پیوندهای فرهنگی ایرانیان و ارمنیان / احمد نوری‌زاده

1395/3/11 ۱۳:۰۷

پیوندهای فرهنگی ایرانیان و ارمنیان / احمد نوری‌زاده

مطلب حاضر، اجمالی است در باب پیوندهای مشترك تاریخی و فرهنگی میان ایرانیان و ارمنیان. این دو ملت همسایه و همجوار، در طول تاریخ، حادثه‌های مشتركی را از سر گذرانده و در بسیاری از زمینه‌ها سرنوشت مشتركی داشته‌اند. پادشاهان باستانی ایران ـ از هخامنشیان تا ساسانیان ـ با كمك به حكمرانان و شاهان ارمنی و پذیرش آنان به عنوان متحد قابل اعتماد ایران، در گسترش این پیوندها نقش اساسی داشته‌اند. بعدها، كوچ اجباری بزرگ ارامنه در عهد شاه عباس بزرگ،‌گامی دیگر در این همپیوندی بوده است. نویسنده مقاله حاضر، پژوهشگر، مترجم و مؤلف آثار متعددی در عرصه تاریخ و فرهنگ و زبان و ادب ارمنی است. احمد نوری زاده از نادرشاعران غیر ارمنی است كه اشعاری را به زبان ارمنی سروده است.

 

مطلب حاضر، اجمالی است در باب پیوندهای مشترك تاریخی و فرهنگی میان ایرانیان و ارمنیان. این دو ملت همسایه و همجوار، در طول تاریخ، حادثه‌های مشتركی را از سر گذرانده و در بسیاری از زمینه‌ها سرنوشت مشتركی داشته‌اند. پادشاهان باستانی ایران ـ از هخامنشیان تا ساسانیان ـ با كمك به حكمرانان و شاهان ارمنی و پذیرش آنان به عنوان متحد قابل اعتماد ایران، در گسترش این پیوندها نقش اساسی داشته‌اند. بعدها، كوچ اجباری بزرگ ارامنه در عهد شاه عباس بزرگ،‌گامی دیگر در این همپیوندی بوده است. نویسنده مقاله حاضر، پژوهشگر، مترجم و مؤلف آثار متعددی در عرصه تاریخ و فرهنگ و زبان و ادب ارمنی است. احمد نوری زاده از نادرشاعران غیر ارمنی است كه اشعاری را به زبان ارمنی سروده است.

از آغاز هزاره دوم پیش از میلاد در كوهستان‌های هزار شاخه ارمنستان، در زندگی [اقتصادی] ـ [اجتماعی] اقوام بومی پیشرفت بزرگی حاصل شده بود. به این صورت كه اتحادیه‌های مستحكم و بزرگ قبیله‌ای تشكیل شده بودند كه در میان آنها لایه‌بندی اجتماعی شكل گرفته و روند تشكیل ملت ارمنی آغاز شده بود. ملت ارمنی در نتیجه ادغام و اختلاط اتنیك تدریجی تعدادی قبیله و طایفه كه از دیرباز در كوهستان‌های ارمنستان سكنی گزیده بودند، به وجود آمده است و هر قبیله و طایفه‌ای بخشی از ویژگی‌های اتنیك و اتیك خود را در مجموعه ملی به ارث گذارده‌اند. این ویژگی عبارتند از خصوصیات فیزیكی انسانی،‌فرهنگ مادی و معنوی و سنت‌های انباشته شده در طول قرون متمادی. گرد هسته مركزی زبان هند و اروپایی ارمنی، یكی از همین اقوام، در كنار دیگر قبایل و طوایف، گنجینه‌های واژگانی زبان‌های خود را كه به خانواده‌های گوناگون زبانی تعلق داشته‌اند، فراهم آورده و انباشته‌اند.

اطلاعات به دست آمده از سنگ نوشته‌ها و الواح گلین به خط میخی حاكی از آن است كه در هزاره دوم پیش از میلاد در گستره جنوبی كوهستان‌های ارمنستان، اقوام خویشاوند با هم یعنی خورر (هورر) و اورارتو ساكن بودند. علاوه بر این اقوام دیگری هم در كوهستان‌های ارمنستان به سر می‌بردند كه از پراهمیت‌ترین آنها اتحادیه‌های مقتدر قبیله‌ای هایاسا (خایاسا) و آززی بودند كه بعدها به صورت عناصر اولیه تشكیل دهنده ملت ارمنی به شمار آمدند. زبان (هایاسا)ها به درستی معلوم نیست اما بر پایه پاره‌ای شواهد، آنها به زبان هند و اروپایی خویشاوند با زبان مشهور به زبان ختی ـ‌ لوویائی تكلم می‌كرده‌اند.

در منابع سنگ‌نوشته‌ آشوری مربوط به اوایل قرن دوازدهم پیش از میلاد،‌درباره پاره‌ای از قبایل ارمنی زبان هند و اروپایی ساكن در مناطق واقع در جنوب‌غربی كوهستان‌های ارمنستان گزارش‌هایی داده شده است. این قبایل بعدها در منابع یونانی آرمن‌ها نامیده شده‌اند. بدین‌ گونه می‌بینیم كه این قبایل ماقبل ارمنی، یعنی اجداد بلافصل ارمنیان از قرن دوازدهم پیش از میلاد در سرزمین‌های گسترده از حاشیه رود فرات تا كوهستان ساسون در ارمنستان، می‌زیسته‌اند. رفته رفته اقوام و اتحادیه‌های قبیله‌ای ساكن در این مناطق راه اختلاط و ادغام زبانی ـ‌ قومی را در پیش می‌گیرند و روند تشكیل ملت یكپارچه ارمنی را آغاز می‌كنند كه در جریان این روند قبایل ارمنی زبان با نیرومند‌تر شدن خود توانسته‌اند عناصر و اجزای دیگر قبایل و طوایف را با هم درآمیزند و زبان و فرهنگ خود را به آنان انتقال دهند و به ملت به وجود آمده نام مستقل ارمن را بدهند. در این روند ادغام و اختلاط قومی ـ ملی،‌نقش قبایل و طوایف موسوم به هایاسا نیز بسیار چشمگیر بوده است. به گونه‌ای كه این قبایل، نام ملی «های» را به ملت داده‌اند كه ارمنی‌ها به همین دلیل و به زبان ارمنی،‌خود را «های» می‌نامند. بر این اساس، می‌بینیم كه روند تشكیل ملت ارمنی از واپسین قرن‌های هزاره دوم پیش از میلاد آغاز می‌شود و تقریباً در پایان هزاره نخست پیش از میلاد به فرجام خود می‌رسد و ملت ارمنی به صورتی انسجام یافته و یكپارچه در عرصه تاریخ جهان ظاهر می‌شود.

دوستی دو ملت ایران و ارمنستان ریشه در هزاره‌ها دارد. ملت‌های ساكن در ایران و ارمنستان علاوه بر تعلق نژادی به قوم مادر هند و اروپایی، به طور مشخص از سال 612 پیش از میلاد دارای تاریخ مكتوب دوستی هستند. در این سال ملت ارمنی به سركردگی یك نفر به نام بارویر (Barouyr) به یاری امپراتوری ماد می‌شتابد تا با هم‌پیمانی بابل، حكومت در حال ضعف آشور را براندازد. به همین علت هم بارویر از طرف پادشاه ماد به دریافت تاج مفتخر می‌شود و به مثابه اولین پادشاه ارمنی در عرصه تاریخ پدیدار می‌گردد. بعدها، وقتی داریوش اول پادشاه هخامنشی، به دنبال سرنگونی دولت ماد و پدیداری شورش‌هایی در كشورهای هم‌پیمان امپراتوری ماد،‌این شورش‌ها را در سال 522ـ 520 پیش از میلاد سركوب می‌كند، در متن نوشته‌های پارسی و عیلامی كتیبه معروف بیستون، از ارمنستان با نام سرزمین «ارمینه» و از ساكنان آن با نام «ارمینیان»‌یاد می‌شود. پس از سركوب شورش پادشاهی نیمه مستقل ارمنستان توسط داریوش اول، این كشور به رده «ساتراپ‌نشین»‌های امپراتوری هخامنشی تنزل می‌كند و این وضعیت تقریباً مدت دو قرن ادامه می‌یابد. اما به رغم كشمكش‌های موجود میان شاهان و سلاطین، ملت‌های ارمنستان و ایران پیوسته دوستی و مناسبات برادرانه خود را حفظ كرده‌اند و روز به روز ژرفش هرچه بیشتری به آن بخشیده‌اند.

در دهه‌های نخست قرن اول میلادی، پادشاهان ارمنستان غالباً از سوی روم برگزیده و حمایت می‌شدند. در سال 51 میلادی،‌بلادش اول  (78ـ51م) یكی از كارآمدترین و مقتدرترین شاهان پارت بر تخت می‌نشیند و ارمنستان به عنوان دومین شاه‌نشین مستقل اشكانی اعلام می‌شود و برادر بلاش اول، یعنی تیرداد، بر تخت پادشاهی جلوس می‌كند. تیرداد كه از اخلاف اشكانیان دارای 300 سال سابقه حكومتی بود، خصایص و سنت‌های خاندان پارتی را با خود داشت و این عوامل به ناگزیر نشان خود را در رفتار و كردار او بر جا می‌نهادند. اما در همین زمان، هنوز سنت‌ها و آداب حكومتی شاهان ارمنی پیشین به گونه‌ای بود كه شاهان پارتی ارمنستان نیز به ملت ارمنی پیوسته و پذیرفته می‌شدند. این روند ارمنی شدن شاهان اشكانی ارمنستان كه به نام شاهان آرشاكونی یا ارشاكیانی سلطنت می‌‌كردند، از خود تیرداد آغاز شد. مردم ارمنستان نه تنها او را پذیرفتند، بلكه دیری نپایید كه در فرهنگ و ادبیات شفاهی خویش او را به مثابه عزیزترین و بزرگ‌ترین قهرمان ملی خود ستایش كردند. بعدها،‌یعنی از زمان سلطنت واقارش دوم (واقارش تلفظ ارمنی بلاش است) كه در سال 180 میلادی بر تخت نشست و نیز خسرو اول، سلطنت موروثی اشكانیان ارمنی (آرشاكونی‌ها) آغاز شد و تا سال 428 میلادی ادامه یافت. تا آن زمان شاهان اشكانی ارمنستان كه از شخصیت‌های برجسته اشكانی بودند، از سوی شاه پارت منصوب می‌شدند.

ملت ارمنی نیز مانند همه ملت‌های شرقی و غربی جهان،‌در طول تاریخ فرهنگی خود دارای باورهای گوناگونی بوده است. از باورهای ابتدایی بشری یعنی توتمیزم گرفته تا كیش پرستش آب،‌سنگ،‌ آتش و ... به دلیل مبارزه گسترده پرچمداران مسیحیت با باورهای شرك‌آلود در ارمنستان،‌درباره ایزدستان اساطیری ارمنستان آگاهی‌های همه جانبه و كامل وجود ندارد. با این حال بر اساس گزارش‌های تحقیقی پژوهشگران ارمنی روشن شده است كه ایزدستان اساطیری ارمنی به طور عمده از ایزدستان‌های اساطیری جنوب غربی، یعنی آشوری – بابلی؛ غربی یعنی ایزدستان اساطیری آسیای صغیر و «خت»‌ها (هیتی‌ها) و نیز جنوب شرقی یعنی ایزدستان اساطیری ایران باستان تاثیر پذیرفته است و ایزدانی را به عاریت گرفته است. در این میان تأثیر ایزدستان اساطیری یونان و ایران باستان بر ایزدستان اساطیری ارمنی چشمگیرتر بوده است.

پدر ایزدان ایزدستان اساطیری ارمنستان آرامازد نام دارد كه در برخی صفات و خویشكاری‌ها، به ویژه نام خود، با اهوره مزدا خدای بزرگ ایرانیان باستان تشابه بسیار دارد. تشابه واهاگن ایزد اساطیری شجاعت، جنگاوری، رعد، نیرومندی مطلق، پیروزی، آتش و خورشید با ورثرغنه (ورتراگنا – ورترهن – بهرام) ایزد اساطیری ایران باستان، آناهید (آناهیت) محبوب‌ترین ایزد بانوی ارمنی كه در اساطیر ارمنستان ایزد بانوی فره و زندگی ارمنستان، زندگی‌بخش، مادر همه خردها و خیرخواه همه نژاد بشر قلمداد می‌شد، با ناهید یا آناهیتا ایزد بانوی زرتشتی اساطیر ایران و همین طور میهر یا میترا در اساطیر ارمنستان با مهر ایزد بسیار محبوب و مقتدر ایران باستان نه تنها ‌اندك است بلكه بسیار زیاد و كاملاً آشكار است و عاریتی بودن آنها را در ایزدستان ارمنی اثبات می‌كند. ایزدستان اساطیری ارمنی تا آغاز سده چهارم میلادی رونق داشت تا آنكه در دهه اول و دوم قرن چهارم ارمنستان به مثابه اولین كشور تاریخ دین مسیح را پذیرفت و آن را دین رسمی خود اعلام كرد.

منشاء زبان ارمنی، زبان قوم‌ هایاسا بوده است. «هایاسا»ها دارای زبان ریشه‌ای هند و اروپایی خویش بوده‌اند و در جریان كند روند ادغام و اختلاط قومی ساكنان ارمنستان، به مرور، زبان خود را به سایر اقوام شركت‌كننده در این روند تحمیل كرده‌اند و به نوبه خود از زبان‌های سایر اقوام شركت‌كننده در روند  ادغام و اختلاط تأثیر پذیرفته‌اند. زبان ‌‌هایاسایی قواعد دستوری ویژه خود و ذخیره اصلی واژگانی‌اش را دارا بوده است. این زبان بعدها كه به صورت زبان واحد ملی درآمد از ذخیره واژگانی غنی و نیرومندی برخوردار شد و به زبان ملی فرارویید و كاربرد وسیعی یافت. در دهه آغازین قرن پنجم میلادی، یك روحانی عالی مقام ارمنی به نام مسروب ماشتوتس الفبای ویژهزبان نوشتاری ارمنی را ابداع كرد كه دارای 38 حرف است. علم زبان‌شناسی معاصر براساس آخرین یافته‌ها خط ارمنی را، به هنگام جدول‌بندی خط‌ها، در شاخه بیزانسی خط یونانی شرقی، كه از یونانی باستان منشعب شده است، قرار می‌دهد.

ملت ارمنی در طول تاریخ موجودیت خود، با دیگر ملل جهان روابط اقتصادی – سیاسی – فرهنگی تنگاتنگی داشته است. علاوه بر این، مدت‌های مدید نیز تحت استیلای حكومت‌های دیگر بوده است. در چنین شرایط زندگی تاریخی، ملت ارمنی در نتیجه روابط اقتصادی – سیاسی با ملل دیگر برخی تأثیرات فرهنگی – زبانی نیز پذیرفته است و به نوبه خود بر آن‌ها تاثیر نهاده است.

در جریان این روند تاثیرپذیری و تاثیرگذاری، ملت ارمنی از لحاظ زبانی، در وهله اول از زبان‌های موسوم به زبان‌های ایرانی، زبان یونانی و در مقیاس كوچكتری هم از زبان‌های آشوری، گرجی و عربی متأثر شده است. تأثیر زبان‌های ایرانی در زبان ارمنی به میزان زیادی از طریق وام گذاردن واژه‌های جداگانه و منفرد در زبان محاوره‌ای و سپس زبان ادبی، صورت گرفته است. حال آن كه تأثیر زبان یونانی عمدتاً بر زبان ادبی، فلسفی و علمی ارمنی بوده است. آكادمیسین هراچیا آجاریان زبان‌شناس نامدار ارمنی، شمار واژه‌های وارد شده از زبان‌های ایرانی را به زبان ارمنی هزار و چهارصد و یازده واژه برآورد كرده است. دیگر زبان‌شناسان شمار این واژه‌ها را بسیار بیشتر اعلام می‌كنند، اگر زبان‌های ایرانی و دیگر زبان‌ها تنها از طریق واژه‌های جداگانه و نه جمله‌سازی و شیوه نگارش، بر زبان ارمنی تأثیر نهاده‌اند، زبان یونانی از طریق سبك و عناصر انشایی و جمله‌پردازی در زبان نوشتاری ارمنی موثر بوده و این امر در نتیجه ‌ترجمه‌های بسیار از زبان یونانی به ارمنی، میسر شده است.

ارمنستان از همان سده‌های آغازین میلادی به دلیل جنگ و رقابت میان ایران اشكانی و ساسانی و روم و بیزانس به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد. ارمنستان شرقی از همان آغاز دارای گرایش ایرانی بود و ارمنستان غربی متناوباً میان روم و بیزانس و عثمانی دست به دست شده است. به دلیل وجود این شرایط تاریخی ویژه، زبان ارمنی به دو شاخه ارمنی شرقی و ارمنی غربی تقسیم شده ولی الفبای زبان نوشتاری و رسم الخط واحد و یكپارچه خود را پیوسته حفظ كرده است.

در زبان ارمنی شرقی امروز وام‌گیری از زبان‌های ایرانی، بویژه زبان پارتی (پهلوی اشكانی) و گویش‌های پهلوانیك و پارسیك، به مراتب نیرومندتر است. حال آن كه زبان ارمنی غربی بیشتر از زبان‌های یونانی، اصطلاح‌های متداول در زبان‌های رایج در گستره امپراتوری بیزانس و زبان ‌تركی تاثیر پذیرفته است. به همین دلیل نیز متفكران ارمنی خودشان را یك ملت با دو زبان ارزیابی می‌كنند. هر یك از این زبان‌ها دارای ده‌ها لهجه و گویش خاص هستند كه گاهی فهم آن‌ها برای ساكنان مناطق مختلف ارمنستان دشوار است. درحال حاضر از مجموع حدوداً هشت میلیون ارمنی‌ جهان تقریباً نیمی به زبان ارمنی شرقی تكلم می‌كنند و نیمی دیگر به ارمنی غربی، یعنی ارمنیان ساكن در جمهوری ارمنستان به زبان ارمنی شرقی تكلم می‌كنند و ارمنیان پراكنده در كشورهای جهان كه پس از فاجعه سال 1915 از ارمنستان غربی رانده شدند و در كشورهای گوناگون جهان به ویژه در لبنان و سوریه و آمریكا ساكن شدند و به آنها «اسپیوركاها یوتیون» یا ارمنی‌های پراكنده اطلاق می‌شود، به زبان ارمنی غربی تكلم می‌كنند.

ارمنی‌های ایرانی به زبان ارمنی شرقی تكلم می‌كنند. علت این امر نیز آن است كه شاه عباس اسلاف آنان را در سال 1604 میلادی از نواحی ارمنستان شرقی به ایران كوچانده بود و آنان را در جلفای اصفهان، كه خود ارمنی‌ها به آن «نورجوقا» می‌گویند و به معنی «جلفای نو» است، اسكان داده بود. وجوه اشتراك میان ایرانی‌ها و ارمنی‌ها بسیار است و نمی‌توان آنها را تك‌تك برشمرد، ملت‌های ساكن در ایران و ارمنستان به موازات تعلق نژادی یكسان هند و اروپایی‌شان، دارای سابقه دوستی و همسایگی درازمدت هستند كه این دوستی، ریشه در هزاره‌ها دارد. بسیاری از رفتارهای اجتماعی، معیشتی و آداب و سنن ایرانی‌ها و ارمنی‌ها دارای منشأ واحد هستند. حتی بسیاری از اسامی خاص در زبان ارمنی وجود دارند كه دارای منشأ ایرانی هستند و با همان حركات اصلی كهن خود ادا می‌شوند. ارمنی‌ها در طول تاریخ، بسیاری از جشن‌ها و اعیاد و مراسم ملی – سنتی خود را از ایرانی‌ها به عاریت گرفته‌اند كه امروزه در میان ارمنی‌ها با همان جزئیات كهن یا‌ اندكی تغییر، همه ساله برگزار می‌شوند.

منبع: اطلاعات حکمت و معرفت

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: