تجلی اعظم سرآغاز آگاهی / آیت‌الله حاج شیخ حسین عرب

1395/9/24 ۰۷:۲۶

تجلی اعظم سرآغاز آگاهی / آیت‌الله  حاج شیخ حسین عرب

هستی با همه طول و عرض و عمق و اسرار پیچیده خود آیینه لطف، حکمت، رحمت و فیض بی‌کران و مطلق خداوندی است. بسیار روشن است که هر موجودی در مرتبه خاص و ویژه خود به گونه‌ای آیت و نشانه هستی محض و وجود مطلق خداوند است.

 

تأملی بر «کرامت‌های اخلاقی پیامبر اکرم(ص)» در آستانه سالگرد میلادالنبی و هفته وحدت

هستی با همه طول و عرض و عمق و اسرار پیچیده خود آیینه لطف، حکمت، رحمت و فیض بی‌کران و مطلق خداوندی است. بسیار روشن است که هر موجودی در مرتبه خاص و ویژه خود به گونه‌ای آیت و نشانه هستی محض و وجود مطلق خداوند است. از این روی، از منظر آیت بودن، تمام موجودات یکسان و در مرحله واحده نیستند بلکه هر یک به تناسب مقامی که در نظام هستی دارند حاکی از آن هستی بی‌همتا هستند. اهل حکمت و فلسفه‌اندوزان و عرفان‌گرایان هر یک با راه و روش خود و نیز با استفاده از آثار دینی به اثبات این حقیقت پرداخته‌اند که اشرف مخلوقات و نیز برترین انسان، وجود مقدس حضرت محمد(ص) است در نتیجه هستی او را باید بزرگترین نشانه خدا و نیز تولد او را باید تجلی اعظم اسما و صفات خداوند به شمار آورد. با این اصل معرفتی، باید به موضوع تولد و رسالت و پیام ماندگار دین حضرت رسول مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم پرداخت.

1- برترین لطف و نعمت خداوند

خداوند محور نظام هستی را که هویت ذاتی آن از او  و به سوی اوست، انسان قرار داده است و در حق انسان بما هو انسان الطاف و نعمت‌های بی‌شماری ارزانی داشته است که برخی آشکار و ظاهر و برخی مانند لطف و نعمت خرد و اندیشه از نعم باطنی محسوب می‌شود. در سوره مبارکه لقمان آیه 20 چنین می‌خوانیم: وَأَسْبَغَ عَلَیکمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَه و باطنه؛ «خداوند نعمت‌های ظاهری و باطنی خود را بر شما ارزانی داشته است.»

بزرگترین تجلی الهی، برترین نعمت او نیز است که در میان همه نعمت‌ها، نعمت بزرگ وجود پیامبر(ص) است. امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه 94 نهج‌البلاغه در ارتباط با وجود نعمت بی‌بدیل پیامبر عظیم‌الشأن(ص) چنین فرموده است: «تا اینکه کرامت اعزام نبوت از سوی خدای سبحان به حضرت محمد، که درود خدا بر او باد رسید، نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج کرد و نهال وجود او را از اصیل‌ترین و عزیزترین سرزمین کاشت و آبیاری کرد، او را از همان درختی که دیگر پیامبران و انبیای خود را از آن آفرید، به وجود آورد که عترت او بهترین عترت‌ها و خاندانش بهترین خاندان و درخت وجود او از بهترین درختان است، در حرم امن خدا رویید و در آغوش خانواده کریمی بزرگ شد، شاخه‌های بلند آن سربه آسمان کشیده که دست کسی به میوه آن نمی‌رسید. پس پیامبر که درود خدا بر او باد پیشوای پرهیزکاران و وسیله بینایی هدایت‌خواهان است، چراغی با نور درخشان و ستاره‌ای فروزان و شعله‌ای با برق‌هایی خیره‌کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحیح و پایدار و سخنانش روشنگر حق و باطل و حکم او عادلانه است. خداوند او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نیکوکاری فاصله گرفته و امت‌ها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند.»

 

2- پیام توحید درعینیت جامعه

از جمله مباحث جذاب از نظر بسیاری از محققان و مستشرقان تأثیر سریع پیام توحید‌محور قرآن و نفوذ سخنان حضرت محمد(ص) است که در این زمینه عوامل متعددی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. روشن است که هر چه یک دین خردگرا و منطبق با خواسته‌های فطری آدمیان باشد و محتوای آن سازگار با نیازهای واقعی یک انسان هدفمند بوده و نیز نحوه برخورد و اخلاق راهبردی آن قوی باشد می‌تواند به تأثیر آن شتاب و سرعت بخشد. این امور و یک سلسله مباحث دیگر است که در سرعت تأثیر، نقش مهمی داشته است. حکایتی دلنشین که از مسائل معروف تاریخ اسلام است و همراه با قرائنی است که بخوبی مقصد و مقصود در این نکته را نشان می‌دهد:

در سرزمین یثرب (مدینه) بیش از صد سال جنگ خانمان‌سوز آن هم بر سر یک قضیه جزئی و ساده بین دو قبیله معروف «اوس» و «خزرج» ادامه پیدا کرد. هنگامی که حضرت محمد(ص) به پیامبری مبعوث شد اسعد ابن زراره رئیس قبیله خزرج بود. کاملاً جنگ فرسایشی و خسته‌کننده برای دو طرف شد علاوه بر این از نظر مالی و مهمات جنگی نیز با بحران و مشکل مواجه شده بودند. اسعد ابن زراره سفری به مکه داشت تا بلکه بتواند از سران قریش کمکی بگیرد. هنگام ورود به مکه اوّل به سراغ یکی از دوستان قدیمی خود به نام عتبه ابن ربیعه رفت و مشکل و خواسته خود را با او در میان گذاشت. عتبه از اجابت دعوت او عذر خواست و چنین گفت که ما اهل مکه با یک مشکل جدی و جدیدی روبه‌رو شده‌ایم: جوانی به نام محمد (صلی‌الله علیه وآله و سلم) به پا خاسته و ادعای پیامبری می‌کند، بت‌ها و معبودهای ما را تحقیر می‌کند. سخنان او بسیار جذاب است و جوانان ما را به سوی خود دعوت و جذب نموده است لذا نمی‌توانیم به شما کمک کنیم. اسعد ابن زراره پیش از اینکه با دیگر سران قریش صحبتی کند تصمیم به بازگشت به مدینه گرفت و قبل از ترک مکه خواست طوافی نیز به گرد خانه خدا انجام دهد (چون آیین طواف و حج از زمان حضرت ابراهیم همچنان تا زمان جاهلیت قبل از اسلام وجود داشته است) عتبه ابن ربیعه وقتی متوجه شد که رفیق او اسعد ابن زراره چنین تصمیمی دارد به اسعد ابن زراره گفت که مقداری پنبه داخل گوش‌های خود قرار بده که سخنان محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) که داخل حجر اسماعیل نشسته و سخن می‌گوید در تو تأثیری نکند. او نیز چنین کرد اما هنگام طواف از کار نابخردانه خود (گر چه به توصیه دوست قدیمی او بود) پشیمان شد و پنبه‌ها را از گوش خود درآورد و خدمت رسول خدا(ص) رسید و به رسم جاهلیت ادای احترام کرد (انعم صباحاً) حضرتش فرمود: در دین ما تحیت و احترامی بهتر از این وارد شده است. دستور دین ما این است که وقتی به یکدیگر رسیدید بگویید سلام علیک. اسعد ابن زراره از آن حضرت پرسید: حرف و سخن شما چیست؟ آن حضرت در جواب پرسش او این آیه شریفه را قرائت فرمود:  «بگو ای پیغمبر بیایید تا آنچه خدا بر شما حرام کرده همه را براستی بیان کنم؛ در مرتبه اول اینکه به خدا به هیچ وجه شرک نورزید و دیگر اینکه درباره پدر و مادر احسان کنید. دیگر اینکه اولاد خود را به بیم فقر نکشید؛ ما شما و آنان را روزی می‌دهیم و اینکه به کارهای زشت آشکار و نهان نزدیک نشوید و انسان بی‌گناهی را نکشید این توصیه خداوند است که درباره آن تعقل کنید.» (الأنعام/151)

هنگامی که حضرت رسول خدا(ص) تنها همین آیه را برای اسعد ابن زراره خواند، گویا جام آب خنک را در گلوی انسان تشنه می‌ریزند، چنان در جان و فطرت او تأثیر گذاشت و گمشده خود را یافت که بدون درنگ اسلام آورده و شهادتین را بر زبان جاری کرد و با حضرت محمد(ص) بیعت نمود و از آن حضرت خواست که مبلّغی و رساننده پیام او را به سرزمین مدینه اعزام فرماید که آن حضرت مصعب عمیر را به‌عنوان نخستین مبلغ اسلام قبل از هجرت خود به مدینه فرستاد. مصعب عمیر بعدها در جنگ احد شهید شد و اکنون کنار حمزه سیدالشهدا در منطقه احد مدفون است. البته این ویژگی کلی این نسخه شفابخش قرآن است.

دو آیه دیگر پس از آن آیه‌ای که حضرت رسول خدا(ص) برای اسعد ابن زراره قرائت کرد چنین است:

«و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید تا آنکه به حد رشد و کمال رسد و براستی کیل و وزن را تمام بدهید و (بدانید) ما هیچ کس را جز به قدر توانایی تکلیف نکرده‌ایم و هرگاه سخنی گویید به عدالت گرایید و هر چند درباره خویشان باشد و به عهد خدا وفا کنید این است سفارش خدا به شما، باشد که متذکر و هوشمند شوید و این است راه راست. پیروی کنید از آن و از راه‌های دیگر که موجب تفرقه شما است، بپرهیزید و جز از این راه متابعت نکنید این است سفارش خدا به شما باشد که پرهیزکار شوید.» (الأنعام/152-153)

این اموری که در این سه آیه شریفه آمده است همه پاسخ به ندای فطرت انسانی در تمام شئون حیات او است؛ «رعایت عدل و انصاف» در تمام کارهای اختیاری انسان حتی عدالت در سخن گفتن از نکاتی است که در این آیه‌ها نهفته است. علاوه بر اینکه «عهد و پیمان» را به‌عنوان یک مبنای زندگی معرفی می‌کند. پایبندی به این اصول اخلاقی می‌تواند در پیشرفت این آیین نقش ویژه داشته باشند.

 

3- او شریک غم‌های شما است

ممکن است برخی زمامداران گاه و بی گاه در طول تاریخ و حیات سیاسی خود از شرکت خود در غم و اندوه مردم دم بزنند اما بسیاری از آن موارد، از حد یک تعارف معمولی تجاوز نمی‌کند. اما خداوند درباره پیامبر عزیز و عظیم‌الشأن خود چنین فرموده است: همانا رسولی از جنس شما برای هدایت خلق آمد که از فرط محبت، (فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما) بر او سخت می‌آید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است. (التوبه/128)

خداوند از واقعیت اخلاق و کرامت اخلاقی پیامبر خود خبر می‌دهد و هیچ گونه مجامله و مبالغه در کلام خدا امکان  ندارد.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: