دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • تکیه | تِکْیه، یا تَکْیه، ساختمانی با معماری و فضاسازی ویژه برای برگذاری آیینهای نمایشی شبیه‌خوانی و مراسم عزاداری و نیز جایی خاص برای اجرای مناسک اهل تصوف و درویشان.
  • تمام رازی | تَمّامِ رازی، ابوالقاسم تمام بن محمدبن عبدالله بجلی (330- محرم 414ق/ 942- مارس 1023م)، محدث ایرانی‌تبار دمشق. دربارۀ انتساب بَجَلی یا بَجْلی وی نمی‌توان با قطعیت سخن گفت. پدرش از ری به دمشق نقل مکان کرد (نک‍ : ابن‌عساکر، 53/ 335-336) و تمام در همان‌جا زاده شد (همو، 11/ 43). گویا او در تمام عمر خویش جز برای مس...
  • تمتع |
  • تمانع، برهان | تَمانُع، بُرْهان، از مهم‌ترين براهين اثبات يگانگی خدا در كلام اسلامی. بر اساس اين برهان تعدد خدايان مستلزم درهم ريختن نظام آفرينش است و نمی‌توان برای تدبير نظام جهان خلقت، بيش از يك خدا تصور كرد؛ چه، در غير اين صورت هرگز جهان با نظم و سامانی كه اكنون مشاهده می‌شود، پديد نمی‌آمد.
  • تمبوکتو | تُمْبوکْتو (تیمبوکتو)، نام شهر و استانی در مرکز کشور مالی در غرب افریقا. شهر تمبوکتو با 414،32 تن جمعیت (1385ش/ 2006م) در °16 و ´46 عرض شمالی و °3 و ´1 طول غربی («فرهنگ...»؛ «اطلس...»، فهرست، 178) در کنارۀ جنوبی صحرای افریقا، در حدود 15 کیلومتری رودخانۀ نیجر واقع است و آب این رودخانه به وسیلۀ کانال به این شهر...
  • تمدن | تَمَدُّن، از نشریات طرف‌دار مشروطه که در فاصلۀ سالهای 1324-1330ق/ 1907-1912م، در 4 دورۀ انتشاراتی در شهرهای تهران، کلکته، رشت و بار دیگر تهران به مدیریت مدبر الممالک هرندی (د 1336ق) منتشر می‌شد:
  • تمبر | تَمْبْر، علامت یا قطعۀ کوچک چسب‌داری که در اندازه‌ها و شکلهای گوناگون، با دندانه یا بی‌دندانه (هاجری، 18) برای دریافت هزینه‌های پستی، مالیات و عوارض به کار می‌رود و دارای قیمت و در زمرۀ اوراق بهادار است (دایرة‌المعارف...). واژۀ تمبر1 فرانسوی ــ برگرفته از تمپانون2 یونانی و تیمپانوم3 لاتینی ــ و در لغت به معنی...
  • تمثیل | تَمْثیل، یکی از 3 طریق استدلال در منطق ارسطویی که در آن حکمی از امر جزئی به امر جزئیِ مشابه آن انتقال داده می‌شود. این نوع استدلال از دو طریق دیگر، قیاس و استقرا، سست‌تر است (ابن‌سینا، دانشنامه...، 43).
  • تمرتاشی | تِمِرْتاشی، شمس‌الدین محمد بن عبدالله عمری غَزّی (939-1004ق/ 1532-1596م)، فقیه و خطیب حنفی. در نسخۀ یکی از آثار خود وی، سال 1006ق به عنوان تاریخ وفات او ضبط شده است (نک‍ : سرکیس، 1/ 641). او از خاندانی اهل علم بود، خاندانی که خطابت در میان آنها پیشینه‌ای کهن داشت (همانجا). وی در آغاز نزد شمس‌الدین محمد ابن مش...
  • تمغا |
  • تمثیل | تَمْثیل، از مسائل و موضوعات دانش بیان (ه‍ م). تمثیل در لغت به معنی مَثَل آوردن (صفی‌پوری، 3-4/ 1170)، تشبیه کردن (نفیسی، 1/ 964) و داستانی یا حدیثی را به عنوان مثال بیان کردن آمده است. تمثیل به عنوان اصطلاحی بلاغی و مسئله‌ای بیانی از دو دیدگاه بررسی می‌شود:
  • تمنا | تَمَنّا، تخلص چند شاعر پارسی‌گوی ایران و شبه‌قاره در سده‌های 12 و 13ق/ 18 و 19م:
  • تمگروت | تَمْگْروت، یا تمجروت، تامکروت، تمکروت، روستایی در 20 کیلومتری شهر زاگوره در جنوب مراکش در کرانۀ چپ وادی (رود) درعه.
  • تمنع |
  • تمهیدات |
  • تموز | تَموز، نام ماهی در گاه‌شماریهای رایج در منطقۀ بین‌النهرین و نواحی مجاور که مقارن با نقطۀ انقلاب تابستانی آغاز می‌شده است. نام این ماه در این گاه‌شماریها برگرفته از اسطوره‌ای سومری ـ بابلی است که براساس آن تموز ــ ایزد‌ رستنیها و نگهبـان گله‌ها که در صورتهـای نخستین به شکل دموـ زید (بریتانیکا)، دوئوزی (لنگدون،...
  • تمیستیوس | تِمیسْتیوس (317- 388م)، فیلسوف، سیاستمدار و شارح آثار ارسطو. در منابع اسلامی غالباً از او با نام «ثامسطیوس» یاد کرده‌اند. در تذکره‌های قدیم، به ندرت می‌توان اطلاعی از شرح حال و زندگانی وی یافت. اما متن بعضی از خطابه‌های او حاوی اشاراتی به سرگذشت و احوال او ست که ترسیم تصویر مجملی از زندگانی وی را ممکن می‌سازد...
  • تمیم بن بلکین |
  • تمیم | تَمیم، از قبایل بزرگ عرب. گرچه حضور و نقش تمیم به عنوان یکی از بزرگ‌ترین قبایل عرب، در بسیاری از رویدادهای سده‌های نخست هجری در سرتاسر سرزمینهای اسلامی چشمگیر است، اما در واقع، کمتر وجهی بجز اشتراک در نَسَب، آنها را به یکدیگر پیوند می‌داد. از گذشته‌های دور، قبیلۀ تمیم در مقایسه با دیگر قبایل عربی، به کثرت جمع...
  • تمیم بن ابی بم مقبل عجلانی | تَمیمِ بْنِ اُبَیِّ بْنِ مُقْبِلِ عَجْلانی، ابوکعب (یا ابوحُرة) (د نیمۀ سدۀ 1ق/ 7م)، شاعر مخضرم عرب، از اصل قیس بن عیلان. نه تاریخ تولدش معلوم است، نه تاریخ وفاتش. برخی وی را به اشتباه ابن‌اُبی ‌مقبل گفته‌اند (نک‍ : ابن‌حبیب، «کنی‌الشعراء...»، 289؛ ابن‌قتیبه، 106). نیز دو کنیه برای او ذکر کرده‌اند: ابوکعب (نک...
  • تمیم بن معز |
  • تمیمی، ابوسعید | تَمیمی، ابوسعید صالح بن درویش (د 1261ق/ 1845م)، ادیب و شاعر عراقی. وی ظاهراً در 1188 یا 1190ق/ 1774 یا 1776م در کاظمین متولد شد (خاقانی، 3/ 142؛ قس: بصیر، 73). از منابع چنین برمی‌آید که او زیرنظر پدر (آقابزرگ، طبقات... ، 2(2)/ 653) و به سنت مرسوم به تحصیل علوم پرداخت، اما در نوجوانی پدرش را از دست داد و از کا...
  • تمیم بن معز | تَمیمِ بْنِ مُعِزّ (337-374ق/ 948-985م)، شاعر و فرزند خلیفۀ فاطمی. وی در مهدیۀ تونس به دنیا آمد (فروخ، 532؛ GAS, II/ 655)، دوران کودکی را در شهر زادگاهش و دوران نوجوانی را در منصوریه درکنار جدش منصور گذراند (عبدالعظیم، «و»). پدرش خلیفه المعز لدین الله نیز شعر می‌سرود و ارجوزه‌ای از وی در بحر رمل به نام «ذاتُ ...
  • تمیمی، ابوعبدالله | تَمیمی، ابوعبدالله محمد بن احمد بن سعید تمیمی مُقَدَّسی (یا مَقْدَسی)، پزشك و داروشناس مشهور سدۀ 4ق (د پس از 370ق/ 980م). از زندگانی وی آگاهی اندكی در دست است. كهن‌ترین گزارش دربارۀ وی از آنِ جمال‌الدین قفطی (ص 105-106) در اخبار العلماء باخبار الحكماء است كه خلاصۀ آن، البته با چند خطا، در روایت مختصر این كتاب...
  • تمیم داری | تَمیمِ داری، ابورقیه تمیم بن اوس بن خارجۀ داری لخمی، صحابی پیامبر(ص) و پیشگام فرهنگ قُصّاص در تاریخ اسلام. وی از داریّون قبیلۀ لَخم بود و نسبت داری بر همین اساس است (ابن قتیبه، المعارف، 102؛ ابن رسول، 32-33)، اگرچه برخی به سبب پیشینۀ نصرانیت او، نسبت داری را مربوط به حضور او در دیر دانسته‌اند (سمعانی، 5/ 282؛...
  • تناسخ | تَناسُخ، یا بازپیدایی به معنای ورود دوبارۀ روح یا نفس در جسمهای مادی (انسانی یا مادون آن، مانند حیوان، گیاه و حتى اجسام بی‌جان، و اجرام آسمانی همچون ستارگان) و یا فوق طبیعی (مانند خدایان و فرشتگان) و ادامۀ حیات آن در این کالبد جدید. در اصل اعتقادی تناسخ، حیات گذشتۀ فرد نوع کالبد جدید او را تعیین می‌کند و در ب...
  • تناوتی |
  • تناسخیه |
  • تنب، جزایر | تُنْب، جَزایِر (تنب بزرگ و کوچک)، دو جزیرۀ ایرانی در نیمۀ شرقی و شمالی آبهای خلیج فارس:
  • تنباکو، نهضت | تَنْباکو، نَهْضَت، عنوانِ جنبش سراسری مردم ایران به رهبری علمای دینی برای مخالفت با قرارداد واگذاری امتیاز انحصار بازرگانی توتون و تنباکو به یک شرکت انگلیسی.
  • تنبک | تُنْبَک، از سازهای کوبه‌ای جامی‌شکل و پوستْ‌صدا که در موسیقی کلاسیک ایرانی از اواسط سدۀ 13ق/ 19م ساز کوبه‌ای اصلی به شمار می‌رود. این ساز امروزه در انواع مختلفی از موسیقیهای مشتق از موسیقی کلاسیک، موسیقی مردم‌پسندِ شهری، و نیز موسیقی برخی نواحی ایران رواج دارد (نک‍ : درویشی، 2/ 356 بب‍ ‌). نواختن تنبک، به‌ویژ...
  • تنجیم |
  • تنبکتی، محمود | تُنْبُکْتی، محمود بن عمر بن محمد اَقیت صِنهاجی مَسّوفی (868- رمضـان 955ق/ 1464 ـ اکتبر 1548م)، فـقـیه و قـاضـی مالکی. چنان‌که از نسب صنهاجی او بر می‌آید، وی از صنهاجه، یکی از قبایل بربر منطقه بوده (نک‍ : قلقشندی، 290) و به خاندان آل اَقیت از تیرۀ مَسّوفه تعلق داشته است (نک‍ : محبی، 1/ 170؛ کتانی، 1/ 113؛ مراک...
  • تنبور | تَنْبور (طنبور)، سازی زهی زخمه‌ای با دسته‌ای بلند و غالباً دارای پرده (دستان)، که کاسۀ طنین آن نیم‌کره یا گلابی‌شکل است. تنبور در اصل عنوانی است که ظاهراً از پیش از دورۀ اسلامی به سازهای زهی دسته بلند در منطقۀ خاور نزدیک و ایران بزرگ داده می‌شده است. در فرهنگ ایران انواع این ساز با توجه به شمار وترهای آن از ی...
  • تنزیل | تَنْزیل، مصدر باب تفعیل از مادۀ «نَزَلَ»، اصطلاحی ناظر به نزول قرآن کریم، و در دوره‌های متأخر نزول تدریجی آن. تنزیل همچنین نامی برای این کتاب آسمانی نیز هست.
  • تنبیه الامة و تنزیه المله | تَنْبیهُ الْاُمَّة وَ تَنْزیهُ الْمِلّه، کتابـی از میرزا محمد حسین نائینی در اثبات سازگاری اصول مشروطیت با مبانی اسلام و مذهب شیعه. نائینی از چهره‌های مشهور و برجستۀ حوزۀ نجف و از شاگردان مبرز میرزا محمدحسن شیرازی بود (نک‍ : ه‍ د، نائینی).
  • تنس | تَنَس، یا تِنِس، تِنِز، شهری کهن در کشور الجزایر. این شهر بندری با 548‘47 تن جمعیت (1385ش/ 2006م)، در کرانۀ دریای مدیترانه، در شمال الجزایر در 200 کیلومتری غرب شهر الجزیره، در استان شلف واقع است («فرهنگ...»؛ ویکی‌پدیا).
  • تنبکتی، احمد |
  • تنسیق صفات | تَنْسیقِ صِفات، از آرایه‌های دانش بدیع. تنسیق مصدر باب تفعیل از ریشۀ «ن، س، ق»، در لغت به معنای مرتب کردن، نظم و ترتیب‌دادن و پیوستن سخن بر یک نظم است (بیهقی، 2/ 574؛ زوزنی، 1/ 46؛ صفی‌پوری، 3-4/ 1246).
  • تنکابنی، محمدمؤمن |
  • تنکابن | تُنُکابُن، شهرستان و شهری در غرب استان مازندران:
  • تنکابنی، محمدولی |
  • تنکز |
  • تنقیح مناط | تَنْقیحِ مَناط، اصطلاحی در فقه اسلامی ناظر به گونه‌ای از تعمیم احكام از موارد منصوص به غیرمنصوص كه حتى از سوی بسیاری از مخالفان قیاس هم معتبر شمرده شده است.
  • تنکابنی، ميرزا طاهر | تُنُکابُنی، میرزا طاهر فقیه طبرسی (1280-1360ق/ 1863-1941م)، فرزند میرزا فرج‌ الله، استاد جامع علوم معقول و منقول و از رجال سیاسی ایران. وی در روستای کردیچال از توابع کلاردشت زاده شد (امینی، 133). خانواده‌اش ساکن کجور در منطقۀ تنکابن بودند و از این‌رو میرزاطاهر به تنکابنی شهرت یافت (شریف رازی، 367؛ بامداد، 2/ ...
  • تنظیمات | تَنْظیمات، یـا تنظـیـمـات خـیـریـه، نهضت نـوگـرایـی و اصلاح‌طلبی در ساختار سیاسی ـ حقوقی، فرهنگی و اجتماعی جامعۀ عثمانی در سدۀ 13ق/ 19م.
  • تنکلوشا | تَنْکَلوشا، صورت دگرگون‌شدۀ نام تئوکروس، اختربین یونانی‌نویس بابلی (احتمالاً از سدۀ 1م)، نیز صورت کوتاه‌شدۀ نام اثری منسوب به وی با عنوان کتاب تنکلوشا البابلی القوفانی فی صور درج الفلک و ما تدلُّ علیه من احوال المولودین، یا کتاب فی صور درج الفلک و ما یدلُّ علیه من احوال المولودین بها. دربارۀ نام واقعی این اخت...
  • تنگری | تِنْگْری، برترین خدای ترکها و مغولهای قدیم، به معنی آسمان و خدای آسمان که با اندک دگرگونیهای آوایی همچون تِنْگِری، تَنْگری، تَنگِرِه، تَنگَرَه، تَنری، تَنَرَه، تانَرَه، تانَری و توره، در میان بیشتر اقوام ترک به همان معنی به کار رفته است (هولمبرگ، 391؛ دورفر، II/ 578).
  • تنگستان | تَنْگِسْتان، شهرستانی در استان بوشهر به مرکزیت شهر اهرم. این شهرستان از شمال و شمال شرقی به شهرستان دشتستان، از شرق و جنوب به شهرستان دشتی، از شمال غربی به شهرستان بوشهر و از غرب به خلیج‌فارس محدود است (نک‍ : اطلس...، 91).
  • تنگستانی |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: