مصیب قرهبیگی: بابک احمدی از آن دست روشنفکرانی است که کسی نمیتواند دقیقاً بستگی و وامگیری اندیشههای او را در یک مسیر مشخص قرار دهد. بیشینهی کسانی که تاکنون به نقد وی پرداختهاند، احمدی را یک چپ نو دانستهاند، یک نئومارکسیست یا بهتر بگویم «پسامارکسیست». با چنین خوانشی، وی در کنار کسانی چون «اسلاویو ژیژک»[۱]، «جرجیو آگامبن»[۲] و «آلیِن بادیو»[۳] قرار میگیرد. نوشتن چندین مقاله و کتاب دربارهی مارکس و مارکسیستها (همانند ژان پل سارتر)[۴] و اشتیاق وی به مکتب فرانکفورت و اندیشهی انتقادی، شاید بهترین گواه برای نئومارکس بودن بابک احمدی باشد. با یک همسنجی ژرف، پی خواهیم برد که قطعاً تفاوتی میان اندیشههای بابک احمدی با کسانی چون «مراد فرهادپور»، «منوچهر آشتیانی»، «حسین بشیریه» و «محمدرضا نیکفر» وجود دارد. از دیگر سوی، پسامارکسیستهای اروپایی، همچون ژیژک، آگامبن و بادیو نیز با همهی تفاوتهایی که با هم دارند (و این تفاوت زاییدهی نگرش چندگانگی فرهنگی و در اصل، برگرفته از پسامدرنیته است)، اما همانندیهای آنان با بابک احمدی چندان که باید چشمگیر نیست.
کانتی که در ایران میخواهیم بشناسیم و تاکنون شناختهایم تنها در موارد خاصی، همان کانتی است که اروپاییان به خصوص آلمانها او را میشناسند و این موضوع نخستین مسئله برای کانتشناسی در دو منطقهی فرهنگی مغایر هم است. بنابراین مقدمتاً با شرح همین مسئله شروع میکنیم.ابتداییترین پرسش این است که من با چه دیدگاهی به کانت مینگرم و او را میشناسم؟ آیا من با دیدگاه یک آلمانی یا اروپایی به کانت نگاه میکنم؟
پیامبر اکرم(ص) به محل غدیر خم رسیدند و این همان محل معروف است که پیامبر(ص) امام علی(ع) را به عنوان جانشین خود اعلام کرد و عبارت معروف «پس هر کس که من مولای او هستم، علی مولای اوست» را بیان داشتند. این واقعه گذشته از سیر تاریخی آن دارای بطن حقیقی است و آن صحبت از حقیقت غدیر خم است.
بیش از یکسال است که مطلبی با عنوان «شعر معروف روباه و زاغ سروده چه کسی است؟» در شبکه اینترنت نشر مییابد. پردازنده این نوشته که معلوم میشود از سیر تحول مضامین ادبی و شعری در بین اقوام و ملل و زبانهای دنیا خبری ندارد و مطلب خود را نیز با لحنی کاملاً مغرضانه بیان داشته میخواهد بگوید
در نزد اهل منطق عرض خاص انسان خنده است. خنده در پهنه گيتي ويژه آدمي است و انسان پيام آور شادي است: پس چرا شادي را حق ندانيم و در آمد و شد روزگار آن را نپاييم؟آنچه روشن است همه باور داريم كه انسان اشرف مخلوقات است
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی از آن دسته متفکرانی است که به پرکاری در حوزة اندیشه و حکمت به ویژه فلسفه و حکمت اسلامی شناخته شده است. کمتر کسی را در عصر حاضر میتوان یافت که در حوزة تفکر و اندیشه تا این اندازه خروجی فکر و ذهن داشته باشد
نهجالبلاغه نامی است که مصنّف آن ابوالحسن محمدبن الحسین، معروف به الشریف الرضی به اثر گرانبهای خود داده است. سید رضی نسب به حضرت امام موسیالکاظم علیهالسلام میرساند. از اینرو بر القاب او «الموسوی» را هم افزودهاند. او در سال ۳۵۹ در بغداد زاده شد و در روز ششم محرم سال ۴۰۶ دیده بر جهان فرو بست. رضی در عنفوان جوانی کتابی در خصائص ائمه اطهار نوشت. چون از نوشتن اوصاف خاص امیرالمؤمنین علیهالسلام فراغت یافت، در پایان کتاب فصلی متضمن سخنان کوتاه آن حضرت افزود.
تحریم های گسترده اقتصادی علیه ایران واقعیتی است که سرنوشت امروز و آینده مردم ایران را به نحو اساسی تحت تأثیر قرار می دهد، و می تواند در میان مدّت مخاطرات جدّی، دیرپا، و احیاناً برگشت ناپذیری را برای امنیت ملّی ایران فراهم آورد...ریشه های این وضعیت هر چه باشد، واقعیت این است که جامعه مدنی ایران امروز باید برای مقابله با این بحران فزاینده چاره ای عاجل بجوید. بنابراین، یکی از پرسشهای مهمی که این روزها افکار عمومی ایرانیان را به خود مشغول کرده است این است که جامعه مدنی برای لغو یا کاهش این تحریم ها چه می تواند و می باید بکند؟
اخيرا به آيت الله هاشمي رفسنجاني چنان توهين شده كه گويي نظام اسلامي و انقلاب اسلامي از بين رفته و كشور ايران در اشغال اعداء لدود همچون اسراييل قرار گرفته است. گرچه من با اينكه نيم قرن سابقه سياسي و انقلابيگري دارم و بيش از 13 سال در زندان هاي شاه محبوس بوده ام اما اكنون 30 سال است كه خود را از فعاليت هاي سياسي كنار كشيده ام و به كار علمي و پژوهشي در زمينه تاريخ و تمدن اسلامي و ايراني پرداخته ام.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید