1395/9/7 ۰۸:۴۸
عرفان اسلامی حقیقت و باطن اسلام است. اسلام ساحتهای مختلفی دارد که یک ساحت آن شامل احکام ظاهری میشود. احکام ظاهری نیز دارای اسراری است. بیان این احکام برعهده فقه و بیان اسرار آن احکام برعهده عرفان اسلامی است. بنابراین فقه عرفانی و عرفان اسلامی را باید درکنار هم قرار داد که هر دو نیز بر مدارا تاکید دارند. در این بین مفهومی به نام تلرانس یا تساهل وجود دارد که اسلام با این مفهوم موافق نیست.
درباره راهکارهایی برای گفتوگو بین فرق اسلامی
عرفان اسلامی حقیقت و باطن اسلام است. اسلام ساحتهای مختلفی دارد که یک ساحت آن شامل احکام ظاهری میشود. احکام ظاهری نیز دارای اسراری است. بیان این احکام برعهده فقه و بیان اسرار آن احکام برعهده عرفان اسلامی است. بنابراین فقه عرفانی و عرفان اسلامی را باید درکنار هم قرار داد که هر دو نیز بر مدارا تاکید دارند. در این بین مفهومی به نام تلرانس یا تساهل وجود دارد که اسلام با این مفهوم موافق نیست. تلرانس واژه غربی است که ترجمه میشود به تسامح یا تساهل. اعراب نیز تلرانس را تعبیر میکنند به مداهنه یا روغن مالی کردن. تساهل یا مداهنه عبارت است از پذیرش عقیده و رفتاری که از نظر شخصیتی پذیرنده حق نباشد. یعنی در تلرانس رفتاری که حق نیست را به ظاهر میپذیرند اما باطنا آن را قبول ندارند. این برخورد نیز از نظر اسلام یکجور نفاق و دورویی محسوب میشود. از این حیث همانطور که مطرح شد اسلام با تلرانس و همچنین با خشونت موافق نیست.
عرفا مدارا را در سخنان خود ستودهاند؛ اما نقد خود را هم مطرح میکنند. مثلا صریحا اعتقادات باطل را در اعتقادات یهودیان نهی میکنند. به عنوان مثال مولوی در «فیه ما فیه» به نقد یهود و جهود میپردازد؛ اما بر مساله مدارا که نوعی رفتار اجتماعی است، تاکید دارد. حتی برخی گمان میکنند عرفا معتقد به مکتب سکولاریسم دینی هستند و همه ادیان را حق میدانند، درصورتی که به هیچ وجه اینطور نیست و این نسبتهای نادرستی است که به عرفا دادهاند. بنابراین در اسلام؛ یعنی هم در فقه و هم عرفان اسلامی بر مدارا تاکید شده است و ما را به مدارا سفارش میدهد.
مذاهب تحمل خود را در مقابل نقد یکدیگر بالا ببرند
اسلام در روابط اجتماعی به مدارا تاکید میکند. مدارا هیچ منافاتی با تبلیغ دین و ترویج حقایق دینی ندارد. بلکه تاکید میکند باید به ترویج و تبلیغ دین پرداخت. اما نسبت به مخالفان باید با مدارا برخورد کرد. به عنوان مثال سفارش شده با شخصی که اهل کتاب است باید مدارا کرد، البته لازم است که حقیقت دین را به او منتقل و عرضه کرد اما باید در کنار این تبلیغ او را پذیرفت و حقوق شهروندیاش را رعایت کرد و از امنیت و نظم اجتماعی که حق مدنی اوست بیبهرهاش نکرد.
این وظیفه دولت اسلامی است که همه شهروندان باید حقوق شهروندی همدیگر را رعایت کنند، حتی اگر به فرض گفته شود برخی از اقلیتها برای پرداخت زکات کتابی را هدیه دهند، آن را باید پذیرفت. البته در حال حاضر زکات برای همه یکسان است، به این صورت که همه باید مالیات بدهند و حکومت اسلامی را با پرداخت مالیات یاری کنند، پس تا اینجا مدارا جایز است. اما وقتی شخص یا اشخاصی تلاش بر انحرافات اخلاقی در جامعه میکنند آن زمان است که سازش و مدارا جایز نیست. البته روبه رو شدن با این مسائل نیز نباید خشونتآمیز و همراه با برخورد فیزیکی باشد؛ بلکه باید پیرو قوانین مدون شورای اسلامی با این موضوع مواجه شد.
به نظرم مذاهب باید از منش اخلاقمدارانه و حکیمانه پیروی کنند. مذاهب باید حقوق همدیگر را رعایت کرده و به عبارتی همدیگر را تحمل و در راستای منافع ملی با هم گفتوگو کنند و نقد حکیمانه داشته باشند و تحمل خود را در مقابل نقد یکدیگر بالا ببرند؛ زیرا اصولا وجود نقدهای مختلف باعث رشد و بالندگی جامعه میشود.
وجود اختلافات غیرقابلانکار است
وجود احزاب و نقدهای مختلف مایه بالندگی کشور است. اگر بر این اصل اعتقاد داشته باشیم که حاکمیت و داشتن قدرت یک حزب، به مصلحت جامعه و صلاح ملی نیست میتوانیم این موضوع را درک کنیم. زیرا هر چقدر احزاب مختلف در کشور وجود داشته باشند اگر با هم سازش و قرابت سیاسی در چارچوب قانون اساسی داشته باشند باعث رشد و بالندگی جامعه میشوند و قطعا منافع ملی هم با همین تعارضها تامین میشود؛ اما به شرطی که تعارضها، توام با حکمت و مدارا باشد زیرا اگر گاهی تعارضی در مقابل منافع ملی قرار بگیرد طبیعا به ضرر جامعه خواهد بود، در این صورت دیگر معنای حزب منتفی میشود و یک جور انتحار حزبی (که من از آن اینگونه تعبیر میکنم) به وجود میآید. برای اینکه حزب آمده است منافع ملی را تامین کند ولی با دست خودش به منافع ملی آسیب میزند و این موضوع یعنی انتحار حزبی و سیاسی. مشکل این نگاه هم این است که احزاب همدیگر را تحمل نکرده و با هم مدارا نمیکنند و نقدشان توام با حکمت و حلم نیست.
مثلا اینکه پیشنهادی داده شود که بنا بر آن هیچ اختلافی بین مسلمانان صورت نگیرد، عملی نیست و این اختلافات واقعیتی است که متاسفانه گاهی میان احزاب مختلف مسلمانان به وجود میآید. پیامبر اکرم (ص) نیز خبر از اختلاف میان امتش داده بود. بنابراین وجود اینگونه اختلافات حقیقتی غیرقابل انکار است اما نکته اینجا است که چهکار کنیم تا این اختلافات با مدارا و سازش همراه باشد. در این خصوص باید گفت اگر دینداری همراه با عقلانیت باشد از میزان اختلافاتی که در میان امت صورت گرفته و میگیرد، کاسته میشود. اما اگر در آن عقلانیتی وجود نداشته باشد نمیتوانیم انتظار مدارا داشته باشیم. از این حیث سفارش دین اسلام هم به دینداری در سایه عقلانیت است که اگر این نوع دینداری در میان امت واحده مسلمان صورت گیرد اختلافات به حداقل ممکن میرسد.
منبع: روزنامه فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید