صفحه اصلی / مقالات / دینشاه ایرانی /

فهرست مطالب

دینشاه ایرانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 28 آذر 1398 تاریخچه مقاله

دینْشاهِ ایرانی، حقوق‌دان، ادیب و مترجم زردشتی و از پارسیان هند. او در 19 آبان 1250 یزدگردی / 13 آبان ۱۲۶۰ ش / 4 نوامبر 1881 م، در بمبئی زاده شد (شهمردان، 490). پدربزرگ او، بامس خداداد، از زردشتیان ایرانی بود که در نیمۀ سدۀ 13 ش / 19 م، از یزد به بمبئی مهاجرت کرد و در آنجا به نام «آقا» مشهور شد. پدر دینشاه، جی‌جی‌بهای، مهندس کارخانۀ نساجی بود و در 30سالگی، مقارن با پنج‌سالگیِ دینشاه، درگذشت (همو، 497). مادر وی، پیروجـه بـانو، نسبش بـه کیخسـرو ایزدیـار می‌رسیـد کـه از زردشتیان کرمان بود و در اواخر سدۀ 12 ش / 18 م از ایران به هند مهاجرت کرده بود (جاماسپ‌آسا، «ایرانی ... »، 500). در سدۀ 19 م، نام خانوادگیِ «ایرانی»، برای زردشتیانِ بمبئی، رایج بود؛ ازاین‌رو، دینشاه به‌سبب ایرانی‌بودن و داشتن دل‌بستگی به ایران، نام خانوادگی خود را از «آقا» به «ایرانی» تغییر داد (شهمردان، ۴۹۸؛ کویاجی، vi-vii؛ مرعشی، «ایرانی ... »، npn.، «حامی ... »، 188).
دینشاه در 1280 ش / 1901 م در کالج الفینستن دانشگاه بمبئی، در رشتۀ ادبیات فارسی و انگلیسی تحصیل کرد و موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد. اندکی پس‌‌ازآن، ابتدا در مقام دستیار آموزشی، و سپس مربی در کالج سنت خاویر بمبئی مشغول تدریس ادبیات کهن فارسی شد. موقعیت شغلی وی و همکاری‌اش با خدابخش ایرانی، شرایطی فراهم آورد تا شماری از آثار ادبی کهن فارسی را به زبان انگلیسی ترجمه کند که بدین شرح‌اند: غزلیات 1-60 سعدی (بمبئی، 1913 م)؛ قصاید فارسی سعدی (بمبئی، 1914 م)؛ غزلیات 1-75 حافظ (بمبئی، 1917 م)؛ سیاست‌نامۀ نظام‌الملک (بمبئی، 1916 م)؛ فصول دوم و سوم انوار سهیلی، اثر ملا حسین واعظ کاشفی (بمبئی، 1917 م) (کویاجی، iii؛ مرعشی، «ایرانی»، npn.، «حامی»، 190، نیز حاشیۀ 22).
دینشاه برای تأمین مخارج زندگی خود، و یافتن شغلی پردرآمدتر، فعالیت دانشگاهی را رها کرد و در رشتۀ حقوق مشغول به تحصیل شد. او در 1281 ش / 1904 م تحصیلات خود را در این زمینه به پایان رساند؛ بااین‌همه، تحصیل در رشتۀ جدید، او را از علایق ادبی و پژوهشی‌اش باز‌نداشت و هم‌زمان با دورۀ دانشجویی در مدرسۀ جمشیدجی جی‌جی‌بهایِ بمبئی، زبان اوستایی و پهلوی را آموخت (نک‍ : همو، «ایرانی»، npn.). در این زمان سیاست‌گذاری علمی و آموزشی مدرسه، پیرو گرایشهای اصلاح‌طلبانۀ خورشید‌جی رستم کاما ــ رئیس مدرسه ــ بود که زردشتیان را تشویق به توجه به متون دینی می‌کرد و از آنها می‌خواست که مبانی دین زردشتی را با رویکردی نو تفسیر کنند. این جریان فکری، ادبی و دینی بر دینشاه تأثیری عمیق گذاشت، چنان‌که در جهت‌گیریهای ادبی و پژوهشی بعدیِ وی به‌خوبی مشهود بود (همو، «حامی»، 191).
دینشاه در 1287 ش / 1908 م با پشت‌سر گذاشتن آزمون مشاورۀ حقوقی به تجارت‌خانۀ «مُلا و مُلا» پیوست و ازآن‌پس، به «سلیسیتر» شهرت یافت. او در کارهای حقوقی چنان کارآزموده و برجسته بود که سِر داراب تاتا ــ محور بازرگانی هند ــ به همۀ بنگاههای خود دستور داد که مالیات بر درآمد آن مرکز، پس از مشاوره با دینشاه ایرانی تعیین گردد و مبلغ مالیات توسط او به دولت هند پرداخت شود (شهمردان، 490؛ «شادروان ... »، 5؛ کویاجی، ii).
اشتیاقِ دینشاه برای اصلاح امور پارسیانِ هند و زردشتیانِ ایران موجب شد که او در تأسیس 3 نهاد انجمن زردشتیان ایرانی بمبئی، انجمن ایران‌لیگ و بنگاه آمار پارسیان مشارکت داشته باشد (مرعشی، «ایرانی»، npn.).
در سال 1297 ش / 1918 م، شماری از زردشتیان ایرانی در بمبئی، به انگیزۀ بهبودِ اوضاع زردشتیان ایران، در صدد بنیان‌گذاری انجمن زردشتیان ایرانیِ بمبئی برآمدند، و از دینشاه یاری خواستند. او ضمن مشارکت در تأسیس این انجمن، ریاست آن را تا پایان عمر بر عهده گرفت. این انجمن منشأ خدمات گران‌بها و پرارزشی برای زردشتیان ایران شد و تأمین منابع مالی مؤسسه‌های خیریۀ بسیاری را در تهران و یزد بر عهده گرفت. دینشاه در 1301 ش / 1922 م برای ایجاد رابطه میان ایرانیان و پارسیان هند، با همکاری سران پارسی، انجمن ایران‌لیگ را در بمبئی تأسیس کرد و تا پایان عمر به فعالیت در آن پرداخت. از فعالیتهای این انجمن می‌توان به انتشار سه‌ماهنامۀ ایران‌لیگ، برگزاری کلاسهای رایگان مکالمۀ فارسی، ایجاد روابط نزدیک تجارتی با ایران، انتشار ترجمۀ فارسی اوستا از ابراهیم پورداود و انتشار یادنامۀ دینشاه ایرانی اشاره کرد. دینشاه اندکی بعد با یاری عده‌ای از پارسیانِ کارآزموده و تحصیل‌کرده و علاقه‌مند، بنگاه آمار پارسیان را بنیان نهاد تا با دقت، اوضاع‌واحوال زردشتیان را از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی بررسی کند (آبادانی، 62؛ شهمردان، 492؛ کویاجی، iii؛ جاماسپ‌آسا، «ایرانی»، 500، «ایران‌لیگ»، 486-487).
دینشاه ایرانی در اجتماعاتِ اصلاح‌طلب و پیش‌گام زردشتی، چون انجمن راهنمای مزدیسنا، انجمن گاتها و جنبش اصلاحات تقویم فصلی، عضوی فعال بود (شهمردان، 493)؛ سخنرانی او در کتاب «فردوسی: تک‌نگاری فارسی و انگلیسی» به کوششِ هوشنگ تهمورث انکلساریا به چاپ رسیده است (بمبئی، 1934 م). دینشاه با سخنرانیهای مؤثر خود در مجالس و جشنها، زردشتیان را به کار و کوشش وامی‌داشت (مرعشی، همان، npn.؛ شهمردان، همانجا).
دینشاه ترجمۀ شاعرانه‌ای از گزیدۀ سرودهای گاهان را با عنوان «گوهرهایـی از سرودهای الٰهی زردشت» به انگلیسی منتشر کرد (بمبئی، 1922 م)، و دیگربار ترجمۀ گزیده‌ای از گاهان را به ‌انگلیسیِ منظوم، با ‌عنوان «سرودهای الٰهی زردشت»، با دیباچۀ رابیندرانات تاگور (۱۸۶۱-۱۹۴۱ م) ــ فیلسوف، شاعر و برندۀ جایزۀ نوبل هند ــ به چاپ ‌رساند (لندن، 1924 م)؛ این کتاب به فاصلۀ اندکی به زبانهای مختلف اروپایی ترجمه ‌شد (مرعشی، «حامی»، 192، نیز حاشیۀ 27). نیاز به ترجمۀ فارسی اوستا برای دینشاه و پارسیان از دیرباز بسیار محسوس بود. ایرانی در مقدمۀ «گوهرهایی از سرودهای الٰهی زردشت» اشاره کرده است که انتشار این اثر بیشتر با انگیزۀ فراهم‌کردن زمینه برای ترجمۀ فارسی اوستا بوده است (نک‍ : همان، 192, 201)؛ اما ازآنجاکه پورداود درآن‌زمان به‌عنوان پژوهشگر زبانهای اوستایی و پهلوی شناخته‌شده، و از توانمندیهای لازم برخوردار بود، وی را بهترین گزینه برای پاسخ به این نیاز دید و در 1303 ش / 1924 م، پورداود را از طرف انجمن ایران‌لیگ به بمبئی دعوت کرد. پس از رسیدن پورداود در مهرماه 1304 ش / 1925 م به هند، او را از طرف انجمن استخدام کرد و در دوسال‌ونیمی که او در هند مشغول کار ترجمۀ اوستا بود، هزینۀ اقامت وی را پرداخت (ماسانی، 14؛ مرعشی، «ایرانی»، npn.، «حامی»، 192-202).
حاصل همکاری دینشاه ایرانی و پورداود نشر گاتها (بمبئی، 1927 م) و یشتها (بمبئی، دو مجلد، 1928-1931 م)، تألیف و ترجمۀ ابراهیم پورداود به‌انضمامِ ترجمۀ بخشهایی به انگلیسی توسط دینشاه بود. او میانِ سالهای 1304-1317 ش / 1925- 1938 م با تأمین منابع مالی در انتشار متون یسنا، خرده‌اوستا، ایرانشاه، خرمشاه و دیگر متون با پورداود همکاری کرد. پورداود پیک مزدیسنان نوشتۀ دینشاه را به فارسی ترجمه کرد (بمبئی، 1927 م). به‌دنبالِ آن، دینشاه پوراندخت‌نامه، دیوان اشعار پورداود را نیز به‌همراهِ ترجمۀ انگلیسی به چاپ رساند (بمبئی، 1928 م) (شهمردان، 493-495؛ مرعشی، «ایرانی»، npn.). او با محمد قزوینی نیز دوستی داشت و هزینۀ چاپ دو مجلدِ نخست بیست‌مقالۀ قزوینی را بر عهده گرفت؛ مجلد نخست را پورداود با مقدمۀ انگلیسی دینشاه در بمبئی، و مجلد دوم آن را عباس اقبال آشتیانی در تهران به چاپ رساند (مرعشی، همان، npn.، منتخباتی ... ، سراسر اثر؛ قزوینی، 8 / 2217- 2218).
سهراب سفرنگ ــ یکی از آموزگاران عبدالحسین سپنتا در مدرسۀ زردشتیان تهران ــ واسطۀ آشنایی سپنتا با دینشاه بود. او سپنتا را به هند دعوت کرد تا دربارۀ فرهنگ و ادب ایران باستان بررسی و پژوهش کند (امید، 155-156). رابطۀ سپنتا با دینشاه بسیـار صمیمی بود؛ ازاین‌رو پسرانِ دینشاه ــ کیخسرو و فرخ ــ زبان فارسی را از سپنتا آموختند (جمال‌زاده، 29). او پس از آنکه در شهریور 1307 / سپتـامبر 1928 رهسپـار هند شـد، اخلاق ایران باستان (بمبئی، 1930 م) و فلسفۀ ایران باستان (بمبئی، 1933 م) از دینشاه را به فارسی ترجمه کرد و نیز در گردآوری سخنوران دوران پهلـوی (بمبئـی، 1933 م) ــ شـامـل شـرح‌حـال و نمونـۀ اشعـارِ یک‌صد تن از شاعران دورۀ یادشده به‌همراه برگردان انگلیسی برخی از اشعـار آنها ــ با دینشاه همکاری، و مقدمۀ انگلیسیِ وی را ترجمه کرد (کویاجی، iv؛ آبادانی، 62؛ دینشاه، vii؛ مرعشی، همان، npn.؛ ﻗس: جمال‌زاده، 26، 29).
کوشش دینشاه برای انتشار کتاب منتخباتی از دیوان عارف از 1307 ش و زمان حیات شاعر آغاز شد؛ اما این کتاب سرانجام پس از درگذشت عارف، با همکاری سپنتا در 1314 ش به چاپ رسید (بمبئی، ‌1933 م) (نک‍ : همو، 36). سپنتا 3 سال زیر نظر دینشاه به پژوهش پرداخت. در همین ایام اردشیر ایرانی، دوست دینشاه و صاحب کمپانی فیلم‌برداریِ امپریال‌فیلم در بمبئی، از سپنتا و دینشاه دعوت می‌کند که برای مشاهده از فیلم‌برداری «دختر روستایی» به زبان اردو به استودیوی او بروند. سپنتا با دیدن این فیلم و آشنایی با پدیدۀ سینما، به فکر تهیۀ فیلمی به زبان فارسی افتاد. سپس با راهنمایی دینشاه، اندیشۀ این کار را با اردشیر در میان گذاشت که درنهایت منجر به ساخت فیلم دختـر لر ــ نخستین فیلم نـاطق فارسی ــ شد (امیـد، 156؛ نفیسی، 232). بدین‌ترتیب، دینشاه در این رخداد مهم فرهنگی در تاریخ معاصر ایران مؤثر بود.
دینشاه ایرانی دو بار به ایران سفر کرد. نخستین سفر او در 1303 ش / 1924 م، و دومین سفرش در 1311 ش / 1932 م به‌اتفاق رابیندرانات تاگور بود. این سفر را تاحدودی خودِ وی ازطریق ارتباط با دیپلماتهای ایرانی که مشتاقِ گسترش روابط فرهنگی، تجارتی و سیاسی با هند بودند، ترتیب داده بود. او در رأس یک هیئت پارسی به ایران آمد و از سوی دولت ایران موفق به دریافت نشان درجۀ یک علمی شد. سخنرانیهایش در این سفر دربارۀ حافظ در محافل ادبی ایران بسیار تأثیرگذار بود و موجب شهرت وی شد. دینشاه بار دیگر در 1313 ش / 1934 م، توسط دولت ایران برای شرکت در جشن هزارۀ فردوسی به ایران دعوت شد؛ اما بیماری مانع حضور وی گردید. او در همین سال رسالۀ کوچکی با عنوان «راه شادمانی یا آموزه‌های اخلاقی زردشت» به انگلیسی به چاپ رسانید (بمبئی، 1934 م) (کویاجی، iv-v, xii؛ جاماسپ‌آسا، «ایرانی»، 501؛ «شادروان»، 6؛ مرعشی، «حامی»، 204، «ایرانی»، npn.).
درحالی‌که حاکمیت وقت ایران به جذب سرمایۀ پارسیان علاقه‌مند بود (ﻧﻜ : کویاجی، vi)، دینشاه در نظر داشت با هدف ایجاد جامعۀ پارسی، گروهی از پارسیان را به ایران بازگرداند و همراه کشاورزان زردشتی یزد، آنها را در زمینهای بایر خوزستان اسکان دهد؛ این طرح به‌سبب مرگ دینشاه عملی نشد. دینشاه طرح دیگری با عنوان برگردان انگلیسیِ دیوان حافظ به‌همراه مقدمۀ مفصل و واژه‌نامه و شرح ابیات در دست تهیه داشت، اما با مرگ او این طرح نیز متوقف ماند. وی همچنین رسالۀ دیگری با عنوان «مراسم سدره‌پوشیِ زیبای ما» نوشت که یک سال پس از مرگ وی به چاپ رسید (بمبئی، 1939 م) (شهمردان، 493، 498- 499؛ مرعشی، «همان»، npn.).
دینشاه در 1317 ش / 1938 م براثر بیماری کلیوی در 57سالگی در بمبئی درگذشت. ابراهیم پورداود «یادنامۀ» او را پس از درگذشتِ وی منتشر کرد (بمبئی، 1943 م) («شادروان»، همانجا؛ مرعشی، همان، npn.).

مآخذ

آبادانی، فرهاد، «سهم پارسیان هندوستان در نگهداری فرهنگ ایران»، هنر و مردم، تهران، 1356 ش، شم‍ 181؛ امید، جمال، تاریخ سینمای ایران، تهران، 1369 ش؛ جمال‌زاده، محمدعلی، مقدمه بر اشعار عبدالحسین سپنتا، به کوشش گوهرتاج سپنتا، اصفهان، 1355 ش؛ «شادروان دینشاه ایرانی»، اندیشۀ ما، پرینستن، 1946 م؛ شهمردان، رشید، تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان، تهران، 1360 ش؛ قزوینی، محمد، یادداشتها، تهران، 1363 ش؛ منتخباتی از دیوان عارف قزوینی، بمبئی، 1314 ش؛ نیز:

Coyajee, J. C., «A Brief Life-Sketch of the Late Mr. Dinshah Jeejeebhoy Irani», Dinshah Irani Memorial Volume: Papers on Zoroastrian and Iranian Subjects, Bombay, 1943; Dinshah Irani, Poets of the Pahlavi Regime, Bombay, 1933; Jamasp Asa, K. M., «Irani, Dinshah», «Iran League», Iranica, vol. XIII; Marashi, A., «Irani, Dinshah Jijibhoy», Iranica, www.iranicaonline.org / articles / irani-dinshah (acc. Jul. 29, 2015); id., «Patron and Patriot: Dinshah J. Irani and the Revival of Indo-Iranian Culture», Iranian Studies, Oklahoma, 2013, vol. XLVI, no. 2; Masani, R., «VI- Poure Davoud and the Parsis», Professor Poure Davoud Memorial Volume: Papers on Zoroastrian and Iranian Subjects, Bombay, 1951, vol. II; Naficy, H., A Social History of Iranian Cinema, vol. I: The Artisanal Era, 1897-1941, Durham / London, 2011.

امین شایسته‌دوست

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: