صفحه اصلی / مقالات / دهلی، شهر /

فهرست مطالب

دهلی، شهر


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 27 آذر 1398 تاریخچه مقاله

دِهْلی، شهری کهن در شمال هند که بخش جدیدساخته‌شده در جنوب آن، به دهلی نو شهرت دارد و پایتخت هند است.

موقعیت جغرافیایی

دهلی میان °28 و ´25، و °28 و ´53 عرض شمالی، °76 و ´50، و °77 و ´22 طول شرقی جای دارد. این شهر به شکل یک مثلث گسترش یافته، و بلندیهای اراولی از غرب و جنوب، و رودخانۀ جمنا از شرق، آن را در بر گرفته‌اند (مـان‌سینگه، 119؛ جانسن، 186؛ نیز برای نقشۀ شهر، نک‍ : «اطلس هند ... »، 150). افزون‌بر رودخانۀ جمنا، شمار بسیاری از شاخابه‌های گنگ و ایندوس زمینهای پیرامون دهلی را آبیاری می‌کنند.
دهلی در فاصلۀ سالهای 1912- 1929 م / 1291- 1308 ش، رشد و گسترش چشمگیری داشت و به‌تدریج بخشهای جدیدی در آن ساخته شد، به‌طوری‌که امروزه به سومین شهر بزرگ هند ــ پـس از کلکته و بمبئـی ــ تبدیـل شـده است («فرهنگ ... »، XI / 224؛ انکارتا، npn.). زبانهای هندی، پنجابی، و اردو نیز از زبانهای رایج مردم دهلی است (جانسن، همانجا).
امروزه دهلی به‌عنوان یک کلان‌شهر، نه فقط از لحاظ سیاسی، بلکه از لحاظ اقتصادی نیز حائز اهمیت است و یکی از جاذبه‌های گردشگری هند به شمار می‌آید. کارخانه‌های تولیدی پرشماری در زمینۀ تولید کالاهای گوناگون در دهلی فعالیت دارند که از آن میان، وسایل الکترونیکی، ورزشی، محصولات پزشکی و غذایی را می‌توان نام برد؛ اما به‌سبب کمبود زمین، فعالیتهای کشاورزی در این شهر محدود، و منحصر به کشت گندم، ارزن، میوه و سبزیجات است. دهلی دارای شبکه‌های ارتباطی گستردۀ زمینی و هوایی است که این شهر را به نقاط دیگر هند پیوند می‌دهد. 3 ایستگاه بزرگ راه آهن این شهر به‌عنوان شاهراه ارتباطی شمال هند به شمار می‌روند (همو، 186, 188؛ نک‍ : انکارتا، npn.).

پیشینۀ ‌تاریخی

دهلی درواقع متشکل از 7 شهر است که در طول تاریخ توسط پادشاهان سلسله‌های مختلف ساخته شده است (EI2, II / 255؛ قس: مان‌سینگه، همانجا، که به 8 شهر اشاره می‌کند). به‌سبب عدم کاوشهای باستان‌شناسی که اطلاعات دقیقی دربارۀ دهلی در اختیار بگذارد، به‌یقین نمی‌توان تاریخ قطعی برای بنای این شهر ارائه کرد. روایتهای مختلفی دربارۀ بنای دهلی و سبب نام‌گذاری آن وجود دارد: براساس یک روایت، راجه دیلیپا شهری با نام «دیلی» بنا کرد؛ و براساس روایتی دیگر، راجه دیلو / دهیلو / دهلو به‌عنوان سازندۀ شهر دیلّی یا دهلی در حدود آغاز هزارۀ 1 م معرفی شده است. افزون‌بر نامهای فوق، از دهلی با نام دیلّیکا نیز یاد شده است که در میانه‌های سدۀ 2 ق / 8 م، توسط راجپوتهای تومَر ساخته شده بود (نک‍ : هندوشاه، 1 / 42؛ «فرهنگ»، نیز مان‌سینگه، همانجاها؛ بلیک، 6)، ضمن اینکه برای نخستین‌بار در کتیبه‌‌ای با تاریخ 565 ق / 1170 م، به تصرف دیلیکا اشاره شده است (همانجا).
نخستین شواهد سکونت در دهلی حدوداً به 1450 ق‌م می‌رسد. در مهابهاراتا در جایی‌که به شهری با نام سنسکریت ایندراپرشت اشـاره شده است (نک‍ : مان‌سینگه، همانجا؛ سرکر، 115)، آمـده که پادشاه پندواها قصر باشکوه خود را بر روی تپۀ بزرگی در نزدیکی منطقۀ تاریخی قلعۀ قدیمی (پوراناقلعه) بنا کرد. بعدها در 444 ق / 1052 م، آننگ‌پال رهبر راجپوتهای تومر شهر لالکوت (قلعۀ سرخ) را در این ناحیه برپا سـاخت (نک‍ : «فرهنگ»، XI / 234؛ بلیک، 6-7؛ EI2، همانجا؛ اسپیر، 2 / 34). در حدود سال 576 ق / 1180 م، رای‌پتهورا (راجه پریتوی) با گسترش لالکوت، شهر جدیدی را با نام قلعۀ رای‌پتهورا بنا کرد (براون، 11؛ قس: سید احمد‌ خان، 1 / 262، که ساخت این قلعه را 538 ق دانسته است).
با آغاز تهاجم غوریان به شبه‌قاره، رای‌پتهورا در 587 ق / 1191 م، متحدان و هندوهای تابع خود را برضد سلطان معزالدین محمد غوری (سل‍ 599-602 ق / 1203-1206 م) بسیج کرد و با همکاری برادرش کهندی‌رای، غوریان را در تراین (تراوری)، نزدیک دهلی، شکست داد (منهاج، 1 / 399؛ بلیک، 9؛ قس: هندوشاه، 1 / 203-204، که کهندی‌رای را والی دهلی، و برادرش پتهورا را والی اجمیر دانسته است). یک سال بعد (588 ق) سلطان معزالدین با تصرف چند قلعۀ مهم، و سرانجام غلبه بر راجه‌های مذکور، شکست خود را جبران کرد (منهاج، 1 / 400؛ هندوشاه، 1 / 205-206).
پس از توافق میان معزالدین و حکمران دهلی، قطب‌الدین آیبک (ه‍ م) به‌عنوان سپهسالار لشکر غوریان در هند منصوب شد. در 589 ق / 1193 م، آیبک طی یک سلسله عملیات موفقیت‌آمیز به پیروزیهای مهمی در شبه‌قاره نائل آمد و با تصرف قلعۀ رای‌پتهورا بر دهلی دست یافت و ازآن‌پس این شهر به‌عنوان مرکزی برای حکمرانان و سلاطین مسلمان در آمد. اگرچه آیبک در 602 ق / 1205 م، در لاهور به‌عنوان سلطان هند بر تخت نشست، اما درواقع دهلی مرکز قدرت او بود (نک‍ : منهاج، 1 / 417؛ حکمت، سرزمین ... ، 47؛ هندوشاه، 1 / 208- 209، 218؛ براون، همانجا؛ قس: ابن‌بطوطه، 2 / 484، که سال فتح دهلی را 584 ق آورده است).
با درگذشت آیبک، فرزندخوانده و دامادش شمس‌الدین اِلتُتمش (سل‍ 607-633 ق / 1210-1236 م)، بر تخت دهلی نشست. او طی فرمانی، مشروعیت رسمی سلطنت خود را از خلیفۀ عباسی دریافت کرد (منهاج، 1 / 444؛ بدائونی، 1 / 42-43)، و کسب این مشروعیت، یکی از عواملی بود که موجب شد ابن‌بطوطه، او را نخستین سلطان مسلمانی بداند که در دهلی به‌استقلال حکمروایی کرد (2 / 485).
با درگذشت التتمش، دهلی برای مدتی نه‌چندان کوتاه، صحنۀ کشاکشهای خونین میان فرزندان او رکن‌الدین، رضیه سلطان و ناصرالدین، و طرف‌دارانشان شد (نک‍ : منهاج، 1 / 458؛ ابن‌بطوطه، 2 / 486- 488)، اما در دورۀ سلطنت نسبتاً طولانی بَلبَن (664-686 ق / 1266-1287 م) به‌سبب رفاه و آرامش و امنیتی که به وجود آمد، دهلی مرکزی شد برای گردآمدن بسیاری از اهل علم و هنرمندان و ادب‌دوستانی که به‌ویژه از بدرفتاریهای مغولان از ایران و ماوراءالنهر، به دربار او پناه آورده بودند (برای تفصیل، نک‍ : ه‍ د، بلبن).
تا دورۀ سلطنت معزالدین کیقباد (686- 689 ق / 1287-1290 م)، قلعۀ رای‌پتهورا جایگاه خود را به‌عنوان پایتخت سلاطین مسلمان شمال هند حفظ کرد. معزالدین اندکی پس از جلوس، در کرانه‌های رود جمنا مجموعۀ قصر ـ قلعه‌هایی را به‌منظور اقامتگاه سلطان و برخی از بزرگان ساخت که به کیلوگهری (کیلوکهری) معروف شد. اگرچه جلال‌الدین فیروزشاه خلجی (سل‍ 689-694 ق) کیلوگهری را گسترش داد و تکمیل کرد، اما خود فقط به تاج‌گذاری در آنجا بسنده کرد و ترجیح داد از همان شهر قدیمی استفاده کند (روی، 12؛ بدائونی، 1 / 114-115؛ بلیک، 10؛ نات، 42؛ نیز EI2, II / 256).
علاءالدین محمد خلجی (سل‍ 695-715 ق / 1296-1315 م)، در حدود سال 702 ق / 1303 م، در واکنش به تهدید حملۀ مغولان، شهر سیری را ــ که سپس دارالخلافه نیز خوانده شد (ابن‌بطوطه، 2 / 477) ــ در دشت شمالی پایتخت قدیمی در فـاصلۀ 30کیلومتری قطب منار به‌عنوان پایگاه نظامی ساخت، اما سپس آن را به‌عنوان پـایتخت خود تکمیل کرد (نک‍ : بدائونی، 1 / 126؛ روی، 27؛ بلیک، نیز EI2، همانجاها). در این دوران، سپاهیان مغول یک بار در 691 ق / 1292 م، هم‌زمان با دورۀ جلال‌الدین فیروزشاه، و بار دیگر در 698 ق / 1299 م، به هند لشکر کشیدند، اما هر دو بار شکست سختی از خلجیان خوردند و موفق نشدند دهلی را تصرف کنند (نک‍ : برنی، 218- 219؛ بدائونی‌، 1 / 119، 127).
دهلی جایگاه خود را به‌عنوان پایتخت تغلق‌شاهیان (ه‍ م) نیز حفظ کرد و در دورۀ سلطنت غیاث‌الدین تغلق شاه (720- 725 ق / 1320-1325 م)، در 721 ق، قسمت سوم دهلی، در حدود 8کیلومتری شرق قلعۀ رای‌پتهورا با نام تغلق‌آباد و به‌عنوان پایتخت ایـن سلطـان سـاخته شد (ابن‌بطوطه، همـانجا؛ نیز نک‍ : «فرهنگ»، XI / 235). جانشین او محمد بن تغلق (سل‍ 725-752 ق / 1325-1351 م) شهر را از سمت شمال گسترش داد که بعدها به‌مثابۀ شهر چهارم دهلی با نام جهان‌نما (جهان‌پناه) شهرت یافت. جهان‌نما دارای 12 دروازه بود که اقامتگاه سلطان نیز در آن قرار داشت (بلیک، نات، همانجاها).
به‌نوشتۀ ابن‌بطوطه، که در دورۀ سلطنت محمد بن تغلق در دهلی به سر می‌برد و از سوی وی تولیت بقعۀ سلطان قطب‌الدین و سمت قاضی مالکی‌مذهبان دهلی را نیـز بر عهده داشت (موحد، 22)، این شهر مجموعه‌ای از 4 شهر متصل به یکدیگر بود که عبارت بودند از: دهلی باستان دورۀ هندوان، سیری، تغلق‌آباد و جهان‌نما، که ابن‌بطوطه، آن را جهان‌بنا نوشته است (همانجا). محمد‌ ابن تغلق همچنین در صدد برآمد هر 4 قسمت شهر را داخل یک باروی واحد قرار دهد و قسمتی از این بارو را نیز ساخت، اما گویا به‌سبب هزینۀ سنگین، از ادامۀ کار منصرف شد (همانجا). در این دوره دهلی بسیار آباد بود و طرحهای عظیم اقتصادی و اجتماعی، ازجمله سازماندهی امور مالی و مالیاتی موجب تحولات چشمگیری در این شهر شده بود (نک‍ : برنی، 469-470؛ داف، 217).
به‌نوشتۀ بیشتر منابع، محمد ‌بن تغلق در 727 ق / 1327 م، تصمیم گرفت برای نزدیکی به دکن، که منشأ بیشتر شورشهای این دوره بود، پایتخت خود را از دهلی به شهر دیوگیر ــ که آن را دولت‌آباد نامیده بود ــ منتقل کند، و به‌همین‌سبب به فرمان او بسیاری از مردم دهلی به‌اجبار به دولت‌آباد نقل مکان کردند (نک‍ : برنی، 471، 473- 474، 476- 478؛ هندوشاه، 1 / 455-456؛ نهاوندی، 1 / 347- 348)، اما نظر ابن‌بطوطه (2 / 554) دربارۀ این تصمیم سلطان متفاوت است و به‌نوشتۀ او مخالفت مردم دهلی با سلطان و شورشهای آنان، یکی از دلایل اصلی انتقال پایتخت بود. در نتیجۀ این کوچ اجباری، دهلی چنان متروکه شد که وقتی ابن‌بطوطه وارد این شهر گردید، به جز قسمت کوچکی از دهلی بزرگ، دیگر نواحی آن خالی از سکنه بود. اندک زمانی بعد به دستور همین سلطان، برای آبادی دوبارۀ دهلی، مردم شهرهای دیگر را به دهلی بردند (ابن‌بطوطه، همانجا؛ هندوشاه، 1 / 460). ضمن اینکه به گزارش تاریخ فرشته، محمد بن تغلق بازگشت مردم دهلی از دولت‌آباد به شهر خودشان را به انتخاب خود آنها واگذار کرد و خود نیز پس از دو سال، در 730 ق به شمال هند بازگشت (نک‍ : همو، نیز بلیک، همانجاها).
فیروز شـاه تغلق (سل‍ 752-790 ق / 1351- 1388 م)، در 755 ق پنجمین بخش شهر دهلی را با نام فیروزآباد بنا کرد (برنی، 566؛ سیهرندی، 125-126) که امروزه کوتلا فیروز شاه (قصر فیروز شاه)، در نزدیکی دروازۀ اکبرآبادی شاهجهان‌آباد، از بقایای ساختمانهای آن است (بلیک، 11؛ نات، 42؛ براون، 23). در دورۀ محمود شاه دوم (سل‍ در دو مرحله: 795-801 ق / 1393- 1398 م)، امیر تیمور به هند لشکر‌کشی کرد و در جمادی‌الاول 801 / ژانویۀ 1399 محمود شاه را شکست داد و با فرار محمود شاه به گجرات، دهلی تصرف، و برخی نقاط مهم آن به آتش کشیده شد (سیهرندی، 165-166؛ نهاوندی، 1 / 394؛ بلیک، همانجا). از آن سال تا درگذشت محمود شاه دوم (815 ق)، به‌سبب فقدان حکومت مرکزی قدرتمند، دهلی صحنۀ کشاکشهای دائمی میان مدعیان قدرت و امرای بزرگ بود (برای تفصیل، نک‍ : سیهرندی، 167- 168؛ نهاوندی، 1 / 397، 399؛ مجومدار، 121)، تا اینکه خضر ‌خان (سل‍ 817-824 ق / 1414-1421 م)، بنیان‌گذار سلسلۀ سادات دهلی، که نخست حکمران ملتان و دیبالپور بود، در 817 ق با استفاده از کشاکش امرای تغلقی و ضعف حکومت مرکزی، دهلی را تصرف کرد و در قصر سلطنتی سیری بر تخت نشست (نک‍ : سیهرندی،182-183؛ بدائونی، 1 / 196-197؛ نهـاوندی، 1 / 404). پس از او پسر و جانشینش مبارک شاه (سل‍ 824- 838 ق / 1421-1435 م)، در 837 ق بانی شهر جدید دیگری در جنوب شاهجهان‌آباد کنونی شد که مبارک‌آباد نام گرفت، اما با کشته‌شدن او، اقدامات تکمیلی بیشتری در این شهر به انجام رسید (هندوشاه، 1 / 560-561؛ بلیک، همانجا).
در دورۀ محمد ‌شاه (سل‍ 838- 849 ق / 1435-1445 م)، محمود خلجی (حک‍ 840-873 ق / 1436- 1468 م)، حکمران مالوا، در 844 ق / 1440 م، به دهلی حمله کرد و سلطان دهلی که تاب مقابله با او را در خود ندید، از در صلح درآمد (نک‍ : هندوشاه، 1 / 566-567؛ نهاوندی، 1 / 430). در دورۀ علاءالدین عالم شاه (سل‍ 849-855 ق / 1445-1451 م)، کشاکشهای بی‌پایان میان دو برادر او سبب شد تا وی که توانایی ادارۀ امور را نداشت، دهلی را به آنها بسپارد و خود در بدائون اقامت گزیند. پیامد این آشفتگیهای نشئت‌گرفته از اختلافها، لشکر‌کشی بهلول لودی (حک‍ 855-894 ق / 1451- 1489 م)، و تصرف دهلی در 854 ق / 1450 م بود. به دنبال وقایعی چند، سرانجام بهلول لودی با موافقت عالم شاه،که در بدائون حکومت می‌کرد، در 855 ق به‌عنوان سلطان دهلی به نام خود، خطبه خواند (هندوشاه، 1 / 576-577؛ نهاوندی، 1 / 435-437؛ احمد یادگار، 10).
در دورۀ سلطنت لودیان به‌سبب اقتدار و افزایش قدرت حکومت مرکزی، شهر دهلی نیز روزهای خوشی را تجربه ‌کرد و به‌ویژه در دورۀ سکنـدر‌ شـاه (سل‍ 894-915 ق / 1489- 1509 م)، که خود از دوستداران و سرایندگان شعر فارسی بود، دهلی مرکزی شد برای تجمع اهل علم و هنرمندان و شاعران، و بناهای عام‌المنفعۀ بسیـاری نیز در این شهـر سـاخته شد (بـرای تفصیل بیشتـر، نک‍ : بدائونی، 1 / 223-224؛ نهاوندی، 1 / 475، 478). در نتیجۀ اختلافهای میان ابراهیم دوم لودی (سل‍ 915-932 ق / 1579-1526 م) و برادرش شاهزاده علاءالدین و گروهی از امرای عالی‌رتبه، زمینۀ حملۀ بابر (ه‍ م) که در کابل مترصد فرصت بود، فراهم شد و سرانجام پس از شکست و کشته‌شدن ابراهیم دوم در جنگ معروف پانی‌پت (932 ق)، بابر وارد دهلی شد و سلسلۀ بابریان یا تیموریان هند را بنیان گذاشت (نک‍ : بابر، 177؛ گلبدن‌بیگم، 38؛ هندوشاه، 1 / 617، 623-626؛ احمد، 1 / 351-352، 2 / 1).
در دورۀ بابر (سل‍ 932-937 ق / 1526-1530 م) دهلی دوباره جایگاه خود را به‌عنوان مرکز حکومت به دست آورد، و در دورۀ همایون (سل‍ در دو مرحله: 937-963 ق / 1531-1556 م)، در 939 ق بر ویرانه‌های فیروزآباد، شهری جدید به نام دین‌پناه، که مجموعه‌ای از کـاخ ـ قلعه‌ها بود، ساخته شد (سید احمد ‌خان، 1 / 261-262؛ کخ، 38؛ نات، 42). وقتی شیر شاه سوری (سل‍ 947-952 ق / 1540-1545 م) همایون را شکست داد و در محرم 947 / مۀ 1540، تاج و تخت او را تصاحب کرد، در پوراناقلعه (قلعۀ قدیمی)، نزدیک دین‌پناه، ششمین شهر دهلی را با نام شیرگاه یا دهلی شیر شاه بنا کرد. تنها کاخ موجود در این قلعه به نام «شیر مندال» (عمارت شیر ‌شاه)، که ساختمان دوطبقۀ هشت‌وجهی بود، نیز در همین زمان ساخته شد (کخ، 38- 39؛ نات، همانجا). در دورۀ اسلام شاه (سل‍ 952-960 ق / 1545-1554 م) پسر و جانشین شیر ‌شاه، که به سلیم شـاه شهرت یـافت، مجموعه‌ای از قصر ـ قلعه‌ها سـاخته شد که سلیم‌گره نام گرفت و بیشتر به‌منظور اسکان شاه و خانواده‌اش بود، تا اینکه هستۀ شهر جدید دیگری در دهلی باشد(بلیک، 12؛ نیز EI2, II / 259).
همایون موفق شد با کمک نیروهای شاه تهماسب اول صفوی (سل‍ 930-984 ق / 1524-1576 م)، بر مخالفانش فائق آید و قندهار و سپس کـابل را تصرف کند (نک‍ : روملو، 3 / 1289-1294، 1311- 1313)، و پس از اینکه در 962 ق / 1555 م بر سکندر شاه سوری فائق آمد، بر دهلی دست یافت (نک‍ : احمد، 2 / 62-63؛ احمد یادگار، 340-341).
در دورۀ اکبر شـاه (سل‍ 963-1014 ق / 1556-1605 م) بـا تغییر پایتخت به آگره، اندکی از اهمیت دهلی کاسته شد و حکومت آن به‌عنوان یک صوبه،‌ در کنار چند شهر مهم دیگر به ابوالفتح گیلانی (ه‍ م)، واگذار شد (ابوالفضل، 3 / 372)، اما در دورۀ شاهجهان (سل‍ 1037- 1068 ق / 1628- 1658 م) این شهر دوباره جایگاه خود را با شکوه هرچه‌بیشتر به دست آورد (مان‌سینگه، 120) و شاهجهان پس از 11 سال سلطنت در آگره، بر آن شد تا پایتخت خود را به دهلی منتقل کند (اشر، I / 191-204؛ بلیک، همانجا، نیز برای اطلاع بیشتر، نک‍ : جم‍ ‌).
با افول تدریجی اقتدار پادشاهان بابری و قدرت روزافزون کمپانی هند شرقی و عوامل انگلیسیها در هند، سرانجام در 1218 ق / 1803 م، انگلیسیها وارد دهلی شدند و بدین‌ترتیب دورۀ تاریخی جدیدی برای این شهر رقم خورد. با پایان‌‌یافتن سلطنت بهادر ‌شاه دوم (1253-1274 ق / 1837- 1858 م)، آخرین پادشاه این سلسله، و ازآنجایی‌که کلکته به‌عنوان مرکز فرماندهی انگلیسیها در شبه‌قاره شناخته می‌شد، از اهمیت دهلی کاسته شد تااینکه در 20 ذیحجۀ 1329 ق / 12 دسامبر 1911 م به‌ دستور جرج پنجم، پادشاه انگلیس، مرکز فرماندهی انگلیسیها از کلکته به دهلی منتقل شد. لرد هاردینگ، نایب‌السلطنۀ انگلیس در هند (1910-1916 م)، در جنوب شرقی شاهجهان‌آباد ناحیه‌ای را انتخاب کرد و ادوارد لیتنز و هربرت بیکر نقشۀ یک شهر مدرن را با درنظرگرفتن تمام ملزومات آن، ازجمله ساختمانهای بزرگ و خیابانهای عریض طراحی کردند، که پس از پایان کار، دهلی نو نامیده شد (اسپیر، 247؛ مان‌سینگه، همانجا؛ بلیک، 13؛ نیز EI2، همانجا). گسترش و ساخت و سازهای دهلی با حضور انگلیسیها تداوم داشت تااینکه در 1947 م / 1326 ش با استقلال هند، دورۀ حاکمیت انگلیسیها بر این شهر پایان یافت (مان‌سینگه، همانجا).

اوضاع فرهنگی

دهلی به‌عنوان پایتخت سلسله‌های اسلامی در قرون متوالی، مرکزی بود برای فعالیتهای فرهنگی گسترده که از سوی سلاطین و وزرا و امرای هنردوست آنها مورد حمایت و تشویق قرار می‌گرفت که برای نمونه، می‌توان به دورۀ خلجیان اشاره کرد که این شهر را به‌صورت کانونی فرهنگی درآورده بودند (هاشم‌پور، 81-85، نیز برای اطلاع بیشتر در دوره‌های مختلف، نک‍ : جم‍‌ ).
جلال و رونق دهلی وقتی با حمایت‌ سلاطین و وابستگان آنها توأم شد، زمینه‌های لازم را برای مهاجرت بسیاری از علما، دانشمندان و هنرمندان در رشته‌های مختلف، به‌ویژه شاعران، نویسندگان و منشیان زبردست و اهل تصوف فراهم آورد که از نقاط مختلف شبه‌قاره و به‌ویژه از سرزمینهای اسلامی، ازجمله ایران و آسیای مرکزی، راهی این شهر شدند. بی‌تردید از جملۀ برجسته‌ترین شاعران و نویسندگان دهلی می‌توان از امیر خسرو دهلوی، که امروزه مزارش در جنب آرامگاه نظام‌الدین اولیا واقع است (سید احمد خان، 1 / 341)، و عبدالقادر بیدل دهلوی (خوشگو، دفتر 2 / 102، 108) نام برد. از میان مهاجران نیز می‌توان از سراجی خراسانی از شعرای دربار التتمش (هاشم‌پور، 60-61)، و امام محمدعلی مشهدی، از سادات شیعه نام برد که در دورۀ سکندر شاه لودی از مشهد به هند مهاجرت کرد و در دهلی ساکن شد و امروزه مقبره‌اش که به درگاه امام ضامن شهرت دارد، یکی از زیارتگاههای این شهر به شمار می‌رود (حکمت، نقش ... ، 56-57).
دهلی همچنین محل زندگی بسیاری از علما و صوفیان بزرگ و محل تجمع و فعالیت پیروان آنها بود که نام‌بردن از یکایک آنها در اینجا میسر نیست. ابن‌بطوطه در سفرنامۀ خود از شیخ عـالم محمود کیا ــ که به‌سبب کرامات بسیار شهرت داشت ــ و این نویسنده چندین‌بار موفق به زیارت او شده بود؛ همچنین از شیخ علاءالدین نیلی، از یاران شیخ نظام‌الدین بدائونی؛ صدرالدین کهرانی؛ و کمال‌الدین عبدالله غاری نام برده است (2 / 482-483). وجود مقابر متعدد در دهلی، ازجمله مزار شیخ قطب‌الدین بختیار کاکی، فقیه نورالدین کرلانی، فقیه علاءالدین کرمانی، شیخ عبدالحق محدث دهلوی، شیخ فرید بن شیخ احمد بخاری، و سید نورالدین مبارک غزنوی (همانجا؛ عبدالحق، 50، 54، 56؛ سید احمد خان، 1 / 341، 352، 345) نیز حاکی از سپری‌کردن زندگی این بزرگان در دهلی است.
امروزه دانشگاهها، موزه‌ها، مراکز تحقیقاتی و کتابخانه‌های متعددی در دهلی فعالیت دارند که از جملۀ آنها می‌توان از دانشگاههای دهلی، جواهر لعل نهرو، جامعۀ ملی اسلامیه، جامع همدرد و کتابخانه‌های آنها؛ کتابخانۀ موزۀ ملی دهلی، انجمن ترقی اردو، و کتابخانۀ ذاکر حسین نام برد که در گنجینۀ این مراکز شمار قابل توجهی نسخ خطی فارسی و عربی نیز نگهداری می‌شود.

آثار تاریخی

دهلی دارای آثار متعدد تاریخی با کارکردهای متفاوت است. سرآمد بناهای دورۀ اسلامی این شهر قطب‌منار، و مسجد قبة‌الاسلام (قوة الاسلام یا قطب‌الدین) از بناهای دورۀ آیبک است. برخی نیت آیبک از ساخت قطب‌منار را پیروزی اسلام، و برخی دیگر درنظرگرفتن آن برای آرامگاهش دانسته‌اند. براساس کتیبۀ دروازۀ این مسجد، که قدیمی‌ترین مسجد دهلی نیز به شمار می‌رود، ساخت آن در 588 ق / 1192 م، آغاز شد و 3 سال به طول انجامید (سید احمد خان، 1 / 310-311؛ نات، 9؛ براون، 9, 11). به‌نوشتۀ ابن‌بطوطه، که این مسجد را دیده و وسعت و زیبایی و بی‌همتایی آن را ستوده، جای مسجد کنونی، بت‌خانه‌ای بوده که پس از فتح دهلی، آن‌را به‌صورت مسجد در آورده‌اند (2 / 479). گفته می‌شود در ساخت این مسجد، از مصالح معابد تخریب‌‌شدۀ محل نیز استفاده شده است (نات، همانجا). به‌نوشتۀ ابن‌بطوطه، بعدها به دستور سلطان کیقباد معزالدین، در صحن شمالی مسجد که با سنگ سفید ساخته شده بود، مناره‌ای از سنگ سرخ بنا شد (همانجا). در دورۀ التتمش ضمن گسترش مسجد، تزیینات زیبایی نیز بر آن افزوده شد و سرانجام در 626 ق / 1229 م، تکمیل گردید. التتمش مناره را نیز ــ که فقط طبقۀ اول آن ساخته شده بود ــ تـا 3 طبقه با سقفی گنبدی‌شکل بر بالای آن تکمیل کرد که بعدها در دورۀ فیروز شاه تغلق مرمت و تکمیل شد (نک‍ : سید احمد خان، 1 / 85-86؛ «فرهنگ»، XI / 234؛ براون، 13؛ برای تفصیل دربارۀ مسجد و مناره، نک‍ : نات، 9-18, 20-35؛ پورجعفر، 1-6).
از دیگر بناهای مشهور دورۀ التتمش، باید از حوض شمسی نام برد که به‌سبب کمبود آب در انتهای جنوبی منطقۀ مهر علیای دهلی، در نزدیک قطب‌منار، ساخته شد و بعدها در دورۀ علاءالدین خلجی و سپس فیروز شاه تغلق مرمت گردید (نک‍ : نات، 46؛ پورجعفر، 29).
در دورۀ خلجیان هنر معماری شکوفا، و مساجد و بناهای مهمی در دهلی بنا گردید. در دورۀ علاءالدین خلجی، در میان بناهای مختلف، دروازۀ علایی، در نزدیک مسجد قبة‌الاسلام، و حوض علایی (حوض خاص)، بین دهلی و دارالخلافه ساخته شد که بزرگ‌تر از حوض شمسی بود. در اطراف این حوض 40 قبه برای سکونت اهل طرب و موسیقی ساخته بودند که به طرب‌آباد شهرت داشت (ابن‌بطوطه، 2 / 481؛ نات، 46-47؛ براون، 17-18).
در دورۀ قطب‌الدین مبارک شاه خلجی (سل‍ 716-720 ق / 1316-1320 م)، منارۀ بزرگ‌تری در کنار قطب‌منار ساخته شد، اما درحالی‌که بیش از 3 /1  مناره ساخته نشده بود، مبارک شاه کشته شد (720 ق)، و این بنا نیمه‌کاره ماند، که همین مقدار نیز از لحاظ عظمت و ارتفاع با منارۀ قدیمی برابری می‌کند. از دیگر بناهای نیمه‌تمام این دوره، مسجد جامع سیری بود که با پایان‌یافتن دیوار سمت قبله و محراب آن که با سنگهای رنگارنگ ساخته شده بود، سلطان نام‌برده کشته شد. بعدها سلطان محمد تغلق شاه در پی تکمیل آن برآمد، اما به‌زودی از تصمیم خود منصرف شد (ابن‌بطوطه، 2 / 479-480).
دهلی در دورۀ تغلق شاهیان درون بارویی مستحکم که از سنگ و آجر ساخته شده و کاملاً شهر را در بر گرفته بود، قرار داشت. به‌‌نوشتۀ ابن‌بطوطه، پهنای این بارو 11 ذراع بود که اتاقهای نگهبانان و دروازه‌بانان و انبارهایی برای نگه‌داشتن خواربار و مخازن نگهداری اسلحه و دیگر وسایل جنگی و تعداد زیادی برج در آن ساخته شده بود (2 / 477- 478). 28 دروازۀ شهر نیز که هر یک با نامی خوانده‌ می‌شدند، و ابن‌بطوطه در سفرنامۀ خود از آنها نام برده است (همانجا)، نشان از بزرگی و وسعت دهلی دارد. در دورۀ فیروز شاه تغلق نیز در پی ساخت فیروزآباد، بناهای متعددی ساخته شد که مسجد جامع (جمعه) در 753 ق، و مدرسۀ فیروزشاهی از آن جمله‌اند. در همین دوره ضمن مرمت قطب‌منار، طبقۀ پنجم نیز به آن افزوده شد که بدین‌ترتیب بلندی آن به 72 متر رسید (برنی، 562، 565؛ سیهرندی، 125-126).
 در دورۀ اکبر شاه بناهای متعددی در دهلی ساخته شد که به‌عنوان نمونه باید از آرامگاه باشکوه همایون، که حاصل هنر دو تن از معماران برجستۀ ایرانی، یعنی سید غیاث و سید‌ محمد میرک است، و مسجد خیرالمنزل، در غرب پوراناقلعه، که توسط ماهم آنگه، دایۀ اکبر شاه در 969 ق / 1562 م، ساخته شد، نام برد (کخ، 43-44، 63؛ برای تفصیل دراین‌باره، نک‍ : شارما، 53-57, 91, 102). اگرچه جهانگیر به ساخت بناهای باشکوه در لاهور و کشمیر و آگره بیشتر تمایل داشت (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : کخ، 84-92)، اما در دورۀ او، ساخت بناها با کاربردهای مختلف در دهلی نیز پی گرفته ‌شد که آرامگاه میرزا عزیز کوکه (د 1033 ق / 1624 م) در چونست کهمبه، در نظام‌الدین اولیای دهلی یکی از آنها ست (همو، 82).
یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین بناهای دهلی که در دورۀ بابریان ساخته شد، مجموعۀ شاهجهان‌آباد است که به لال‌قلعه نیز شهرت دارد. این مجموعه مشتمل‌بر قلعه‌ها و بناهای متعددی است (برای نقشه‌های قدیمی و منحصربه‌فرد آن، نک‍ : گول، 177-179)، نیز قصر شاهجهان، که ساخت آن از 1048 ق / 1638 م آغاز، و 10 سال بعد به پایان رسید، از بناهای شاخص آن است. مسجد جامع این مجموعه نیز در شمار یکی از زیباترین بناهایی است که ساخت آن از 1060 تا 1066 ق / 1650 تا 1656 م به طول انجامید و بر سر هر یک از درهای متعددش، کتیبه‌ای جداگانه نصب شده است. بعدها مدرسه و بیمارستانی نیز به این مسجد افزوده شد (سنگین‌بیگ، 14- 19؛ حکمت، نقش، 24؛ برای تفصیل دربارۀ مجموعۀ شاهجهان‌آباد، نک‍ : بلیک، سراسر اثر؛ کخ، 110-114؛ اشر، I / 191-204؛ بتلی، 17- 18؛ براون، 103-105). در دوره‌های بعد نیز ساخت بناهای متعدد در دهلی تداوم داشت و مقبرۀ صفدر جنگ (د 1167 ق / 1754 م)، دومین نواب اوده، یکی از بهترین نمونه‌های سبک اواخر دورۀ بابریان است (کخ، 132). در طی شورش بزرگ سربازان هندی بر ضد انگلیسیها در 1857 م، آسیبهای جدی بر بناهای تاریخی دهلی وارد آمد و بسیاری از این بناها به دست انگلیسیها ویران شد (اسپیر، 193-194؛ مان‌سینگه، 120).
ازآنجایی‌که دهلی پایتخت چندین سلسلۀ مهم اسلامی در هند و از مراکز مهم فرهنگی بود، کتیبه‌های بسیاری به زبانهای فارسی و عربی بر بناهایی با کارکردهای مختلف، ازجمله قصرها، مسجدها و آرامگاههای این شهر نصب شده است که حکایت از رواج و رونق فرهنگ اسلامی و زبان فارسی در شبه‌قاره دارد (برای نمونه، نک‍ : حکمت، همان، 13-15، 21-22، 56-57؛ «گزارش ... »، جم‍‌ ).

مآخذ

ابن‌بطوطه، سفرنامه، ترجمۀ محمد‌علی موحد، تهران، 1359 ش؛ ابوالفضل علامی، اکبر‌نامه، به کوشش احمد علی و عبدالرحیم، کلکته، 1886 م؛ احمد، نظام‌الدین، طبقات اکبری، بنگال، 1927-1931 م؛ احمد یادگار، تاریخ شاهی، به کوشش محمد هدایت حسین، تهران، 1390 ش؛ اسپیر، ث. ج. پ.، تاریخ هند، ترجمۀ همایون صنعتی‌زاده، تهران، 1387 ش؛ بابر، ظهیرالدین محمد، بابرنامه (توزک بابری)، ترجمۀ عبدالرحیم خان خانان، بمبئی، 1308 ق؛ بتلی، ک.، گسترش طراحی در معماری هند، ترجمۀ حسین سلطان‌زاده، تهران، 1389 ش؛ بدائونی، عبدالقادر، منتخب التواریخ، به کوشش احمد علی، تهران، 1380 ش؛ برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیرو‌ز‌شاهی، به کوشش سید احمد خان و دیگران، کلکته، 1862 م؛ پورجعفر، محمدرضا و دیگران، معماری و شهرسازی دورۀ اسلامی در هندوستان، تهران، 1394 ش؛ حکمت، علی‌اصغر، سرزمین هند، تهران، 1337 ش؛ همو، نقش پارسی بر احجار هند، تهران، 1336 ش؛ خوشگو، بندرابن داس، سفینه، به کوشش کلیم اصغر، تهران، 1389 ش؛ روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1384 ش؛ سنگین‌بیگ، سیر المنازل، به کوشش شریف حسین قاسمی، دهلی، 1982 م؛ سید احمد خان، آثار الصنادید، به کوشش خلیق انجم، دهلی، 1992 م؛ سیهرندی، یحیى، تاریخ مبارک‌شاهی، به کوشش محمد هدایت حسین، تهران، 1382 ش؛ عبدالحق، محدث دهلوی، اخبار الاخیار، به‌کوشش علیم اشرف، تهران، 1383 ش؛ گلبدن بیگم، گلبدن‌نامه، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1383 ش؛ کخ، ابا، معماری هند در دورۀ گورکانیان، ترجمۀ حسین سلطان‌زاده، تهران، 1373 ش؛ منهاج سراج، عثمان، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، 1342 ش؛ موحد، محمد‌علی، مقدمه بر سفرنامه (نک‍ : هم‍‌ ، ابن‌بطوطه)؛ نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، 1925 م؛ هاشم‌پور سبحانی، توفیق، نگاهی به تاریخ ادب فارسی در هند، تهران، 1377 ش؛ هندوشاه استرابادی، محمد قاسم، تاریخ فرشته، به کوشش محمدرضا نصیری، تهران، 1387 ش؛ نیز:

Annual Reports on India Epigraphy, Archaeological Survey of India, New Delhi, 1943; Asher, C., B., The New Cambridge History of India, Cambridge, 1992; An Atlas of India, Delhi etc., 1990; Blake, S. P., Shahjahanabad: The Sovereign City in Mughal India, 1639-1739, Cambridge, 1991; Brown, P., Indian Architecture (Islamic Period), Bombay, 1956; Duff, C. M., The Chronology of Indian History, Delhi, 1972; EI2; Encarta, 2009; Gole, S., Indian Maps and Plans, New Delhi, 1989; The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1972; Johnson, B. L. C., Geographical Dictionary of India, New Delhi, 2001; Majumdar, R. C., «The Invasion of Tīmūr and the End of the Tughluq Dynasty», The Delhi Sultanate, Bombay, 1990; Mansingh, S., Historical Dictionary of India, New Delhi etc., 1998; Nath. R., History of Sultanate Architecture, New Delhi, 1978; Roy, S., «The Khaljī Dynasty», The Delhi ... (vide: Majumdar); Sharma, P. K., Mughal Architecture of Delhi, New Delhi, 2000; Sircar, D. C., Studies in the Geography of Ancient and Medieval India, Delhi etc., 1971.

هدى سیدحسین‌زاده

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: