نگاه اعتدالی به جهان / هنگامه اصغرزاده

1393/3/26 ۱۰:۰۹

نگاه اعتدالی به جهان / هنگامه اصغرزاده

نویسندگان و محققان ایرانی در خصوص آثار و اندیشه‌ها و نگاه دکتر محمد علی اسلامی ندوشن به تاریخ ایران، ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی، مقالات متعددی به رشته تحریر درآورده‌اند. علت هم واضح است؛ زیرا وی از زمانی که قلم به دست گرفته، عمدتاً فرهنگ و ایران را محور مباحث خود قرار داده است. بدین جهت، جز در چند مقاله، کسانی که به سراغ نقد یا بررسی آثارش رفته‌اند، طبیعتاَ بر این دو مؤلفه مهم در آثارش تأکید کرده‌اند. دکتر اسلامی ندوشن در سال 2009 که به کانادا آمد و جلساتی با دانشجویان داشت، تأکید ‌کرد که در آثارش به فرهنگ و ایران بیشتر از سایر موضوعات توجه داشته است.

 

 

نویسندگان و محققان ایرانی در خصوص آثار و اندیشه‌ها و نگاه دکتر محمد علی اسلامی ندوشن به تاریخ ایران، ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی، مقالات متعددی به رشته تحریر درآورده‌اند. علت هم واضح است؛ زیرا وی از زمانی که قلم به دست گرفته، عمدتاً فرهنگ و ایران را محور مباحث خود قرار داده است. بدین جهت، جز در چند مقاله، کسانی که به سراغ نقد یا بررسی آثارش رفته‌اند، طبیعتاَ بر این دو مؤلفه مهم در آثارش تأکید کرده‌اند. دکتر اسلامی ندوشن در سال 2009 که به کانادا آمد و جلساتی با دانشجویان داشت، تأکید ‌کرد که در آثارش به فرهنگ و ایران بیشتر از سایر موضوعات توجه داشته است.

جدا از نثر او که شاهکاری بزرگ در دوره معاصر است، ذهن او در همه حال به ‌ایران و فرهنگ پرداخته است. به ‌رغم این واقعیت، بخشی از آثار او را می‌توانیم ذیل عنوان «نگاه اعتدالی به جهان» تشریح و تفسیر کنیم که متأثر از مطالعاتی است که در باب فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران داشته است. کافی است آن چیزی که از فرهنگ و تمدن ایرانی ترسیم کرده، آن مفاهیمی که در آثارش بدان توجه ویژه‌ای داشته، آن گوشه‌هایی از تاریخ که در برابر چشم ما نهاده و سرانجام نکته باریکی را که در کتاب «ایران چه حرفی برای گفتن دارد» خوانده‌ایم، در ذهن مجسم کنیم و آن اینکه، اگر ایران در ساختن تمدن جدید سهم چندانی ندارد، ولیکن خزانه تمدنی گذشته‌اش سرشار است؛ پس اگر به اتکای آن حرف بزند، حرفهایی برای گفتن دارد.

دکتر اسلامی در فصل آخر کتاب «شهرزاد قصه‌گو»، می‌گوید:«اگر بر مسئله فرهنگ تکیه داشته‌ام، مقداری از جهت عکس‌العمل بوده است؛ زیرا می‌دیدم که بی‌توجهی نسبت به فرهنگ و غفلتی که در این زمینه وجود دارد، کار را به جاهای باریک خواهد کشاند. گویا نقشِ فرهنگ درست درک نشده بود که تنها کتاب و دفتر نیست، بلکه وزنة تعادل‌بخش است برای زندگی. موضوع دیگر اعتقادی است که به تأثیر فرهنگ در زندگی داشته‌ام، مخصوصاً ایران که قبل از هر چیز، یک کشور فرهنگی بوده است. فرهنگ در واقع موتور روحی انسان است که او را بر آن می‌دارد که در چه جهتی جلو برود و چه راهی در پیش بگیرد»

در این كتاب، تجربه روزهای جوانی را هم به میان می‌کشد. از دوره پس از جنگ دوم جهانی و چند صباحی که ‌ایران روی آزادی را می‌بیند تا کودتای 28 مرداد و نقش بر آب شدن آرزوها و باز مسیر فرهنگ و توجه به فرهنگ در آثارش محور قرار می‌گیرد و نه فقط در نگاه به مسائل ایران، بلکه در نگاه به مسائل جهانی.

به ‌رغم دلبستگی و تعلق خاطر به گنجینه علم و معرفت در خزانه تمدنی ایران، نگاه او به جهان، همساز با تغییر و تحولات مثبت در عرصه جهانی است. بر همین پایه، اولین اثر او ترجمه کتاب «پیروزی آینده دمکراسی» نوشته «توماس مان» نویسنده معروف آلمانی و برندة جایزه نوبل است. کتابی که چند بار در ایران تجدید چاپ شده است. او در تمام گفت‌وشنودهایی که داشته، از اینکه کتاب توماس مان را به عنوان اولین ترجمه و اثر خود برگزیده، احساس رضایت دارد. قطعاً بدین جهت که مسیری جز مردمسالاری برای بشر با هر رنگ و نژاد و ملیتی، امکان زندگی بهتر را نوید نخواهد داد.

 

جهان ناگزیر از یک تدبیر همگانی

دکتر اسلامی ندوشن در سال 1967 بنا به دعوت رسمی برای سخنرانی در سمینار بین‌المللی دانشگاه هاروارد عازم آمریکا می‌شود. در سمینار 40 روزه آن دانشگاه، رسم بوده که نخبگان جهان در خصوص مسائل جهانی اعلام نظر کنند. او عنوان «انسان متجدد و انسان عقب‌مانده» را در نظر می‌گیرد و در جمع‌بندی سخنرانی خود پیشنهاد می‌دهد مجمعی از اندیشمندان جهان، از همة کشورها تشکیل شود و در آن مسائل مهم دنیای امروز به بحث گذاشته شود؛ مجمعی فراملی، مرکب از افراد آزاد و مستقل از دولتها، در مقابل سازمان ملل متحد که اعضای آن نمایندگان دولتها هستند.

در حقیقت، پیشنهاد او این بوده که دنیا یک تریبون آزاد داشته باشد تا به بدون مداخلة دولتها، نمایندگان‌ همه فرهنگها با همدیگر وارد بحث شوند و برای مسائل و مشکلات دنیا راه‌حلهایشان را ارائه دهند. این پیشنهاد مورد استقبال شرکت‌کنندگان قرار می‌گیرد، ولی به عللی در حد همان پیشنهاد باقی می‌ماند؛ زیرا موفق به جذب لوازم اجرایی نمی‌شود. پس از چند دهه باید پذیرفت که هشدارهای او در آن سخنرانی بسیار منطقی بود؛ زیرا وقایعی مثل 11 سپتامبر یا بمب‌گذاری‌ها و جنگ‌افروزی‌هایی که در گوشه و کنار جهان شاهد هستیم، صلح جهانی را با خطر روبرو کرده است.

قبل از واقعه 11 سپتامبر و پس از انتشار نظریة برخورد تمدنها (نوشته ساموئل هانتینگتون استاد دانشگاه هاروارد)، باز هم دکتر ندوشن از ایران است که بلافاصله در مقاله‌ای با عنوان «کدام رویارویی؟» در نشریه اطلاعات سیاسی اقتصادی، نقدی درباره نظریه برخورد تمدنها می‌نویسد. وی در گفت‌وشنودی در این خصوص می‌گوید: «آنچه برخورد تمدنها خوانده می‌شود و از جانب آقای هانتینگتون عنوان شد، ناظر بر نوع تفکری است که خود از عوامل دیگری شکل گرفته و زمینه‌ساز تصادم میان فرهنگها شده است. آن عوامل عبارتند از: فاصلة وحشتناک میان زندگی‌ها که از یک سو به صورت فقر، محرومیت، سرخوردگی و تحقیر جلوه می‌کند و از سوی دیگر، به صورت تفرعن و بی‌توجهی به عمق امور.

این تنها ناظر به دو قاره یا دو کشور نیست، بلکه در داخل یک کشور هم وجود دارد؛ مثلاً میان یک شهروند دوبی‌ای و بنگلادشی که هر دو مسلمانند، چه مناسبتی است؟ یا میان شاهزادة سعودی و یک فلّاح مصری که هر دو عرب‌اند؟ مذهب مشترک، دیدگاه مشترک ایجاد نمی‌کند. این، شرایط زندگی و معیشت و جوّ کشور است که فرهنگ‌ساز می‌شود، خاصه وقتی توجیهی برای نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی وجود نداشته باشد و بر اثر آن احساس غبن و محرومیت از جانب گروهی پیدا شود. همان‌طور ‌که مشاهده می‌شود، گاه دو مسلمان بیشتر با هم کینه‌ور می‌شوند تا دو فرد با کیشهای متفاوت؛ زیرا منافع و مصالح شخصی، آنها را در دو صف قرار می‌دهد.

آنچه فرهنگها را این‌گونه رو در رو کرده، تقسیم ناعادلانة مواهب زمین است. اینکه گفتم آقای هانتینگتون شرق را نمی‌شناسد، برای آن است که شرق بسیار تودرتوست، می‌تواند بگوید «ف» و منظورش فرحزاد نباشد! تمدن غرب رابطة میان مادیت و معنویت را بسیار نزدیک کرده، یعنی معنویت را در خدمت مادیت قرار داده، ولی شرقی به یک دست این دارد و به یک دست آن و از این رو، این دو می‌توانند در حالت نامتوازن به سر برند و چه بسا میان آنها برخورد هم پیش بیاید.

در شرق ـ لااقل بخشی از شرق ـ هنوز امور معنوی با امور مادی در ارتباطند و این بین آن دو تفاوت ایجاد می‌كند. برای مثال، هم اکنون فاصلة میان کرة جنوبی و بلژیک، کمتر است تا فاصلة میان دو محلة شیعه‌نشین و سنی‌نشین عراق. این به آن معناست که عوامل دیگری به غیر از اشتراک دین یا جغرافیا، همسانی‌ها را ایجاد می‌کنند. باورها زاییدة شرایط زندگی هستند. »

 

صلح منفی

وی در سخنرانی 25 ژوئیه 1967 اینکه «در جنگ نبودن به معنای در صلح و عافیت بودن تلقی شود» را تلقی نادرستی عنوان کرده و از آن به عنوان صلح منفی یاد می‌کند. به اعتقاد او، صلح واقعی آن نیست که بر ترس و زور مبتنی باشد، صلح آن است که از تفاهم سرچشمه گیرد، صلح برای خود صلح، نه صلح برای احتراز از جنگ.

او در نوبتهای بعدی هم در نگاه به مسائل جهانی همین سخن را تکرار می‌کند كه نوع تفکر بشر در قرن بیستم نسبت به صنعت بسیار خوش‌بینانه بوده و تصور می‌کرده بسیاری از گره‌ها به دست صنعت گشوده خواهد شد؛ اما جنگ جهانی اول و دوم در این خوش‌بینی رخنه می‌اندازد. ولی باز هم این تصور وجود داشته که حل مشکل صنعت به دست خود صنعت است. اکنون اندک اندک علائمی مشاهده می‌شود، ناظر بر این که کاربرد علم با معصومیت علم همراه نیست. نوعی عدم توازن خطرناک در کار جهان پدید آمده است. این عدم توازن میان علم و فرهنگ، میان برخورداران و محرومان، میان حرص بشر و عقل بشر و بالأخره میان شرق و غرب است. به نظر او، آلودگی محیط‌زیست و افزایش ناموزون جمعیت دو نمودارند. از سوی دیگر، آگاهی بشر نسبت به سرنوشت خود بیشتر شده و دیگر به آنچه نصیبش می‌شود، قانع نیست؛ زیرا انسانی که روزگاری در مشرق زمین، به تقدیر و سرنوشت خود گردن نهاده بود، با گسترش آگاهی و دانش در دنیای امروز، ناآرام شده است.

 

ایران چه حرفی برای گفتن دارد

ایران به عنوان یک کشور کهنسال با چند هزار سال تاریخ و نیز از آن جهت ‌که در یکی از حساس‌ترین نقاط جغرافیا قرار دارد و تجربه‌های بسیاری اندوخته است، حرف بسیاری هم برای گفتن دارد، به شرط آنکه حافظه‌اش به خواب نرفته باشد. به اعتقاد دكتر اسلامی عرفان ایران به یگانگی انسانها توصیه می‌کند و می‌گوید: مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن! که ‌این همان راه رستگاری را نشان می‌دهد. دربست قبول‌کردن آن را هم منتفی اعلام می‌کند؛ زیرا جنبه‌های صوفیانه و منفی عرفان مثل شاخه‌های خشکی بر اثر انحطاط تاریخی، بر ملت ایران تحمیل شده‌اند. بنا بر این زدودن آنها از عرفان، اقدامی لازم و ضروری است.

منظور این نیست که عرفان بایزید بسطامی و عطار در این دوره پیاده شود. هر تمدن بزرگی در گذشته‌های خود، رگه‌های مثبت و منفی، و «صاف و دُرد» دارد؛ پس ما باید بدانیم از گذشته چه بگیریم که با مقتضیات امروز مطابقت داشته باشد و البته نباید سبکسرانه گناه را به گردن گذشتگان بیندازیم؛ زیرا گذشتگان پایبند مقتضیات زمان خود بوده‌اند.

به اعتقاد او: «هر ملتی که دوران درازی را طی کرده و خود را تا به امروز کشانده، واجد تدابیر و دستاوردهایی بوده که زندگی ملی او را ادامه‌پذیر ساخته است. این همان سرمایة خردی است که او در اختیار دارد. تفاوت تمدنها، ناشی از تفاوت میان محیط، موقعیت و رویدادهاست. بنابراین واکنشها هم قدری متفاوت خواهند بود؛ ولی در اصل همه در جستجوی یک چیزند: زندگی کردن به بهترین نحو ممکن. عصارة این دستاوردها را می‌توان در کنار هم نهاد و سنجید و موارد مشترک را جدا کرد. تفاوتها را علت‌یابی نمود و آنگاه نتیجه گرفت که چه چیز با طبیعت بشر و با مقتضای دنیای امروز سازگارتر است.

هر ملت و گروهی دنیا را از دیدگاه خود می‌بیند. متأسفانه قضیه به ‌اینجا ختم نمی‌شود. چه بسا او خود را بر حق و دیگران را ناحق بشناسد. عجیب است که دوران ما دوران علم است و با این همه به تعصب خام هم دامن زده می‌شود. تعصب، پوششی برای مطالبة کمبودهاست. دهکدة جهانی پدیده‌ای است که بر اثر سرعت ارتباطات انسانی و اقتصادی و خبری مطرح شده، وگرنه یک جوان گرسنة آفریقایی که حتی به آب کافی هم دسترسی ندارد، در عمل چگونه با یک جوان غربی، از یک دهکدة واحد جهانی شناخته می‌شوند؟ دهکدة جهانی زمانی مفهوم می‌یابد که نوعی توازن در جوانب مختلف در میان مردم جهان حاصل شده باشد. نظریة هانتینگتون مبتنی بر جدال فرهنگها و ناشی از تفاوت جهان‌بینی‌هاست. ظاهر کار تا اینجا درست است، ولی چه باید کرد؟ فرهنگ یک امر انتزاعی نیست. مبادیی دارد كه ما در زندگی روزمره هر لحظه با آن روبروییم. از قدیم گفته‌اند: شکم گرسنه ‌ایمان ندارد! همین جاست که ‌ایمان می‌تواند به بی‌ایمانی تبدیل شود. حرف سعدی هم کهنه نشده است که می‌گفت:

فرق است میان آن ‌که یارش در بر

با آن ‌که دو چشم انتظارش بر در

دهکدة جهانی فاصلة میان دو دنیای برخوردار و نابرخوردار را بیشتر می‌کند و در نتیجه، موجب افتراق بیشتر می‌شود، مگر آنکه برای تعدیل فاصله‌ها فکری بشود. اگر عقل جهانی بخواهد به کار بیفتد، باید سیاست خود را با فرهنگ دمساز كند؛ یعنی میان سرشت بشر، سرنوشت او، نیازهای او و آرزوهای او، حداقل هماهنگی پدید آید و به هر یک از آنها پاسخ مناسبی داده شود. واقعه 11 سپتامبر هشداری بود که به دنیای ناهنجار داده شد. تعبیه‌های دفاعی بر ضد تروریسم، کافی نیست، عراق و افغانستان نشان داده‌اند که كافی نیست. باید ریشه‌ها را دریافت. باز هم برویم به سراغ سعدی:

پیرمردی ز نزع می‌نالید پیرزن صندلش همی مالید!

دنیا در حالت طبیعی به سر نمی‌برد؛ زندگی با توازن بر سر پا می‌ماند و افراط‌گری‌ها، بر هم زننده این توازنند.»

از لابلای مقالات، آثار و گفت‌وشنودها، راهکارهای اسلامی ندوشن برای حل مسائل کنونی جهان ـ با شرط به کار افتادن خرد جهانی ـ در اختصار چنین فهرست می‌شود:

1ـ نگاهداری جمعیت در حد اعتدال، 2ـ کاهش تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ، 3ـ بازیافت پیوستگی با طبیعت، 4ـ نظارت بر وسایل ارتباط جمعی، 5ـ تولید محصولات صنعتی در حد احتیاج، 6ـ پرهیز از آلودگی محیط زیست، 7ـ منع بهره‌برداری بی‌قاعده از منابع زمین، 8 ـ منع تولید صنایع گزندآور، 9ـ نگاهداری سرعت در حد معقول، 10ـ برقراری نظمی تازه در امر تولید و مصرف دارو و سیگار و...، 11ـ سوق دادن آموزش به جانب بسط تفاهم انسانی، 12ـ برقراری نظمی عادلانه در تقسیم مواهب و ثروت جهان.

به ‌رغم اینکه در باب نگاه دکتر اسلامی ندوشن به مسائل جهانی موضوعات فراوانی وجود دارد که بتوان به آنها پرداخت تا به سهم و قدر نگاه واقع‌بینانه بهتر پی برده شود، از نثر گیرای او هم نمی‌توان غافل بود که اثر زیادی در خواننده می‌گذارد. علت گیرایی و تأثیرگذاری نثر او را احمدرضا احمدی (شاعر) در گفت‌وشنودی با ایشان توصیف کرده: «آنچه به نظر من نثر را خوب و درخشان می‌سازد، تفکر خوبی است که در پشت آن است. نثر آنقدر مهم نیست. مثلاً سعدی را می‌بینیم که می‌گوید: اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی‌قدر بودی. این بازی با حرف نیست. آن تفکر زیباست که ‌این قافیه را می‌آورد. شما نکته‌ای که درباره متروی تهران بنویسید، قابل خواندن است؛ راجع به فردوسی هم بنویسید، قابل خواندن است. به دلیل اینکه حرفی و اندیشه‌ای دارید که بگویید. کسی که حرف نداشته باشد، فکر نداشته باشد، اگر زیباترین نثرها را بنویسد، کار مهمی نکرده است.»

 

راه اعتدال

در آثار و مقالات دکتر اسلامی از افراط و تفریط خبری نیست. راه اعتدال، راه دیروز و امروز اوست و از آن عدول نکرده است. به اعتقاد او، راه اعتدال و راه میانه، بهترین راه است و اگر از زمان برخورد با تمدن غرب که در مقابل آن خیره شدیم، لنگر خود را گم کرده‌ایم، باید مجدداً این لنگر (یعنی تعادل) بازیافته شود تا «صدای درخت تناور ایران» شنیده شود؛ زیرا اگر بلا دیده‌ایم، بر اثر گم کردن راه تعادل و تسلط افراط و تفریط بر امور بوده است: «افراط و تفریط که ممیزه دیگر ایرانی است، او را از اعتدال که لازمه زندگی آرام و بارور است، دور کرده. این حالت یا او را در رکود نگه داشته است، یا در جهشهای تکان‌دهنده. این عارضه، موجب گردیده که‌ ایرانی یا چیزی را زیاد دوست بدارد و یا زیاد دشمن، و توقف در حد وسط برایش دشوار بشود.»

به اعتقاد او ما مسئولیت بزرگی داریم و آن اینکه ببینیم چه می‌توانیم به دنیا بدهیم و تا زمانی که خود را نشناسیم و به رفتاری متمدنانه گرایش نداشته باشیم، نخواهیم توانست که چیزی را به خارج از تمدن خود عرضه کنیم. به اعتقاد وی، ایرانیت سراپا محسنات نیست و خود ایرانی هم این را نمی‌گوید، ولی ما باید شهامت داشته باشیم که با چراها روبرو شویم. تکلیف چراها را روشن کنیم تا دستخوش تقسیم‌بندی ساده‌انگارانه نشویم.

او اعتقاد دارد که اگر ایرانی در محیط مساعد اجتماعی و سیاسی قرار گیرد و موجبات امیدواری و ایمنی در او تقویت گردد، گرایشش به راه مستقیم خواهد بود. تأثیر فراز و نشیب‌های تاریخی را هم در شکل‌گیری روحیه ‌ایرانی مهم می‌داند و نتیجه می‌گیرد: «نحوه‌اندیشیدن ایرانی که از فلز خاصی است، هم آسمان‌گرای است و هم زمین‌گرای، و گذشت روزگاران، طبیعت او را پیچیده کرده و به او آموخته که در شک و یقین و سایه روشن حرکت کند.» به اعتقاد او، هیچ ملتی نمی‌تواند خود را پیشرفته بخواند مگر آنکه بین همه شئون فرهنگی آن تعادل و هماهنگی برقرار باشد. پس هر چه میزان فرهنگ بالاتر باشد، رابطه انسان با خودش و با جامعه خود و به طور کلی با جهان گرمتر خواهد بود و این مستلزم تعادل و حرکت در مسیر اعتدال است.

تورنتو، آوریل 2014

 

منابع:

1. هشدار روزگار، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم 1382

2. شهرزاد قصه‌گو، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1392

3. گفتگو درباره عقلانیت و نوگرایی، تهران، نشر پایان، 1388

4. ایران چه حرفی برای گفتن دارد، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1379

5. مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی » آذر و دی 1372، شماره 75 و 76

6. ماهنامه آیین، شماره 16، مهر 1387، گفتگو با محمد علی اسلامی ندوشن

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: