نقاد علیت / مهدی محمد طاهری

1395/2/18 ۰۷:۴۴

نقاد علیت / مهدی محمد طاهری

امروز سالروز تولد دیوید هیوم، فیلسوف شهیر اسکاتلندی است. او سال 1711 در ادینبورگ به دنیا آمد و در عنفوان جوانی فیلسوفی شهیر و پر‌آوازه شد. گروهی او را نه یک فیلسوف؛ بلکه نقاد فلسفه می‌دانند.



 نگاهی به مفهوم علیت در فلسفه هیوم در سالروز تولدش

امروز سالروز تولد دیوید هیوم، فیلسوف شهیر اسکاتلندی است. او سال 1711 در ادینبورگ به دنیا آمد و در عنفوان جوانی فیلسوفی شهیر و پر‌آوازه شد. گروهی او را نه یک فیلسوف؛ بلکه نقاد فلسفه می‌دانند.
هیوم از لاک و برکلی تاثیر پذیرفت و بر امانوئل کانت بسیار تاثیر گذاشت. او را باید در زمره پیروان لیبرالیسم کلاسیک قلمداد کرد و بر همین اساس در تعریف آزادی بیان می‌دارد: «آزادی کیفیت اراده نیست؛ بلکه نسبتی است بین میل عمل و محیط، یعنی انسان در صورتی آزاد است که عملش معلول تمایلات خودش باشد و به وسیله موانع خارجی محدود نشده باشد.»
 او اندیشمندی است که معتقد است، همواره باید جنبه تجربی علم را مهم برشمرد و به کشف قوانین پرداخت. قوانین از راه مشاهده قابل شناخت هستند، بنابراین او هر گونه فلسفه متافیزیکی را مردود و آن را باطل می‌داند و در‌واقع اعتقاد دارد حقیقتی وجود ندارد.
هیوم ابرام دارد معرفت از راه تاثیرات حسی قابل‌درک است؛ یعنی خوبی و فضایل نیک که از سوی انسان‌ها پسندیده شمرده می‌شوند در عالم واقع معنا نمی‌یابند؛ چراکه صفات، امور ذهنی هستند. به عبارتی آنچه حقیقت است احساس ماست، نه ارزش اخلاقی. هیوم اخلاق را حاصل تصورات ذهنی می‌داند. در این حوزه باید او را در زمره متفکران فایده‌گرا طبقه بندی کرد. شخصیت انسانی، چیزی نیست جز امیال و احساسات. این احساسات و هیجانات هستند که ارزش‌ها را تعیین می‌کنند و به نسبت سودمندی‌شان به اصوال اخلاقی اعتبار می‌دهند.
هیوم اعتقاد دارد هر آنچه در ذهن است، ابتدا احساس شده است. بنابراین مقولاتی که در حس آدمی شناخته نمی‌شوند، وجود ندارند. از همین رو است که بیان می‌دارد راه رستگاری آدمیان آموزش بر مبنای خرد و شواهد است، نه عوامل متافیزیکی و ماورای طبیعی.
هیوم دین را بر آمده از تصورات فیزیکی قلمداد می‌کرد و در تفسیر آن نوشته‌است: «تمام مفهوم‌های دینی متافیزیکی در ذهن‌های عامه در اصل مخلوطی از فیزیکند؛ زیرا دین درمورد چیزی اظهارنظر می‌کند که توانایی بررسی آن را ندارد، چون فهم انسانی توانایی تحلیل و کشف حسی آن را ندارد.»
پیش از هیوم در مورد علیت، سنت ارسطو بر مبنای چهار اصل علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی استوار بود. بعد از آن فرانسیس بیکن و رنه دکارت علت‌های فاعلی و صوری را حفظ و علت‌های مادی و غایی را حذف کردند. اما هیوم برای رسیدن به علیت به رویکرد جدیدی رسید و آن را پایه‌گذاری کرد؛ رویکردی که درنهایت علیت را رد می‌کرد. انطباعات و تصورات تقسیم‌بندی هیوم از ادراکات بشری است.
«انطباعات» داده‌های مستقیم حس و تجربه هستند. این‌ نوع‌ ادراکات‌ صرفا هنگام‌ تماس‌ و مواجهه‌ مستقیم‌ حواس‌ با مدرَک‌ حسی‌ ایجاد می‌شود و «تصورات» بازیابی ادراکات پس از گسست رابطه حسی مستقیم و بسامد عقلی و قوه حافظه فاعل شناسا با شیء مدرک است.
هیوم از انطباعات و تصورات نسبت دو‌گانه فلسفی و طبیعی را منتج می‌کند، به نحوی که در نسبت فلسفی اشیا بدون پیوستگی در ذهن به یکدیگر معنا می‌دهند. مشابهت، این‌همانی، نسبت‌های‌ زمان‌ و مکان، تناسب‌های‌ کمی‌ یا عددی، درجات‌ کیفیت و تعارض‌ و علیت، هفت‌گانه نسبت‌های فلسفی هستند و در نسبت طبیعی که حضور و هستی شیء در ذهن سبب پدیدار شدن شیء دیگر می‌شود. نسبت‌های‌ طبیعی‌ شامل‌ سه‌گانه مشابهت، مجاورت‌ و علیت‌ هستند.
هیوم در تکمیل فلسفه خود، نسبت‌های فلسفی را به دو‌گانه نسبت‌های وابسته -که عبارتند از مشابهت، تناسب‌ کمی‌ یا عددی، درجات کیفیت، نسبت تعارض- و نسبت‌های ناوابسته- که عبارتند از نسبت این‌همانی، نسبت زمانی و مکانی، نسبت علت و معلولی- تقسیم‌بندی می‌کند. نسبت‌های وابسته در شناخت ما امور یقینی و نسبت‌های ناوابسته امور احتمالی هستند؛ یعنی در ذهن آدمی امور در ترتب یکدیگر معنای خاصی را منتج می‌شوند. مثلا با آتش گرما را حس می‌کنیم و ذهن در تجربه زمانی و الگویی به علت وجود گرما که منبعث از آتش است پی می‌برد. بنابراین علیت تنها تداعی معنا و انتظار ذهنی از تکرار پدیده‌ها است، نه وجود رابطه علی. هیوم بر همین اساس رابطه علیت را رد و آن را از جمله کارکردهای تجربی ذهن بر می‌شمارد، نه امری مبتنی‌بر برهان عقلی.

علیت در فلسفه اسلامی
بحث در باب علت و معلول در فلسفه اسلامی نیز یکی از سابقه‌دارترین و گسترده‌ترین مباحث فلسفه است که زیربنای بسیاری از استدلال‌ها و دیدگاه‌های فلسفی را تشکیل می‌دهد. اهمیت و نقش آن به حدی است که اگر بخواهیم وجود آن را در فلسفه اسلامی به حساب نیاوریم در حقیقت فلسفه اسلامی را نفی کرده‌ایم و به قول شهید مطهری در شرح و پاورقی‌های ایشان بر کتاب اصول و فقه علامه طباطبایی: «این قانون از پر‌ارزش‌ترین قوانین مورد استفاد، فلسفه الهی است. همین قانون و سایر قوانین منشعب شده از آن است که ما را ملزم می‌کند تمام رشته‌های علی و معلولی را منتهی به یک ذات کامل و غیر‌معمول بدانیم و همه نظام‌ها را تحت‌نظام واحد و قائم به ذات واحد بشناسیم.» هنگامی ما می‌توانیم علیت در فلسفه اسلامی را به‌طور صحیح درک کنیم که مباحثی از قبیل کثرت در علم، تشکیک در مراتب هستی و مباحث دیگری از این قبیل را بدانیم. اختلاف دانشمندان اسلامی و فرقه‌ها و مذاهب در مورد علیت نیز از این مسائل سرچشمه می‌گیرد تا آنجایی که برخی علیت را فقط منحصر به عالم ماده دانسته و بعضی معتقدند قانون علیت فقط در مورد خداوند استعمال حقیقی دارد و عده‌ای دیگر بر این باورند که پذیرفتن قانون علیت منافات با توحید دارد و برای آنکه مبادا خدا را در جبر قانون علیت گرفتار بدانند، منکر این قانون می‌شوند.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: