هدف از اين نوشتار بررسي چرايي ردپاي فلسفه در علوم مختلف به ويژه فلسفه هنر و رابطه فلسفه با ادبيات به عنوان يك هنر خاص است، هنري كه همخواني باستاني با فلسفه دارد و به نظر ميرسد فلسفه از طريق آن امكان اظهارنظر در ساير رشتههاي هنري را بهدست آورده است.
مذاكرات خردمندانه و پيروزمندانه ژنو، باعث خرسندي و مباهات ملت ايران شد و هر ايراني را در اين گام نخست پيروزي شادمان نمود.
من ندانم به نگاه تو چه رازي است نهان كه مر آن راز توان ديدن و گفتن، نتوان كه شنيدست نهاني كه درآيد در چشم؟ يا كه ديدست پديدي كه نيايد به زبان؟ چه جهاني است جهان نگه آنجا كه بوَد از بد و نيك جهان هر چه بجويند، نشان
چنان که اشاره شد، ارسطو عدل و اعتدال را در مدينه و سياست ميديده و آنچه در باب حد وسط گفته است، بيان صوري و تعبير قاعدهاي از قواعد عقل عملي است. به عبارت ديگر اعتدال و عدل در نظر ارسطو يک مفهوم انتزاعي صرف نيست؛ زيرا فيلسوف عدل را در نظم مدينه و نه صرفاً در وجود اشخاص ميديده و فضايل ديگر را هم به زندگي در مدينه موقوف ميدانسته است.
تحقيق روي نيم چيمپسکي(Nim chimpsky): هربرت تريس در 1981 تحقيقي روي شمپانزهاي به نام نيم چيمپسکي انجام داد. نيم چيمپسکي در طول چند سال بيش از 19000 پارهگفتار چند نشانهاي از نسخه اصلاحشده زبان اشارهاي آمريکايي ساخت.
صد روز پیش مردم انتخابی کردند و نظام ظرفیت نشان داد و گذاشت تا تصمیم عاقلانهای برای تغییر گرفته شود. این یک امتیاز بزرگ برای ملت ماست.
من اين وديعه به دست زمانه ميسپرم زمانه زرگر و نقاد هوشياري بود سياه كرد مس و روي را به كوره وقت نگاه داشت به هر جا زر عياري بود (پروين اعتصامي)
اشاره: پيچيدگي زبان به قدري است که جهتگيري بسياري از تحقيقات صورتگرفته در اين حوزه متوجه درک ساختار زبان و نحوه کاربرد آن است. محور اصلي اين تحقيقات، قوانين دستوري است که ترکيبهاي مجاز عناصر زباني را مشخص مي کند؛ همچنين اين مسأله جالب و در عين حال قابلتأمل مطرح ميشود که آيا تنها انسان از زبان استفاده ميکند يا برخي از حيوانات نيز اين توانايي را دارند؟
كي بودَم غم از عدم، اي قلم مسيحدم گر دهدم خط بقا، دولت لايزال تو
قبل از ورود در بحث، بايد از دو سوء تفاهم احتمالي جلوگيري شود: يکي اينکه چون رسيدن به اعتدال و اقامت در آن آسان نيست و در اين نوشته قدري از دشواريهاي سير در راه اعتدال بيان شده است، شايد خواننده نظر نويسنده را بدبينانه بداند و حتي آن را مغاير و متضاد با گفتار سياسي که از اميد به برقراري اعتدال ميگويد، بيابد؛ اما مطالب اين نوشته در تأييد آن سياست و در جستجوي راه يا راههاي پيشرفت و تحقق آن است. اين نوشته فلسفه است و فلسفه و سياست دو زبان متفاوت دارند و اگر اين تفاوت درک نشود، شايد گاهي موافقتها را مخالفت و مخالفتها را موافقت تلقي کنند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید