دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • باعلوی |
  • باعلوی | باعَلَوی، شهرت خاندانی بزرگ و پرنفوذ از سادات، اشراف، عالمان و متصوفان عربستان جنوبی که بیشتر آنان در حضرموت، از جمله در تَریم می‌‌زیسته‌‌اند.
  • باعونی | باعونی، نسبت مشترکی برای اعضای خاندانی شافعی مذهب در صفد که حدود یک قرن از اواسط سدۀ 9ق، در جایگاههای مختلف فرهنگی درخشیدند. این خاندان را، به سبب انتساب آنان به خاستگاه اصلیشان، باعونه ــ یکی از روستاهای عجلون (از توابع صفد در فلسطین) ــ باعونی خوانده‌اند. ناصربن خلیفة ‌بن فرج باعونی ناصری، بزرگ این خاندان ک...
  • باعیناثا | باعَیْناثا، شهر و روستایی کهن در شمال عراق.
  • باغ | باغ، محوطه‌ای غالباً محصور، ساختۀ انسان با بهره‌گیری از گل و گیاه، درخت، آب و بناهای ویژه که بر قواعد هندسی و باورها مبتنی است.
  • باغچه بان | باغْچه‌بان، جبار (عسکرزاده) (1264-1345ش/ 1885-1966م)، مبتکر آموزش ناشنوایان در ایران، پایه گذار آموزش و پرورش پیش‌دبستانی و از پیشگامان شعر و ادبیات کودکان.
  • باغچه سرای | باغَچه‌سَرای، شهری در شبه جزیرۀ کریمه که زمانی تختگاه خانات تاتار بود. این شهر در 32کیلومتری شهر سیمفروپل و ساحل دریای سیاه در°44 و´45 عرض شمالی و°51 و´33 طول شرقی واقع است (بروکهاوس، III/ 214) و اکنون مرکز شهرستانی است به همین نام در جمهوری اوکرائین که جمعیت آن در 1969م/ 1348ش حدود 15 هزار نفر (BSE3, III/ 56...
  • باغستانی | باغِسْتانی، عمر، از مشایخ صوفیۀ قرن 7ق/ 13م آسیای مرکزی (ازبکستان کنونی). از شرح احوال و اطلاعات چندانی برجای نمانده است. به گفتۀ کاشفی، وی در روستای باغستان که در یکی از کوهپایه‌های شهر تاشکند قرار داشته، به دنیا آمده است و نسب او با 16 واسطه به عبدالله‌بن عمر خطاب می‌رسد (2/ 368).
  • باغملک | باغْمَلِک، نام شهرستانی در استان خوزستان و شهر مرکز آن.
  • باغندی | باغَنْدی، ابوبکر محمد بن محمد بن سلیمان ازدی (ح 210ـ ذیحجۀ 312ق/ 825 ـ مارس 925م)، محدث نامی عراق. وی به باغند ــ ظاهراً یکی از قرای واسط ــ منسوب است (سمعانی، 2/ 45؛ یاقوت، ذیل باغند). در برخی از منابع نام اشهر او به صورت ابن باغندی نیز آمده است (سمعانی، همانجا؛ خطیب، 3/ 209).
  • بافت | بافْ۟ت، شهرستان و شهری در جنوب استان کرمان.
  • بافضل | بافَضل، عنوان خاندانی ازتَریمِ حضرموت که شماری از آنان به دانش فقه و اصول، حدیث و تصوف شهرت داشتند و به خصوص در سده‌های 9-11ق/ 15-17م از نفوذ اجتماعی قابل ملاحظه‌ای برخوردار بودند. نیای خاندان، ابوالفضل محمد بن عبدالکریم فقیه شافعی است که در تریم می‌زیست و نسب او به شاخۀ سَعد العشیره از قبیله مَذحِج، یا به قو...
  • بافق | بافقْ، نام شهرستانی در خاور استان یزد که مرکز آن نیز بافق نام دارد.
  • بافقیه | بافَقیه، عنوان شاخه‌ای از سادات یمن در تَریم، منشعب از خاندان بزرگ باعلوی که سده‌های 8-11ق/ 14-17م شماری فقیه و صوفی از آن برخاستند. عنوان بافقیه به سبب انتساب اعضای این خاندان به احمدبن عبدالرحمان به علوی بن محمد فقیه (د 726ق/ 1326م) است که دانش او در فقه سبب اشتهارش به فقیه گردیده بود. محمدبن علی بن محمد (د...
  • باقر گنج | باقِرْگَنْج، ناحیه‌ای در کنارۀ خلیج بنگال در کشور بنگلادش، باقرگنج به معنای محل دادوستد (بازار) باقر است و باقر نام حکمرانی بوده که در سدۀ 18م در این ناحیه حکومت می‌کرده است («فرهنگ...»، VI/ 167).
  • باقر(ع)، امام |
  • باقرخان | باقِرْخان (د 1335ق/ 1917م)، ملقب به «سالار ملی»، از رهبران برجستۀ انقلاب مشروطه و یار و هم‌رزم ستارخان (ﻫ م).
  • باقلانی | باقِلّانی، ابوبکر محمد بن طیب (د23ذیقعدۀ 403ق/ 5 ژوئن 1013م)، متکلم نامدار اشعری مذهب، برخی منابع او را ربَعَی خواندند (سکونی، 253) که بیانگر نسب عربی اوست. تاریخ تولد وی به درستی روشن نیست، ولی برخی حوالی سال 328ق/ 940م را محتمل می‌دانند (وات، 76؛ ﻧﮑ: GAS,T/ 608؛ قس : خضیری، 2). احتمالأ او در بصره به دنیا آم...
  • باقولی اصفهانی | باقولیِ اِصْفَهانی، ابوالحسن علی بن حسین بن علی (د پس از 535ق/ 1141م)، مفسر و نحوی قرن 6ق/ 12م که آثار متنوعی در تفسیر، علوم قرآنی و نحو بر جای گذاشته است. وی به سبب جامعیتش در دانش، در عصر خود به جامع و جامعالعلوم شهرت یافته بود. باقولی نابینا بود و از همین روی، ضریر خوانده می‌شد (ﻧﮑ: یاقوت، 13/ 164؛ قفطی، 2...
  • باقی |
  • باقی | باقی، محمود عبدالباقی (933-1008ق/ 1527-1599م)، شاعر دیوانی عثمانی. او در استانبول زاده شد و فرزند محمد، مؤذن مسجد فاتح بود. در کودکی یک چند شاگردی در کارگاه سراجی پرداخت، ولی استعداد فطری و علاقۀ شدید وی به تحصیل، او را به سوی درس و مدرسه کشاند (سامی، 2/ 1203؛ گوکیای، 108؛ عطایی، 434؛ بورسه‌لی، 2/ 99) و زیر ن...
  • باقی اصفهانی | باقیِ اِصْفَهانی، میرزا عبدالباقی (د 1238ق/ 1823م)، شاعر و از سادات بلندمرتبۀ موسوی. باقی از سوی مادر از نقیب‌زادگان دارالسلطنۀ اصفهان، و خود از بزرگان آن دیار به شمار می‌آمد که نسل اندر نسل، منصب کلانتری را بر عهده داشتند (اختر، 1/ 42؛ محمود میرزا، 1/ 180؛ مفتون، 1/ 63). او نبیرۀ میرزا عبدالباقی طبیب (د 1168...
  • باقی بالله | باقیْ بِاللّٰه، ابوالمؤید رضی‌الدین محمد (971 یا 972-1012ق/ 1564 یا 1565-1603م)، فرزند قاضی عبدالسلام بن خلجی سمرقندی قریشی، از مؤسسان و مروجان طریقۀ نقشبندیۀ هند. وی در کابل زاده شد، ولی چون مدتی دراز در دهلی، و مدتی نیز در ماوراءالنهر مقیم بود، او را در مآخذ خواجه محمدباقی نقشبندی دهلوی، خواجه باقی بالله ده...
  • باقی تبریزی |
  • باقیات صالحات | باقیاتِ صالِحات، تعبیری قرآنی که در فرهنگ اسلامی جایگاهی ویژه یافته، و با وجود تفاسیر گوناگونی که از آن ارائه شده، در مجموع به معنی هرامر صالحی است که ثواب آن تا ابد باقی باشد.
  • بالا حصار | بالاحِصار، روستایی در شهرستان سیوْری‌حصار از توابع استان اسکی‌شهر ترکیه.
  • بالابان | بالابان، ساز بادی چوبی دو زبانه به شکل استوانه و از خانوادۀ نای و سُرنا. این ساز به اختلاف قسمی سرنا و کرنا و شبیه شیپور بزرگ (لغت‌نامه...)، شبیه نی‌لبک با 6 سوراخ انگشتی و یک زبانۀ 11 سانتی‌متری (شهمیری، 22)، شبیه سرنا با یک زبانۀ پهن (ذکاء، ﺷﻤ 8)، همانند ساز باستانی نَرمه نای و دوزبانه (منصوری؛ 61، 79)، همچ...
  • بالاسر |
  • بالتاچی محمد پاشا | بالْتاچیْ مُحَمَّدْ پاشا (د 1124ق/ 1712م)، صدراعظم دولت عثمانی در روزگار سلطنت احمد سوم (ﺣﮑ 1115-1143ق). وی به پاکجه مؤذن (ثریا، 4/ 208) و گوزلجه مؤذن (طیارزاده، 2/ 146) نیز مشهور است.
  • بالخاش | بالْخاش، دریاچه و شهری در قزاقستان. این نام که مغولی است، از سوی قلموقها بلخاس خوانده می‌شود. قلمونها رد سدۀ 17 و نیمۀ نخست سدۀ 18م/ 11 و 12ق بر سرزمینهای اطراف این دریاچاه تسلط داشتند. قرقیزها که بعدها به این منطقه کردند، آن را آق تنگیز (دریای سفید) نامیدند(بارتولد، 361-360).
  • بالدوین |
  • بالس | بالِس، شهری کهن در سوریه که به سبب موقعیت خاص نظامی و اقتصادیش پپیش و پس از ظهور اسلام، در حوادث تاریخی منطقه، نقش قابل توجهی داشت. رومیان این شهر را باربالیسوس می‌خواندند و به بیت‌بلس نیز شهرت داشت که در منابع رومی و در تاریخ جنگهای ایران و روم از آن یادشده است (مثلاً ﻧﮑ: پروکوپیوس، VII/ 159، I/ 363؛ نیز پاو...
  • بالش | بالِش، نام 4 شهر در اسپانیا که در حکومت اسلامی اندلس اهمیت یافت. نویسندگان اسلامی این نام را به صورتهای متفاوت نگاشته‌اند: ابن حیان (5/ 190)، ابوعبیدبکری (ص 763) و ادریسی (2/ 537) آن را بالش؛ ابن‌بشکوال (2/ 637)، یاقوت (1/ 720)، ابن بطوطه (4/ 368) و مقری (1/ 166) بَلَّش؛ ابن فرضی (1/ 305، 2/ 205)، ابن‌خطیب (ک...
  • بالطه جی | بالْطه‌جی، یا بالتاچی (به معنی تبردار)، در تشکیلات دربار عثمانی به محافظان کاهای سلطنتی اطلاق می‌شد. اینان علاوه بر نگاهبانی، خدمات گوناگون در اندرون و بیرون دربار را نیز برعهده داشتند (پاکالین، I/ 154؛ «دائرةالمعارف...»، V/ 34).
  • بالفور، اعلامیه | بالْفور، اِعْلامیّه، یادداشتی که آرثر جیمز بالفور وزیر امور خارجۀ انگلیس (1916-1919م) در 2 نوامبر 1917م/ 11 ابان 1296ش ذر پی مذاکرات و تلاشهای سران صهیونیسم، خطاب به روتشلید دربارۀ نظر مساعد دولت انگلستان نسبت به تشکیل یک کشور یهودی در فلسطین ارسال کرد.
  • باله وند | باله‌وَنْد، یا بالَوَنْد، از طوایف لر پشتکوه ساکن ناحیۀ هُلیلان در استان ایلام.
  • بالکار | بالْکار، مردمی مسلمان از ساکنان قدیمی بخش مرکزی دامنۀ شمالی کوههای بزرگ قفقار، محل استقرار آنان، باکسان، چِگِم، چِرِک (بالکار) و نیز اراضی جلگه‌ای دامنۀ مناطق کوهستانی جمهوری خودمختار کاباردینو ـ بالکارست («تاریخ...»، I/ 72-73). عمده‌ترین زیستگاه بالکارها، اراضی کوهستانی اِلبرئس قفقاز است («مردم...»، I/ 270) ...
  • بالکان | بالْکان، شبه جزیره‌ای در جنوب اروپا، نام بالکان به رشته کوههایی اطلاق می‌شد که در نوشته‌های مؤلفان‌باستان و سده‌های میانه به صورت هایموس است. استرابن از وجود کوههای هایموس در نزدیکی دریای سیاه (پونتوس) یاد کرده است (III/ 251, VIII/ 354 ). پلینی به منطقه‌ای با نام هایمونیا اشاره کرده، و آن را با سرزمین یونان ی...
  • بالکان، جنگها | بالْکان، جَنْگها، عنوان دو دوره جنگ میان دولت عثمانی و کشورهای شبه‌جزیرۀ بالکان (26 شوال 1330-27 شوال 1331ق/ 8 اکتبر 1912 سپتامبر 1913م).
  • بالی | بالی، یا باله، ایالتی در جنوب اتیوپی (حبشه). این ناحیه از شمال غربی به ایالت آروسی، از شمال شرق به ایالت هررج و از جنوب غربی به ایالت سیدامو محدود است وقسمتهای پست جنوب شرقی آن با سومالی هم‌مرز است (ﻧﮑ: بریتانیکا، ماکرو، VI/ 1001، نقشه). بالی با وسعتی بیش از 000‘124 ﻛﻤ 2، پس از هررج، وسیع‌ترین ایالت اتیوپی به...
  • بالی | بالی، جزیره‌ای در بخش شرقی اندونزی که به سبب آداب و سنن بومی ساکنانش شهرت جهانی دارد و از ارزش والای جهانگردی بهره‌مند است.
  • بالی افندی | بالی اَفَنْدی (د صفر 960/ فوریۀ 1553)، معروف به صوفیَّوی (صوفیه‌لی)، متصوف عثمانی.
  • بالیم سلطان | بالیمْ‌سُلْطان (د 922ق/ 1516م)، از بزرگان طریقت بکتاشیه و مجدد آن طریقت.
  • بالیکسیر | بالیکَسیر، استانی در شمال غربی ترکیه، حوضۀ مرمره و شهر مرکزی آن.
  • بامخرمه | بامَخْرَمه، یا ابومخرمه، خاندانی اهل دانش برخاسته از حضرموت یمن (به‌ویژه عدن) در سده‌های 9 و10ق/ 15 و16م. برجسته‌ترین اعضای این خاندان که در فقه، حدیث، تاریخ، شعر و تصوف نامورند، اینانند:
  • بامدی | بامَدی، یا بامِذی، بااَمْدی (= بابا احمدی)، طایفه‌‌ای بزرگ از طوایف لر شیعه مذهب ایل بختیاری (ﻫ م)، پراکنده در ناحیه‌‌ای گسترده در دو استان چهار محال و بختیاری و خوزستان. بامدی از اتحاد طوایف «دورکی‌‌باب» و یکی از بابهای چهارگانۀ هفت لنگ بختیاری تشکیل یافته است.
  • بامری | بامِری، یکی از طوایف بزرگ بلوچ ساکن در جنوب شرق ایران.
  • بامیان | بامیان، نام ولایت (استان) و شهری کهن در مرکز افغانستان، این استان از شمال به استان سمنگان، و از جنوب به استانهای غزنی و ارزگان، از خاور به استانهای بغلان، پروان و ورداق (ورک)، و از باختر به استانهای سرپل و غور محدود می‌گردد (ﻧﻜ : ﻫ د، نقشۀ افغانستان). مساحت این استان 414‘17 ﮐﻤ 2 و جمعیت آن براساس سرشماری 1358...
  • بانت سعاد | بانَتْ‌‌سُعاد، یکی از مشهورترین قصاید عرب (58بیت، در بحر بسیط با قافیۀ لام) که احتمالاً در 7 یا 9ق/ 628 یا 630م، در مسجد مدینه، در مدح پیامبر اکرم(ص) خوانده شد. سرایندۀ آن کَعْب بن زُهَیر، و نام قصیده دو کلمۀ آغازین قصیده است:
  • بانتو | بانْتو، گروهی از زبانهای افریقایی که بخشی از متکلمان آن در حوزۀ جهان اسلام جای گرفته‌اند. بانتو در بردارندۀ شمار کثیری از زبانهاست که با توجه به اختلافات موجود در گویش شمردن، یا مستقل انگاشتن برخی از گونه‌های زبانی، شمار آنها میان 300 تا 500 تخمین زده شده است. این زبانها که متکلمان آنها طوایفی گوناگون از قبای...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: