1395/2/18 ۱۰:۰۷
ارسی، چیدمان چوب با شیشههای رنگی، یادگاری از روزگاران گذشته و الهام گرفته از نقوش اصیل اسلامی که در ساخت درها و پنجره بناها به کار میرفته و اکنون دیگر متداول نیست و تنها در خانههای بر جای مانده از قدیم دیده میشود، این سازههای اصیل چوبی هر چند در حال حاضر به دلایل مختلف دیگر ساخته نمیشوند اما در سرتاسر ایران اسلامی در شهرها و روستاهای قدیمی هنوز وجود دارند و زیباتر از آن هستند که با گذر زمان از یادها فراموش شوند.
تعریف ارسی
واژه ارسی در فرهنگ عمید به معنی دَر اتاقی است که بر روی حیاط باز میشود.
استاد «محمدکریم پیرنیا» از معماران پیشکسوت قدیمی در تعریف واژه ارسی معتقد است که برخی گمان میکنند ارسی به پنجرهای اطلاق میشود که به تدریج از معماری روسی در ایران رواج یافته در صورتی که پیش از آنکه ارسی در معماری روسی جایی باز کند در بناها و نقاشیهای ایران مشاهده شده است.
در فرهنگ معین ارسی اینگونه معنا میشود: (ارسی= اروسی= روسی) نوعی در قدیمی که دارای چهار چوب مخصوص بوده و آن در داخل چهارچوب حرکت میکرد و با پایین و بالا رفتن باز و بسته میشد، قسمتی از در برای اتاق که عمودی باز و بسته میشود.
لازم به ذکر است که اگر منشاء روسی یا قفقازی داشتن این عنصر معماری را قبول بکنیم، طبیعتاً چون مسیر ورود عناصر فرهنگ روسی و قفقازی به ایران از طریق آذربایجان بوده است و در زبان آذری، روسی را، اروسو= اُرسی تلفظ میکنند، بیان فرهنگ معین صحت بیشتری دارد.
آسیه شفیع پور در مقالهای با عنوان ارسی در معماری سنتی ایران در معرفی ارسی اینگونه مینویسد: «ارسی در یا پنجره کشویی بالارویی است که به طور عمودی بالا و پایین برده میشود و عموماَ درگاه آن رو به صحن(حیاط) دارد. بدنه ارسی با چوب به شیوه منبتکاری و مشبک(گرهچینی) و نقشهای متنوع هندسی و گیاهی ساخته میشود و سپس درون شبکههای چوبی شیشههای رنگی کار گذاشته میشود. ارسیها معمولاَ مستطیل شکل هستند و بخش فوقانی آنها را تا زیر سقف به شکل مستطیلی یا هلالی یا ضربی که با شیشههای رنگی زینت داده میشد، تکمیل میکردهاند. این گونه در و پنجره برای تنظیم و ملایم کردن نور در خانههای آفتابگیر مناطق گرمسیری کاربرد وسیعی داشته و بسیار مناسب بوده است. ولیکن ساخت آن در سایر مناطق نیز کم و بیش رواج داشته است. ارسی معمولا از 1 تا 6 لنگه ساخته میشده است و در بعضی مواقع در آن آیینهکاری نیز به کار میبردند.»(شفیع پور، 1385: 164).
در دوران قاجار پنجرههای ارسی به شکلی ساخته میشدند که تمام سطح دیوار اتاق را در برمیگرفت. هر پنجره ارسی علاوه بر شبکه تشکیل دهنده از چهارچوب از دو بخش ثابت و متحرک تشکیل میشد که بخش ثابت کارکرد نقش جدا کننده مانند دیوار را ایفا میکرد و از بخش متحرک برای مشاهده بهتر منظره باز استفاده میشد.
در ساختمانهای اشرافی و اماکن مقدس مساجد و همچنین کاخهای زمان قاجار اهمیت بیشتری به پنجرههای ارسی دادهاند و آنها را با تزئینات قابل توجهی آراستهاند. بدین صورت که ما شاهد نقاشی روی قابهای پنجرهها نیز هستیم. در این پنجرهها قابهای شیشههای پنجرهها را با طرحهای خاص هندسی به اشکال زیبایی در آوردهاند و به علاوه به جای شیشههای ساده و بیرنگ از شیشههای رنگارنگ و چشم نواز در کنار به خلق آثاری بدیع و کم نظیر دست زدهاند. شاید بتوان گفت از دلایل عمده استفاده نقشها و شیشههای رنگی در پنجرههای این دوره علاوه بر ایجاد فضای نورگیر و دلچسب، امکان عدم دید فضای داخلی از بیرون را فراهم نموده و بدین ترتیب به حفظ درون گرایی معماری ایرانی نیز به خوبی پرداختهاند.
تاریخچه ارسی و شیشههای رنگی
از آنجایی که اطلاعات دقیق و مستندی در ارتباط با ورود شیشههای جام رنگی به ایران و ساخت ارسیها در معماری اسلامی در دست نیست و تنها منابع موجود نوشتههای سفرنامههاست، در این جا به بررسی نمونههایی چند از این دست سفرنامهها پرداختهایم.
شاردن سیاح فرانسوی که در دوره صفوی به ایران آمده است ضمن شرح خانهها و تزیینات آنها مینویسد: «پنجرههای اتاقهای عامه مردم از چوب چنار ساخته شده، اما پنجرههای خانه اعیان و بزرگان عبارت از درهای مشبکی است که در هر شبکهاش شیشه کوچک رنگینی که از اجتماع آنها نقش زیبایی پدید میآید تعبیه شده است... به قابهای پنجرههاشان یا شیشه میاندازند یا مشمعهای شفافی که هم نقشهای زیبا دارد و هم نور از آنها عبور میکند»(شاردن، 1374: 875-877).
همچنین درباره پنجرههای ارسی در سفرنامه تاورنیه آمده است: آن ها از تعدادی پنجره نورگیر که با شبکههای خوش ساخت چوبی و گچی مسدود می شود، برخوردار بودند در بخش باز میان زهوارهای شبکه، شیشههای رنگین نصب میکردند و از آن به جای شیشه پنجره استفاده می کردند، به خصوص در اندرونیها و بخش های دیگر خانه که زنان در آن رفت و آمد داشته اند(پوپ و اکرمن، فیلیس، 1586:1387).
رافائل دومان(نیمه دوم سده هفدهم)، نیز ضمن شرح تولید و صدور ابریشم گیلان، به شیشههای رنگی ونیزی اشاره کرده و مینویسد که: «معمولاً خرید و فروش ابریشم در انحصار ارمنیها بود و آنان ابریشم را با کالاهای ونیزی از جمله آیینه، عینک و شیشههای رنگی برای پنجره مبادله میکردند و از این معامله سود زیادی نصیب آنان میشد»(دومان، 1354: 181).
در سفرنامههای مربوط به دوران قاجار به ارسیها و شیشههای رنگی اشاراتی شده است که نمونهای از آن در سفرنامه مادام کارلاسرنا است.
«دروازه «دولت» به خیابانی باز میشود ... در انتهای این خیابان، قصر شاه واقع شده ... سر در قصر، که با شیشههای رنگین تزئین یافته، درست رو به روی دروازه دولت است»(مادام کارلاسرنا، 1362: 60-61).
«بالاخره به در ورودی قصر (کاخ گلستان- تهران) رسیدم. در ته حیاط ... تالار تخت[ مرمر] قرار داشت ... پهلوی آن ساختمانی بود با ارسیهای بلند که شیشههای بسیار کوچک و ریز داشت ...» (همان:214)
«خانههای بندر انزلی ... نور اتاقها از طریق پنجرههای بلند که دارای شیشههای الوان هستند و به ایوان درازی در سرتاسر ساختمان باز میشوند، تامین میگردد»(همان:294).
توصیف عبدالله مستوفی از خانهای که در دوره قاجار در آن زندگی میکرده است، چنین است:
«بیرونی دو اتاق روبروی هم ... بنای سمت شمال که رو به قبله محسوب میشد ... سه دهنه ارسی که در حاشیه های بالاروهای شیشه خورده الوان کار کرده ... تالار ساختمان سمت شمال ارسی پنج دهنه و بالاخانههای طرفین هم هر یک، یک ارسی سه دهنه و جلو تمام ارسیها پرده کرباسی داشت که تا بالارو ارسیها منظم تا شده بود که با قرقره و بند و بساط بالا کشیده بودند ...»(مستوفی، 1343: 171-176)
با توجه به آن چه در سفرنامهها آمده است میتوان نتیجه گرفت، با ورود شیشههای رنگی از دوره صفویه از ونیز به ایران و شکستن اکثر شیشهها به دلایل مختلف از جمله مسافت زیاد در بین راه، هنرمند خوش ذوق و سلیقه مسلمان از شکستههای کوچک آن در تزئینات گرهچینی پنجرههای ارسی به زیباترین شکل بهره برده است و آثاری بدیع و کم نظیر خلق کرده است. با شروع از دوره صفویه، در دوره قاجار در و پنجرههای ارسی به اوج و شکوفایی خود رسیدهاند.
انواع ارسی
ارسیها را از نظر کار به دو دسته می توان تقسیم کرد:
1- ارسیهای ساده. در این حالت لنگههای ارسی بسیار سبک هستند و به راحتی با دست و یک نفره جابه جا میشوند.
2- ارسیهای وزنهای. در ارسیهای وزنهای علاوه بر حالت کشویی که در ارسیهای ساده وجود دارد درون چهار چوب خالی است و در آن وزنههای سربی به وسیله ریسمانی که از روده گاو و گوسفند درست شده و به لنگههای ارسی متصل گردیدهاند و بالا و پایین کشیدن لنگهها را آسان نمودهاند. در ارسیهای موجود در عمارت کاخ گلستان و کاخ صاحبقرانیه به علت بزرگی و عظمت لنگهها، به وسیله وزنه وبا قرار دادن قرقرههایی در بالای پنجرهها تعادلی برای باز و بسته کردن آنها به وجود آوردند(امرایی 44:1383).
در این پنجرههای ارسی شیشه رنگی در قاب پنجره مشبک نشانده شدند از آن جهت که پنجرههای مشبک، شدت نور را در اوقات و فصول مختلف سال تعدیل میکند؛ به طوری که شدت نور را در ساعاتی که نور خیلی شدید است، پخش میکند و با استفاده از شیشههای رنگی نشانده شده در این قابهای چوبی، حریم امنی برای اهالی در مقابل شدت نور و گرما فراهم میشود.
به نظر میرسد که ورود شیشههای وارداتی با تنوع رنگی فراوان در دوره قاجار علاوه بر حل مشکل سرد شدن اتاقها در زمستان، به خوبی سبب ایجاد فضای دلنشین متناسب با روحیه تجملاتی و غربگرا در مردمان این دوره بوده است.
بهعلاوه یکی از اهداف معمار هنگام به کارگیری شیشهرنگی دور کردن خزندگان از حریم امن زندگی ساکنان خانه است. آنان معتقدند که شیشههای رنگی خزندگان را فراری میدهند. همچنین از نظر روانشناسی رنگهای مختلف این شیشهها و ایجاد نورهای هم رنگشان بر روی انسان تاثیرات مختلفی میگذارد که هر رنگ در کنار رنگ دیگر شدت تاثیر را خنثی کرده و مقدار مناسب آن را تنظیم و تعدیل میکند. بیشتر رنگهای استفاده شده در شیشههای ارسی رنگهای لاجوردی، قرمز، سبز و زرد هستند و هر کدام به تنهایی یک تاثیر روان شناختی مجزایی دارند.
منابع
امرایی، مهدی. 1383. ارسی پنجره های روبه نور. چاپ اول، تهران: سمت.
پوپ، آرترواکرمن، فیلیس. 1387. سیری در هنر ایران (از دوران پیش از تاریخ تا امروز). ویرایش زیرنظر سیروس پرهام، جلد 3 و 6، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
پیرنیا، محمد کریم. 1384. آشنایی با معماری اسلامی ایران. تدوین غلامحسین معماریان. چاپ دهم، تهران: سروش دانش.
دومان، رافائل. 1354. شرح جدید شرق یا اصول مذهب و اداره و آداب و رسوم ایرانیان و ارامنه و زرتشتیان.________
دهخدا، علی اکبر. 1377. لغت نامه دهخدا. چاپ دوم، جلد 2، تهران: دانشگاه تهران.
شاردن.1374. سفرنامه شوالیه شاردن. ترجمه اقبال یغمائی. جلد دوم. تهران: توس.
شفیع پور، آسیه. 1385. ارسی در معماری سنتی ایران. کتاب فصلنامه هنر. شماره 68.
عمید، حسن. 1362. فرهنگ فارسی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
کارلاسرنا، مادام. 1362. آدم ها و آیین ها در ایران. ترجمه علی اصغر سعیدی. تهران: نقش جهان.
مستوفی، عبدالله. 1343. شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه از آقامحمدخان تا آخر ناصرالدین شاه. انتشارات زوار.
معین، محمد. 1371. فرهنگ فارسی. چاپ هشتم، تهران: امیرکبیر.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید