1395/8/2 ۰۸:۲۲
گستره نامهنگاریها متنوع است: از هایدگر که کربن نخستین مترجم او به زبان فرانسه بوده، تا کارل یاسپرس، گرشم شولم، اوژن یونسکو و حتی رنه مگریت. ترجمه این نامهها با هدف قراردادن کربن در متن سنت فکری فلسلفه فرانسه قرن بیستم صورت گرفته است و میتواند در رفع کجفهمی از کربن راهگشا باشد. نامهها از یادنامه هانری کربن (در مجموعه یادنامههای «لرن»L’Herne) انتخاب شدهاند
گروه اندیشه: از هانری کربن، فیلسوف فرانسوی، علاوه بر آثار متعدد مجموعه نامهنگاریهایی نیز باقی مانده که برای درک جایگاه او در فلسفه قرن بیستم ضروری است.
گستره نامهنگاریها متنوع است: از هایدگر که کربن نخستین مترجم او به زبان فرانسه بوده، تا کارل یاسپرس، گرشم شولم، اوژن یونسکو و حتی رنه مگریت. ترجمه این نامهها با هدف قراردادن کربن در متن سنت فکری فلسلفه فرانسه قرن بیستم صورت گرفته است و میتواند در رفع کجفهمی از کربن راهگشا باشد. نامهها از یادنامه هانری کربن (در مجموعه یادنامههای «لرن»L’Herne) انتخاب شدهاند.
هایدگر به کربن
جناب آقای کربن
اینک که کار ترجمهتان به پایان رسیده، لازم است قبل از هر چیز از شما تشکر کنم و بابت این موفقیت به شما تبریک بگویم. اگر نظر مرا بخواهید، این کار به بهترین شکل ممکن انجام شده است. من همچنین دو ترجمهتان از «متافیزیک چیست؟» را خطبهخط مقابله کردم؛ و از پیشرفتی که در آن داشتید شگفتزده شدم. این پیشرفت بیش از آنکه به دلیل انتقال «تحتاللفظی» واژگان باشد، مرهون عمل مستقل بازآفرینی و انتقال ساختاری سبک است.
دیباچهتان عالی است، چنانکه هیچ نیازی به دخل و تصرف من نبود. جایز دانستم پارهای توضیحات تکمیلی پیشنهاد کنم که میتوانید آنها را بهآسانی در متنتان بگنجانید. بهاینترتیب هرآنچه را که میشود بهسادگی در مقدمه آوردهایم.
میخواهم دیباچهام را در چند جمله خلاصه کنم، وگرنه یا میبایست وارد تمام جزئیات تفاسیر غلط موجود شوم، که تمایلی به آن ندارم، و یا باید مسائل را از خیلی پیشتر بازگو کنم، که جایش در دیباچه نیست. از همه بهتر این میبود که خود شما سخنرانیتان [درباره کانت و هایدگر] در همایش دکارت را منتشر کنید. اما ظاهرا شدنی نیست. بحثتان به زعم من بسیار شفاف و سنجیده، و خصوصا مرتبط با سؤالات کلیدی همایش است.
شاید هنوز هم بشود خیلی کوتاه به دو نکته اشاره کنیم تا از سوءتفاهمات انسانشناسانه جلوگیری کرده باشیم: ۱. تأکید بر «هستی» (بهطور کلی) و «زمان» (نه «وجود» و زمان). به توضیحاتم در شماره ۳ دیباچه رجوع کنید. ۲. تشریح اینکه عمل فهمیدن همواره و اساساً نوعی طرحافکندن است. منظورم این است که حقیقت هستی همواره کل را هدف میگیرد، اگرچه این حقیقت هربار چشماندازی «در حرکت» است؛ هرگز به صورت مطلق و بهمثابه چیزی زمانگریز اعتبار ندارد، بلکه مطلقبودنش درست به این اعتبار است که در موقعیت تاریخی «واقعی» الزامآور است، الزامآور فقط برای این موقعیت و به شکل پیشینی.
من کنفرانسهای فرانکفورتم را زودتر از موعد چاپ نخواهم کرد. اما شاید وقتی با همسرتان این تابستان به فرایبورگ آمدید، که امیدوارم چنین بشود، بتوانید یک نسخه از آن را مطالعه کنید. ترم زمستانی بسیار رضایتبخش بود، و کلاس نیچه را در تابستان پی خواهم گرفت. شرحهایی که از مابعدالطبیعه نیچه داریم هنوز یکسره مغلوط و نابسندهاند. برای اینکه تغییری در این حوزه داده شود، باید تمام آثار نیچه را که بعدها با عنوان «اراده معطوف به قدرت» چاپ شده، از منظرهای دیگر و با ترتیب دیگری از نو تدوین کرد. کارهای مقدماتی از این دست برای آرشیو نیچه بسیار طاقتفرسا است و کل تابستانم را خواهد گرفت.
از دیدنتان در این تابستان خیلی خوشحال خواهم شد. پس از این ترجمه حیرتانگیز، حقتان است که حسابی استراحت کنید.
بار دیگر از صمیم قلب بابت کارتان از شما تشکر میکنم و بهترینها را برای شما و خانمتان آرزومندم. ارادتمند شما
مارتین هایدگر
١٥ مارس ١٩٣٧ – فرایبورگ
یاسپرس به کربن
نمیدانم چگونه بابت نامه کمنظیری که برایم نوشتهاید از شما تشکر کنم. نوشتهتان هم مملو از احساسات گرم بود و هم بهشدت پربار. دیدار سال گذشتهمان هرچند کوتاه بود، اما پیوندی میانمان برقرار کرد که هنگام جدایی به آن پی بردم. باشد که دوباره همدیگر را در «کلیسای نامرئی» ملاقات کنیم.
از خواندن کارتان درباره «کیرکگور-کانت» و ارتباطاتی که میان هرمنوتیک و انسانشناسی برقرار کردهاید لذت بردم. کلاسهای «هامان- لوتر»تان یحتمل باز مرکز اندیشه اسرارآمیز فلسفی آلمانیمان را نشانه خواهد رفت - به باور من هردویشان عمق بیهمتایی دارند - هرچند اقرار میکنم علیرغم اینکه بسیار مرا برمیانگیزند، علاقهای بهشان ندارم.
دکارتم مورد تأییدتان واقع شد. و بسیار خشنود شدم. نظرتان برایم ارزشمند است، علیالخصوص که هربار نگران نظراتی که از فرانسه میرسد هستم. در نگاهشان همیشه دکارت مردی با سرنوشتی بزرگ و آنچنان والا است که نمیتوان سخنی دربارهاش به زبان آورد.
علاقه ویژهتان را به پروژه ترجمه با آغوش باز پذیرا هستم و همچنین بابت نکات و جزئیاتی که برایم میفرستید سپاسگزارم. امیدوارم با پروفسور پولنوف به توافق برسید. من که جرئت مداخله ندارم.
برای آنکه اندیشهام را تصویر کرده باشم، این را بگویم که بحث میان گابریل مارسل و برونشویگ در فضایی برقرار است که واژه «تعالی» در آن بهخوبی درک نشده. خب گابریل مارسل عزیز! برو و از جناب کربن هرآنچه را که برای یادگیری واژه لازم است، از نو بیاموز!
باز هم از شما کمال سپاسگزاری را دارم.
و برایتان بهترینها را آرزو میکنم.
هایدلبرگ، ١٤ اکتبر ١٩٣٧
کارل یاسپرس
منبع: روزنامه شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید