حمیدرضا قلیچ‌خانی، نویسنده اولین کتاب مرجع خوشنویسی: از گرفتن سهم خودمان غفلت کرده‌ایم

1392/12/5 ۰۹:۰۶

حمیدرضا قلیچ‌خانی، نویسنده اولین کتاب مرجع خوشنویسی: از گرفتن سهم خودمان غفلت کرده‌ایم

آرزو مهرانگیز: سال‌هاست در باب خوشنویسی بحث‌های فراوانی مطرح می‌شود؛ درباره اینکه آیا خوشنویسی هنر است یا صنعت. در واقع از آنجا که از دیرباز خوشنویسی هنری کاربردی به شمار می‌رفته عده‌ای بر این باورند که خوشنویسی هنر نیست اما این روزها با ورق‌زدن کتاب «درآمدی بر خوشنویسی ایرانی» به تالیف دکتر قلیچ‌خانی که توسط انتشارات فرهنگ معاصر به بازار آمده می‌توان در این بحث به نفع «هنر»بودن خوشنویسی تامل کرد. این کتاب ارزشمند که به‌درستی بیشتر صفحات خود را به انتشار نمونه خطوط به‌جا مانده از تاریخ پرفرازونشیب خوشنویسی در ایران و نمونه‌های عالی آن اختصاص داده، حکایت از این دارد که ایرانیان به خوشنویسی به صرف کاربرد آن در کتابت نمی‌نگریسته‌اند و از همان آغاز اصول زیبایی‌شناسی برای هنرمندان این عرصه اهمیت داشته و اصلا از همین‌رو است که مبدع خطوطی مثل نستعلیق شده‌اند.

 

آرزو مهرانگیز: سال‌هاست در باب خوشنویسی بحث‌های فراوانی مطرح می‌شود؛ درباره اینکه آیا خوشنویسی هنر است یا صنعت. در واقع از آنجا که از دیرباز خوشنویسی هنری کاربردی به شمار می‌رفته عده‌ای بر این باورند که خوشنویسی هنر نیست اما این روزها با ورق‌زدن کتاب «درآمدی بر خوشنویسی ایرانی» به تالیف دکتر قلیچ‌خانی که توسط انتشارات فرهنگ معاصر به بازار آمده می‌توان در این بحث به نفع «هنر»بودن خوشنویسی تامل کرد. این کتاب ارزشمند که به‌درستی بیشتر صفحات خود را به انتشار نمونه خطوط به‌جا مانده از تاریخ پرفرازونشیب خوشنویسی در ایران و نمونه‌های عالی آن اختصاص داده، حکایت از این دارد که ایرانیان به خوشنویسی به صرف کاربرد آن در کتابت نمی‌نگریسته‌اند و از همان آغاز اصول زیبایی‌شناسی برای هنرمندان این عرصه اهمیت داشته و اصلا از همین‌رو است که مبدع خطوطی مثل نستعلیق شده‌اند. کتاب درآمدی بر خوشنویسی ایرانی درواقع نخستین کتاب مرجع درباره خوشنویسی ایرانی است که روانه بازار نشر شده است و با وجود قدمتی که این هنر نزد ایرانیان دارد، این مساله جای تعجب فراوان دارد که چگونه پژوهشگران ما به این سمت نرفته‌اند. دکتر حمیدرضا قلیچ‌خانی در سال 1368 آزمون دوره ممتاز خط نستعلیق و ثلث را با موفقیت گذراند و دوره ممتاز خط ثلث را در محضر سیدمحمد حسینی‌موحد و فوق‌ممتاز را در سال 1368 زیر نظر استاد غلامحسین امیرخانی سپری کرد. وی از پژوهشگران شناخته‌شده کشورمان است. او در پنج‌فصل پژوهش درباره خوشنویسی ایرانی را از پیدایش زبان و خط در ایران و مرور خط‌های رایج در عصر هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان آغاز کرده و سپس به مرور تاریخ خوشنویسی در دوره‌های مختلف تا عصر حاضر ادامه می‌دهد. در این کتاب با فصل‌هایی با عنوان «آموزش خوشنویسی»، «شعر و خوشنویسی» و «رساله‌های آموزشی خوشنویسی» نیز روبه‌رو می‌شویم. اما از ویژگی‌های برجسته این کتاب می‌توان به این نکته اشاره کرد که در صفحات پایانی کتاب و پیش از شرح تصاویر و نمایه فهرست کاملی از هنرمندان عرصه خوشنویسی ارایه شده که جامعه آماری این فهرست دربرگیرنده کاتبان و خوشنویسانی است که در روند تولید آثار نفیس و ارزشمند یا پیدایش و تحولات خط یا سبکی در خوشنویسی نقش داشته‌اند و گاه هنرمندان گمنامی‌ را دربرمی‌گیرد که تاکنون معرفی نشده‌اند. با دکتر قلیچ‌خانی خطاط و پژوهشگر به گفت‌وگو نشستیم.

 

‌آیا می‌توان امیدوار بود با این کتاب طلسم پژوهش درباره خوشنویسی شکسته شود و دیگران نیز پا در این عرصه بگذارند؟

 البته به‌نظر من کارهای خوبی هم در گذشته و هم در حال حاضر انجام شده و می‌شود اما نکته در اینجاست که اینها درخور و شایسته این هنر اصیل و بنیادی نیست. به‌نظرم با انتشار انگلیسی کتاب دیگر من که «فرهنگ اصطلاحات خوشنویسی» نام دارد که توسط قدیمی‌ترین و معروف‌ترین ناشر جهان، انتشارات بریل در لیدن هلند قرار است صورت گیرد، این قدم برداشته شده و امیدوارم همان ناشر این کتاب را هم برای ترجمه و انتشار در سراسر دنیا انتخاب کند.

 

‌آیا به واقع ما کشوری هستیم که بنا به استدال‌های کتاب شما پیشینه هزاران‌ساله در داشتن خط و زبان داریم، نقش ما در عرصه خوشنویسی مهم‌تر از دیگران است؟

 بله. شناخت ریشه‌ها و داشتن پیشینه نکته‌ای مهم است. اروپا و آمریکا با این حجم از هنرهای تجسمی ‌در سده‌های اخیر و پژوهش‌های فراوان در حوزه هنر، هیچ‌گاه نمی‌توانند که زیبانویسی خط خود را به هنری چون خوشنویسی ایرانی یا چینی برسانند. این پشتوانه غنی به شرط درست معرفی و استفاده شدن، اهمیت بسیاری دارد.

برای روایت داستان خوشنویسی ایرانی، از زمان پیدایش خط در ایران آغاز کردم چون پیشینه فرهنگی چندین هزارساله ایران و ایرانی در زمینه داشتن انواع خطوط و حتی تلاش برای زیبانویسی باعث شده که سهم بسزایی در تحولات این هنر داشته‌ باشیم. این مقدمه ذهن را آماده می‌کند تا وقتی به نام کسی چون ابن‌مقله فارسی می‌رسیم، باور کنیم او یک ایرانی بوده است. من این شیوه پژوهش را از پژوهش‌های ادبی وام گرفتم. شما در کتاب‌های پژوهشی ادبیاتی هم که ببینید هیچ‌وقت تاریخ شعر را از رودکی که پدر شعر است شروع نمی‌کنند. آنجا هم اشاره‌هایی به تاریخ زبان و خط می‌شود.

 

‌به ابن‌مقله فارسی اشاره کردید که کتاب را هم به او و یاد او هدیه داده‌اید. شما در این کتاب تاکید زیادی دارید تا «ابن‌مقله» که مبدأ خطوط شش‌گانه است را بیشتر از آن ایرانی بدانید. این در حالی است که کشورهای ترک آن را متعلق به خود می‌دانند.

اول این را بگویم که مبنای هر پژوهشی را باید پژوهشگر در همان ابتدای امر مشخص کند. من در کتاب اشاره کرده‌ام جامعه آماری خوشنویسی ایرانی که درباره‌اش این پژوهش را نوشته‌ام دو محدوده را دربر می‌گیرد؛ اول جغرافیای ایران و دوم شخصیت‌هایی که به‌راحتی از نام و پسوند فامیل آنها می‌توان تشخیص داد که ایرانی هستند. مانند پسوند اصفهانی یا شیرازی یا همین عنوان فارسی که به دنبال نام ابن‌مقله فارسی هست. کسانی هم هستند که حتی ممکن است ایرانی نباشند و به ایران سفر هم نکرده باشند، اما تمام خطوطشان اشعار فارسی است یا به نستعلیق نوشته‌اند و به همین دلیل به فرهنگ ایرانی خدمت کرده‌اند. این جامعه آماری کتاب است.  بعد می‌رسیم به کسی چون «ابن‌مقله» فارسی که در دربار عباسیان وزیر بوده و زبان و خطش فارسی نیست اما داستان این است که او در جغرافیای ایران زاده و بزرگ شده و آن روزگار خط رسمی‌ آن چیزی بوده که می‌نوشته. واقعیت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند اینگونه مفاخر فرهنگی ما را تصاحب کند مگر اینکه خود ما کم‌کاری کنیم. برای همین هم کتاب را در ابتدا به او تقدیم کردم تا سهم کسانی چون«ابن‌مقله» در تاریخ ما فراموش نشود و دیگرانی چون ترک‌ها و عرب‌ها آن را به خود نسبت دهند. در واقع خطوط شش‌گانه زیر سلطه فرهنگ اسلامی‌ رشد کرده و چند قرن بعد خطی مانند خط تعلیق به وجود آمد که می‌توان آن را صددرصد ایرانی دانست یا بعدتر خط نستعلیق شد خط ملی ایرانی که دیگر نمی‌توانند ایرانی‌بودن آنها را زیر سوال ببرند. اما در موارد پژوهش سخت می‌شود مثلا یک خوشنویس صرفا به این دلیل که تاریخ کارهایش را به قمری در زیر یک کتیبه نوشته که رسم آن دوران بوده یا نامش باز به رسم آن دوران پسوند ال داشته به جغرافیای عرب نسبت داده می‌شود. اینجاست که ما نیاز داریم پژوهش کنیم و سمینار بگذاریم و یاد افرادی مثل ابن‌مقله را مدام پاس بداریم تا استدلال‌های ما نیز که مبنای پذیرفته‌تری دارد، شنیده شود. اما ما معمولا دست روی دست می‌گذاریم تا دیگران سهم ما را به نام خود بزنند. در این روزگار هر کس دارد سهم خودش را از فرهنگ جهانی ثابت می‌کند و ما هم نباید غافل باشیم.

اما یک جواب روشن دیگر هم به سوال شما درباره ابن‌مقله و ترک‌ها دارم. در این مورد باید ترک‌ها را به منابع دست‌اول خودشان چون: «مناقب هنروران» و «تحفه خطاطین» ارجاع داد. در آنجا سهم ایران تا حد زیاد و درستی محفوظ است و خودشان پذیرفته بودند که هنرهای کتابتی و کتاب‌آرایی‌شان تحت‌تاثیر ایران است و برای مثال واضع نستعلیق، میرعلی تبریزی است. اما امروزه که برخلاف شعر، دهکده جهانی هر تمدنی در حال مشخص‌کردن و گرفتن سهم خود و بر اثر زیاده‌خواهی، بخشی از سهم دیگران است، معتقدند که نام این خط، تعلیق است و از فضای سیاسی حاکم بر خاور میانه سوءاستفاده کرده و خواهان سهمی‌ بیش از استحقاق خود هستند. ابن‌مقله در بیشتر منابع به: فارسی (اهل فارس) و بیضاوی و شیرازی نسبت داده شده است و نباید از این نکته غافل باشیم و کوتاه بیاییم.

 

این کتاب را بیشتر برای چه قشری آماده کرده‌اید؟

 برای خوشنویسان، دانشجویان هنر و هر شخص تحصیلکرده که علاقه‌مند به فرهنگ و هنر ایران باشد. همین جهت نامش را «درآمدی بر خوشنویسی ایرانی» گذاشتم و تلاش کردم بیش از حد وارد مباحث فنی و تحلیلی خوشنویسی نشوم و به بنیادها بپردازم.

 

‌خود شما مهم‌ترین ویژگی‌های کتاب را در چه می‌بینید؟

نخست اینکه این اثر نخستین کتاب با عنوان «خوشنویسی ایرانی» در تاریخ خوشنویسی است. این نشان می‌دهد که ما از گرفتن سهم خودمان به ویژه در جهان معاصر غفلت ورزیده بودیم. دیگر اینکه کتابی به این اختصار نداشته‌ایم که از پیدایش زبان و خط در ایران تا دوره معاصر را همراه با بیش از 350 تصویر در یک جا ارایه کند. من 20سال است این تصاویر را جمع می‌کنم و در واقع هر سفری که می‌روم بر این آرشیو اضافه می‌کنم. نیتم این بود اگر یک روز قرار بود مرکز پژوهشی در این‌باره راه‌اندازی شود ما یک آرشیو جامعی داشته باشیم. اما قسمت شد در این کتاب نمونه‌های زیادی از این آرشیو را منتشر کنم که به نظرم این کتاب را تبدیل به یک آلبوم بصری از نمونه‌های خطوطی کرده که دسترسی به آنها ساده نیست و هر شخص می‌تواند فارغ از بعد پژوهشی برای داشتن یک آلبوم تصویری هم این کتاب را تهیه کند.  بیشتر پژوهش‌های خوشنویسی به دست استادان تاریخ هنر صورت گرفته است و نمونه آشکار آن استادان غیرایرانی‌ هستند که گاه آشنایی کافی با اصول عملی این هنر ندارند. یکی از امتیازات این کتاب این است که مولفش افزون بر پژوهشگر و فرهنگ‌نویس‌بودن، از سه‌دهه گذشته زیرنظر بزرگ‌ترین استادان خوشنویسی ایرانی آموزش دیده و بر ظرایف عملی و تکنیکی این هنر هم تسلط لازم را دارد.

 

‌البته شما یک بخش آموزشی هم در کتاب گنجانده‌اید که همان هم می‌تواند برای بسیاری از علاقه‌مندان مفید باشد.

بله، این بخش را در پایان تدوین اولیه به کتاب اضافه کردم. خیلی از همکاران بر من خرده گرفتند که خب این تاریخ خوشنویسی که نوشته‌ای یک سیر آموزشی نیز داشته است، مثلا اینکه در دوره کوفی چه قلمی ‌بوده و باید جواب داد که آیا آن مرکب امروز هم هست یا نه. خب نمی‌شد این کتاب را جامع دانست مگر در صورتی که بگوییم وقتی از قلم خوب سخن می‌گوییم منظورمان چه قلمی ‌است یا اصول و قواعد هنری که از آن حرف می‌زنیم، چیست. البته به اختصار به این بخش پرداخته شده چون هدف اصلی آموزش نبوده، بلکه نگاه به جنبه آموزشی این هنر بوده است.

 

بخش نقاشیخط در کتاب کوتاه پرداخته شده در حالی‌که یکی از شاخه‌های مهم خوشنویسی معاصر ماست. آیا در کتابی دیگر درباره آن خواهید نوشت؟

به ناشر کتاب «فرهنگ معاصر» قول داده‌ام تا کتابی مستقل با عنوان «خوشنویسی معاصر» بنویسم. چنین پژوهشی در اصل مکمل همین کتاب خواهد بود و در آن دیدگاه‌های تحلیلی‌ام را از منظر کسی که خودش 30سال در گود این هنر بوده، مطرح خواهم کرد. امیدوارم تا سال 1395 بتوانم کتاب خوشنویسی معاصر را به پایان برسانم.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: