علیرضا شهبازی / ابوالفضل خطیبی

1394/12/12 ۰۸:۴۷

علیرضا شهبازی / ابوالفضل خطیبی

علیرضا شهبازی ایران‌شناس، باستان‌شناس، مورخ و شاهنامه‌شناس نامدار معاصر است که در ۱۳ شهریور ۱۳۲۱ در شیراز زاده شد و در خانواده‌ای بافرهنگ و ادب‌دوست، پرورش یافت. پدرش از باغداران معروف شیراز بود و طبعی شاعرانه داشت و علیرضا از همان اوان کودکی اشعار حافظ، سعدی و فردوسی را از زبان پدرش فرا گرفت. چنان به شاهنامه علاقه‌مند شد که با خط کودکانه خود، از شاهنامه‌ای که در خانه بود، رونویسی کرد. نخست شاهنامه را نزد عمویش خواند و در فاصله سیزده تا نوزده سالگی سرتاسر شاهنامه را دو بار نزد پدرش به پایان رساند.

 

علیرضا شهبازی ایران‌شناس، باستان‌شناس، مورخ و شاهنامه‌شناس نامدار معاصر است که در ۱۳ شهریور ۱۳۲۱ در شیراز زاده شد و در خانواده‌ای بافرهنگ و ادب‌دوست، پرورش یافت. پدرش از باغداران معروف شیراز بود و طبعی شاعرانه داشت و علیرضا از همان اوان کودکی اشعار حافظ، سعدی و فردوسی را از زبان پدرش فرا گرفت. چنان به شاهنامه علاقه‌مند شد که با خط کودکانه خود، از شاهنامه‌ای که در خانه بود، رونویسی کرد. نخست شاهنامه را نزد عمویش خواند و در فاصله سیزده تا نوزده سالگی سرتاسر شاهنامه را دو بار نزد پدرش به پایان رساند.

دوره‌ دوم دبیرستان را در دبیرستان حکمت که در آن زمان مهدی حمیدی شیرازی ـ شاعر معروف مدیرش بودـ به پایان برد. پس از اخذ دیپلم در رشته تاریخ و جغرافیا، در دانشگاه شیراز ادامه تحصیل داد و در ۱۳۴۷با رتبه اول درجه لیسانس گرفت. سپس با استفاده از راتبه تحصیلی (بورس) شاگرد اولی، برای ادامه تحصیل به لندن رفت و در ۱۳۴۷شر۱۹۶۸ در رشته باستان‌شناسی آسیای غربی از دانشگاه لندن درجه فوق‌لیسانس گرفت. سپس به ایران بازگشت و در دانشگاه شیراز به تدریس پرداخت. دو سال بعد در دانشگاه لندن در مقطع دکتری، در رشته باستان‌شناسی ایران (هخامنشی)، ادامه تحصیل داد و در ۱۳۵۲به دریافت درجه دکتری نایل آمد. سپس به ایران بازگشت و مدت کوتاهی ریاست بخش تاریخ موزه ملی ایران را بر عهده داشت و در همان زمان در دانشگاه تهران نیز درس تاریخ و تمدن ایران باستان می‌گفت. بعد به شیراز بازگشت و در مؤسسه آسیایی شیراز به تدریس پرداخت.

در ۱۳۵۳ «بنداد هخامنشی تخت جمشید» را بنیاد نهاد و تا سال ۱۳۵۸علاوه بر تدریس در مؤسسه آسیایی، ریاست «بنداد» را نیز بر عهده داشت. طی این سالها، باستان‌شناسی و حفاری‌های تخت‌جمشید را رهبری کرد و گذشته از این، محققان و علاقه‌مندان تاریخ هخامنشیان را که از سراسر دنیا برای بازدید از تخت‌جمشید به شیراز می‌آمدند، راهنمایی می‌کرد. در همین دوران دو کتاب معروف خود «شرح مصور تخت‌جمشید» و «نقش رستم» را به چهار زبان فارسی، انگلیسی، فرانسه و آلمانی فراهم آورد.

در ۱۳۵۸شر۱۹۷۹م به آمریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا به تدریس پرداخت. سال بعد به آلمان غربی رفت و در دانشگاه گوتینگن درس گفت و با استفاده از بورس «هومبولت» در همان دانشگاه ادامه‌ تحصیل داد و درجه فوق‌دکتری در تاریخ‌نگاری گرفت. در ۱۳۶۲شر ۱۹۸۳م در دانشگاه هاروارد در بخش تمدنها و زبانهای شرق نزدیک به تدریس و تحقیق پرداخت (۱۹۸۳ـ۱۹۸۴م). در سالهای بعد در دانشگاه کلمبیا تدریس کرد و در ۱۳۶۴شر ۱۹۸۵م به اورگون شرقی، از ایالات متحده، رفت و نخست با مرتبه استادیاری و سپس با مرتبه پروفسوری در آن دانشگاه به تدریس و تحقیق اشتغال داشت.

شهبازی در سالهای پایانی عمر خود، غالباً تابستانها به ایران می‌آمد و بیشتر در شیراز می‌ماند. گاهی به تهران سفر می‌کرد و با برخی مراکز پژوهشی از جمله مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و مرکز نشر دانشگاهی همکاری نزدیک داشت. او مشاور مرکز نشر دانشگاهی و عضو هیأت تحریریه مجله‌های باستان‌شناسی و تاریخ و نامه‌ ایران باستان، از مجله‌های ادواری مرکز بود. در ۱۳۸۰که «بنیادپژوهشی پارسه‌ـ پاسارگاد» تأسیس شد،‌دکتر شهبازی به مقام مشاور عالی علمی آن برگزیده شد.

شهبازی در ۱۳۸۴ از دانشگاه ایالت اورگون شرقی بازنشسته شد و سرانجام پس از تحمل یک سال بیماری در ۲۴ تیرماه ۱۳۸۵ در شصت و چهار سالگی چشم ازجهان فروبست. پیکرش را چنان‌که خود وصیت کرده بود، در جوار حافظ شیرازی به خاک سپردند.

شهبازی در ۱۳۴۹ش، در حالی که بیست و هشت سال بیشتر نداشت، کتاب معروف خود کورش کبیر را منتشر کرد که در سال بعد به عنوان کتاب سال برگزیده شد، و در اواخر عمر به سبب دستاوردهای ارزشمندش در زمینه مطالبات ایرانی به دریافت نخستین جایزه پورشریعتی نایل آمد. این جایزه در سی و نهمین کنفرانس سالیانه انجمن مطالعات خاورمیانه آمریکای شمالی (نوامبر ۲۰۰۵م) به او اهدا شد.

شهبازی بر زبانهای انلگیسی و آلمانی تسلط و با زبانهای فرانسه، یونانی، عربی و آرامی به‌خوبی آشنایی داشت و از میان زبانهای باستانی ایران، به‌ویژه بر فارسی باستان تسلط کامل داشت. از او ۱۵ کتاب و بیش از ۱۷۰ مقاله و نقد کتاب به زبانهای انگلیسی، فارسی و آلمانی در مجله‌ها و مجموعه‌های داخلی و خارجی باقی مانده است. از آن میان ۸۶ مقاله عالمانه خاص دانشنامه ایرانیکاست.

عرصه پژوهش شهبازی حوزه بسیار گسترده ایران باستان بود. پژوهشهای پرمایه او در زمینه‌های باستان‌شناسی، تاریخ و فرهنگ و تمدن و جغرافیای تاریخی ایران باستان و به‌ویژه فردوسی و شاهنامه کم‌نظیر و در بسیاری موارد بی‌نظیر است.

گذشته از چند مقاله شهبازی درباره موضوعات مربوط به شاهنامه، مانند «ببر بیان» و «زادروز فردوسی»، «خدای‌نامه در منابع یونانی» و «ملاحظاتی درباره برخی نامهای یادشده در شاهنامه»، دو اثر او اهمیت شایانی دارد: یکی مقاله‌ای به انگلیسی با عنوان «درباره خدای‌نامه» و دیگری کتاب زندگینامه تحلیلی فردوسی.

شهبازی در مقاله مذکور طرحی اساسی از خدای‌نامه ساسانی پی ریخت که پژوهشهای پژوهندگان پیش از او، مانند آرتورکریستن‌سن و جلال خالقی مطلق را نیک تکمیل می‌کرد. نخستین بار کریستن‌سن روایات مربوط به تاریخ باستانی ایران را به دو دسته روایات ملی و دینی تقسیم کرد و پس از او جلال خالقی‌مطلق دو تحریر خدای‌نامه را از یکدیگر تفکیک کرد: یکی تحریر شاهی به قلم دبیران و مورخان درباری و دیگری تحریر دینی به قلم علمای زردشتی. شهبازی به این دو تحریر، تحریر پهلوانی را نیز افزود. به نظر او در تحریر پهلوانی، خاندانهای بزرگ ایرانشهر، چون کارن و سورن و مهران، به عنوان رقبای خاندان شاهی کیانی معرفی شده و نسب خود را به شاهان اشکانی رسانده‌اند. از همین رو، اینان نه در اوستا جایگاهی یافته‌اند و نه در تحریر شاهی خدای‌نامه، به نظر شهبازی در تحریرهای دینی چه بسا از رستم یا سخنی نبوده یا به اشاره اکتفا شده است. در تحریرهای شاهی نیز او هر چند در زمره پهلوانان ایران بوده، ولی نقش پهلوانی بلندپایه‌ای نداشته است، اما در تحریر پهلوانی، که در شاهنامه بازتاب یافته است، جهان‌پهلوان و نجات‌دهنده ایران معرفی شده است.

 

کتاب تحلیلی شهبازی درباره زندگی فردوسی، یکی از محققانه‌ترین پژوهشها درباره فردوسی است. این کتاب دو ویژگی برجسته دارد: یکی اینکه همه آگاهی‌های لازم درباره زندگی فردوسی را از اشارات خود او استخراج کرده و طبقه‌بندی و ارزیابی و سامان‌دهی کرده است. دیگر اینکه کوشیده است تا همه منابع قدیم و جدید (به زبانهای مختلف) درباره فردوسی را با دقت بررسی و ارزیابی کند و روایات افسانه‌ای و واقعی درباره زندگی او را از یکدیگر تفکیک کند و طرحی نو از زندگی او به دست دهد.

 

از دیگر کتابهای عالمانه شهبازی، تاریخ ساسانیان براساس تاریخ طبری است. او در این کتاب به همان شیوه کتاب معروف تاریخ ایرانیان و عربها (۱۸۷۹م)، نوشته تئودور نولدکه، تعلیقات دقیق و مفصلی بر مطالب تاریخ طبری نوشته و مهمترین منابعی را که پس از انتشار کتاب نولدکه به چاپ رسیده، نقد و بررسی یا معرفی کرده است.

 

آثار:

از شهبازی بیش از ۲۰۰ کتاب، مقاله، نقد کتاب و ترجمه در ایران و خارج از ایران منتشر شده است که از آن میان برخی مقالاتش در جلدهای بعدی دانشنامه ایرانیکا به چاپ خواهد رسید. او ۱۵ کتاب تألیف و یک کتاب ترجمه کرده است: ۱٫ کورش بزرگ: زندگی و جهانداری بنیادگذار شاهنشاهی ایران؛ ۲ـ جهانداری داریوش بزرگ؛ ۳ـ یک شاهزاده هخامنشی (کورش جوان)،4  شرح مصور نقش رستم؛ ۵٫ شرح مصور تخت جمشید؛ ۶٫ ماد و هخامنشی؛ ۷٫ تاریخ ساسانیان (ترجمه بخش ساسانیان از کتاب تاریخ طبری و مقایسه آن با تاریخ بلعمی)؛ ۸٫ راهنمای جامع پاسارگاد.افزون بر اینها، شهبازی ۲۴ مقاله به فارسی و ۳۸ مقاله به زبان انگلیسی تألیف و در مجله‌ها و مجموعه‌هایی در ایران و خارج ایران به چاپ رسانده است. همچنین او سه مقاله برای دانشنامه جهان اسلام («باب همایون»، «پرچم در ایران باستان»، و «جشن در ایران باستان»)، ۸۰ مقاله برای دانشنامه ایرانیکا (از جمله «ارتش در ایران پیش از اسلام»، «ارنواز»، «اسب»، «استودان»، «بهرام چوبین»، «بِسطام و بِندوی»، «داریوش»، «هزاره فردوسی»، «گودرزیان»، «گندی شاپور»، «هفت سین» و جز آنها)، ۵ نقد کتاب به فارسی و ۱۰ نقد به انگلیسی تألیف کرده است.

* دانشنامه زبان و ادب فارسی (با تلخیص و حذف منابع)

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: