صفحه اصلی / مقالات / دینور /

فهرست مطالب

دینور


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 28 آذر 1398 تاریخچه مقاله

 دینَوَر، شهری کهن و از شهرهای مهم ناحیۀ جبال در نخستین سده‌های اسلامی، و امروزه نام بخشی به همین نام در شهرستان صحنه در استان کرمانشاه.
بخش دینور متشکل از 3 دهستان به نامهای حُر، کندوله و دینور، به مرکزیت شهر میان‌راهان در شمال غربی شهرستان صحنه جای دارد. بخشهای بزرگی از بخش دینور را دشت دینور در بر گرفته است. این دشت توسط رشته‌کوههای زاگرس احاطه شده است و بلندترین کوههای پیرامون آن عبارت‌اند از: نرامان (960‘2 متر)، سیف‌الله (820‘2 متر)، شاه‌نشین (650‘2 متر) و میرادال (720‘2 متر). از این کوهها رودخانه‌های چندی سرچشمه می‌گیرند و زمینهای دشت دینور را آبیاری می‌کنند. مهم‌ترین این رودخانه‌ها، دینور و گامیشان یا سنقرچای است که به رودخانۀ گاماسیاب می‌ریزند. آب‌وهوای ناحیۀ دینور نسبتاً سرد و نیمه‌خشک است (فرهنگ ... ، 46 / 309؛ نقشه ... ). در سرشماری رسمی سال 1395 ش / 2016 م، بخش دینور دارای 344‘16 تن جمعیت بوده است («درگاه ... »، بش‍‌ ).

پیشینۀ تاریخی

دینور یکی از کهن‌ترین مراکز سکونت انسانی در آسیای غربی است. یافته‌های باستان‌شناختی، که در کاوشهای مشترک هیئتهای باستان‌شناسان ایرانی و انگلیسی در 1387 ش / 2008 م، در تپۀ باستانی شیخی‌آباد واقع در حدفاصل روستاهای کرتویج علیا و علی‌آباد از توابع بخش دینور به دست آمده است، دیرینگی سکونت انسان در دینور را به حدود 800‘11 سال پیش می‌رساند («تپه ... »، بش‍‌ ).
از تاریخ دینور در روزگاران مادها و هخامنشیان آگاهی چندانی در دست نیست؛ اما در کاوشهای باستان‌شناختی فرانسویان در دینور آثاری از دورۀ سلوکیان به دست آمده است و گمان می‌رود دینور در آن زمان حاکم‌نشین منطقه بوده باشد (نک‍ : گیرشمن، 236؛ لوشای، 411-412؛ امیری، 16-17). در دورۀ ساسانیان، دینور از شهرهای استان ماد / ماه در کوست خوربران (غرب) به شمار می‌رفته است. استان ماه از ناحیۀ حلوان در غرب تا نزدیکی همدان در شرق امتداد داشته (مارکوارت، 18)، و شامل دو ناحیۀ دینور و نهاوند بوده است و خاندان کارن بر آن فرمانروایی داشتند و کرسی آن، شهر نهاوند بوده است. گویا تقسیم این استان به دو واحد اداری جداگانه در روزگار پادشاهی قبـاد اول ساسانی (سل‍ 488-531 م) صورت گرفته است؛ از آن دوره سکه‌هایی بر جای مانده است که در شهرهای نهاوند و دینور ضرب شده‌اند (نک‍ : کولسنیکف، 253-254). این امر بیانگر آن است که در دورۀ ساسانیان دینور از شهرهای مهم و پررونق در غرب ایران بوده است.
در سال 21 ق / 642 م، پس از آنکه اعراب مسلمان نهاوند را به‌جنگ گشودند، ابوموسى اشعری به فرماندهی سپاهی که از بصره برای کمک به سپاهیان عرب گسیل شده بود، از نهاوند به سوی دینور روان شد. مردم دینور به رویارویی با سپاهیان عرب شتافتند؛ اما در جنگی که درگرفت، کاری از پیش نبردند و به استحکامات خود پناه بردند و پس از تحمل 5 روز محاصره، به پرداخت جزیه و خراج تن دردادند و با مسلمانان مصالحه کردند (بلاذری، 302، 307؛ نیز نک‍ : طبری، 4 / 114؛ یعقوبی، تاریخ، 2 / 156، که سال فتح نهاوند را با اختلاف ذکر کرده‌اند). از آن زمان، خراج دینور صرف مردم بصره می‌شد، تا آنکه در زمان خلافت معاویه (41-60 ق / 661-680 م) چون شمار جمعیت کوفه فزونی یافت و خراج نهاوند که گویا تا آن زمان از آنِ کوفیان بود، کفاف مخارج مردم کوفه را نمی‌داد، مقرر شد تا خراج دینور را که بر خراج نهاوند فزونی داشت، به کوفیان، و خراج نهاوند را در ازای آن به مردم بصره دهند. ازآن‌پس دینور «ماه کوفه»، و نهاوند «ماه بصره» خوانده شد (ابن‌فقیه، 527؛ بلاذری، 306).
جغرافی‌نویسان نخستین سده‌های اسلامی، دینور را شهر آباد و پررونق ناحیۀ جبال وصف کرده‌اند. این شهر 3 /1 همدان وسعت داشت. هوایش معتدل و آبش فراوان بود. آب آشامیدنی مردم شهر از چشمه‌هایی تأمین می‌شد که آب آنها توسط لوله‌هایی به جاهای مورد نظر منتقل می‌شد و بر دهانۀ آن لوله‌ها شیرهایی کار گذاشته بودند که آب از آن فرومی‌ریخت. شهرْ بازاری پررونق، و مسجد جامعی با گنبد و مقصوره و محرابی زیبا داشت. گرداگرد شهر را باغهای میوه و کشتزارهای سرسبز فراگرفته بود. بافت جمعیتی دینور را در آن زمان آمیزه‌ای از ‌ایرانیان و عربها تشکیل می‌دادند (اصطخری، 197- 198؛ ابن‌حوقل، 361-362؛ مقدسی، 394؛ حدود ... ، 141-142).
ابن‌خردادبه در نیمۀ نخست سدۀ 3 ق / 9 م، خراج دینور را 3 میلیون و 800 هزار درهم گزارش کرده است (ص 20)؛ اما یعقوبی در نیمۀ دوم همان سده، خراج دینور را 5 میلیون و 700 هزار درهم نوشته است («البلدان»، 271). دینور بر سر راههای اصلی ارتباطی قرار داشت. این راهها ازیک‌سو بغداد را به خراسان متصل می‌ساخت و ازسوی‌دیگر راهی از آنجا می‌گذشت که به آذربایجان و طبرستان می‌رسید (نک‍ : ابن‌خردادبه، 41، 119؛ اصطخری، 195-196؛ یعقوبی، همانجا).
در زمان خلافت یزید بن معاویه (60-64 ق / 679-683 م)، ولایت بخشهای وسیعی از ناحیۀ جبال و ازآن‌جمله، دینور به کثیر بن شهـاب بن حصین ــ که مردم را از بیعت بـا امام حسین (ع) بـاز می‌داشت و از خلافت یزید حمـایت می‌کـرد ــ واگـذار شد. وی اقامتگاهی برای خود در دینور برپا ساخت که به قصر کثیر معروف شد (بلاذری، 308). اما پس از چیرگی مختار ثقفی بر کوفه، وی عبدالله بن حارث را به ولایت همدان و ماهَین (نهاوند و دینور) گماشت (دینوری، 292).
در اواخر دورۀ خلافت مأمون (198-202 ق / 813-817 م) بابک خرم‌دین در آذربایجان برضد دستگاه خلافت شورید. از‌این‌رو طاهر بن حسین از جانب خلیفه برای سرکوبی جنبش خرم‌دینان به آذربایجان گسیل شد. وی بر سر راه خود در بیرون دینور در جایی که بعدها به تاکستانی سرسبز بدل شد و به قصر عبدالله بن طاهر شهرت یافت، فرود آمد (همو، 402). اوج شکوفایی دینور در دورۀ اسلامی به روزگار فرمانروایی خاندان حسنویه بازمی‌گردد. مسجد زیبایی که مقدسی از آن یاد کرده است (همانجا)، در زمان حسنویه ابن حسین (حک‍ 348- 369 ق / 959- 979 م)، نخستین فرمانروای این خاندان، در دینور ساخته شده بود (نیز نک‍ : ابن‌اثیر، 8 / 706).
یاقوت در آغازین سالهای سدۀ 7 ق / 13 م، دینور را شهری آباد با کشتزارهای گسترده و سرسبز و آب فراوان وصف نموده است (2 / 714). نوشتۀ وی دربارۀ دینور شباهت بسیاری به نوشته‌های جغرافیانویسان پیش از او دارد. اگر توصیفات یاقوت دربارۀ دینور را بپذیریم، آنگاه باید گفت که دینور در عهد حاکمیت مغولان بر ایران رو به زوال نهاده بوده است؛ زیرا حمدالله مستوفی در سدۀ 8 ق / 14 م، دینور را شهری کوچک با محصول غله و میوه و اندکی انگور وصف کرده است (ص 107). شاید ویرانی دینور در دورۀ امیر تیمور گورکانی روی داده باشد؛ زیرا وی در لشکرکشیهای خود به نواحی غربی ایران، پادگانی در دینور مستقر ساخته بود (لسترینج، 189).
از نامی‌ترین مشاهیر منسوب به این شهر می‌توان از ابومحمد عبدالله ابن‌قتیبه (ه‍ م)، از نویسندگان و دانشمندان بزرگ عصر عباسی یاد کرد. وی هرچند زادۀ دینور نبود، اما سالها در این شهر مسند قضا داشت. از دیگر منسوبان به این شهر می‌توان از ابوحنیفه احمد بن داوود دینوری (ه‍ م)، از مورخان سدۀ 3 ق / 9 م، و صاحب کتاب الاخبار الطوال یاد کرد.

مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن‌حوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1937 م؛ ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1906 م؛ ابن‌فقیه، احمد، البلدان، به کوشش یوسف هادی، بیروت، 1416 ق / 1996 م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1870 م؛ امیری، اقبال، تاریخ دینور، کرمانشاه، 1390 ش؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، 1866 م؛ «تپۀ تاریخی و باستانی شیخی‌آباد»، همگردی (مل‍‌ )؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترینج، لیدن، 1913 م؛ «درگاه ملی آمار»، آمار (مل‍‌ )؛ دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، 1960 م؛ طبری، تاریخ؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور (کرمانشاه)، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1374 ش؛ کولسنیکف، آ.،‌ ایران در آستانۀ یورش تازیان، ترجمۀ م. ر. یحیایی، تهران، 1353 ش؛ لوشای،‌ هاینتس، «دینور»، بیستون، به کوشش ولفرام کلایس و پتر کالمایر، ترجمۀ فرامرز نجد سمیعی، تهران، 1385 ش؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، لیدن 1906 م؛ نقشۀ تقسیمات کشوری (سیاسی) ‌ایران، گیتاشناسی، تهران، 1392 ش، شم‍ 390؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن‌رسته، به کوشش دخویه، لیدن، 1891 م؛ همو، تاریخ، بیروت، 1415 ق / 1995 م؛ نیز:

Amar, www.amar. org. ir / default. aspx?tabid= 2741 (acc. Aug. 2017); Ghirshman, R., Iran, Penguin Books, 1955; Hamgardi, www.hamgardi. com (acc. May 23, 2018); Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, Cambridge, 1930; Markwart, J., Ērānšahr, Berlin, 1901.

علی کرم‌همدانی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: