صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / منابع فرهنگ مردم ایران / منابع معاصر / پژوهشهای ایران‌شناسان / ایران معاصر /

فهرست مطالب

ایران معاصر


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 آذر 1398 تاریخچه مقاله

ایرانِ مُعاصِر، عنوان اثری از موشه گورکس دانیال، مورخ، روحانی و نویسندۀ ایرانی در اواخر سدۀ 13 ق / 19 م که در آن به ابعاد مختلف فرهنگ و تمدن، باورها، آداب و آیینهای ایرانی پرداخته شده است. 
دانیال در خانواده‌ای نسطوری با خاستگاه سوری که در 1122 ق / 1710 م از طریق کردستان وارد اورمیه شده بودند، زاده شد. او متولد 1278 ق / 1861 م است و پس از 6 فرزند دیگر والدینش که همگی در کودکی درگذشتند، زنده ماند. در شرح حال مفصلی که از زندگی او در همین کتاب آمده است، معلوم می‌شود که وی آمادگی ذهنی خوبی برای پذیرش آراء مذهبی و پیوستن به برنامه‌های تبلیغی مسیحیان داشته است و سرانجام نیز به هیئت پرسبیتریهای اورمیه پیوست. 
وی در 1292 ق / 1875 م وارد کالج اورمیه به ریاست اولدفادر شد. پس از پایان تحصیلات به تدریس در دبیرستان پرداخت تا آنکه در 1303 ق / 1886 م ریاست کرسی درس سوریۀ باستان در کالج اورمیه به او پیشنهاد گردید (نک‍ : دانیال، 5-7). 
جان ویترو در مقدمۀ کتاب، هدف مؤلف از تألیف این کتاب را معرفی سرزمین کهن و معتبر ایران و مردمانش در کنار نظام بازرگانی، آموزشی، اداری، مذهبی و حکومتی آن برای مخاطبان آمریکایی و آشنایی با فعالیت هیئتهای مبلغان مسیحی در ایران برشمرده است. 
به تصویر کشیدن خلق و خوی مردم مسلمان ایران و باورهای دینی آنها و نیز معرفی «بابیه» به‌عنوان نحله‌ای جدید که رودرروی دولت ایستاده بود، از دیگر نیات نویسنده بوده است. او در مقدمۀ خود می‌افزاید که این اثر به زبان ساده و برای مخاطبان عام تحریر شده و مؤلف سعی نموده است که به جای تکیه بر اطلاعات موجود، بر پدیده‌های نوین و امیدهایی که مبلغان مسیحی برای آیندۀ این سرزمین رقم زده‌اند، تمرکز کند (ص 8-9). 
عنوان فصل اول «میراث کلی ایران» است. تقسیم‌بندی سیاسی و جغرافیایی کشور ایران و تشریح اقلیمهای گوناگون این سرزمین و نیز پوشش گیاهی و جانوری آن از مطالب این فصل به‌شمار می‌روند. مؤلف ضمن ستایش از اسبهای ایرانی، گوسفند را یکی از منابع اصلی ثروت در ایران می‌داند. به گفتۀ دانیال ترکیب جمعیتی ایران عبارت بوده از: 000‘500 کرد، 000‘500 عرب، 000‘20 یهودی، 000‘60 نسطوری، 000‘60 ارمنی، 000‘15 زردشتی و مابقی مسلمان (ص11). در بازرگانی، شال و قالی اقلام جهانی و مشهور تجارت ایران را شکل می‌دادند. در این اثر به نظام سیاسی ایران (استبدادی محض) و تشکیلات ارتش و نقش طوایف مختلف مثل کردها و همچنین قزاقهای روس نیز اشاره شده است (همانجا). 
کل فصل دوم به تاریخ ایران باستان اختصاص یافته است که البته تا عصر مؤلف یعنی حکومت مظفرالدین شاه ادامه می‌یابد (نک‍ : ص 12-14). در فصل سوم با عنوان «معماری ایران» مؤلف با دیدی ستایش‌آمیز متعالی بودن معماری ایران را ترکیب آن با معماری آشوری و مصری، به جهت روابط تاریخی می‌داند. او به پرسپولیس یا «شکوه مشرق‌زمین» اشاره می‌کند و این باور را که آن مکان (چهل منار) تختگاه جمشید، پادشاه اسطوره‌ای، بوده است، مطرح می‌کند. به عقیدۀ او هرچند معماری امروز ایران قابل قیاس با دوران باستان نیست، اما در گوشه و کنار کاخهای مجلل با استفاده از خشت و آجر ساخته شده است. 
او یکی از ویژگیهای ایرانیان را زیبا نشان دادن بیرون منزل می‌داند (تا درون آن) و بیان می‌کند که این کار با نقاشیهای رنگارنگ (به‌ویژه رنگهای آبی، قرمز و سبز که مطلوب ایرانیها ست) و تصاویر گل، شیر، پرندگان و آیات قرآن صورت ـ می‌گیرد. گاهی نیز اشعار مورد علاقۀ ایشان زینت‌بخش در و دیوار است. برعکس، دیوارهای درون خانه ساده و گچی است، مگر سقفها که گچ‌بریهای زیبایی دارند. طرح این گچ‌بریها معمولاً زنان با سبدهای گل و کبوترها بر شانه‌هایشان و دیگر اشیاء زیبا در اطراف است. در وسط هم یک آینۀ بزرگ وجود دارد. همۀ اینها کار دست است. برعکس کاخها و خانه‌های اعیانی، روستاییان خانه‌های بسیار ساده و فقیرانه داشته‌اند. این خانه‌های گِلی همواره یک طبقه، اما بلند ساخته می‌شدند. به گفتۀ دانیال، روستایی مسلمان ایرانی چیزی از لذت و آسایش نمی‌داند، حتى اگر پول هم داشته باشد آن را خرج نمی‌کند و در خانه‌ای محقر گذران زندگی می‌کند (ص15-16). 
«زبان و شعر فارسی» عنوان فصل بعدی است. دانیال زبانهای ایرانی را به طور ساده طبقه‌بندی و تشریح کرده است. ادبیات منظوم بحث بعدی این فصل را تشکیل می‌دهد که نسبتاً مفصل به آن پرداخته شده است. به اعتقاد دانیال (و نیز بسیاری دیگر از محققان) زبان فارسی مناسب‌ترین و شیرین‌ترین زبان آسیایی و نیز جهانی برای بیان شعر محسوب می‌شود که از آن به عنوان کندوی عسل یاد کرده‌اند (ص 17). 

بخش دوم کتاب که در 12 فصل تنظیم شده است، به طورکلی به مذهب در ایران می‌پردازد. مؤلف در صحبت از آیین زردشت به ارتباطهای کهن ایرانیان و هندوآریاییها و متعاقباً تأثیر و تأثر مذاهب هندو و برهمایی اشاره می‌کند. زمان (متغیر از 200‘1 ق‌م تا 500 ق‌م) و مکان (احتمالاً بابِل یا اورمیه) ظهور زردشت نیز به بحث گذارده شده و مؤلف به بیان دلیلهایی دربارۀ تولد زردشت در اورمیه پرداخته است. آتشکده‌ها و برجهای سکوت و آیینهای مرتبط با آنها از دیگر مباحث این قسمت است. او در ادامه در صحبت از گبریهای یزد و کرمان، ایشان را مردمانی متمدن، فروتن، صادق، بخشنده به ویژه در برابر هم‌کیشان، تاجرپیشه، باهوش، خوش‌قیافه، آراسته و پایبند به کیش خود معرفی می‌کند. 
او زنان زردشتی را بسیار زیبا، ظریف، دارای دستانی کوچک و دماغهای ظریف، رنگ پوست شفاف، گونه‌های صورتی، ابروان و چشمانی سیاه وصف می‌کند که معمولاً روی خود را نمی‌پوشانند و خانه‌دار و پاکدامن‌اند (ص 19-20). قسمتی از این بخش که به آیینهای پارسیان اختصاص یافته و تحلیلهای آن، از جنبه‌های مردم‌شناسی قابل تأمل است. مثلاً آمده است: «نوزاد یک پارسی باید روی کف زمین خانۀ پدری متولد شود که نشانۀ تواضع و عاقبت به‌خیری او ست، چه در اندیشه، چه در گفتار و چه در رفتار که خود علامتی است از وفاداری به والدین. مادر تا 40 روز نمی‌توانست از خانه خارج شود و پس از آن خود را با آب مقدس که توسط موبد تطهیر شده بود، می‌شست» (ص20). 
محرمات آنها در خوردن غذاهای خاص (مثل گوشت شتر و خوک)، ازدواجهای درون‌گروهی، ممنوعیت چند‌همسری و طلاق، ستایش آفریده‌های پاک نظیر ماه، خورشید و آتش، خواندن بخشهایی از اوستا بر بالین بیمار در حال احتضار، نحوۀ به خاک سپردن (قرار دادن جسد در محل تولد فرد و شست‌و‌شوی آن با مواد خوش‌‌بو و پیچاندن در کفن سفید و قرار دادن روی آهن تیز) از مطالب مهم این بخش است. یکی دیگر از آیینهای دفن مردگان آوردن سگی بر جنازه است تا با آخرین نگاه به وی تمامی ارواح خبیث از مرده دور شوند (سگ‌دید). مؤلف در ادامه به دیگر آیینهای پارسیان ازجمله انواع قربانی کردن (که 5 نوع بوده است) و تشریح هریک می‌پردازد. باور به آخرت و عبور از پل «چینوت» و افتادن در بهشت یا جهنم (بسته به کارنامۀ نیک و بد در جهان مادی) نیز آمده است. 
پس از پارسیان نوبت به باورهای مذهبی مسلمانان می‌رسد که در فصل دوم همین بخش به تفصیل بیان شده است (همانجا). نظام سلسله‌مراتب روحانیون مسلمان از جمله مباحث مورد نظر مؤلف در این کتاب بوده، و او سعی کرده است تا جایگاه اجتماعی آنها را تبیین نماید. وی آراء عجیبی دربارۀ درویشها دارد (ص 28)؛ ازجملۀ صفات اخلاقی آنان، آزادگی، فروتنی و آمادگی برای خدمت به هرکس بیان شده است که در کنار ریاضت‌کشی و پشت پا زدن به زندگی مادی، لازمۀ نزدیکی به خداوند و تقدس محسوب می‌شوند. آشنایی با قصص و سنن مذاهب گوناگون و البته قرآن و خواندن اشعار مولوی توقعاتی بوده که از درویشان می‌رفته است. دانیال می‌گوید که درویشها باایمان‌ترین، صادق‌ترین و پاک‌ترین مسلمانان محسوب می‌شوند و مدعی است که در تمام عمر خود حتى یک درویش غیراخلاقی ندیده است و جالب توجه آنکه این گفتۀ او با اعتقاد بیشتر سیاحان دربارۀ درویشها تضاد دارد. بااین‌همه، وصف وی از خلقیات و رفتار آنان قابل توجیه است. مثلاً می‌نویسد: «قصه‌گویی و داستان سرایی (نقالی) طی روزهای هفته در خیابانها کار آنها ست ... درویشها از ساعت یک بعدازظهر روزهای جمعه شروع به آوازخوانی در خیابانها می‌کنند تا اول غروب. اشعار آنها در ستایش پیغمبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) است، زیرا معتقدند این دو برترین آفریده‌های پروردگار هستند» (ص28-29). 
مؤلف به دنبال آن پوشاک و ابزار کار درویشان را با آوردن جزئیات توضیح می‌دهد و مجموعۀ رفتار، گفتار و اسباب کار ایشان را آیین می‌نامد و تحلیلی مختصر از هریک ارائه می‌دهد. جالب توجه آنکه او درویشها را به دوگروه «با شأن بالا» و «با شأن پایین» (که بیشتر شبیه گدایان هستند) تقسیم کرده است. مردم در روزهای جمعه درویشها را با دادن پول یا اقلامی چون چای، قهوه و شکر پذیرایی می‌کردند. جایگاه درویشان در اجتماع و نگاه مثبت مردم به ایشان نیز مورد توجه مؤلف بوده است (همانجاها). 
فصل ششم از بخش دوم کتاب یکی از فصول مهم این اثر است که به تجزیه و تحلیل قشرهای اجتماع و مردم عادی پرداخته است. به عنوان نمونه در صحبت از طبقۀ متوسط اجتماع که زندگی نسبتاً راحتی داشته‌اند، از مشاغلی چون قالی‌بافی، آهنگری، نقره‌کاری، نجاری، داروفروشی، قصابی و بنایی نام برده است. منشیان و کارمندان صاحب‌منصبان لشکری و کشوری هم در این دسته جای دارند. بنا بر رسوم موجود، این قشر از پرداختن به کارهایی که متعلق به گروههای پایین اجتماع است، سر باز می‌زدند. زنان طبقۀ متوسط نیز زیر نظر و به فرمان همسر یا مادرشوهر خود بودند. قالی‌بافی، خیاطی و سوزن‌دوزی از مشاغل زنان این طبقه محسوب می‌شد. نحوۀ آرایش آنها به این صورت بوده که صورتشان را سرخاب و سفیداب می‌زدند، چشم و ابروی خود را مشکی می‌کردند و دست و پایشان را حنا می‌بستند. با توجه به وصف دقیق پوشاک زنان در خانه و ارائۀ تصویر در این زمینه، این بخش از کتاب را می‌توان به عنوان منبع مهمی برای بررسی چگونگی پوشش زنان ایرانی در دورۀ مظفرالدین شاه به‌شمار آورد. نحوۀ آرایش مو، جواهرات و تزیینات به‌کاررفته از قبیل انگشتر، گوشواره، دستبند و گردن‌بند و آویزهای زیبا با عبارت «لا الٰه الا الله»، نیز شیوه‌های شوهرداری زنان و روابط و وظایف آنهـا در ایـن فصل آمـده است (نک‍ : ص 30). دانیـال می‌گـویـد: «نمی‌توان گفت مرد مسلمان زنش را دوست ندارد. او هرچه زن بخواهد برایش می‌خرد، البته نه برای ارزش نهادن به زن، بلکه به آن سبب که خود را خشنود سازد» (ص 31). 
حج و مناسک آن به عنوان یکی از رسوم مهم در زندگی مردان مسلمان از طبقات متوسط توضیح داده شده است. نویسنده طبقات فرودست اجتماع را کشاورزان و کارگران ساده می‌خواند که زندگی فلاکت‌باری دارند. لباسهای آنها نامرغوب و بددوخت و کوتاه‌تر از لباسهای دیگر قشرهای اجتماع است و گاه تا یک‌ماه لباسها شسته نمی‌شوند. زنان این طبقه نیز در کشاورزی به همسران خود کمک می‌کردند. فرزندان نیز همراه والدین به مزرعه برده می‌شدند. در مجموع تقسیم کار میان اعضای هر خانوار دیده می‌شد و کسی بیکار نمی‌ماند (همانجا). 
مسجد و باورهای مربوط به آن و نیز کارکرد آن در فصل بعد شرح داده شده است. نماز و روزه و دیگر مناسک دینی هم به طور مفصل شرح داده شده است. مؤلف که خود تحصیلات، تربیت و پیش‌زمینۀ مذهبی دارد، با نگاهی کنجکاو و گاه مقایسه‌ای به این مسائل پرداخته است؛ هرچند گاه اظهارنظرهای وی بعید و اشتباه می‌نماید، مثلاً آنجا که می‌گوید دین اسلام نماز را بر زن واجب ندانسته است (ص34). 
زیارت اماکن مقدس از دیگر مناسک اسلامی است که در فصل نهم مطرح شده است. مکه، مدینه، کربلا، مشهد و اماکن مقدس دیگر نظیر امامزاده‌ها ازجملۀ زیارتگاههایی است که دربارۀ آنها سخن رفته است. شرح مفصل سفر زیارتی، آمادگی برای آن، رفتارهایی چون صدقه دادن یا صلوات فرستادن، تشییع جنازه و مراسم آن، زیارتهای زنان و برنامۀ بازگشت از سفر با بیان جزئیات هریک، مخاطب را با فضای حاکم بر این مراسم آشنا می‌سازد (نک‍ : ص 36-38). یکی از آیینهای ویژه در تشیع که مورد نظر مؤلف بوده و فصل جداگانه‌ای را برای آن اختصاص داده، مراسم ماه محرم است. 
از ویژگیها و زبردستی دانیال این است که با قلمی ساده، روان و شیوا هر موضوع را ابتدا از جنبۀ تاریخی بررسی، و سپس چیستی آن را بیان می‌کند و سرانجام به وصف رفتارهای مرتبط با آن و تا حدی تحلیل آنها می‌پردازد. با این روش، خواننده در کمترین زمان ممکن و به آسانی با یکی از عناصر فرهنگی جامعه آشنا و مأنوس می‌شود. این قضیه به‌خوبی در این فصل که به مراسم عزاداری امام حسین (ع) پرداخته، نمایان است، چنان‌که هر خواننده‌ای با مطالعۀ آن، نه‌تنها تاریخ و فلسفۀ پیدایش این مراسم را می‌فهمد، بلکه در حال و هوای آن، شامل رفتارها و گفتارها قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال برای درک مراسم قمه‌زنی یا تعزیه در عصر قاجار می‌توان اطلاعات خوبی از خلال نوشته‌های این بخش از کتاب کسب نمود (نک‍ : ص 39-41). 
اعتقاد به بهشت و جهنم از باورهای عمیق ایرانیان است که در فصل یازدهم به آن پرداخته شده است. هفت آسمان، فرشتگان، جایگاه مؤمنان در بهشت و وصف فضای آن ازجملۀ این باورها ست. مروری سریع بر مناسک ازدواج نزد آشوریان، نسطوریان و مسلمانان ایران پایان‌بخش این فصل از کتاب است. 
بخش سوم کتاب نیز بیشتر به درباریان، از شاه گرفته تا دیگر فرمانروایان و صاحب‌منصبان، اختصاص یافته است و با مطالعۀ این بخش از کتاب ابعاد زندگی معنوی و فرهنگی این قشر از اجتماع برای مخاطب مشخص می‌گردد. موضوع «باب» و پیروان وی نظر مؤلف را سخت به خود جلب کرده است، که چه‌بسا به‌سبب علاقۀ او نسبت به مسائل مذهبی بوده باشد. 
دانیال در ادامه هریک از فصول کتاب خود را به یکی از قومیتهای کرد، نسطوری و به‌طورکلی مسیحی (طبق تقسیم‌بندی خود وی که پیش‌تر بیان شد) اختصاص داده که از دیدگاه مردم‌شناختی قابل تأمل است. او کردها را گسترده‌ترین قوم کوچنده در سراسر آسیا خوانده است (ص58). مؤلف خود اظهار داشته است که در این فصل برای آشنایی بیشتر مخاطبان به زندگی جمعی کردها پرداخته و زبان، رفتار، آداب و خلق و خوی آنها را مطرح کرده است. دانیال خاستگاه کردان را نامشخص دانسته است و بیشتر زیستگاههای ایشان را در ترکیه و ایران می‌داند؛ هرچند شمار قابل‌توجهی از آنها کوچ‌رو بوده‌اند. با آنکه سوارکارانی سلحشور و تقریباً شکست‌ناپذیر بودند، اما دولت ایران آنها را وارد ارتش نمی‌کرد، چون به ایشان اطمینان نداشت. معیشت کردان کمتر به کشاورزی و بیشتر به دامداری و پرورش اسب وابسته بود و صنعت قالی‌بافی (با پشم) در میان آنها رواج داشت و در این کار سرآمد بودند. در این فصل میهمان‌نوازی کردها نیز ستایش شده است. شیر، کره، نان، عسل، سبزیجات و قدری گوشت خوراک اصلی کردها بوده است. از نظر نویسنده، کردها در باورهای مذهبی خود نسبت به ترکها و دیگر ایرانیان بسیار خُرافی‌تر و متعصب‌تر هستند (نک‍ : ص 58-60). 
نسطوریان دومین گروه قومی است که دانیال به تفصیل از آنها سخن رانده است. شرق بین‌النهرین، آشور و سوریه زیستگاه آنها ست و زبان آنها برگرفته از آشوری و عبری دانسته شده است. مؤلف در تشریح تاریخ نسطوریان بیشتر نیروی خود را صرف توضیح آیینهای مذهبی و سلسله‌مراتب کلیسایی ایشان کرده است و به‌سبب موقعیت علمی خود، تاریخچه‌ای از کالج نسطوریان یا آشوریان بیان می‌کند. نقش و جایگاه مبلغان مذهبی آشوری و آزار و اذیتهایی که دچار آن شده‌اند، به‌ویژه موقعیت آنها در آغاز فعالیت هیئتهای آمریکایی با اشتیاق فراوان از سوی مؤلف تشریح شده است، چنان که اطلاعات ارائه‌شده از سوی وی برای محققان حوزه‌های مرتبط با عملکرد مبلغان مذهبی در ایران سودمند خواهد بود. روش کار، سازمان‌دهی آموزشی، خدمات‌رسانی پزشکی، ترجمۀ کتابها، به‌خصوص متون مقدس، اعتدال در راهکارها و بسیاری نکات کلیدی از اهم مطالب این بخش از کتاب است (نک‍ : ص 61 ff.). 
برشمردن برخی ویژگیهای فرهنگی آشوریان نیز در لابه‌لای موضوعات مطروحه دیده می‌شود؛ مثلاً به گفتۀ مؤلف، آشوریان یکی از شراب‌خوارترین مردمان دنیا هستند و بسیاری از آنها تاکستانهای شخصی برای شراب‌گیری دارند (ص77)، تا آنجا که هریک از آنها سالی 100 بشکه شراب برای مصرف شخصی تولید می‌کند. درواقع آنها به‌جای آب، شراب می‌نوشند و قیمت پایین انگور یکی از موجبات اصلی این امر بوده است. رابطۀ مسلمانان با آشوریان (و دیگر مسیحیان) پایان‌بخش کتاب است. 
هرچند کتاب «ایران معاصر» اثری است کم‌حجم، اما اطلاعات موجود در آن به‌ویژه دربارۀ ابعاد مادی و معنوی زندگی عامۀ مردم و نیز باورهای ایشان به‌شکلی جامع و نافع و با زبانی شیوا و رسا به رشتۀ تحریر درآمده است و این اثر کوچک مصور را می‌توان یکی از منابع مهم دربارۀ شناخت زندگی گروههایی از جوامع ایرانی در اواخر سدۀ 19 م به‌شمار آورد. افزون بر این، داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کتاب دربارۀ مبلغان مذهبی نسطوری ارزش آن را دوچندان کرده است. این کتاب به فارسی ترجمه نشده است.


مأخذ 

Daniel, M. G., Modern Persia, Illinois, 1897. 
پیمان متین
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: