1395/2/8 ۰۸:۳۳
نوجوانی هنرمند به نام ابوالحسن صدیقی در معیت استاد بزرگ خود کپی مجسمه ی ونوس ساخته ی خود را در بغل می فشرد تا با گذر از میادین بهارستان و توپخانه ساخته ی هنری خود را در کاخ گلستان تقدیم شاه قاجار نماید. تصاویر درهم محراب گونه ی سیمای شهرداری در میدان توپخانه و گنبد شکوهمند ساختمان تلفن خانه هر لحظه در پیوند و تداخل در چهره ی آن مجسمه و در راستای قامت تگامل یافته هنرمندی بزرگ، می رفت تا زمینه ساز بستری پهناور جهت ظهور و درخشش فضایی نو در ایران باشد. اگر چه انقلاب مشروطیت به منظور برپایی اصول دمکراسی و استمرار آن، و نه در اثر تحولات زیر بنایی شکل گرفت، بدون شک در نوسازی فرهنگی و سیاسی ایران مؤثربود و توانست الگوهایی متفاوت را در زمینه های مختلف جامعه ی ایران بازسازی کند.
نوجوانی هنرمند به نام ابوالحسن صدیقی در معیت استاد بزرگ خود کپی مجسمه ی ونوس ساخته ی خود را در بغل می فشرد تا با گذر از میادین بهارستان و توپخانه ساخته ی هنری خود را در کاخ گلستان تقدیم شاه قاجار نماید.
تصاویر درهم محراب گونه ی سیمای شهرداری در میدان توپخانه و گنبد شکوهمند ساختمان تلفن خانه هر لحظه در پیوند و تداخل در چهره ی آن مجسمه و در راستای قامت تگامل یافته هنرمندی بزرگ، می رفت تا زمینه ساز بستری پهناور جهت ظهور و درخشش فضایی نو در ایران باشد. اگر چه انقلاب مشروطیت به منظور برپایی اصول دمکراسی و استمرار آن، و نه در اثر تحولات زیر بنایی شکل گرفت، بدون شک در نوسازی فرهنگی و سیاسی ایران مؤثربود و توانست الگوهایی متفاوت را در زمینه های مختلف جامعه ی ایران بازسازی کند.
هنر نقاشی که در ایران در همان زمینه ی مینیاتور و اسلوب های خاص خود غوطه می خورد، این بار به مدد پاره ای ازهنرمندان جوان توانست فصلی نو را باز نماید. پاره ای از شاگردان مدرسه ی صنایع مستظرفه در مدرسه ی کمال الملک که در آن زمان تقریبا در سبک قرن ۱۵ و ۱۶ و کلاسیسیم قدم می زد، توانستند با تفکر و تعمق در فرهنگ هنری اروپا، زمینه های تحول هنری نو را در آفرینش کار های خود بکاوند. آینان کسانی مانند ابوالحسن صدیقی، وزیری و اولیاء بودند.
محمود اولیاء (۱۳۴۰-۱۲۷۸ ش)، نقاش و از شاگردان کمالالملک، در تهران، محله عودلاجان متولد شد. پدرش، محمداسماعیل عطار از هواداران انقلاب مشروطه بود و در قیام جنگل نیز نقشی مؤثر داشت. همچنین وی از نوادگان اولیاء سمیع شیرازی ـ از متفکران و خوشنویسان اواسط قاجار ـ به شمار میآید.
محمود، به تشویق پدر، در سیزده سالگی وارد مدرسه صنایع مستظرفه شد و بیش از ده سال نزد کمالالملک و دیگر استادان مدرسه به فراگیری فنون طراحی و نقاشی پرداخت. در واقع مشوق اصلی او در هنر پدرش بود که دوستی دیرینهای با کمالالملک داشت. در زمان تحصیل در مدرسه صنایع مستظرفه بسیار مورد توجه کمالالملک بود، به طوری که استاد او را «محمودآقای کوچک» خطاب میکرد.
وی در سالهای آخر تحصیل در آن مدرسه، به عنوان کمک معلم مشغول کار شد. اولیاء در سالهای نخست حضور در مدرسه به همان شیوه کمالالملک، یعنی ساخت و سازهای دقیق و طبیعتنمایی صرف، نقاشی میکرد، ولی به تدریج با مطالعه آثار برخی نقاشان اروپا مثل رامبراند، تیسین و میکلآنژ تحولی در کارهایش آشکار شد که در آثار وی پس از سال ۱۳۰۵ قابل مشاهده است.
از سال ۱۳۱۰ به شیراز رفت و تا سال ۱۳۱۷ در خانهای در محله دروازهکازرون، کوچه عظیمالسلطنه زندگی میکرد. او بیشتر آثار خود را با رنگ و روغن کار کرده، ولی آثار طراحی و مداد رنگی هم دارد. طراحیها و نقاشیهای کوچک او با موضوع طبیعت و فیگور، مثل «کوه مستسقی»، مناظر و پلهای شیراز، «آسیاب سهتایی» و «پیرمرد روحانی» به سالهای اقامت در شیراز مربوط میشود.
در سال ۱۳۲۵ با همکاری اسماعیل آشتیانی مدرسه کمالالملک را بازگشایی نمود و تا اواخر عمر در آنجا به تعلیم هنرجو پرداخت. علاوه بر آن، سالها در دبیرستانهای شیراز و تهران به آموزش هنر مشغول بود. او همچنین در راستای اهداف آموزشی کتابی با عنوان «رهنما یا مجموعه نمونههای نقاشی انسان، حیوان، مناظر طبیعی...» با همکاری علیاکبرنجمآبادی ـ از شاگردان کمالالملک ـ تهیه کرد که توسط چاپخانه تابان تهران، به شیوه سنگی به چاپ رسید.
در بیست و یک سالگی به ایتالیا رفت و در رشته مجسمهسازی به تحصیل پرداخت. پس از مدتی به فرانسه رفت و در مدرسه هنرهای زیبای پاریس به تحقیق و تحصیل مشغول گردید. او در پاریس با مطالعه کارهای بزرگان رنسانس و آشنایی با هنرمندان امپرسیونیست مثل مانه، مونه، سزان و دگا تحولی در کارهای خود به وجود آورد. از این زمان به بعد او بیشتر آثارش را با اندکی تأثیر از جریانهای مدرنیسم آغازین آفریده است. از جمله تابلوی «دو پسر گدا» و «فرد در حال تفکر» که با تکنیک طراحی و ترکیب بندی متفاوت، سرآغازی بر این تحولات و تأثیز پذیری از امپرسونیسم محسوب می شود. »،.
، حمود اولیا به حق یک نو آور درهنر نقاشی ایران است . در تابلوی ««فردی در حال تفکر» سرعت در کار، خطوط محکم وساده از مشخصات کار های اوست. در این تابلوی می توان توانمندی او را در تدارک مجموعه ای از ارزش های تصویری از خطوط و سطوح گرفته تا تسلط بر طراحی ، هم آهنگی بین طرح و رنگ و ارزش دینامیکی تحول ماده به انرژی را بازشناخت. در این کار وی با ضربات شکسته ، سریع، کوتاه و مستقل قلمو ، خطوط ی گریزان و شتابنده در جهات مختلف را در تدارک و سازماندهی فضایی متحول ، ناپایدار و شناور به کار گرفته است. این کار شروع هنرمندانه و متحول جریان های نفاشی در ایران و همپا با کار دیگر . اساتید امپرسیونیسم اروپاست.
هنرمندانی چون اسفندیار احمدیه، عباس کاتوزیان، کاظم اردوبادی، مسعود عربشاهی، ناصر نمازی، منوچهر نیازی، علیاصغر معصومی و قربانعلی اجلی نزد وی شاگردی کردهاند.
اولیاء آخرین اثر خود با عنوان «تکچهره مرد جوان» را در فروردین سال ۱۳۴۰ آفرید.
استاد اولیا در ۱۳۴۰ در سن شصت سالگی به علت مسمومیت در بیمارستان بازرگان تهران فوت و در شهر ری، ابن بابویه، در ضلع شرقی مقبرهی جهان پهلوان تختی به خاک سپرده شد. وی پیش از مرگ چهل تابلوی خود را به کتابخانه مجلس اهدا کرد.
از آثار او: «بهدار آویختن حلاج»، «پیرمرد با عصا»، «زندگی روزمره»، «گذشت عمر»، «پسری در حال مطالعه»، «کودک خفته»، «نیمرخ کاظم اردوبادی»، ... میتوان نام برد.
برای دیدن سایر آثار استاد اولیا لطفا به سایت زیر مراجعه فرمایید:
http://master-mahmood-olia.net/
منابع: مهندس اولیا،کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، موزه مکتب کمال الملک
منبع: انسان شناسی و فرهنگ
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید