1395/8/22 ۰۸:۳۷
داستان گلریز نخشبی در شرح عشق شاهزاده عجبملک، فرزند پادشاه ترکستان به دختر شاه پریان نوشلب و اتفاقات و موانعی است که در راه رسیدن او به معشوقش پیش میآید . درونمایههای داستان «گلریز»، که ضیاءالدین نخشبی آن را به سال 750 هجری قمری در قالب نثری آمیخته به نظم آفریده است
داستان گلریز نخشبی در شرح عشق شاهزاده عجبملک، فرزند پادشاه ترکستان به دختر شاه پریان نوشلب و اتفاقات و موانعی است که در راه رسیدن او به معشوقش پیش میآید . درونمایههای داستان «گلریز»، که ضیاءالدین نخشبی آن را به سال 750 هجری قمری در قالب نثری آمیخته به نظم آفریده است، یادآور افسانههای پریانی است که رویای بسیاری از آنها را در داستانهایی همچون «هزار و یک شب» میتوان یافت . بنمایههای عیاری و عاشقانه که در داستانهای سنتی وجود دارد در این داستان نیز کاملا مشهود است . اگرچه عواملی همچون آفرینش شگفتیها و فرضی بودن زمان و مکان، قسمتهایی از این داستان را با بخشی از قصههای «هزار و یک شب» منطبق میسازد، امّا تکّههای نامنطبق آن را وجود مواردی همچون استفادة شاعر از اشعار و ضربالمثلها، برخورداری از مایههای عرفانی و وجود ضعفی محسوس در پیرنگ داستان تشکیل میدهد.
این مقاله ضمن معرفی مختصر سراینده و گزارش داستان «گلریز»، به تحلیل ابعاد گوناگون ساختاری و محتوایی از منظر عناصر داستانی موجود در داستانهای عاشقانه میپردازد .
احمدرضا یلمه ها؛ زهرا احمدشمسی نویسندگان مقاله اند که در مطالعات ایرانی دوره 15، شماره 29، تابستان 1395 منتشر شده است.
دریافت مقاله
منبع: بساتین
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید