1393/3/24 ۰۹:۰۱
اشاره: درباره حضرت حجت(عج) سخن فراوان است و آنچه در پی میآید، تنها بخشی از پاسخهایی است كه مرجعی پرتلاش به پرسشهایی در این باب داده است.
علّت غیبت حضرت مهدی چیست و چرا مانند دیگر ائمه در میان مردم حضور ندارد؟
غیبت حضرت ولی عصر(عج)یكی از رازهای الهی بوده و ممكن است ما نتوانیم به كُنه آن پی ببریم. غیبت موقت رهبران الهی از میان مردم، در امتهای پیشین نیز سابقه داشته است؛ چنان كه موسی بن عمران(ع) چهل روز از امت خود غایب شد و در میقات به سر برد.1 حضرت مسیح(ع) به مشیت الهی از دیدگاه امت خویش پنهان گردید و دشمنان قادر به كشتن او نگشتند.2 حضرت یونس(ع) نیز مدتی از قوم خود غایب گشت.3 اصولاً هرگاه مطلبی از طریق نقل متواتر ثابت شود ولی انسان نتواند به رازش كاملاً پی ببرد، نباید آن را مورد تردید یا انكار قرار دهد؛ زیرا در این صورت بخش عظیمی از احكام الهی، كه از مسلّمات و ضروریات دین اسلام به شمار میرود، مورد تردید قرار میگیرد. غیبــت حضـــرت ولیعصر(عج) نیز از این قاعده مستثنی نیست وعدم اطلاع از سرّ یا اسرار حقیقی آن، مجوّز تردید یا انكار آن نمیتواند باشد. با این همه، میتوان راز غیبت را در حد اندیشه بشر دریافت.
حضرت مهدی(عج) آخرین حجت معصوم الهی است كه برای تحقق آرمانی بزرگ (گسترش عدل فراگیر و به اهتزاز درآوردن پرچم توحید در جهان) در نظر گرفته شده است و این آرمان نیاز به گذشت زمان و شكوفایی عقل و دانش بشر و آمادگی روحی بشریت دارد، تا جهان به استقبال موكب آن امام عدل وآزادی رود. ظهور زود هنگام آن حضرت، قیام كلی و گستردهای را به دنبال نخواهد داشت؛ زیرا اگر ایشان پیش از فراهم شدن مقدمات در میان مردم ظاهر شود، سرنوشتی چونان دیگر حجتهای الهی (شهادت) یافته و قبل از تحقق آن آرمان بزرگ، دیده از جهان برخواهد بست.
پیشوایان معصوم در روایات نیز به این حكمت اشاره كردهاند.امام باقر(ع) فرمود: «برای حضرت قائم غیبتی است قبل از ظهور.» راوی از علت آن پرسید. امام فرمود: «برای جلوگیری از كشته شدن.»4 گذشته از این، در برخی روایات مسأله امتحان و آزمودن خلق مطرح شده است؛ بدین معنی كه مردم در عصر غیبت در بوته آزمایش الهی قرار میگیرند و مراتب استواری آنان در ایمان واعتقاد سنجیده میشود.5
اجمال سخن اینكه حضرت مهدی(ع) آخرین وصی از اوصیای الهی است كه برای تكامل همهجانبه بشر و ایجاد حكومت واحد الهی آفریده شده است. این ایده و آرزو هنگامی تحقق میپذیرد كه در جامعه بشری، آمادگی برای پذیرش چنین حجتی وجود داشته باشد و در غیر این صورت، ظهور جز كشته شدن و نابودی نتیجهای نخواهد داشت و آن هدف عالی تحقق نخواهد یافت. از این جهت وجود حضرت، در پس پرده غیبت به سر میبرد و در حالی كه در میان مردم زندگی میكند و مردم او را میبینند، ولی نمیشناسند و از این طریق از گزند دشمنان حق و عدالت مصون میماند. از این گذشته، از آنجا كه حكومت وی حكومت جهانی خواهد بود و تحقق این امر در گرو ایجاد شرایطی است كه در هنگام تولد، وجود نداشته است. این شرایط به مرور زمان تحقق پیدا كرده و یا در حال پیدایش است.
مردم از حضرت مهدی(ع) در زمان غیبت چه بهرهای میبرند؟
از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دستهاند: ولی ظاهر، كه مردم وی را میشناسند و ولی غایب از انظار، كه مردم او را نمیشناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان باخبر است. در سوره كهف، وجود هر دو ولی، به طور همزمان بیان شده است: یكی موسی بن عمران(ع) و دیگری مصاحب موقّت او در سفر دریایی و زمینی كه به نام خضر معروف است. این ولی الهی به گونهای بود كه حتی موسی(ع) با او آشنا نبود و تنها به راهنمایی خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنانكه میفرماید: «فوجدا عبداً من عبادنا آتیناهُ رحمهً من عندنا وعلّمناهُ من لدُنّا علما. قال لهُ مُوسى هل أتّبعُك على أن تُعلّمن ممّا عُلّمت رُشدا:6 [موسی و همراهش] بندهای از بندگان ما را [در لب دریا] یافتند كه وی را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خویش به او علمی آموخته بودیم. موسی به وی گفت: آیا اجازه میدهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرین خویش به من بیاموزی؟»
قرآن سپس شرحی از كارهای مفید و سودمند آن ولی الهی بیان میكند و نشان میدهد كه مردم او را نمیشناختند، ولی از آثار و بركاتش بهرهمند بودند.7 حضرت ولیعصر(عج) نیز به سان مصاحب موسی، ولی ناشناختهای است و در عین حال مبدأ كارهای سودمندی برای امت میباشد. بدین ترتیب، غیبت امام به معنی انفصال و جدایی او از جامعه نیست، بلكه او ـ همان گونه كه در روایات نیز وارد شده ـ بهسان خورشید در پشت ابر است كه دیدگان آن را نمیبینند؛ اما به اهل زمین نور و گرمی میبخشد.8 پیامبر گرامی(ص) فرمود: «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود میبرند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره میگیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره میبرند.»9
اشعه معنوی وجود امام(ع) در حالی كه در پشت ابرهای غیبت نهان است، دارای آثار معتنابهی است كه بهرغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، حكمت وجودش را آشكار میسازد. در اینجا به بیان برخی از این آثار میپردازیم:
الف) پاسداری از آیین الهی
با گذشت زمان و آمیختن سلیقهها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و گرایشهای مختلف به مكتبهای انحرافی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پارهای از این قوانین از دست میرود و دستخوش تغییرات زیانبخشی میگردد. این آب زلال كه از آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، به تدریج تیره و تار گشته، صفای نخستین خود را از دست میدهد. این نور پرفروغ، با عبور از شیشههای ظلمانی افكار تاریك، كمرنگتر میگردد. خلاصه با آرایشها و پیرایشهای كوتهبینانه افراد و افزودن شاخ و برگهای تازه به آن، چنان میشود كه گاهی انسان در بازشناسی مسائل اصلی، دچار اشكال میگردد.
با این حال، آیا ضروری نیست كه در میان جمع مسلمانان كسی باشد كه مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامی را به شكل اصلیاش حفظ و برای آیندگان نگهداری كند؟ میدانیم در هر مؤسسه مهمی، صندوق نسوزی وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگهداری میكنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتشسوزی، از خطر حریق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حیثیت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد. سینه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آیین الهی است كه همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعلیمات را در خود نگاهداری میكند،تا دلایل الهی و نشانههای روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید، و این یكی دیگر از آثار وجود او است.
ب) تربیت منتظران آگاه
بر خلاف آنچه بعضی میپندارند، رابطه امام در زمان غیبت به كلی از مردم بریده نیست، بلكه آن گونه كه از روایات برمیآید، شمار اندكی از آمادهترین افراد ـ كه سری پر شور از عشق خدا و دلی پر ایمان و اخلاص فوقالعاده برای تحقّق بخشیدن به آرمان اصلاح جهان دارند ـ با حضرتش مرتبطاند. معنای غیبت امام(ع)، این نیست كه آن حضرت به شكل روح نامرئی و یا شعاعی ناپیدا درمیآید، بلكه او از زندگی طبیعی و آرامی برخوردار است، به طور ناشناخته در میان همین انسانها رفت و آمد دارد، دلهای بسیار آماده را برمیگزیند و در اختیار میگیرد و آنها را بیش از پیش آماده میكند و میسازد. افراد مستعد، به تفاوت میزان استعداد و شایستگی خود، توفیق درك این سعادت را پیدا میكنند. بعضی از آنان چند لحظه و برخی چند ساعت یا چند روز و جمعی سالها با حضرت بقیهالله(ع) در تماس بودهاند.
آنان كسانی هستند كه آن چنان بر بال و پر دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفتهاند كه همچون مسافران هواپیماهای دور پرواز، بر فراز ابرها قرار میگیرند، آنجا كه هیچگاه حجاب و مانعی بر سر راه تابش جهانبخش آفتاب نیست، در حالی كه دیگران در زیر ابرها و در تاریكی و نور ضعیف به سر میبرند. به درستی حساب صحیح نیز همین است. كسی انتظار داشته باشد كه آفتاب را به پایین ابرها فرود آورد تا چهره آن را ببیند. چنین انتظاری، اشتباهی بزرگ و پنداری باطل بیش نیست. این ما هستیم كه باید بالاتر از ابرها پرواز كنیم تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعهجرعه بنوشیم و سیراب گردیم. به هر حال، تربیت این گروه منتظر، یكی دیگر از حكمتهای نهفته در غیبت آن حضرت است.
ج) نفوذ روحانی و ناپیدا
چنان كه میدانیم، خورشید یك پرتو مرئی دارد كه از تجزیه آنها، هفت رنگ معروف پیدا میشود، و یك سلسله اشعه نامرئی نیز دارد كه اشعه ماورای بنفش واشعه مادون قرمز نامیده شده است. همچنین یك رهبر بزرگ آسمانی، خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی كه از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت میگیرد، تربیت روحانی دارد كه از راه نفوذ معنوی در دلها و فكرها اعمال میشود و میتوان آن را تربیت تكوینی نام گذاشت. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار به كار نمیآید، بلكه تنها جاذبه و كشش درونی مؤثر است.
وجود مبارك امام(ع) در پشت ابرهای غیبت نیز، این اثر را دارد كه از طریق شعاع نیرومند و پردامنه نفوذ شخصیت خود، دلهای آماده را در نزدیك و دور، تحت تأثیر جذبه مخصوص قرار داده، به تربیت و تكامل آنها میپردازد و از آنان انسانهایی كاملتر میسازد. ما قطبهای مغناطیسی زمین را با چشم خود نمیبینیم، ولی اثر آنها روی عقربههای قطبنما، در دریاها، راهنمای كشتیهاست و در صحراها و آسمانها، راهنمای هواپیماها و وسائل دیگر است. در سرتاسر كره زمین، از بركت این امواج، میلیونها مسافر راه خود را به سوی مقصد پیدا میكنند. وسایل نقلیه بزرگ و كوچك به فرمان همین عقربه ظاهراً كوچك از سرگردانی رهایی مییابند.
آیا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام(ع) در زمان غیبت، با امواج جاذبه معنوی خود، افكار و جانهای زیادی را كه در دور یا نزدیك قرار دارند، هدایت كند و از سرگردانی رهایی بخشد؟ البته نباید فراموش كرد كه امواج مغناطیسی زمین، روی هر آهنپاره بیارزشی اثر نمیگذارد، بلكه تنها بر عقربههای ظریف و حساسی كه خاصیت آهنربایی یافتهاند و یك نوع سنخیت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطیسی پیدا كردهاند، اثر میگذارد. بدین ترتیب دلهایی كه ارتباطی با امام(ع) دارند و شباهتی را در خود ایجاد نمودهاند، تحت تأثیر آن جذبه روحانی قرار میگیرند.
چرا حضرت مهدی(ع) ظهور نمیكند؟
برنامه حضرت مهدی(ع) با برنامه پیامبران و سایر پیشوایان یك تفاوت كلی دارد و آن اینكه برنامه وی قانونگذاری نیست، بلكه یك برنامه به تمام معنی اجرایی در تمام جهان است. به این معنی كه او مأموریت دارد تمام اصول تعالیم اسلام را در جهان پیاده كند و اصول عدالت و دادگری و حق و حقیقت را در میان جامعه بشری بگستراند. روشن است كه پیاده شدن چنین برنامه انقلابی جهانی كه به وسیله آن اصول عدالت و دادگری و حق و حقیقت در میان همه مردم جهان گسترش یابد، به شرایط و مقدماتی نیاز دارد كه تحقق آنها جز با مرور و تكامل همه جانبه اجتماع ممكن نیست، برخی از آن مقدمات عبارتند از:
1. آمادگی روحی
در درجه نخست باید مردم جهان برای اجرای این اصول، تشنه و آماده گردند و تا زمانی كه در مردم جهان تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه مادّی و معنوی مؤثر نخواهد بود. قانون عرضه و تقاضا نه تنها در نظام زندگی اقتصادی حكمفرماست، بلكه مشابه این نظام در عرضه برنامههای معنوی و اصول اخلاقی و مكتبهای سیاسی و انقلابی نیز حاكم میباشد و تا در اعماق دل مردم ـ برای این نوع امور ـ تقاضا و درخواستی نباشد، عرضه آن با شكست روبرو شده و كاری از پیش نخواهد رفت.امام باقر(ع) میفرماید: «روزی كه قائم آل محمد(ص) قیام كند، خدا دست خود را بر سر بندگان میگذارد، در پرتو آن خردها را جمع میگرداند و شعور آنان به حد كمال میرسد.»10
البته گذشت زمان و شكست قوانین مادّی و پدید آمدن بنبستهای جهانی و كشیده شدن بشریت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را به تنگ آورده و آنان را به این حقیقت واقف خواهد ساخت كه اصول و قوانین مادّی و سازمانهای به اصطلاح بینالمللی، نه تنها نمیتوانند مشكلات زندگی را حل كنند و عدالت را در جهان حكمفرما سازند، بلكه همین خستگی و یأس، مردم دنیا را برای پذیرش یك انقلاب بنیادی مهیا و آماده میسازد و میدانیم كه این موضوع نیاز به گذشت زمان دارد تا تجربههای تلخ زندگی ثابت كند كه تمام نظامات مادی و سازمانهای بشری در اجرای اصول عدالت و احقاق حق و برقراری امنیت و آرامش، عاجز و ناتوان میباشند و سرانجام باید بر اثر یأس و نومیدی، این تقاضا در مردم گیتی برای تحقق چنان آرمان الهی پدید آید و زمینه برای عرضه یك انقلاب جهانی به وسیله یك مرد الهی و آسمانی، از هر نظر مساعد گردد.11
2. تكامل علوم و فرهنگهای انسانی
از سوی دیگر برای برقرار ساختن یك حكومت جهانی بر اساس عدل و داد، نیاز فراوان به پیشرفت علوم و دانشها و فرهنگهای اجتماعی و مردمی است كه آن نیز بدون پیشرفت فكری و گذشت زمان، ممكن و میسر نمیگردد. برقراری حكومت جهانی كه در پرتو آن، در سراسر جهان عدل و داد و قانون حكومت كند و همه مردم جهان از كلیه مزایای فردی و اجتماعی اسلامی بهرهمند گردند بدون وجود یك فرهنگ پیشرفته در كلیه شئون بشری امكان پذیر نیست و هرگز بدون یك فرهنگ كامل، جامه عمل به خود نمیپوشد. این نیز احتیاج به گذشت زمان دارد.
3. تكامل وسایل ارتباط جمعی
از سوی دیگر، چنین حكومتی به وجود وسایل كامل ارتباط جمعی نیاز دارد تا در پرتو آن بتواند مقررات و احكام و اصول انسانی را از طرق مختلف در مدت كوتاهی به مردم جهان اعلام كند. این امر نیز بدون تكامل صنایع انسانی و گذشت زمان محقق نمیشود.
4. پرورش نیروی انسانی
از همه اینها گذشته ، پیشبرد چنین هدفی و پیریزی چنان انقلابی، به یك نیروی فعال و سازنده انسانی نیاز دارد كه در واقع ارتش انقلاب جهانی را تشكیل میدهد. تشكیل چنین ارتشی و به وجود آمدن چنین افراد پاكباخته و فداكاری، كه در راه هدف و حقیقت از همه چیز بگذرند، به گذشت زمان نیاز دارد. اگر در برخی از روایات میخوانیم كه فلسفه طولانی شدن غیبت امام زمان، همان امتحان و آزمایش مردم است، ممكن است ناظر به همین نكته باشد؛ زیرا امتحان و آزمایش در منطق اسـلام به معنی آزمـونهای معمولی و كشف امور پنهانی نیست، بلكه مقصود از آن پرورش روحیات پاك و پدید آوردن حداكثر ورزیدگی در افراد میباشد.12
مجموع این جهات چهارگانه13نیاز به این دارد كه زمان معتنابهی بگذرد و جهان از بسیاری جهات پیش برود و آمادگی روحی و فكری برای پذیرش حكومت جهانی بر اساس حق و عدالت در مردم پدید آید؛ آنگاه این برنامه با وسایل و امكانات خاصی در سطح جهانی وسیله حضرت مهدی(عج)پیاده گردد و این است گوشهای از فلسفه غیبت طولانی امام(ع).
پینوشتها:
2 . نساء/158.
3 . صافات/140.
4 . كمالالدین، شیخ صدوق، باب 14، حدیث 8، 9، 10.
5. مجلسی، بحارالأنوار، 52/102ـ 113ـ 114، باب التمحیص و النهی عن التوقیت. 6. كهف/65ـ66. 7 . كهف،71ـ 82.
8. كمالالدین، باب 45، حدیث 4.
9 . بحارالأنوار، ج52، ص93
10 . كافی:1/25، كتاب العقل، ح21.
11 . یكی از نشانههای روشن قیام امام زمان كه احادیث اسلامی همگی بر آن اتّفاق دارند این است كه سراسر اجتماع بشری را جور و ستم و تعدّی و بیدادگری فرا میگیرد و ابرهای یأس و نومیدی زندگی جامعه انسانی را تیره میسازد و در حقیقت فشار ظلم و تعدّی چنان بر دوش آنان سنگینی میكند كه انسان را برای پذیرش انقلاب دیگر، انقلابی عمیق و بنیادی به دست توانا و نیرومند یك مرد الهی آماده میسازد.
12. تمام آزمونهای الهی كه درباره پیامبران و اولیای وی انجام میگیرد، برای همین منظور است. اگر خدا ابراهیم را با تكالیف و وظایف سنگینی آزمود، چنان كه میفرماید: «وإذ ابتلى إبراهیم ربُّهُ بكلمات فأتمّهُنّ» (بقره، 124) برای همین هدف بوده است تا این رادمرد الهی به قدری در كوران حوادث قرار گیرد كه در صلابت و استقامت به صورت فولاد آبداده درآید.
13. مجموع این جهات چهارگانه را میتوان در امور زیر خلاصه نمود: 1. تكامل روحی، 2. تكامل فرهنگی، 3. تكامل وسایل ارتباط جمعی، 4. تشكیل یك ارتش انقلاب جهانی از یك جمعیت پاكباخته و فداكار.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید