1393/4/8 ۱۰:۴۹
داعش آغاز و پایان دگردیسی القاعده نیست ولی نسخه جدید و شكلگیری موجود ناقصالخلقهیی است كه در رحم تحولات و دگرگونیهای منطقهیی موجودیت یافته است. این موجود كه در هیچ یك از اندامهای زیستیاش تناسبی وجود ندارد توسط تحولات سوریه خلق و به وسیله سیاستهای غرب مخصوصا امریكا، انگلیس و فرانسه سزارین شده و در دستگاه آنكوباتور سعودی، تركیه و قطر به عنوان رقیبهای سیاستهای منطقهیی ایران نگهداری و تغذیه میشود.
داعش آغاز و پایان دگردیسی القاعده نیست ولی نسخه جدید و شكلگیری موجود ناقصالخلقهیی است كه در رحم تحولات و دگرگونیهای منطقهیی موجودیت یافته است. این موجود كه در هیچ یك از اندامهای زیستیاش تناسبی وجود ندارد توسط تحولات سوریه خلق و به وسیله سیاستهای غرب مخصوصا امریكا، انگلیس و فرانسه سزارین شده و در دستگاه آنكوباتور سعودی، تركیه و قطر به عنوان رقیبهای سیاستهای منطقهیی ایران نگهداری و تغذیه میشود. اگرچه این موجود نارس هنوز مراحل اولیه شكلگیری خود را میگذراند ولی حركات و اعمالش اثرات ژئوپولتیكی شگرفی دارد. این امر نیازمند توجه و طراحی سیاستهای رویارویی مناسب با این پدیده از سوی دستگاه سیاست خارجی كشور است. در طول این دو هفته كه از حمله این گروه به موصل و سقوط این شهر گذشته و به تدریج تاكنون به چهار شهر رسیده است، آنچه در رسانهها انعكاس یافته فقط حركات كلامی و انذاری را از سوی سیاستمداران، نویسندگان و دستگاههای درگیر با سیاست خارجی شاهد بودهایم. در این روند جدید باید دقت كرد كه القاعده تركیبی چندملیتی از مبارزانی بود كه زمین نداشت و هویت خود را در آزادسازی افغانستان جستوجو میكرد . تا از آنجا حركت جهانی خود را علیه غرب آغاز كند. اما داعش اصلاح شده ژن القاعده است كه اوضاع منطقه به عنوان رحم آماده برای رشد این موجود است. در این روند ابتدا توسط سه كشور تركیه، قطر و سعودی و با كمك انگلیس، فرانسه و امریكا در سوریه صاحب زمین شد و آن را نیز به عراق گسترش داد تا پایگاه منطقهیی خود را علیه شیعیان بنا كند.
با این دیدگاه تحولات كنونی در عراق گذرا نیست بلكه مستمر، دارای تاثیرات منطقهیی و جهانی و برای ایران راهبردی است. این تحولات را نمیتوان صرفا با نگاه به پوسته بیرونی تحولات كه وقایع صحنه عملیاتی است تجزیه و تحلیل كرد و برای طراحی راهبرد ایران در قبال این تحولات باید به زیر پوسته تحولات ژئوپولتیك منطقه و به هم زدن توازن منطقهیی به ضرر ایران نیز سرك كشید. این تحولات علاوه بر به هم زدن قدرت تاثیرگذاری هر یك از اطراف قضیه خاورمیانه میزان برخورد آنها با یكدیگر را تند و تیزتر كرده و روال منطقی شكلگیری روند جدید سیاست و حكومت در خاورمیانه را دچار دگرگونی خواهد كرد. تحولات میدانی كنونی ریشههای متعددی دارد و با معادلات خطی قابل حل و تفسیر نیست. بیشك كشیده شدن ماجرای سوریه به عراق میتواند تا حدی پارامترها و عوامل موثرتر را جلوی چشم ما بیاورد و اگر این جریان به لبنان بكشد به صورت خیلی شفافتری میتوان به تبیین روند كنونی سیاستهای منطقهیی و فرامنطقهیی علیه ایران واقف شد.
اگرچه تمامی اطراف موثر در این تحولات و كسانی كه مدیریت آن را به عهده دارند صحبت از راهحل سیاسی میكنند ولی هم راهحل سیاسی مورد نظر غرب یعنی تغییر ساختار به گونهیی است كه امتیاز و میزان قدرت بیشتری به گروههای دیگر داده شود كه معلوم نیست این امتیاز از جیب چه كسی باید داده شود؟ و هم نسخه پیشنهادی هر یك متفاوت است. به طور مثال نگاهی میاندازیم به موضع امریكا نسبت به این تحولات و دیدگاه یا خواستهاش از ایران در این زمینه. احتمال همكاری ایران و امریكا در مورد داعش و تحولات عراق این روزها به دغدغه اصلی تمامی كشورهای منطقه از یكسو و عناصر تاثیرگذار در سیاست خارجی امریكا و مخصوصا كنگره امریكا از سوی دیگر تبدیل شده است. در پرتوی این نگرانیها اگر چه وزیر امور خارجه امریكا طی سفرش به عراق صحبتی از نقش ایران در حل مشكلات این كشور به میان نیاورده است ولی قبل از سفر در گفتوگویی با شبكه خبری ان?بیسی امریكا گفته كه دو كشور ایران و امریكا میتوانند در مورد داعش با یكدیگر همكاری كنند. او با بیان تمایل كشورش برای مذاكره با ایران گفته است كه ما به دنبال گفتوگو، مذاكره و مشورت با ایران هستیم نه همكاری عملی. زیرا ایرانیان میدانند ما به چه فكر میكنیم و ما نیز میدانیم آنها در فكر چه چیزی هستند ولی در اینجا تنها به اشتراك گذاشتن اطلاعات مدنظر است و اوباما در این زمینه نیز در سخنانی گفته است كه نقش ایران میتواند سازنده باشد و همچون امریكا در قبال بحران عراق موضع بیطرفانه و با در نظر گرفتن منافع همه گروههای عراقی داشته باشد.
یعنی امریكا به طور مستقیم و غیرمستقیم كمك كرده و جریانی در عراق راه انداخته كه توانسته واقعیتهای زمینی عراق را به هم بزند و الان برای میزان و نحوه دخالت ایران برای حل مساله شرط تعیین میكند و این درخواست امریكا یعنی خالی كردن پشت شیعه در عراق. این یعنی چشمپوشی از اهرمهای قدرت راهبردی ایران در منطقه و این یعنی عراق را دودستی تقدیم عربستان و تركیه كردن ولی از آنجا كه این لقمه ممكن است گلوگیر باشد ایران باید رعایت حال همسایگان خود را بكند! در مورد تركیه باید اذعان داشت كه به دلیل عدم شناخت پیچیدگیهای منطقه به نظر میرسد در ماجرای سوریه و عراق مورد سوءاستفاده غرب و بعضی كشورهای منطقه قرار گرفته و اگر بتوان ثابت كرد كه طمع مالی و جاهطلبی در میان نبوده باشد محتملترین فرضیه این است كه آنكارا پیشبینی نكرده بود كه در حملهیی تا این اندازه گسترده شركت خواهد داشت و این موضوع را در بین راه كشف كرد و پی برد كه طرح واشنگتن ایجاد كردستان مستقل است. لذا كردهای عراق راضیترین طرف قضیه هستند و هم تا حدی زمینهساز این تحولات به گونهیی كه برای تكمیل این روند و نزدیك شدن به تجزیه و تولد سه كشور به دنبال تحقق به ظاهر اقلیم سنی نیز راه افتادهاند.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید