دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن مطیر | حسين بن مطير بن مُكَمِّل اسدی (د ح 170ق / 786م)، شاعر اواخر عهد اموی و اوايل عهد عباسی. او احتمالاً در واپسين دهۀ سدۀ نخست و يا آغاز سدۀ دوم ق به دنيا آمد.
  • ابن مطران | ابونصر موفق‌الدين اسعد بن ابی الفتح الياس بن جرجيس المطران، پزشك و داروشناس مسيحی تبار سدۀ 6ق / 12م. از زندگی او پيش از آغاز طبابتش اطلاع چندانی در دست نيست.
  • ابن مطلب | ابوالمعالی مجدالدين هبةالله بن محمد بغدادی ملقب به ولی‌الدوله (به روايت هندوشاه، 291؛ ولی‌الدين) و مشهور به ابن مطلب (443- ح 503ق / 1051- 1109م)، وزير شيعی مذهب خليفه مستظهر بالله عباسی.
  • ابن معتوق | شهاب‌الدين بن سعيد موسوی حُوَيزی (1025-1087ق / 1616-1676م)، شاعر خوزستانی شيعی و مداح اهل بيت.
  • ابن معصوم |
  • ابن مطروح | ابوالحسن جمال‌الدين يحيی بن عيسی بن ابراهيم (592- 649ق / 1196-1251م)، اديب، دبير و سياستمدار مصری دورۀ ايوبيان.
  • ابن مسلمه | شهرت گروهی از رجال خاندان ايرانی آل رُفيل كه در سده‌های 4-7ق / 10-13م در عرصۀ علم و ادب و سياست عصر عباسی پرآوازه شدند.
  • ابن معطی | ابوالحسين يحيی بن معطی (يا عبدالمعطی) بن عبدالنور زواوی (564- 628ق / 1169-1231م)، نحوی و ناظم مغربی، معاصر موحدون مغرب و ايوبيان مصر.
  • ابن معلم |
  • ابن معذل | ابوالقاسم عبدالصمد (د 240ق / 854م)، شاعر هجو‌سرای عرب. خاندان وی يكی از دو شاخۀ قبيلۀ عبدالقيس بود كه از كوفه به بصره كوچ كردند (مرزبانی، 304؛ ابوالفرج، 12 / 57؛ زاهد، 5-6).
  • ابن معیه |
  • ابن معلم، ابوالغنائم | ابوالغنائم نجم‌الدين محمد بن علی بن فارس جابانی هُرثی واسطی (501-4 رجب 592ق / 1108-3 ژوئن 1196م)، شاعر اواخر عصر عباسی.
  • ابن مغازلی | عنوان دو تن از محدثان و فقيهان مالكی واسط كه در سده‌های 5-6ق / 11-12م می‌زيسته‌اند.
  • ابن معمر |
  • ابن معتز | ابوالعباس عبدالله (22 شعبان 247-2 ربيع‌الثانی 296ق / 31 اكتبر 861- 29 دسامبر 908م)، شاعر، اديب، راوی و نقاد بزرگ شعر و ادب عرب در عصر دوم عباسی.
  • ابن مغربی |
  • ابن معین |
  • ابن مغلس | ابوالحسن عبدالله بن احمد بن محمد بغدادی (د 4 جمادی‌الثانی 324ق / 29 آوريل 936م)، فقيه ظاهری. از جزئيات زندگی او اطلاعی در دست نيست.
  • ابن مفتاح | ابوالحسن عبدالله بن ابی‌القاسم (د 877ق / 1472م)، فقيه زيدی. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نيست.
  • ابن مفلح |
  • ابن مفلح | نام افراد خاندانی از فقيهان حنبلی دمشق كه در سده‌های 8-11ق / 14-17م دارای مقامات علمی و اجتماعی بوده‌اند.
  • ابن مفرج |
  • ابن مفرغ | ابوعثمان يزيد بن زياد بن ربيعة بن مفرغ حميری (د 69ق / 688م)، شاعر هجاگوی بصری.
  • ترتیل | اصطلاحی قرآنی به معنای شمرده، درست، روان، سنگین و آهنگین خواندن متن قرآن کریم که در سیره و سنت نبوی (ص) تبیین شده، و از طریق اخبار و آثار به کتابهای لغت راه یافته، و به عنوان وصفی ممتاز برای هر سخن و کلام شناخته شده است؛ چنان‌که در خبر است که «در کلام رسول الله(ص) ترتیل بود» (ابوداوود، 4/ 260؛ ابن ابی شیبه، 5...
  • ترجاله | شهر و ناحیه‌ای در غرب اسپانیا. ترجاله که محرّف و معرب تروخیو در اسپانیایی است، اصلاً از نام رومی تورگالیوم گرفته شده است (EUE, LXIV/ 1146؛ «تروخیو»). این نام در منابع اسلامی به صورتهای مختلف چون تُرجَله، تَرجیله و تُرجیله آمده است (ابن سعید، 1/ 360؛ مقدسی، 57؛ ابن حوقل، 110؛ ابن فرضی، 2/ 116؛ عبدالمؤمن، 1/ 25...
  • تربیت، میرزا محمدعلی | میرزا محمدعلی‌‌خان(1256- 26 دی 1318ش/ 1877- 16 ژانویۀ 1940م)، روزنامه‌نگار و از رجال فرهنگی و سیاسی آذربایجان در تاریخ معاصر ایران. او را بیشتر منابع فرزند میرزا صادق، پسر میرزا جواد، پسر میرزا علی‌اکبر، پسر میرزا مهدی‌خان استرابادی (د ح 1173ق)، وزیر نادرشاه افشار و مؤلف درۀ نادری و تاریخ جهانگشای نادری دانست...
  • ترک | مجموعۀ اقوام و قبایلی کوچنده که در سدۀ 6م امپراتوری کوچندۀ بزرگی را در گسترۀ وسیعی از اراضی مغولستان و مرزهای شمالی چین تا حدود دریای سیاه پدید آوردند (بارتولد، V/ 576).
  • ترجمان | ابومحمد عبدالله بن عبدالله میورقی (ح 756-832ق/ 1355-1429م)، کشیش و متکلم مسیحی که اسلام آورد. نام او پیش از پذیرفتن اسلام «آنسلم تورمدا» بود (محفوظ، 225) و در میورقه واقع در جنوب اسپانیا در خانواده‌ای مسیحی زاده شد (GAL, II/ 322) و پدرش از شهرنشینان آنجا به حساب می‌آمد (ترجمان، 61-62). او را از 6 سالگی به کشی...
  • ترجمان البلاغه | نخستین کتاب بلاغی به زبان فارسی تألیف محمد بن عمر رادویانی (سدۀ 5ق/ 11م)، در زمینۀ برخی از صنایع مربوط به هنر شعر، اعم از صنایع بدیعی و بیانی.
  • ترجیع‎بند و ترکیب بند | قالبهای شعر فارسی با شمارۀ ابیات متنوع، شامل بندهای مستقل، با قافیه‎های جداگانه در هر بند، هم‎وزن و مرتبط با بیتی مقفا.
  • ترجمه تفسیر طبری | از کهن‌ترین آثار منثور زبان فارسی، برجای مانده از اوایل نیمۀ دوم سدۀ 4ق. این کتاب نخستین ترجمۀ قرآن به زبان فارسی است که در دوران سلطنت منصور بن نوح یا منصور اول سامانی (350-365ق/ 961-976م) و هم به دستور او، محتملاً در 352ق/ 963م از روی تفسیر محمد ابن جریر طبری به زبان فارسی نگارش یافته است. ابوجعفر محمد بن ج...
  • ترحیم، مجلس | مجلس سوگواری و آمرزش‌خواهی برای درگذشتگان که معمولاً در روز سوم، شب هفت، شب چله و شب سال برپا می‌شود و به آن مجلس فاتحه‌خوانی، ختم و تذکر هم می‌گویند.
  • ترسل |
  • ترشیز |
  • ترصیع |
  • ترخان | اصطلاح واژه‌ای ترکی برای لقبی ویژه و عنوانی اشرافی. این اصطلاح پیشینه‌ای کهن دارد و نخستین کاربرد کتبی آن با اندک تفاوتی در صورت آن در سنگ‌نبشته‌های ترکی بر جای مانده است.
  • ترجمه قرآن | کوششی برای بازگرداندن معانی قرآنی از اصل عربی به زبانهای مختلف که در طول تاریخ اسلام با جلوه‌های مختلف تفسیری، ادبی و هنری قرین شده است.
  • ترقی | عنوان دو نشریۀ فارسی زبان که در دو مقطع جدا از هم، در دوره‌های قاجار و پهلوی در تهران منتشر می‌شد:
  • ترصیع | در لغت به معنای آراستن، گوهر نشان کردن و زینت دادن (با زر یا گوهر) (نک‍ : ابن‌ منظور، ذیل رصع؛ لین، III/ 1093)، و در دانش بدیع به معنای همسانی در وزن و رَویّ میان یک یا چند لفظ از مصراع اولِ یک بیت یا بخش اول یک جمله با یک یا چند لفظ در مصراع یا بخش دوم جمله؛ مانند این عبارت از حریری (د 516ق/ 1222م): فَهُوَ ی...
  • ترک | رودخانه‌ای در شمال قفقاز. این رود با درازای حدود 600 کم‍ ، در شمال شرقی قفقاز در دو کشور جمهوری گرجستان و جمهوری فدرال روسیه جریان دارد و مساحت حوضۀ آبریز آن حدود 43 هزار کمـ2 است.
  • ترکان جوان | عنوانی که عموماً بر هر نهضت و جریان سیاسی ضداستبداد عثمانی در سدۀ 13ق/ 19م و به‌خصوص بر نهضت مخالفان سلطان عبدالحمید دوم در درون و برون قلمرو امپراتوری عثمانی اطلاق می‌شد. این جریان روشن‌فکرانه با شعار و هدف اصلاح ساختار اداری، دفاع از آزادی و برابری، و برچیده شدن استبداد، بیش از نیم قرن (1277-1337ق/ 1860-191...
  • ترکمان فراهی |
  • ترکان خاتون | ترکان یا درست‌تر ترکن (د ح 630ق/ 1233م)، نام یا لقب همسر سلطانْ تکش و مادر سلطان محمد خوارزمشاه. وی از سوی تاریخ‌نویسان به خردمندی، حسن تدبیر و بخشندگی و در عین حال، به سنگ‌دلی، خون‌ریزی، خودخواهی، قدرت جویی و خوش‌گذرانی مشهور و منسوب شده است. واژۀ ترکان، که در برخی نوشته‌ها به صورت تُرکان و یا تورگان ضبط شده...
  • ترکمانچای، عهدنامه | عهدنامه‌ای که پس از دورۀ دوم جنگهای ایران و روس، میان دو دولت در شعبان 1243/ فوریۀ 1828منعقدشد و به‌موجب‌آن بخشهای مهمی‌از قفقاز و آذربایجان از ایران جدا گردید.
  • ترکاشوند | نام یکی از ایلات شیعی مذهب ساکن در استان همدان، کرمانشاه و برخی از نواحی مجاور.
  • ترکستان | نام ایرانی سرزمینهایی در قارۀ آسیا. این نام پس از ورود ترکان به آسیای مرکزی پدید آمد و بعدها با آشفتگیهایی همراه شد. برخی از محققان چنین پنداشته‌اند که نام ترکستان را روسها به اراضی فرارود (ماوراءالنهر) داده‌اند. در «دائرة المعارف بزرگ شوروی» نیز آمده است که نام ترکستان در سدۀ 19 و اوایل سدۀ 20م به بخشهایی از...
  • ترکمنی | از زبانهای ترکی نو. زبان ترکمنی، براساس تقسیم‌بندی کامری (IV/ 188)، از شاخۀ ترکی جنوبی یا جنوب غربی(اُغوز) و هم‌خانواده با زبانهای ترکی آذری یا آذربایجانی (شامل خلجی و قشقایی)، تاتاریِ کریمه‌ای، سالار و ترکی عثمانی (شامل ترکی بالکان و گاگائوز) است (نیز نک‍ : ایرانیکا، I/ 910, III/ 245؛ کمبل، II/ 1697؛ تکین، I...
  • ترک و تجرید |
  • ترکمنستان | کشوری در جنوب غربی آسیای مرکزی. این کشور با 100،488 کمـ 2 وسعت و 000،833،4 تن جمعیت (1384ش/ 2005م) (ویکی‌پدیا)، از شمال غربی با قزاقستان، از شمال شرقی و شرق با ازبکستان و از جنوب با ایران و افغانستان هم مرز، و از جانب غرب به دریای مازندران محدود است (نک‍ : نقشه)، و از لحاظ تقسیمات کشوری به 6 استان به نامهای ع...
  • ترکه |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: