مجتهد شبستری : فهم، همیشه ناتمام است

1394/11/27 ۱۲:۱۸

 مجتهد شبستری : فهم، همیشه ناتمام است

قائمی نیا، پژوهشگر فلسفه گفت: اگر قرار است که برای قرآن روش شناسی تعیین کنیم باید همه اضلاع آن را در نظر بگیریم و اکتفا کردن به روش هرمنوتیک به تنهایی کافی نیست.

در مناظره میان مجتهد شبستری و قائمی نیا مطرح شد؛

 فقط به تفسیر هرمنوتیکی از قرآن بسنده نکنیم

قائمی نیا، پژوهشگر فلسفه گفت: اگر قرار است که برای قرآن روش شناسی تعیین کنیم باید همه اضلاع آن را در نظر بگیریم و اکتفا کردن به روش هرمنوتیک به تنهایی کافی نیست.

سارا فرجی: نشست «هرمنوتیک قرآن؛ نخستین گام‌ها در تفسیر قرآن» با سخنرانی محمد مجتهد شبستری، پژوهشگر علوم قرآنی و متخصص الهیات تطبیقی و علیرضا قائمی‌نیا، پژوهشگر ایرانی علوم دینی و فلسفه و رئیس پژوهشکده حکمت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دوشنبه ۲۶ بهمن ماه در سالن اجتماعات دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد.

در ابتدای این نشست مجتهد شبستری تعریفی کلی از هرمنوتیک ارائه داد و گفت: با اینکه سالهاست درباره هرمنوتیک صحبت می شود اما هنوز برای خیلی از ما اصطلاح نا آشنایی به شمار می آید؛ خیلی ها هرمنوتیک را با تفسیر و تأویل اشتباه می گیرند در حالی که تعریف ساده و کلی از هرمنوتیک این است که وقتی شما از این نشست بیرون می روید به دوستتان می گوئید فلان چیزی که فلانی گفت را فهمیدم یا نفهمیدم. چیزی که از آن به عنوان فهمیدن یا نفهمیدن یاد می کنیم، هرمنوتیک است. وقتی ما از فهمیدن و تفسیرکردن حرف می زنیم منظورمان این است که در یکجایی معنای مشخصی وجود دارد.

وی افزود: نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که فهمیدن ها و تفسیرهای گوناگونی وجودارد که این گوناگونی تفاسیر، معانی متفاوتی به وجود می آورد ضمن اینکه هدف های این تفاسیر هم با هم فرق دارند. به بیان دیگر متناسب با آن هدف ها تفسیرهای متفاوتی، گیر تفسیرکنندگان می آید.

شبستری ادامه داد: ما در عصر و زمانی زندگی می کنیم که علوم جدید و فلسفه های گوناگونی وجود دارد و همه آنها ما را مورد تحدی قرار می دهند که تکلیف خودتان را با فلسفه ها و علوم جدید روشن کنید وگرنه نمی توانید به فهم قابل قبولی از کتاب و سنت برسید. عمده ترین این دانش ها فلسفه های گوناگون زبان، علوم زبان شناسی، هرمنوتیک جدید، تاریخ و انسان شناسی هستند.

نویسنده کتاب «هرمنوتیک، کتاب و سنت» اضافه کرد: در چنین شرایطی ما نمی توانیم به میراث گذشته مان بسنده کنیم بلکه باید مسائل، موضوعات و استدلال های موجود در قلمروها و علوم ذکر شده را بررسی و نسبت آنها را در فهم و تفسیر خودمان از کتاب و سنت تعیین کنیم. کاری که مسلمانان در گذشته هم انجام دادند و فرهنگ و تمدن اسلامی از همین دیالوگ ها و ارتباطات به وجود آمده است.

این پژوهشگر علوم قرآنی گفت: وقتی من از هرمنوتیک قرآن حرف می زنم، منظورم این نیست که آیا متن قرآن یک معنی واحد دارد یا معانی متعدد. متأسفانه در ایران از زمانی که هرمنوتیک مطرح شد کسانی که به این موضوع پرداختند داستان را اینگونه مطرح کردند که متن قرآن یا معنی واحد دارد یا متعدد در حالی که اینگونه نیست. منظور من از هرمنوتیک قرآن همه بحث ها و موضوعاتی است که ضرورت دارد ما تکلیفمان را با آن روشن کنیم تا بتوانیم بگوئیم امروز کتاب و سنت را فهمیدیم.

وی افزود: هرمنوتیک فلسفی تا قبل از گادامر به روش می پرداخت ولی بعد از گادامر به تفلسف پرداخت و مطرح کرد که هرمنوتیک، فلسفه است نه علم. در گذشته هرمنوتیک، دستوری بود یعنی افرادی دستور می دادند که اینگونه بفهم اما هرمنوتیک جدید اینگونه نیست. از طرفی هرمنوتیک جدید را نباید بحثی در ادامه بحث های هرمنوتیک قدیمی دانست. در گذشته کانت معتقد بود ما جهان را آنطور که می نماید درک می کنیم نه آنگونه که هست بعد از این گفته کانت، طرفداران هرمنوتیک جدید مثل شلایرماخر مطرح کردند که ممکن است درک متن هم اینگونه باشد.

شبستری تصریح کرد: وقتی این نظریه مطرح شد شلایرماخر گفت ماجرای فهمیدن، حصول فهم است نه رسیدن به معنا؛ یعنی ما دنبال فهم هستیم نه اینکه معنا چیست. به این ترتیب  فهم در مقابل معنا قرار می گیرد. از اینجا به بعد فهم هرمنوتیکی شلایرماخر مطرح شد و نطفه ادعای بزرگی به نام «دیگری» بسته شد. براین اساس، کتاب و سایر مکتوبات، «دیگری» نیست. «دیگری» باید ذهنی مثل تو باشد وقتی ما می گوئیم دیگری را می فهمیم به مثابه آن چه در ذهنمان است فهمیدیم. نکته قابل تامل در اینجا این است که در فهم هرمنوتیکی همیشه یک گسست و فاصله به نام نامفهومیت اتفاق می افتد و تا این نامفهومیت نباشد فهم اتفاق نمی افتد.

نویسنده «تاملاتی بر قرائت انسانی از دین» ادامه داد: توجه داشته باشید که فهمیدن کلی وجود ندارد یعنی برای اینکه بتوانیم یک متن را بفهمیم باید سوال بپرسیم. وقتی می گوئیم فهمیدم یعنی پاسخ سوالم را گرفتم. فهم متن یعنی آنقدر که سوال کردی و جواب گرفتی همانقدر فهم برایت محقق شده است. از این مباحث، مسائل مهم تری به وجود می آید و آن هم اینکه همیشه فهم ناتمام است و فهم کامل معنا ندارد؛ یعنی ما نمی توانیم بگوئیم فلان کتاب را کامل فهمیدم.

این فیلسوف و پژوهشگر توضیح داد: ناتمام ماندن فهم در آثار گادامر چیزی است که از آن به عنوان «دیگری» یاد شده است. گادامر معتقد است: هیچ کس نمی تواند همه آنچه را در درون خود دارد بیان کند و همیشه مقداری از سخنان فرد ناتمام می ماند. به همین دلیل هرمنوتیکی ها می گویند به شنیدن حرف ها نمی توان بسنده کرد چون آن شنیده ها فقط بخشی از حرف و مانند نوک کوه یخ است؛ برای فهم یک حرف باید آن را دنبال کنیم. یکی از محققان، ۱۷ مدل تفسیر و فهم بیان کرده و برای آنها ۱۷ هدف آورده است. بنابراین هروقت می رویم سراغ فهم یک متن باید هدفمان را مشخص کنیم و بگوئیم از متن چه می خواهیم. متاسفانه این نوع فهم و تحلیل در علمای دینی ما سابقه ندارد.

شبستری اضافه کرد: تحدی که در ابتدای حرف هایم اشاره کردم اینجا مطرح می شود که از ما می پرسند براساس این اعتقاد مشهور که کل متن قرآن را خدا آورده است، آیا می توان متن را تفسیر کرد یا نه؟ اگر بله با کدام هدف اگر خیر چرا؟ به عبارت دیگر آیا می توانیم بگوئیم که وقتی ظاهر یک آیه، نهی است باطناً هم به نهی اشاره دارد و معنی نهی می دهد؟ بنابراین نکته اصلی صحبت من این است که باید بدانیم با این اعتقادات مشهور چه کنیم. پاسخ من به این سوال این است که باید تفسیرهای گذشتگان، عارفان، فقیهان و ... را نقد و بررسی کنیم؛ به مبنای این اعتقادات مشهور بپردازیم و به تحدی هایی که به ما می شود با چشم باز نگاه کنیم نه اینکه از آنها چشم پوشی کنیم. به عنوان مثال تفسیر علامه طباطبائی از قرآن را نقد و بررسی کنیم. این را در نظر داشته باشید که من در اینکه این تفسیر کامل ترین و بهترین تفسیر از قرآن است شک ندارم ولی به نظرم لازم است که مورد نقد و بررسی قرار بگیرد.

پس از سخنان شبستری، علیرضا قائمی نیا بحث خود را آغاز کرد و گفت: نکته کلیدی بحث این است که ما در عصر جدید با دو دسته دانش مواجه هستیم؛ دانش های محتوایی و دانش های روشی. در هیچ دوره ای اندازه عصر ما دانش های روشی مطرح نبوده است. ما در این عصر، از دوره های اولیه که به آثار غربی دسترسی نداشتیم گذر کردیم و در متن دانش های جدید قرار گرفتیم. زبان شناسی، هرمنوتیک، معنا شناسی، نشانه شناسی و... از جمله این دانش های جدید هستند.

وی افزود: هرمنوتیک از واژه هرمس گرفته شده است؛ هرمس پیام رسان معبد دلفی به دیگران بوده است. در واقع او پیام را از خدایان معبد دلفی می گرفت و برای بقیه توضیح می داد و ترجمه می کرد. یکی از تفاوت های هرمنوتیک با علوم دیگر مثل زبان شناسی و نشانه شناسی این است که یک دانشِ متلون است و در هر دوره تغییر می کند. هرمنوتیک جدید از زمان شلایرماخر و تقابل کاتولیک با پروتستان آغاز می شود. لوتر این سوال را مطرح کرد که وقتی با فهم های متعددی از کتاب مقدس مواجه می شویم، کدام را قبول کنیم؟ کلیسای کاتولیک پاسخ داد فهمی که کلیسای کاتولیک مطرح می کند را باید پذیرفت از همین جا دو نزاع اصلی بین قصدگرایان و کسانی که قصدگرایی را نفی می کنند به وجود آمد. توجه داشته باشید که قصدگرایی که در علم اصول ما وجود دارد با قصدگرایی هرمنوتیکی که اشاره کردم فرق دارد.

رئیس پژوهشکده حکمت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: شلایرماخر به موضوع هرمنوتیک صورت کانتی داد - کانت مسائل استعلایی را در فلسفه باب کرد- به بیان دیگر شلایرماخر مطرح کرد که فهمِ محصولات زبانی در چه شرایطی امکانپذیر است اما مشکل هرمنوتیک شلایرماخر این است که از یک طرف تلاش می کند کلیات را شامل بشود از طرف دیگر محدودیت هایی را برای فهم قائل می شود؛ یعنی او هرمنوتیک را فهم هرچیزی نمی دانست. دیلتای اما هرمنوتیک را به روش شناسی علوم روحی یا علوم انسانی انتقال داد. بنابراین همانطور که معلوم می شود هرمنوتیک دائماً در حال تغییر است. چنانکه هایدگر هم در قرن بیستم هرمنوتیک را به بحث هستی شناسی بنیادین نسبت داد.

قائمی نیا با اشاره به تغییری که گادامر به هرمنوتیک داد، گفت: مهم ترین تغییر هرمنوتیک توسط گادامر اتفاق افتاد چون او دوگانگی عمومیت و محدودیت را حذف کرد و آن را به دانش فهم تغییر داد. از نظر گادامر فهم، عمومی ترین پدیده بشری است و هرجایی فهم است، هرمنوتیک هم هست. بنابراین به عقیده او هرمنوتیک عامه ترین فلسفه است. متاسفانه در ایران هرمنوتیک ناقص متولد شده و به نظرم این دانش به یک حرکت انتقادی احتیاج دارد. به عقیده بنده ما نیازمند فعالیت های انتقادی هم نسبت به دانش مدرن و جدید و هم نسبت به سنت هستیم؛ چون حقیقت از میان این دو زاده می شود. به بیان دیگر ما نیازمند یک رویکرد انتقادی دو طرفه هستیم. اتفاقات معرفتی عالم غرب هم به ما یادآور شد که ما به این انتقادات نیاز داریم.

نویسنده «تجربه دینی و گوهر دین» اضافه کرد: من مباحث زبان شناسی و نشانه شناسی را از هرمنوتیک بیشتر متناسب با عالم اسلام می دانم؛ گوهر هرمنوتیک فلسفی گوهر فلسفه قاره ای و گوهر فلسفه قاره ای هم تاریخیت است. مبحث تاریخیت اولین بار در مباحث هگل مطرح شد به این معنا که ما به امر واقع دسترسی نداریم و حجاب های تاریخی برای فهم آن وجود دارد. بعد از گادامر مباحث مختلفی در این باره مطرح شد؛ مثلا اینکه تاریخیت در فهم هر فهمنده ای با یکسری محدودیت های تاریخی مواجه است، بنابراین ما فهم مطلق نداریم. از مجموعه این مباحث دو تفسیر به وجود آمد؛ تاریخیت ساختی گرا و تاریخیت واقع گرا؛ براساس تاریخیت ساختی گرا، خود خواننده یا فهمنده حقیقت را می سازد و حقیقت شیء مستقل از خواننده یا فهمنده نیست. براساس تاریخیت واقع گرا اگرچه انسان محدودیت های تاریخی برای فهم متن دارد اما در نهایت به هرشکلی می تواند به حقیقت برسد.

قائمی نیا گفت: به نظر من اگر قرار است که برای قرآن روش شناسی تعیین کنیم باید همه اضلاع آن را در نظر بگیریم و هرمنوتیک به تنهایی کافی نیست. ضمن اینکه هرمنوتیک فلسفی چون خصلت ضد روشی دارد، نمی توان از آن برای قرآن استفاده کرد. استفاده از هرمنوتیک روشی بهتر است. اگرچه من برای آن هم خیلی قوت و ارزش قائل نمی شوم چون تفکر هرمنوتیکی اسلامی یک نوع تفکر زبانی است.

رئیس پژوهشکده حکمت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: بنده به سنت و دانش نگاه وحیانی ندارم و معتقدم باید هم به دانش جدید و هم به سنت نگاه انتقادی داشته باشیم. علاوه بر این به نظرم استفاده از دانش جدید می تواند انسدادی که در معرفت دینی وجود دارد را رفع کند و ما را به زوایای جدیدی از کتاب و سنت برساند. بنابراین اگر بخواهیم یک حرکت انقلابی بکنیم باید از روش ها و دانش های جدید استفاده کنیم.

پس از صحبت های مستقلی که هرکدام از میهمانان انجام دادند، در بخش دوم هرکدام به صورت مختصر آراء یکدیگر را نقد و بررسی کردند. شبستری در این بخش گفت: منظور من از اینکه گفتم تکلیفمان را با مسائل و ایده های جدید روشن کنیم این نیست که از هرمنوتیک شلایرماخر یا گادامر استفاده کنیم ولی نمی توانیم هم به آنها بی توجه باشیم. ضمن اینکه من با این مدعا که مسائل زبان شناسی و نشانه شناسی برای مسائل اسلام مناسب ترند، موافق نیستم چون آن ها هم مشکلات و گرفتاری های خود را دارند. ما نمی توانیم به مسائل، نگاه زبان شناسانه یا نشانه شناسانه داشته باشیم ولی به نظریات آنها توجه نکنیم.

وی افزود: مثلا براساس نظریات ارتباطی در ارتباط باید وجود ارتباط گیرنده و پیام گیرنده احراز شده باشد در حالی که در فهم زبانشناسانه ما این کار را نمی کنیم و وجود این دو عنصر را براساس ایمان محرز شده می دانیم در حالی که اعتقاد، چیزی غیر از فهم، نشانه شناسی و ارتباطات است. یکی از مشکلات ما مسلمانان هم این است که هرجا کم می آوریم، حرف ایمان و اعتقاد را به وسط می آوریم. نشانه شناسی یک علم تجربی است، بنابراین فهم و اعتقاد اینجا به درد نمی خورد.

وی ادامه داد: من در اینکه خدا پیامش را به پیامبر داده است شکی ندارم ولی از کجا می توانیم بگوئیم که این متن زبانی عیناً همان چیزی است که خدا گفته است؟ چیزی که در عالم اسلام تحدی می کند، مسئله نشانه شناسی، هرمنوتیک و ... نیست، تحدی این است که مسائل علم جدید می گوید شما چگونه می توانید بگویید خداوند از طریق قرآن با شما سخن می گوید. باید بینیم اینکه خدا گفته چنین کن و چنان کن را در عصر جدید چگونه حل کنیم.

قائمی نیا در این بخش گفت: به نظر می رسد در تفکر آقای شبستری چرخشی به وجود آمده است، چون ایشان در کتاب «هرمنوتیک؛ کتاب و سنت» هرمنوتیک فلسفی را مبنا قرار داده اند ولی امروز به همه هرمنوتیک ها توجه کردند که البته من از این اتفاق خوشحالم. نکته مهمی که وجود دارد این است که ما فقط با یک دانش و هرمنوتیک، مدرن نمی شویم بلکه باید جایگاه سنت را هم تعیین کنیم، چون در غیر این صورت ته این ماجرا چیزی برایمان باقی نمی ماند به بیان دیگر اگر با هرمنوتیک فلسفی  مباحث را جلو ببریم چیزی برایمان نمی ماند.

وی در پایان گفت: اگر می خواهیم مدرن شویم باید روز به روز آپدیت شویم و هرمنوتیک را تکمیل کنیم. من نمی گویم استفاده از روش های زبان شناسی و نشانه شناسی آخرین کار است، اتفاقاً تازه شروع کار است ولی معتقدم نمی توان آن را نادیده گرفت. علاوه بر این نباید همه چیز را مساوی تفسیر و برداشت های انسانی دانست چون بالاخره یک واقعیت وجود دارد. به عقیده من با رویکردهای معناشناختی و زبان شناختی ممکن است به معنای متن برسیم در حالی که قائل بودن به فهم هرمنوتیکی همه چیز را محدود و دست بشر را خالی می کند.

آخرین بخش این جلسه به پرسش و پاسخ مکتوب میان حاضرین و اساتید اختصاص داشت  که به دلیل بی ارتباط بودن پرسش ها به موضوع بحث از بسیاری از آنها چشم پوشی و این بخش از برنامه خیلی کوتاه برگزار شد.

منبع: مهر

سایر تصاویر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: