ناصرالدین شاه در مرز روس و پروس :ما آمدیم اینجا عیش کنیم، خنده کنیم ...دیگران هر درکی که می خواهند بروند به ما چه ... ناصرالدین شاه قاجار که بیش از هر چیز برای خوشگذرانی به فرنگ می رفت ، زمانی که در سفر سوم فرنگستان در سرحد روس و آلمان به سر می برد و باید از قطار روسها به واگونهای پروسها منتقل می شد ، ضمن اظهار خستگی در بخشی از خاطرات آن روز خود چنین می نویسد:
کتابخانهی مجلس گنجینهی گرانقدری از میراث اسنادی این مرز و بوم را در خود جای دارد. از اهداف مهم این کتابخانه همیشه این بوده است که این اسناد ملی و تاریخی از طریق بازخوانی، دیجیتالسازی و چاپ در دسترس پژوهشگران قرار گیرد.
امروز باید برویم به شهر وین و تماشای اکسپوزسیون exposition ، صبح برخاستم ، هوا بواسطه باران دیشب و ابر امروز که از تفضلات غیبی خداوند تعالی بود، بسیار سرد و خنک بود والا با گرمای شدید و گرد و خاک راه شهر بسیار بسیار مشکل بود رفتن به شهر . بسیار شکر خدا را کرده ، رخت پوشیدم ، سوار شده رفتم . همه شاهزاده ها و غیره بجز نصرت الدوله و علاء الدوله و عضدلاملک ، امین السلطان ، محمد علی خان ، عرفانچی و بعضی دیگر ، همه در رکاب بودند .
بدون مقدمه می نویسم ، که در جامعه ما حتی در بین طبقه تحصیل کرده ، هر جا که اسم ناصرالدین شاه می آید لبخندی روی لبها نقش می بندد و بلافاصله از حرمسرا وخوشگذرانیهای دیگر او که البته وجود هم داشته سخن به میان می آید ،ولی اینجانب بدون اینکه بخواهم از وی طرفداری کنم سندی ارائه خواهم داد که موجب شگفتی این گونه افکار خواهد بود .
1-«اغلب کوچهها پر از زباله و خاکروبه و حیوانات مرده است که سبب عفونتها میشوند و اگر هوای آنجا فوقالعاده خوب و سالم نمیبود هیچوقت طاعون نمیبایستی از آنجا خارج بشود ... در جلو هر خانه گودالی برای ریختن انواع کثافات هست ... که هر روز دهاتیها با الاغشان آمده کثافتها را بار کرده میبرند».
ارث از مسایل پیچیده در فرهنگ ایرانی- اسلامی به شمار میآید. پیچیدگیهای زندگی ایرانی که از سنتهای ملی و فرهنگ مذهبی آنان برآمده، در حوزه توارث نیز خود را بازتابانده است. ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی در دوره صفویه در سفرنامهاش اینباره مینویسد «مردم مشرق زمين اگر كنيزي زن مالك خود شود نه تنها حرمتش نميكاهد بل كه مايه مزيد آسايش و سربلندي و عزّت اوست، زيرا مالك پس از متمتع شدن از كنيز براي او خانه جدا از محلّ تجمع كنيزان ديگر، مهيا ميكند
گذرنامه ایرانی در دوران ناصرالدین شاه؛ متعلق به سال 1264 خورشیدی
در کتابخانه ملی ایران جزوهای مختصر وجود دارد تحت عنوان «کتابچه بازدید خزینه حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در نجف اشرف» به شماره ۷۲۱۴/۲۹۵ که از کتابخانه کاخ گلستان به کتابخانه ملی منتقل شده و اینک به صورت تمام متن از طریق این نشان قابل دستیابی است.
جشن یکصدمین سال سلطنت قاجار در ذیحجه سال 1293 ه.ق به مدت 5 روز و به روایت ناصرالدین شاه توضیح نگارنده: همه جا در متن خاطرات ناصرالدین شاه ،منظور از "مردم"، اطرافیانش هستند ، مثلا در همین متن در توصیف جشن به قول خودش قرن قاجار می نویسد " سکه قرن را که در ضرابخانه در نهایت خوبی زده بودند به همه مردم دادیم" منظورش مردم کوچه و بازار نیست بلکه دوله ها و سلطنه هاست، خیر مردم سهمی نداشتند.بذل و بخشش های شاهانه برای خواص بود و مردم در فقر و تنگدستی بسر می بردند.
تصویری از یک مکتبخانه ایرانی در دوره قاجار. عکاس، ارنست هولتسر، جهانگرد آلمانی است که در دوره قاجار به ایران آمد و تصویرهایی جذاب از ایران آن روزگار به ویژه در تهران و اصفهان از زندگی روزانه مردم برداشت. بخشی از عکسهای او به شیوه آتلیهای است که سوژهها مهیای عکاسی شدهاند. برخی دیگر نیز تصویرهایی محیطی از ایران و مردمانش ارایه میکند. این عکس، در کنار تصویری واقعی که از یک مکتبخانه به دست میدهد، حضور دخترکی را نیز همراه با پسرکان در مکتبخانه به نمایش میگذارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید