سرزمین تنوع تقویم‌ها

1394/11/26 ۱۱:۵۰

سرزمین تنوع تقویم‌ها

آنچه امروز ما را از دریچه رخدادهای تاریخ اجتماعی با تصویرهای به جای مانده از زندگی گذشته ایرانیان پیوند می‌دهد «پذیرش تقویم هجری خورشیدی به عنوان مقیاس رسمی کشور در دوره دوم مجلس شورای ملی» به تاریخ یکم اسفند ١٢٩٨ خورشیدی است. زمان در فرهنگ و جامعه ایرانی به عنوان یک مفهوم کلی، جایگاهی ویژه داشته است. تقویم‌های نجومی در دوره‌های گذشته نزد ایرانیان اهمیت بسیار داشته و در زمره ضروریات زندگی به شمار می‌آمده تا آنجا که آیین‌هایی چون عقد و ازدواج، زراعت و کشت‌وکار و نیز بسیاری کارهای دیگر بر اساس این تقویم‌ها انجام می‌گرفته است.

 سفری به دنیای سعد و نحس و اختیارات تقویمی

 مژگان جعفری : :آنچه امروز ما را از دریچه رخدادهای تاریخ اجتماعی با تصویرهای به جای مانده از زندگی گذشته ایرانیان پیوند می‌دهد «پذیرش تقویم هجری خورشیدی به عنوان مقیاس رسمی کشور در دوره دوم مجلس شورای ملی» به تاریخ یکم اسفند ١٢٩٨ خورشیدی است. زمان در فرهنگ و جامعه ایرانی به عنوان یک مفهوم کلی، جایگاهی ویژه داشته است. تقویم‌های نجومی در دوره‌های گذشته نزد ایرانیان اهمیت بسیار داشته و در زمره ضروریات زندگی به شمار می‌آمده تا آنجا که آیین‌هایی چون عقد و ازدواج، زراعت و کشت‌وکار و نیز بسیاری کارهای دیگر بر اساس این تقویم‌ها انجام می‌گرفته است. جهانگردان و شرق‌شناسانی که به ایران آمده‌اند در سفرنامه‌ها و گزارش‌های خود درباره اهمیت این تقویم‌ها روایت کرده‌اند که ایرانیان با مراجعه به این تقویم‌ها ساعت‌های سعد و نحس کارهایشان را مشخص می‌کرده‌اند. مثلا اوضاع کواکب دلالت به این داشته است که فلان عمل در چه روزی و چه ساعتی باید شروع شود. حتی در کارهای روزانه مانند دوختن لباس، رفتن به گرمابه و دید و بازدید هم دلالت کواکب و ساعت سعد و نحس را رعایت می‌کرده‌اند. از موارد «اختیارات ساعات» که در تقویم‌ها بیان می‌شد، می‌توان این موارد را برشمرد؛ اختیار جلوس پادشاه، وزارت، قاضی، اعتکاف، مدرس، نو بریدن و نو پوشیدن، طلایه فرستادن، نامه فرستادن و کتابت کردن، حرب، شرکت و تزویج، به حمام رفتن، دیدن ملوک، دفینه نهادن، پیام فرستادن، بنیاد عمارت کردن، درخت نشاندن، فرزند تعلیم دادن، سفر کردن، حاجت خواستن، دارو خوردن. گشت‌وگذار در سفرنامه‌های جهانگردان برای پی بردن به تصویری که آنان از جایگاه تقویم و زمان در فرهنگ ایرانی در گذشته ارایه داده‌اند، می‌تواند آگاهی ما را از این مساله افزایش دهد.

تنوع تقویم‌های گوناگون در فرهنگ ایرانی از موضوعاتی است که مورد نقد جهانگردان و فرستادگان سیاسی در دوره‌های گذشته قرار گرفته است. برخی از آن‌ها در نوشته‌های خود تاکید می‌کنند که وجود چند گونه تقویم در ایران موجب شده است برنامه‌ریزی در کارها و ارزش وقت و زمان چندان مورد توجه نباشد. لیدی مری شیل، همسر وزیرمختار انگلستان در ایران عصر قاجار در کتاب «خاطرات لیدی شیل» تصریح می‌کند «اصولا در ایران برای وقت ارزشی قائل نیستند و دلیل آنهم شاید این باشد که آنها دارای ترتیب سالشماری بسیار پیچیده و دشواری هستند و بدون توجه به اشکالات کار، بسته به موارد گوناگون، از سه نوع تقویم شمسی و قمری و ترکی استفاده می‌برند». به روایت وی، سال‌شماری خورشیدی که تنها می‌توانست توسط منجمان محاسبه شود، در زمان‌های دور مورد بهره‌گیری ایرانیان بوده و با آمدن مسلمانان به ایران از میان رفته و به سال‌شماری قمری تبدیل شده است. او سومین سال‌شماری را در ایران، سال‌شماری ترکی برمی‌شمرد که حتی در مملکت عثمانی نیز دیگر رواج نداشته است «در این نوع سالشماری زمان را به ١٢ سال تقسیم می‌کنند که هر سال دارای نام جداگانه‌ای است، ولی برای مشخص کردن یک دوره ١٢ ساله چیز بخصوصی ابداع نشده و فی‌المثل اگر بخواهند حادثه‌ای را که ٦٥ سال قبل بوقوع پیوسته مشخص نمایند، کاری ناممکن خواهد بود. ... این ترتیب سالشماری مورد استفاده عادی مردم نیست و تنها در اسناد دولتی مثل فرمانها، امتیازات و دیگر نوشته‌های رسمی استعمال می‌شود. مبدا پیدایش این نوع تقویم نیز بهیچوجه معلوم نیست و تصور می‌شود که شاید مهاجرین اولیه ترک و تاتار آن را از سرزمین خود به اینجا آورده باشند».

تقویم برای ایرانیان در گذر تاریخ، با ستاره‌شناسی در پیوند بوده است. سفرنامه پیترو دلاواله جهانگرد و بازرگانان ونیزی که در دوره صفویه به ایران آمده است به این موضوع اشاره می‌کند «ستاره‌شناسی آنقدر در ایران رایج است؛ که حتی سربازان عامی و بی‌اطلاع نیز در صحنه‌های نبرد، تقویم را از حفظ دارند و بدون مراجعه به کتاب، از قرب و بعد کواکب و امثالهم مطلعند». ادوارد پولاک، پزشک ویژه ناصرالدین شاه قاجار در سفرنامه خود از تاثیر منجمان بر تعیین اوقات در ایران دوره قاجار روایت کرده است «مانند اروپا در دوره قرون وسطی، اعتقاد به احکام نجوم رواج کامل دارد؛ منجم طالع را می‌بیند، اوقات سعد و نحس را معلوم می‌کند و وقت صحیح انجام هر کار را اعلام می‌دارد، حتی تعیین ساعت و دقایقی که شاه باید از شهری خارج یا به همان شهر وارد شود نیز بعهده اوست». او سپس خاطره‌ای جالب به نقل از کتاب تاریخ مالکم روایت می‌کند «سفیر انگلیس درصدد بود که از شهر شیراز خارج شود؛ در آن هنگام منجمان گفتند که برحسب قران ستاره‌ها ساعت خروج از دروازه مساعد نیست. اما سفیر به علت ضرورتی که در کارش بود به خروج فوری از شهر اصرار ورزید، ولی حاکم برای اینکه مهمانان خود را به ورطه نحوست نکشاند دستور داد دیوار شهر را خراب کنند و در نتیجه انگلیسیها بدون حدوث واقعه شومی از شکاف دیوار خارج شدند». به نوشته وی، «ستاره‌شناسان از زیج خواجه نصیر منجم مشهور مراغه که به زیج ایلخانی موسوم است و از زیج کاسینی منجم ایتالیائی برای تعیین نوروز، شروع فصول، خسوف و کسوف و همچنین تهیه جداول نجومی و تقویم استفاده می‌کنند. تقویم هرساله به طریق سنگی چاپ می‌شود و به رسم قدیم در آن یادآور می‌شوند که در هر روز چه کار نیکو است و در باب رگ زدن، حمام رفتن و ازدواج و غیره توصیه‌هائی را دربردارد. لحظه‌ای که قمر در عقرب وارد می‌شود برای اقدام به هر کار جدیدی نامساعد اعلام می‌گردد. منجمین در مطالعات خود از اصطرلاب و مکعب استفاده   می‌کنند».

آدام اولئاریوس در کتاب خود «سفرنامه آدام اولئاریوس: ایران عصر صفوی از نگاه یک آلمانی» از توجه ایرانیان به حرکت ماه و خورشیدی برای تعیین سال و تقویم سخن می‌راند «ایرانیان سال خود را با توجه به حرکت خورشید و ماه تعیین می‌کنند، بنابراین دارای سال شمسی و قمری‌اند. سال قمری برای آنان به جهات دینی معتبر است و روزهای معین مذهبی در متن ماه‌های قمری قرار گرفته است. سال قمری از دوازده بار دور قمر و بازگشت به حالت اول حاصل می‌شود و یازده روز از سال ما کوتاه‌ترست. آغاز تاریخ ایرانیان از هجرت حضرت محمد (ص) از مکه، در ژوئیه سال ششصد و بیست و دو میلادی، محاسبه می‌شود. براساس حرکت خورشید هم‌سال را حساب می‌کنند و این محاسبه از آغاز تساوی شب و روز صورت می‌گیرد و به آن سال خورشیدی می‌گویند و سن خود را با آن معین می‌کنند؛ مثلا می‌گویند، من این تعداد نوروز سن دارم». همچنین تاکید می‌کند «به ستاره‌شناسی یا خواندن اوضاع از افلاک بیش از آنچه که اهمیت دارد ارزش می‌نهند». وی در نقد این نگاه به پیوند خرافات با چنین دیدگاهی اشاره دارد «ایرانی‌ها و اعراب معتقدند که حکومت ستارگان بر سرنوشت انسان، یک امر اثبات شده است. آن‌ها مردمی خرافاتی‌اند، اگر یک منجم با پیشگوئی خود مطلبی اظهار کند، آن را بی‌چون و چرا می‌پذیرند. براساس خرافات ناشی از اعتقاد به احوال ستارگان روزهای سوم، پنجم، بیست و سوم و بیست و پنجم هر ماه را نحس می‌دانند و در این روزها کارهای مهم را انجام نمی‌دهند، برای ساعات سعد و نحس اهمیت فراوان قائلند. بزرگان قبل از مشورت با منجم لباس نو نمی‌پوشند، به حمام نمی‌روند و بر اسب به منظور مسافرت  نمی‌نشینند».

منبع: شهروند

سایر تصاویر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: