صفحه اصلی / مقالات / الرجال، نجاشی /

فهرست مطالب

الرجال، نجاشی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 3 دی 1398 تاریخچه مقاله

اَلرِّجال، یا رجال نجاشی، از مهم‌ترین آثار رجالی شیعه، تألیف ابوالعباس احمد بن علی اسدی کوفی معروف به نجاشی (د 450 ق / 1058 م).
رجال نجاشی از قدیم‌ترین آثار بازمانده در تاریخ شیعه، و دربردارندۀ اطلاعات پرارزشی از رجال سده‌های نخست، به‌ویژه عالمان قریب‌العهد به مؤلف است. نجاشی در آغاز جزء دوم کتاب، به‌اشاره، و شاید هم به مفهوم وصفی از موضوع کتاب، از آن با عبارت «فهرست اسماء مصنفی الشیعة» یاد کرده (ص 211) که سبب شده است تا برخی کسان آن را با همین نام، یا به‌اختصار، «فهرست» بخوانند. در طول تاریخ، به‌جز رجال، نامهای دیگری هم برای این اثر به‌کار رفته است (برای نمونه، نک‍ : ابن‌طاووس، الیقین، 21، فرج ... ، 97، 122؛ مجلسی، 11 / 5).
اینکه مؤلف به زمان تألیف اثر خود تصریحی نکرده، سبب شده است تا عالمان مختلف دربارۀ تخمین زمان تألیف رجال به بررسی و اظهار نظر بپردازند؛ نام‌بردن از «سید الشریف» در مقدمه (ص 3)، و احتمال یکی‌انگاشتن او با سید مرتضى، همچنین اطلاعات داده‌شده از درگذشت سید مرتضى در 436 ق / 1044 م (ص 271)، و نیز ذکر درگذشت ابویعلى جعفری در 463 ق / 1071 م (ص 404) ــ 13 سال پس از درگذشت نجاشی ــ از جملۀ مهم‌ترین موضوعاتی است که عالمان پسین به آن توجه نموده، و با تمسک، نقد و بررسی آنها تلاش نموده‌اند تا به زمانی تقریبی برای تألیف دست یابند.
نجاشی در مقدمۀ رجال خاطرنشان می‌کند که براساس نقلی از «السید الشریف» در انتقاداتی که از سوی برخی از مخالفان شیعیان نسبت به دانش شیعی صورت گرفته، رجال را تألیف نموده است. ظاهراً در آن عصر، برخی از مخالفان بر آن بوده‌اند که شیعیان فاقد پیشینۀ علمی و آثار مکتوب و مصنفات‌اند. نجاشی در پاسخ، این انتقادها را نشانۀ بی‌اطلاعی گویندگان آن از دانش شیعیان و تاریخ و موقعیت علمی ایشان دانسته است. او در ادامه، تصریح می‌کند که رجال را برای نمایاندن برخی از علمای شیعی و آثاری از ایشان، که در طول تاریخْ تدوین شده، گرد آورده است. تأکید او بر آن است که شمار عالمان شیعه و آثار ایشان بسیار بیش از آنی است که وی در مجموعۀ خویش آورده است؛ چه، گردآوری رجال تنها در حد توان وی بوده، و بسیاری از آثار و مصنفات شیعی که به دست او نرسیده، در مجموعۀ رجال نیامده است (ص 3).
با عنایت به نسخه‌های مختلف، و نیز شیوۀ تصحیح متن رجال، و با اصل‌نهادن چاپ موسى شبیری زنجانی، می‌توان گفت نجاشی در این کتاب نام 269‘1 تن از عالمان و دانشمندان علوم دینی و جز آن را آورده است. با در نظر گرفتن اینکه برخی از اسامی نام برده‌شده در این اثر به دلایلی، تکراری است و با اندک اختلافی از آنها یاد شده است، شمار این افراد را باید حدود 250‘1 نفر دانست (برای نمونۀ مخالف، نک‍ : چاپ محمدجواد نایینی، بیروت، 1408 ق / 1988 م)؛ برای نمونه‌هایی از این تکرارها، می‌توان به ابوالحسن علی بن عبدالله بن عمران میمونی (شم‍ 698، ص 268) اشاره کرد که با عنوان ابوالحسن میمونی (شم‍ 262‘1، ص 461) نیز از او یـاد شده است؛ همچنین، سعیـد بن جَنـاح ازدی ــ از راویان امـام رضا (ع) ــ که با دو شمارۀ 481 (ص 182) و 512 (ص 191) معرفی شده است.
نجاشی در مقدمه، به ترتیب الفبایی کتاب اشاره کرده، اگرچه این ترتیب تنها در حروف نخستِ نامها کاربرد یافته است. دربارۀ ابواب آغازین کتاب (پیش از باب «باء») که به‌ترتیب عبارت‌اند از «ذکر طبقۀ اول» (بسا از اضافات نهایی تألیف بوده است)، «باب الف»، «باب ابراهیم»، «باب اسماعیل»، «باب حسن و حسین»، «باب اسحاق»، «باب احمد»، «باب ایوب»، «باب ادریس»، «باب آدم»، «باب امیه» و «باب الواحد» (تک‌نامها) نیز به نظر نمی‌رسد بتوان ترتیب مشخصی را دریافت. در ترجمه‌های داخلی ابواب مختلف هم چندان رعایت ترتیب مشاهده نمی‌شود؛ چنان‌که در باب حسن و حسین، تناوب نام‌بردن از حسنها و حسینها بسیار دیده می‌شود (برای نمونه، ص 37- 39، 42-44). پیش از شروع باب باء، مؤلف بخشی را با عنوان «باب‌الواحد»، به مواردی که نام افراد تنها یک نمونه داشته، اختصاص داده است. بخش پایانی کتاب هم به کسانی که به کنیه شهرت دارند، اختصاص یافته است. گفتنی است نام اسود که در «باب‌الواحد» آورده شده (ص 105)، در بخش مربوط به مشهوران به کنیه نیز (ابومحمد اسود) آمده است (ص 461).
نجاشی در رجال تلاش کرده است تا در صورت امکان، ذیل شرح‌حال هر شخص، موضوعاتی را ازجمله نام و نسب، محل تولد، زندگی، وفات، و نیز استادان و شاگردان، آثار و مذهب وی بیاورد. طبیعی است که کم یا زیادبودن آگاهی از هر فرد، در میزان این اطلاعات اثرگذار بوده است، چنان‌که به‌مَثَل، برای شخصی مانند ابوبدر، تنها نام او را آورده (ص 454)، و در نمونه‌ای دیگر، برای شیخ مفید، پس از نام وی، نسب او را تا 35 نسل معرفی کرده است (ص 399). گاه مؤلف در شرح‌حال افراد، برخی اطلاعات جانبی نیز ارائه کرده است. این دست اطلاعات جانبی از تاریخ درگذشت افرادی که در سلسلۀ اسانید برخی روات آمده است (ص 12) تا بسیاری اطلاعات در تاریخ حدیث (ص 39-42)، و نیز از نقلیات علما از افراد (ص 141، 326) تا اطلاعات شخصی و تاریخی (ص 192، 213) را در برمی‌گیرد.
در این میان، آنچه توجه مخاطب را جلب می‌کند، تمرکز دقیق مؤلف بر موضوع نسب و عربی‌بودن است. بر این اساس است که تأکیدهای پرتکرار نجاشی بر عرب‌بودن افراد، در مواضع مختلف مشاهده می‌شود (برای نمونه، نک‍ : ص 46، 51، جم‍‌ )؛ تاآنجاکه حتى دربارۀ ابومحمد حماد بن عیسی جُهَنی، لازم می‌دانسته که دو نقل مشکوک دربارۀ داشتن رابطۀ ولاء یا اصل عرب وی را مطرح کند (ص 142). در بیان اهمیت این موضوع نزد نجاشی، باید به کاربرد دو لفظ «صلیب» و «صمیم» توجه نمود که او افزون بر ذکر عرب‌بودن برخی افراد، در مواردی به‌تأکید، از ترکیب «عربیٌ صمیم» (ص 310، 357، 358، 361، 418، 425، نیز ص 309) یا «صلیب» یاد کرده است (ص 72، 187، 216، 239، 296). در مقابل، اهتمام وی به ذکر موالی در ادامۀ همان نگاه مؤلف است (برای نمونه، نک‍ : ص 10، 30، 45، 98، 135، 226، 326، جم‍‌ ). بسا ذکر انساب هم در همین راستا صورت گرفته است؛ انسابی که گاه تا چند نسل را در برمی‌گیرد تا نسبت قبیله و عشیرۀ افراد هم به‌طور کاملْ مشخص و شناسایی شود (ص 106، 128، 192-193، جم‍‌ ).
نجاشی در شرح‌حال هر کدام از مترجمین، طریق روایت خود از او را با سلسله و زنجیرۀ اسانید آن یاد کرده است. او در مقدمه گفته است که در هر مورد، تنها طریقی از طرق روایی‌اش را ذکر می‌کند که گویا به‌سبب رعایت اختصار بوده است. همچنین در سخن از منابع وی، براساس یافته‌ها از رجال، باید به کسانی همچون شیخ مفید (ص 48، 128)، کشی (ص 21، 38، جم‍‌ )، حسین بن عبیدالله غضایری (ص 80، 95، 232، 303) و فرزند وی (ص 122، 154)، و نیز ابوالعباس احمد بن علی بن نوح سیرافی (ص 67، 102، 164، 170، جم‍‌ ) اشاره کرد.
دُریاب نجفی در پژوهش بر مشیخة النجاشی به مجموعۀ آثاری با عنوان کلی رجال از ابن‌فَضّال، ابن‌عُقده، ابوعمرو کشی، ابوالمفضل شیبانی، و ابوالحسن علی بن احمد عقیقی، و نیز آثاری با عنوان کلی فهرست از ابن‌بابویه، ابن‌ندیم، حمید بن زیاد نینوایی، ابن‌ولید قمی و شیخ طوسی یاد کرده است (نک‍ : ص 52-54، 56- 59).
در سخن از فهرست شیخ طوسی، با توجه به هم‌عصری او با نجاشی، آراء و نظرات بسیاری توسط عالمان پسین بیان شده است. تقدم و تأخر فهرست و رجال، یا تعامل علمی این دو با هم از مباحثی ریشه‌دار در بحثهای مربوط به آثار رجالی است. به‌طورکلی آراء ارائه‌شده را می‌توان در دو گروه نهاد: گروه معتقد به تأخر کتاب نجاشی بر کتاب شیخ طوسی، بر آن‌اند که نجاشی نه تنها از فهرست شیخ طوسی بسیار بهره برده، بلکه در بیشتر موارد، منظور از «اصحابنا»، شیخ طوسی است (برای نمونه، نک‍ : بحرالعلوم، 2 / 46-47). در این راستا هستند کسانی که قائل بر آنند که نجاشی در باب الف، از کتاب شیخ طوسی بهره و یا درست‌تر، بیشترین بهره را برده است (شبیری، 571). گروه دیگر بر آن‌اند که هر دو این آثار، تحریری مجدد از یک منبع کهن شیعی‌اند که در دسترس طوسی و نجاشی قرار داشته است و آنها با دو شیوه، از آن منبع بهره برده‌اند (نک‍ : مدرسی، 16؛ برای آگاهی بیشتر، نک‍ : شمشیری، «مزایا ... »، 108-111).
گفتنی است که در بیانی کلی، می‌توان پذیرفت که نجاشی و طوسی از 8 منبع کهن رجال شیعه بهره برده‌اند که عبارت‌اند از: فهرست سعد بن عبدالله اشعری (د 301 ق / 914 م)؛ فهرست عبدالله ابن جعفر حمیری (د ح 305 ق / 917 م)؛ فهرست حمید بن زیاد نینوایی (د 310 ق / 922 م)؛ فهرست محمد بن جعفر بن بطۀ قمی (د ح 330 ق / 942 م)؛ فهرست محمد بن حسن بن ولید (د 343 ق / 954 م)؛ فهرست ابن‌قولویه (د 368 یا 369 ق / 979 یا 980 م)؛ فهرست ابن‌بابویه (د 381 ق / 991 م)؛ و فهرست ابن‌عبدون (د 423 ق / 1032 م). مهدی خدامی آرانی با گردآوری اطلاعات و بازسازی فهارس یادشده، و نیز قیاس آنها با آنچه نجاشی و طوسی در آثار خود آورده‌اند، تحقیقات خود را با عنوان فهارس الشیعة منتشر نموده (قم، مؤسسۀ تراث الشیعه، 1389 ش / 1431 ق) که در بررسیهای مربوط به شناسایی منابع نجاشی بسیار کارآمد است.
واقعیت این است که بررسی موضوع تقدم و تأخر در کتاب رجال، افزون‌بر آنکه مبحثی در بررسی تعامل آثار رجالی است، نشان از روحیۀ بالای علمی نجاشی دارد. سخن این است که وی با گشاده‌دستی از معاصران و هم‌طبقه‌های خویش بسیار بهره برده است؛ چنان‌که احمد بن حسین ابن‌غضائری (ه‍ م) که در رجال به‌عنوان یکی از منابع نجاشی به شمار می‌رود (نجاشی، 122، 154)، نه تنها هم‌طبقه، بلکه هم‌درس وی بوده است (همو، 83).
رجال دراصل، در بیان شرح‌حال شیعیان تدوین شده؛ اما در مواردی هم، به‌مناسبت، نام افرادی غیرشیعی در آن آمده است؛ مثلاً افرادی که دوستدار شیعیان بوده‌‌اند یا در مبحثی از موضوعات مورد اعتنای شیعیان اثری تألیف کرده‌اند، و یا مؤلف به مقتضیاتی، شرح‌حال آنها را آورده است. ذکر «اصحابنا» در مقدمه و در کل متن، به امامیه تخصیص دارد؛ به‌همین‌دلیل، می‌توان مبتنی بر رعایت نظمِ توابع و کلیت متن، هر آن کس را که ذکری از مذهب وی نشده، امامی دانست (برای بررسی نظرات مخالف، نک‍ : شمشیری، «روش ... »، 59-60).
نجاشی نام برخی از افراد زیدی (برای نمونه، نک‍ : ص 294، 304، 444)، واقفی (برای نمونه، نک‍ : ص 28، 92، 249-250، 335)، فطحی (برای نمونه، نک‍ : ص 35، 80، 252، 258) و نیز اهل سنت (برای نمونه، نک‍ : ص 52، 107، 147، 205) را در رجال آورده است (برای شمول معنای امامی و ربط آن با واقفه و فطحیه، نک‍ : شبیری، 563). نام بسیاری از افراد منتسب به غلوّ هم در رجال مشاهده می‌شود که برخی را خود نجاشی به‌سبب غلو تضعیف کرده (برای نمونه، نک‍ : ص 77، 80، 217، 226)، و برخی را به نقل از دیگران آورده است (ص 24، 97، 337). در مواضعی هم مخالفت یا دست‌کم عدم موافقت خود را با نظر ارائه‌شده دربارۀ غلو فرد با الفاظی همچون «والله اعلم» بیان کرده است (برای نمونه، نک‍ : ص 38، 338، 384؛ نیز نک‍ : ه‍ د، نجاشی). در این میان، دو تک‌نمونه هم از گرایش کیسانی و خطابی وجود دارد که نجاشی به نقل از دیگران ذکر کرده است (ص 237، 416).
نمونه‌هایی از تغییر مذهب افراد و گرایشهای مذهبی در دوره‌های مختلف عمر ایشان در رجال آمده است که از معروف‌ترین آنها باید به محمد بن مسعود عیاشی (ص 350) و ابن‌قبۀ رازی (ص 375) اشاره کرد (برای نمونه‌های دیگر، نک‍ : ص 17، 44، 265، 335). از میان این کسان، نوع مواجهۀ نجاشی با تغییر مذهب عبیدالله بن احمد انباری از گرایش واقفی به امامی (قطعی) توجه‌برانگیز است؛ درواقع، نجاشی از برخورد دیگر امامیان با ابن‌انباری و انتساب او به غلو شدیداً انتقاد کرده است (ص 232-233).
در عرض اینها، آنچه توجه‌برانگیز است، نوع جرح‌وتعدیل رجالی افراد توسط نجاشی است که به نظر می‌رسد تفکیکی میان گرایش فرقه‌ای برخی افراد و جایگاه روایی آنها قائل شده است. بر این اساس، به‌تکرار مشاهده می‌شود که نجاشی به‌رغم اینکه کسی در شمار «اصحابنا» قرار ندارد، وی را توثیق کرده است (برای نمونه، نک‍ : 252، 294، 304). دو نمونۀ واقفی از این موارد، یعنی احمد بن حسن بن اسماعیل و عبدالکریم بن عمرو ملقب به کرام، بسیار قابل تأمل‌اند. نجاشی به‌رغم وقف ایشان، به‌ترتیب دربارۀ هرکدام چنین تصریح نموده است: «و هو على کل حال ثقة، صحیح الحدیث، معتمد علیه» و «کان ثقة ثقة عیناً» (ص 74، 245). بر همین اساس است که شمشیری با تفکیک 3 سطح از مواجهۀ نجاشی با افراد، حوزۀ مذهب و روایت و حدیث را در نگاه وی از هم منفک دانسته است («روش»، 70).
رجال نجاشی فارغ از مباحثی همچون چیستیِ عنوانِ کتاب، ارتباط آن با فهرست شیخ طوسی، و مواردی این‌چنین، در طول تاریخ مورد عنایت عالمان شیعی بوده است. استفادۀ مؤلفان از رجال نجاشی در آثار خود، در طول زمان فراوان بوده است (برای نمونه، نک‍ : ابن‌طاووس، الیقین، 22). از قدیم‌ترین نمونه‌های این آثار باید به ترتیب النجاشی داوود بن حسن بحرانی بر رجال (آقابزرگ، 4 / 70) و ترتیب محمدتقی خان انصاری اشاره کرد. آقابزرگ تهرانی نسخه‌ای از ترتیب النجاشی را که در 1006 ق تهیه شده بوده، دیده است (همانجا). همچنین باید از ترتیب رجال النجاشی قهپایی و حاشیة على رجال النجاشی میرزا ابوالفضل بن محمد نوری (همانجا، نیز نک‍ : 6 / 88، 10 / 112) و حاشیۀ شیخ بهایی و تدوین آن از عبدالنبی بن علی (د 256 ق) به‌عنوان نمونه‌هایی از التفات عام نویسندگان و عالمان پسین نسبت به این اثر یاد کرد (همو، 6 / 88).
رجال نجاشی بارها انتشار یافته است که از نمونۀ چاپهای قدیم آن، به‌صورت چاپ سنگی می‌توان به چاپ 1317 ق در بمبئی اشاره کرد؛ از مهم‌ترین چاپهای آن باید به تصحیح موسى شبیری زنجانی در 1407 ق در مؤسسۀ جماعة‌المدرسینِ قم، و پس از آن، به تحقیق محمدجواد نائینی در 1408 ق در بیروت اشاره کرد (برای مباحث مربوط به شخصیت علمی مؤلف، نک‍ : ه‍ د، نجاشی).

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة؛ ابن‌طاووس‌، علی، فرج المهموم‌، قم، 1363 ق؛ همو، الیقین‌، به کوشش انصاری، قم، 1413 ق؛ بحرالعلوم، محمدمهدی، رجال ( الفوائد الرجالیه)، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران، 1363 ش؛ دُریاب نجفی، محمود، مشیخة النجاشی، قم، 1413 ق؛ شبیری، محمدجواد، «رجال نجاشی»، دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1393 ش، ج 19؛ شمشیری، رحیمه و مهدی جلالی، «روش نجاشی در نقد رجال»، علوم حدیث، تهران، 1385 ش، شم‍ 40؛ همان دو، «مزایای فهرست نجاشی بر فهرست و رجال شیخ طوسی و بررسی نسبت و اختلاف آنها با یکدیگر»، علوم قرآن و حدیث، مشهد، 1388 ش، شم‍ 83؛ مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین، به کوشش حسین موسوی کرمانی و علی‌پناه اشتهاردی، قم، 1398 ق؛ مدرسی طباطبایی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، دفتر اول، ترجمۀ علی قرایی و رسول جعفریان، قم، 1383 ش؛ نجاشی، احمد، رجال، به کوشش موسى شبیری زنجانی، قم، 1418 ق.

فرامرز حاج‌منوچهری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: