دوستی خاندان پیامبر(ص) در مشرق اسلامی / آصف فکرت - بخش اول

1395/11/9 ۰۹:۱۴

دوستی خاندان پیامبر(ص) در مشرق اسلامی / آصف فکرت - بخش اول

مردمان مشرق اسلامى، از بخارا تا سراسر خراسان بزرگ و افغانستان، از همان آغاز به خاندان و دودمان نبوت، ارادت و احترام خاصى داشته‌اند.

 

مردمان مشرق اسلامى، از بخارا تا سراسر خراسان بزرگ و افغانستان، از همان آغاز به خاندان و دودمان نبوت، ارادت و احترام خاصى داشته‌اند. همزمان با تشرف مردمان این سرزمینها به آیین برگزیدۀ اسلام، گروههاى کثیرى از علویان و احفاد پیامبر بزرگوار به سرزمینهاى بخارا، سمرقند، خوارزم، ترمذ، بلخ، قندز، هرات و غزنین آمده رحل اقامت افکندند و از مقام و منزلتى والا نزد همگان برخوردار بوده‌اند.

 

پسرعموی پیامبر(ص) در سمرقند

از خویشاوندان پیامبر صلى الله علیه وآله، نخست قثم بن عباس، پسر عم آن حضرت که به روایت‌ سیره‌‌نگاران، شباهت‌ بسیارى به حضرت داشت، در اواسط سده اول هجرى به خراسان آمد و در سمرقند درگذشت و یا به شهادت رسید.۱ آرامگاه قثم ‌بن عباس در همه روزگاران زیارتگاه خاص و عام بوده و چون گروهى اعتقاد به زنده بودن و رجعت او داشته‌‌اند، به «شاه زنده» معروف شده است. بناى آرامگاه «شاه ‌زنده» که معماران خراسانى در اعصار مختلف از روى ارادت به تعمیر و اضافات آن همت گماشته‌اند، امروز یکى از زیباترین و باشکوه‌‌ترین آثار باستانى اسلامى در سمرقند ـ جمهورى ازبکستان ـ است. مؤمنان سمرقند معتقدند که ثواب زیارت قثم بن عباس با ثواب یک حج پیاده برابر است.۲

 

ابوخالد کابلى صحابى

در بررسى پیشینۀ تولاى مردمان این سرزمین به اهل بیت پیامبر(ص) به نکته جالبى برمى‌خوریم و آن اینکه یکى از متقدمین ارادتمندان و مشتاقان اهل بیت علیهم‌ السلام در سدۀ اول هجرى از سرزمین کابل برخاسته است. او ابوخالد وردان کابلى است. ابوخالد کابلى خدمت و مصاحبت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را دریافته و روزگارى نیز در خدمت محمد حنفیه به سر برده و معتقد به امامت وى بوده است. ابوخالد کابلى حقیقت امامت على‌ بن حسین(ع) را از محمد حنفیه دریافت و به خدمت ایشان شتافت و ملازمت آن حضرت را برگزید و در شمار اصحاب معتمد و خاص درآمد و محب معتقد و مخلص امام گشت.

موارد متعددى از دلایل امامت‌ حضرت سجاد(ع) در مآخذ امامیه آمده است که یا راوى آنها ابوخالد کابلى است و یا در رخدادهاى یاد شده شخصاً حضور و شرکت داشته است. در حق این کابلى نیک‌فرجام، از امام صادق‌(ع) روایت کرده‌اند که: پس از شهادت امام حسین‌(ع) مردمان جز سه تن از عقاید خویش برگشتند، و آن سه تن ابوخالد کابلى، یحیى‌ بن‌ ام‌طویل و جبیر بن مطعم بودند که دیگران به آنان پیوستند و شمار معتقدان فزونى گرفت.

ابوخالد را در شمار پنج تن از شیعیان امام على ‌بن حسین زین‌‌العابدین‌(ع) نام برده‌اند. و به روایت ابن ‌شهرآشوب ابوخالد کابلى در روزگار امامت آن حضرت براى دیدار مادر خویش به کابل سفر کرد.۳

 

حمایت خراسانیان از علویان

هنگامى که امویان بر ممالک اسلامى حکومت داشتند، مردمان خراسان و مشرق اسلامى از آل پیغمبر حمایت مى‌کردند و نهضت ابومسلم خراسانى در نیمۀ نخست‌ سدۀ دوم هجرى بر همین فکر بنیاد یافته بود. با آنکه سلطۀ امویان به سعى خراسانیان دوستدار آل پیمبر(ص) از میان رفت، ولى خلفاى عباسى، علویان را رقیب خویش شمرده، به آزار و اذیت آنان پرداختند؛ تا اینکه بسیارى از علویان و رجال آل پیمبر(ص) به خراسان آمدند تا در حمایت ‌خراسانیان هواخواه آل محمد در امان باشند.۴

 

ابوحنیفه و علویان

امام ابوحنیفه نعمان‌ بن ثابت ـ صاحب مذهب حنفى ـ که از مردمان کابل بود، نیز از علویان در برابر عباسیان حمایت مى کرد. او به تأیید قیام محمد نفس زکیّه و برادرش ابراهیم علوى پرداخت و بیعت عباسیان را مکروه شمرد؛ تا اینکه منصور خلیفه عباسى او را از کوفه به بغداد فراخواند و پس از پانزده روز او را به زهر کشت. از ابن حماد ـ نوادۀ ابوحنیفه ـ نقل کرده‌اند که امیرالمؤمنین على‌(ع) در حق جد ابوحنیفه و دودمانش دعاى خیر فرمود.۵

مذهب حنفى به‌زودى در خراسان و ماوراءالنهر رواج کامل یافت و بلخ، یکى از مراکز فقه حنفى گردید؛ ولى چون حنفیان قدیم حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) را نخستین مبداء فیوض نبوى و قدوة علم مى‌دانستند و سرچشمه فقه و تصوف صوفیان از آن منبع زلال جوشیده بود، به رجال آل محمد(ص) و اصحاب ایشان ارادتى تمام داشته‌‌اند.

 

اختلاف امتی رحمه

به گفتۀ شادروان استاد عبدالحىّ حبیبى ـ دانشمند فقید افغان ـ با وابستگى و پیوندى که ابوحنیفه و یاران و پیروان او با قدوۀ علم، امیرالمؤمنین و دیگر ائمه(ع) داشته‌اند، اختلافات فقهى و اخبارى میان مذاهب حنفى و امامیه را از مقولۀ «اختلاف أمتی رحمه‌» مى‌‌شمرده‌اند و دودمان‌ها و رجال آل پیمبر(ص) و علماى امامیه در سرتاسر خراسان و ماوراءالنّهر همواره در کمال عزت و احترام زیسته‌اند و مراقد آنان هم در بلخ و هرات و جوزجان و دیگر بلاد زیارتگاه مردم است.۶

یکى از علویانى که در سدۀ دوم هجرى رهسپار مشرق عالم اسلامى شد، عبدالله اشتر علوى (فرزند محمد نفس زکیه) بود که پدرش بر منصور عباسى خروج کرده بود. والى سند (عمر بن حفص عتکى) که به تشیع گرایش داشت، در۱۴۷قر۷۶۴م مقدم این بزرگزادۀ علوى را گرامى شمرد، ولى عبدالله در ۱۵۱قر۷۶۸م در نبرد با هشام‌ بن‌ عمر تغلبى کشته شد.۷

در پیرامون ۲۰۰قر۸۱۵م پیوستگى روحى و عقیدتى مردم خراسان با آل پیامبر به درجه‌اى رسیده بود که در رمضان ۲۰۱قر۸۱۶م مأمون خلیفۀ عباسى ناچار شد براى جلب رضاى خراسانیان، امام رضا(ع) را به ولایتعهدى خویش برگزیند و مردم خراسان آنقدر بر پیرامون امام گرد آمدند که مأمون در هراس افتاد و آن حضرت را مسموم ساخت.۸

 

شیخ صدوق در بلخ

درخور یادآوری است که در سدۀ چهارم هجرى، طرح تألیف یکى از جوامع اربعۀ مشهور امامیه که مدار استنباط احکام شرعى در این مذهب است، در بلخ ریخته شد. شیخ صدوق مؤلف کتاب «من لایحضره الفقیه»‌، در مقدمۀ این کتاب مى‌‌نویسد که چون در ایلاق بلخ به دیدار سید ابوعبدالله محمد بن حسن علوى (معروف به نعمه) رسید، سید سخن از «من لایحضره الطبیب» محمد بن زکریاى رازى به میان آورد و از شیخ صدوق خواست تا کتابى جامع در احکام دین تألیف کند و آن را «من لا یحضره الفقیه‌» نام نهد. شیخ صدوق تألیف «من لا یحضر» را در بلخ آغاز کرد و هم در بلخ آن را به پایان رسانید. وجود آن همه منابع و مآخذ و اسناد در حدیث و فقه امامیه در بلخ سده چهارم، که براى شیخ صدوق امکان تألیف چنین اثر عظیمى را فراهم ساخته، قابل توجه است.۹ اجازۀ شیخ صدوق به سید نعمه علوى که در یکى از نسخه‌‌هاى خطى «من لا یحضر» به نظر رسیده، توقف شیخ را در حدود چهار سال یا بیشتر در بلخ مسلم مى‌سازد.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱. تاریخ یعقوبى، ۲ر۱۱۷ و۲۳۷.

۲. تاریخ بخارا، ۲۴۰ (تعلیقات).

۳. اختیار معرفه ‌الرجال، ۱۱۵؛ کتاب الرجال برقى ۸؛ رجال ابن داود(ع)۳۹؛ مناقب العلماء ابن‌شهرآشوب‌۱۴۵؛ نیز دایره المعارف بزرگ اسلامى، ذیل «ابوخالد کابلى‌».

۴. هزاره شیخ طوسى، ۸۸ (مقاله استاد حبیبى).

۵. الفهرست، ۳۷۴ (هامش).

۶. هزاره شیخ طوسى،‌۸۳.

۷. افغانستان بعد از اسلام ۸۷۲.

۸. تاریخ الإسلام السیاسی، ۲ر۱۶۳؛ افغانستان بعد از اسلام، ۸۷۲.

۹. کتاب من لایحضره الفقیه، مقدمه؛ الذریعه، ذیل من لا یحضره الفقیه؛ مرحوم استاد حبیبى نیز به این تألیف و ماجراى آن اشاره کرده است، هزاره شیخ طوسى.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: