صفحه اصلی / مقالات / رباط، شهر /

فهرست مطالب

رباط، شهر


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 1 دی 1398 تاریخچه مقاله

رِباط، شهر، بندر و پایتخت سیاسی ـ اداری کشور مراکش.
این شهر در شمال غربی مراکش، در کرانه‌های اقیانوس اطلس، و در مصب رودخانۀ ابورقراق، روبه‌روی شهر قدیمی سَلا جای دارد (عبدالغنی، 130). گرچه رسوبات این رودخانه نقش بندری رباط را کاهش داده است، این شهر از نظر جغرافیایی، بازرگانی و سوق‌الجیشی اهمیت بسیار دارد. رباط از نظر ارتباط دریایی از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار، و نقطۀ ارتباطی با منطقۀ غربی کشور است؛ همچنین، از مراکز مهم گردشگری مراکش به شمار می‌رود (زیاده، افریقیات، 121؛ شنطی، 25).
موقعیت دریایی رباط از دیرباز نقشی بسزا در زندگی اقتصادی و اجتماعی ساکنان آن داشته است. ماهیگیری و بازرگانی دریایی میان اروپا و مشرق‌زمین کمک بسیاری به پیشرفت آن کرده است (فاسی، 223). این شهر از سده‌های پیشین مرکز تولید فرشهای بسیار نفیس و حصیرهای مختلف و انواع کفش برای صادرات بوده است. امروزه در کنار صنایع دستیِ سنتی، صنایع جدید، ازجمله نساجی و تولید فراورده‌های دریایی (ماهی) نیز در آنجا رونق دارد. ساکنان این شهر بیشتر از افریقاییان رانده‌شده از اسپانیا ــ در فاصلۀ سالهای 897-902 ق / 1492-1497 م ــ هستند (نک‍ : سلیم، 453-454؛ رکلو، XI / 728, 732).
شهر رباط با جمعیتی حدود 820‘ 577 تن (در 2014 م)، جزو منطقه و حوزۀ اداری ـ سیاسیِ رباط ـ سلا ـ قنیطره به شمار می‌رود («جمعیت ... »، npn.؛ قس: مختاری، 270).
شهر رباط به دو بخش قدیم و جدید تقسیم شده است: بخش قدیمی شهر در میان حصار (نک‍ : دنبالۀ مقاله) واقع شده، و دارای معماری اندلسی با مساجد و حمامهای قدیمی و بناهای بزرگ است. بخش نوین در بیرون از حصار جای دارد و دارای باغهای گسترده، خیابانهای پهن و ساختمانهای امروزی است و «مدینةالحدائق» نام دارد (حقی، 275؛ سویسی، 191). بیشتر نهادهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مراکش در شهر رباط متمرکزند (سلیم، سویسی، همانجاها؛ شنطی، 25-26).

پیشینۀ تاریخی

 پژوهشگرانْ پیشینۀ تاریخی منطقه‌ای را که رباط هم در آن حدود واقع شده است، به حدود هزارۀ 1 ق‌م ــ یعنی دورۀ فنیقیها ــ می‌رسانند و تاریخ سکونت در این منطقه را با تاریخ سکونت در شاله (سالاکولونیا) در شمال غربی مراکش در سدۀ 3 ق‌م مرتبط می‌دانند؛ هرچند که برپایی شهر رباط در مقایسه با بنیان شهر باستانی سلا نسبتاً جدیدتر است.
به نظر می‌رسد نام رباط از عنوان عمومی رباط به معنی محل اجتماع مردم گرفته شده است. به روایتی، رومیان در محل شهر رباط برجی برای دفاع از شهر سلا ساخته بودند، و پس از آن، بربرها در 250 م این منطقه را به تصرف درآوردند (نک‍ : سویسی، 51؛ حقی، 273-274؛ عبدالغنی، 131؛ سلیم، همانجا). برخی از جغرافیانویسان سده‌های نخستین اسلامی، از رباط به‌عنوان منطقه‌ای که مسلمانان باهم ارتباط برقرار می‌کردند، و همچنین از سلای قدیم و جدید یاد کرده‌اند (نک‍ : ابن‌حوقل، 82؛ ادریسی، 238- 239).
در دورۀ مرابطون، تاشفین بن علی (حک‍ 537-540 ق / 1142-1145 م) در محل برج یادشده، رباطی برای استقرار نیروهای نظامی به‌منظور جهاد با اندلس ساخت که به قصر بنی‌تارجا (؟ ترگه) معروف بود (سویسی، همانجا؛ سالم، 21؛ EI2, VIII / 506-507). این رباط را عبدالرحمان بن عمر بن عبدالمؤمن ــ خلیفۀ موحدون ــ فتح، و در آنجا بناهایی دیگر ایجاد کرد تا مرکز تجمع سپاهیانش برای جهاد، به‌ویژه با اندلس باشد. عبدالمؤمن این رباط را به‌احترام ابن‌تومرت (بنیان‌گذار سلسلۀ موحدون و مدعی مهدویت) «مهدیه» نامید (سویسی، 53). در آن دوره، لوله‌های آب‌رسانی از چشمۀ غبوله به سوی رباط کشیده شد، و برای رفت‌وآمد آسان‌تر میان سلا و آنجا پلی برپا گردید؛ با اسکان مردم و ساخت مسجد جامع، بازار و برخی محلات، رباط به صورت قصبه درآمد (ابن‌صاحب‌الصلاة، 358-360؛ سالم، 22).
رباط در دورۀ جانشینان عبدالمؤمن نیز از اهمیت برخوردار بود؛ چنان‌که ابویعقوب یوسف بن عبدالمؤمن (حک‍ 558-580 ق / 1163-1184 م)، پس از پدرش در توسعه و آبادانی رباط کوشید. همچنین در دورۀ موحدون بر گرد شهر حصاری کشیده شد (نک‍ : ابن‌ابی‌زرع، 354؛ سالم، 22-24؛ کریم، 17- 18). ابویعقوب یوسف توسعۀ شهر را ادامه داد و مسجدی بزرگ در آنجا ساخت؛ مسجدی که در آن روزگار به بزرگی آن در مغرب عربی وجود نداشت. او بر این مسجد مناری به عظمت منار مسجد اسکندریه نهاد (مراکشی، 265- 266؛ ژولین، II / 111).
تکمیل بنای شهر را ابویوسف یعقوب، نوۀ عبدالمؤمن، انجام داد. وی پس از پیروزی بر آلفونسوی هشتم (فرمانروای کاستیل) در نبرد ارک در 591 ق / 1195 م، این شهر را رباط‌الفتح نامید (EI2, VIII / 507). در دورۀ حکومت ابویوسف یعقوب، سرزمین موحدون گسترش یافت و تا طرابلس و طلیطله پیش رفت و در نتیجۀ آن، رباط به‌عنوان پایتخت دوم تعیین شد (حقی، 275). در همین دوره، شمار زیادی مساجد، مدارس، کاخها و دیگر تأسیسات در رباط ایجاد، و در پی آن، دانشمندان و صنعت‌کاران و بازرگانان بسیاری به این شهر دعوت شدند؛ به‌این‌ترتیب، رباط از بهترین شهرهای افریقا شد (لئون، 1 / 202).
پس از شکست سخت موحدون از اندلس در نبرد عقاب (609 ق / 1212 م)، از انگیزۀ خلفای موحدی برای جهاد با اندلس کاسته شد و شهر رباط نیز کم‌کم از رونق افتاد (نک‍ : سالم، 62- 69)؛ چرا که هدف اصلی از ساخت شهر رباط در دورۀ موحدون، موقعیت سوق‌الجیشی آن در جهاد با سپاهیان اندلس بود (ابن‌ابی‌زرع، 267، 421-422). در 637 ق / 1239 م، ابومحمد عبدالواحد موحدی ملقب به رشید، برای رونق‌بخشیدن و بازسازی رباط، شماری از مهاجران اندلسی ــ بیشتر از اهالی بَلَنْسیه (والنسیا) ــ را در آنجا اسکان داد (کریم، 18؛ شنطی، 23؛ سویسی، 101).

در دهه‌های پایانی حکومت موحدون، بر سر رباط میان موحدون و مرینیان رقابت و کشمکش افتاد (نک‍ : ابن‌خلدون، 7 / 232). مرینیان پس از شکست‌دادن موحدون، بیشتر به سلا و کمتر به رباط توجه داشتند؛ بااین‌همه در این دوران، رباط در رقابت با سلا بخشی از رونق خود را بازیافت، چنان‌که ابویوسف یعقوب بن عبدالحق، فرمانروای مرینی، به رباط‌الفتح رفت و در آنجا برای عبدالواحد، پسرش، بیعت گرفت (سالم، 84؛ نیز زیاده، «رباط‌الفتح»، 41). همچنین در زمینۀ نظامی، بهره‌گیری از موقعیت مناسب رباط برای تجمع و اعزام سپاهیان به اندلس از سر گرفته شد، به‌ویژه آنکه رباط، بندری مهم در کنار شهرهای ساحلی سبته و طنجه، برای کشتیهای نظامی به شمار می‌رفت (ابن‌خلدون، 7 / 276؛ سالم، 85).
در دورۀ سعدیون، شمار بزرگی از مسلمانان و یهودیان اخراجی از اندلس که حاضر به پذیرش مسیحیت نشده بودند، به دعوت سلطان زیدان، از پادشاهان شرفای سعدی، به رباط مهاجرت کردند (بن‌عربی، 137؛ حرکات، السیاسة ... ، 118)؛ این مهاجران که بیشتر از ناحیۀ نزدیک اشبیلیه به رباط آمده بودند، ثروت فراوانی همراه خود آوردند (EI2، همانجا). رباط با ورود این ساکنان جدید، که بیشتر صنعتگر و تاجر بودند، دوباره رو به آبادانی نهاد. گروهی از این مهاجران، دریانوردان ماهری بودند، که بیشتر به کشتیهای اسپانیایی حمله می‌کردند. آنها از این راه ثروت هنگفتی به دست آوردند (سویسی، 105-106؛ شنطی، 24؛ نیز نک‍ : مقری، 4 / 527- 528). این دریازنان با افزایش ثروت و جمعیتشان، جماعت متحد مستقلی در 1023 ق / 1614 م، در رباط و سلا تشکیل دادند که به «جمهوری ابورقراق» معروف بود (شنطی، همانجا؛ سویسی، 106). این جمهوری ازآن‌پس مرکزی پراهمیت شد و قدرتهای اروپایی برای بازخرید اسرا، با آن مصالحه می‌کردند (کرنون، I / 212-213؛ سویسی، 105).
شرفای علوی نیز از همان ابتدای حکومت خود به آبادانی رباط بسیار توجه داشتند؛ چنان‌که به دستور مولا محمد بن عبدالله مساجد و خانه‌های جدید در رباط ساخته شد. همچنین به دستور او راهزنی در مسیر دریایی که تا آن زمان، ملاحان رباط و سلا به‌عنوان جهاد در دریا بدان اشتغال داشتند، رسمیت یافت (کریم، 18- 19؛ سلاوی، 7 / 30-32). در پی این اقدام، ناوگان فرانسویان در 1179 ق / 1765 م، مناطق رباط و سلا را بمباران کرد و راهزنی دریایی متوقف شد. در اثر بمباران فرانسویان، خسارتهایی به شهر رباط وارد شد، اما شرفای علوی به بازسازی شهر و ساختن مساجد و قصرها پرداختند، به‌طوری‌که در اواخر سدۀ 13 ق / 19 م، رباط از شهرهای بزرگ آن منطقه به شمار می‌رفت (همانجاها؛ فاسی، 231؛ ژولین، I / 25؛ نیز EI2, VIII / 507-508).
پس از آنکه در 1330 ق / 1912 م، مراکش تحت‌الحمایۀ فرانسه شد، فرانسویان به‌سبب موقعیت مناسب رباط، پایتخت اداری مراکش را به آنجا انتقال دادند (سلیم، 453).
دانشگاه رباط توسط عبدالمؤمن در سده‌های اخیر تأسیس، و مرکز بزرگ علم و ترجمه شد (زیاده، افریقیات، 37؛ لاروس ... ، VIII / 970). انگلیسیها در سده‌های 18 و 19 م با رباط روابط بازرگانی داشتند، و هلند نیز تولیدات مختلف به این شهر صادر می‌کرد (فاسی، 235-237). در اوایل سدۀ 20 م، اصلاح‌طلبان دانشگاه رباط با آزادی‌خواهان دانشگاه قرویین که علال فاسی رهبری می‌کرد، متحد شدند و در 1930 م / 1309 ش تظاهراتی برای درخواست استقلال راه انداختند و پس از آن نیز برای کسب استقلال مبارزه را ادامه دادند (نک‍ : کرنون، I / 340-341؛ اشفرد، 107).
پس از بازیابـی استقلال کشور مراکش در 1956 م / 1335 ش، رباط پایتخت رسمی کشور، و محل استقرار نیروهای سیاسی و نظامی شد و کلیۀ نمایندگیهای سیاسی دیگر کشورها در آن مستقر گردیدند (EI2, VIII / 506).
از آثار شهر رباط یکی مسجد حسان است که مناره‌ای به نام حسان دارد، و دیگری حصار رباط که در دورۀ موحدون کشیده شده و بخش اعظم آن پابرجا ست (حرکات، المغرب ... ، 1 / 343). در بخش قدیمی شهر نیز قصر مخزن واقع شده است که روزگاری به‌عنوان مدرسه از آن استفاده می‌شد و اکنون به موزۀ هنر اسلامی تبدیل شده است (ریکارد، 347).

مآخذ

ابن‌ابی‌زرع، علی، الانیس المطرب، به کوشش عبدالوهاب بن منصور، رباط، 1420 ق / 1999 م؛ ابن‌حوقل، محمد، صورة الارض، بیروت، 1992 م؛ ابن‌خلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، 1401 ق / 1981 م؛ ابن‌صاحب‌الصلاة، عبدالملک، المن بالامامة، به کوشش عبدالهادی تازی، بیروت، 1987 م؛ ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ناپل، 1970 م؛ بن‌عربی، صدیق، المغرب، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛ حرکات، ابراهیم، السیاسة و المجتمع فی العصر السعدی، دارالبیضاء، 1408 ق / 1987 م؛ همو، المغرب عبر التاریخ، دارالبیضاء، 1420 ق / 2000 م؛ حقی، احسان، المغرب العربی، بیروت، دار الیقظة العربیه؛ زیاده، نقولا، افریقیات، لندن، 1991 م؛ همو، «رباط‌الفتح»، قافلة الزیت، ریاض، 1395 ق، ج 23، شم‍ ‍‌11؛ سالم، سحر سید عبدالعزیز، مدینة الرباط فی التاریخ الاسلامی، اسکندریه، 1996 م؛ سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش محمد حجی و دیگران، دارالبیضاء، 2001 م؛ سویسی، عبدالله، تاریخ رباط‌ الفتح، رباط، 1399 ق / 1979 م؛ شنطی، ابراهیم احمد، «رباط‌ الفتح: ماضیه و حاضره»، قافلة الزیت، ریاض، 1403 ق، ج 31، شم‍ 8؛ عبدالغنی، سناء مصطفى، المغرب، قاهره، 1973 م؛ فاسی، عبدالله، «تطور علاقات العدوتین (الرباط و سلا) بالبحر، من القرن 17 الی القرن 19»، البحر فی تاریخ المغرب، کازابلانکا، 1999 م؛ کریم، عبدالکریم، «المدخل التاریخی لقصبة رباط‌الفتح»، آفاق الثقاقة و التراث، مرکز ودود للمخطوطات، 1415 ق، شم‍ 7؛ لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ترجمۀ محمد حجی و محمد اخضر، بیروت، 1983 م؛ مختاری امین، مرتضى، مراکش، تهران، 1381 ش؛ مراکشی، عبدالواحد، المعجب، به کوشش محمد سعید عریان و محمد عربی علمی، قاهره، 1368 ق / 1949 م؛ مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1388 ق / 1968 م؛ نیز:

Ashford, D. E., «Emergence of a Political Party in Morocco», Twentieth-Century Africa, ed. P. J. M. Meewan, London, 1968; City Population, www.citypopulation.de / Morocco (acc. Apr. 10, 2019); Cornevin, R. and M. Cornevin, Histoire de l’Afrique, Paris, 1964; EI2; Grand Larousse ; Julien, Ch. A., Histoire de l’Afrique du nord, vol. I, ed. Ch. Courtois, vol. II, ed. R. L. Tourneau, Paris, 1964; Reclus, É., Nouvelle géographie universelle, Paris, 1886; Ricard, P., Les Merveilles de l’autre France, Paris, 1924; Salime, Z., «Rabat, Morocco», Encyclopedia of Twentieth-Century African History, eds. P. T. Zela and D. Eyoh, London, 2003.

پرویز امین

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: