژی» (type anthropologique) یعنی مثال اعلی كیخسرو است، راهبر درونی سیمرغ است یا سروش، نحوه شناسایی دیدن جام جم است؛ یعنی، جام جهانی. موقعی كه به وجه چهارم كه وجه عاشقانه است میرسیم نمونه مثال اعلایش مجنون است، راهبر درونیاش معشوق ازلی لیلی است؛ و نحوهی شناسایی از دیدگاه جذبه عاشقانه است یا از دیدگاه روزبهان التباس. خلاصه این چهار صورت را در ایران یافت.
این چهار صورت را فقط در تفكر شیعی ایرانی میتوانست بیابد برای اینكه قبل از عقل فعال فلاسفه و وحی پیامبران یكی شده بود و اگر این كار را یكی نمیكردیم نمیتوانستیم این چهار ساخت را كه من به آنها اشاره كردم، استخراج كنیم. چنانچه در تفكر تسنن عربی اینها جز یكی دو تا بیشتر نیستند، شاید یكیاش باشد چون نه فلسفهاش هست، نه از نبوت به ولایت در آن خبری هست فقط جنبه عرفانیاش است. این حركتی بود كه كربن در تفكر ایرانی كرد.
كربن؛ منتقد بزرگ مدرنیته
كربن در زمرهی بزرگترین منتقدین فكر تجدد است، به یك اعتبار در زمرهی متفكرینی است كه در قرن بیستم سعی كردند عقل و خرد غربی را بشكنند، كربن یكی از آنها است. سعی میكند در واقع در مقابل افسونزدایی از جهان كه یكی از نشانههای تفكر دنیوی است، نقش فرشته را نشان بدهد در مقابل اسطوره زدایی از زمان، سعی میكند حوادث رویدادهای عالم قدسی را نشان دهد. در مقابل طبیعی شدن انسان اشاره به تفرید میكند یعنی برخورد با خود و در مقابل ابزاری شدن عقل به علم حضوری و یا علم شهودی اشاره میكند در واقع به یك اعتبار میتوان گفت كربن زائر یا سالك است. (24)
پانوشتها
1. Olivier Lacombe.
2. Etienne Gilson.
3. Emile Brإhier.
4. L. Masssignon.
5. J. Baruzi.
6. Karl Barth.
7. Rudolf Otto.
8. Das Heilige.
9. Meister Eckhart.
10. Ernst Cassirer.
12. Eranos.
13. En Islam iranien.
14. K. Kإrenyi.
15. M. Eliade.
16. A. Portmann.
17. G. Van der Leeuw.
18. D. T. Suzuki.
19. E. Benz.
20. Marbburg.
21. Gilbert Durand.
22. James Hillman.
23. David Miller.
24. Karl Gustav Jung.
25. انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران، هانری كربن ، تهران، هرمس، 1379
منبع: کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید