غلامعباس توسلی: دولت زمینه شکستن سکوت دانشگاهیان را فراهم کند

1392/11/26 ۰۹:۵۸

غلامعباس توسلی: دولت زمینه شکستن سکوت دانشگاهیان را فراهم کند

در این چند ساله جامعه دانشگاه و دانشگاهیان یکی از نهادهایی بود که بیشترین تغییرات ساختاری و بنیادی را به خود دید که تفکیک جنسیتی، ستاره‌دار شدن برخی دانشجویان، بازنشسته شدن‌های اساتید، تغییرات آیین‌نامه‌ای شوراهای صنفی و انجمن اسلامی ازجمله این تغییرات بود. حال دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور که با شعار اعتدال آمده است در جمع دانشگاهیان از خود آنها انتقاد می‌کند که چرا وارد عرصه نمی‌شوند و سکوت کرده‌اند.

 

 

پرستو بیرانوند: در این چند ساله جامعه دانشگاه و دانشگاهیان یکی از نهادهایی بود که بیشترین تغییرات ساختاری و بنیادی را به خود دید که تفکیک جنسیتی، ستاره‌دار شدن برخی دانشجویان، بازنشسته شدن‌های اساتید، تغییرات آیین‌نامه‌ای شوراهای صنفی و انجمن اسلامی ازجمله این تغییرات بود. حال دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور که با شعار اعتدال آمده است در جمع دانشگاهیان از خود آنها انتقاد می‌کند که چرا وارد عرصه نمی‌شوند و سکوت کرده‌اند. سکوتی که اگر نگوییم قدمت 8 ساله که قدمتی 4 ساله دارد و خود دانشگاهیان علت آن را بهتر از هر کسی دیگری می‌دانند. در مورد نفوذ و تاثیر نخبگان در جامعه نظریات متعددی بیان شده است. در اندیشه جامعه‌شناختی پار تو، عامل اصلی مبارزه در اختلاف استعدادها نهفته است. وی تعریف خود را از نخبگان براساس استعدادهای فردی قرار داده و نخبگان را شایسته‌ترین افراد در هر یک از شاخه‌های فعالیت بشری دانسته است و انسان را به لحاظ ماهیت روان‌شناختی خود به دو گروه نخبه و توده تقسیم می‌کند و معتقد است که قدرت همیشه در دست نخبگان بوده و خواهد بود. دکتر غلامعباس توسلی استاد جامعه‌شناسی معتقد است که هرگاه دانشگاهیان صحبت کرده‌اند، شماتت شده‌اند و سیاست‌بازی‌ها آنها را منزوی کرده است. توسلی در گفت‌وگو با آرمان در مورد احزاب در ایران، نقش دانشگاهیان، ضرورت اهمیت به علوم انسانی و... صحبت‌هایی داشت که متن آن در ادامه آمده است:

 

رئیس‌جمهور در جمع دانشگاهیان و روسای دانشگاه‌ها بیان کردند که چرا دانشگاهیان سکوت کرده‌اند و کم‌سواد‌ها نظر می‌دهند. شما نقدی را که رئیس‌جمهور بیان کرد، می‌پذیرید و علت فاصله گرفتن دانشگاهیان از دولت را چه می‌دانید؟ تا چه حد سیاست‌های دولت سبب این امر شده است؟

در سراسر دنیا از دانشگاهیان بهترین و بالاترین استفاده‌ها را می‌کنند. دانشگاهیان در برخی رشته‌ها به شکل مستقیم و در برخی دیگر، به صورت غیرمستقیم بر کار دولت تاثیر می‌گذارند که بر سرنوشت همه‌ جامعه مرتبط خواهد بود. بهترین کسانی که در مورد مسائل کشور می‌توانند ابراز نظر کنند، افراد نخبه و دانشگاهیانی هستند که از لحاظ علمی جایگاه ویژه داشته باشند، در حوزه تجربی، افراد قوی باشند که به کار گرفته شوند، برای آنها مانعی در اظهارنظرها نباشد و آزادانه نظرات خود را بیان کنند. این اقدامات و زمینه‌سازی‌ها را دولت باید صورت دهد. از وقتی که دکتر روحانی پست ریاست‌جمهوری را برعهده گرفته‌اند، زمان زیادی نگذشته است. آقای روحانی باید به طور دقیق مشخص کند که چه انتظارات و مطالباتی از دانشگاهیان دارد؟ دانشگاهیان برحسب عادت گذشته‌شان تا به سراغ آنها نروند، وارد میدان نمی‌شوند. باید زمینه برای فعالیت آنها فراهم شود.

 

شما عنوان داشتید «بر حسب عادت گذشته» چه عواملی بر شکل‌گیری این عادت تاثیر گذاشته است؟

دقیقا همین‌طور است. دانشگاهیان میدانی می‌خواهند که بتوانند آزادانه حرف بزنند، اصل قضیه را بگویند، بن و ریشه هر موضوعی را بررسی کنند و پس از آنکه مطمئن باشند حرفشان شنیده می‌شود و به آنها گوش می‌دهند. هر زمان که دانشگاهیان صحبت کرده‌اند، بعضا شماتت شده‌اند تا اینکه گفته‌هایشان مورد استفاده قرار گیرد. دانشگاهیان علمی صحبت می‌کنند و علمی صحبت کردن از ویژگی‌های دور بودن از تعصب، غیراحساسی و خردمندانه بودن، دانش و بینش پیروی می‌کند. زمانی که در جامعه‌ای به این ویژگی‌ها توجه نشود، خود به خود باعث دوری دانشگاهیان خواهد شد. استفاده از دانشگاهیان فقط مربوط به رشته‌های فنی و ریاضی نیست بلکه باید به نظریه‌پردازان در حوزه علوم انسانی توجه ویژه داشت و نظریات آنها را منعکس کرد.

 

به اعتقاد برخی، علوم انسانی در این چند ساله به شدت منزوی شده است. مخصوصا علم جامعه‌شناسی. دکتر روحانی از زمان آغاز تبلیغات انتخاباتی خود، منتقد سیاست‌های در پیش گرفته شده در مورد دانشگاه‌ها، دانشجویان ستاره‌دار، رشته‌های حذف شده و تفکیک جنسیتی بود. تاکنون سیاست‌های رئیس‌جمهور در وزارت علوم را همراستا با اهداف و وعده‌های وی در مورد دانشگاه می‌توان پذیرفت؟

البته فشارهایی وجود دارد که بخشی از آن هم به دانشگاهیان برمی‌گردد. موانعی وجود دارد که باعث می‌شود مستقل کار کردن با مشکلاتی مواجه شود در این حوزه مساله دانشگاهیان اهمیت ویژه پیدا می‌کند. چه دانشگاهیان و چه دولت اگر با عقلانیت و خردورزی رفتار کنند و به حرف دانشگاه گوش کنند به مشکل برنخواهند خورد. دولت باید در دانشگاه‌ها بهترین افراد را شناسایی و با آنها کارگروه تشکیل دهد تا موضوعات مختلف را حلاجی کنند، زمانی که به نتیجه رسیدند و بحث‌ها مشخص شد آن را در معرض افکار عمومی قرار دهند؛ آن‌گاه مشکل افراد عوامی که به جای دانشگاهیان صحبت می‌کنند مشخص خواهد شد. دانشگاهیان قصه هزاو یک شب برای دولت بیان نمی‌کنند بلکه با منطق و عقلانیت ابراز عقیده می‌کنند. از علوم انسانی باید حداکثر استفاده شود و دانشگاه‌های ما پر از دانشجویان علوم انسانی است که هزینه‌های فراوانی برای تربیت آنها صرف شده است. اکنون دانشجویان فراوانی حتی در مقطع دکتری وجود دارند که باید با دیدی کارشناسی در همه سطوح از این نیروهای تربیت شده به درستی استفاده کرد. زمانی که این همه دانشجو در کشور وجود دارد چگونه باید از آنها استفاده کرد؟ کشور ما 75میلیون جمعیت دارد و در هر سال با افزایش جمعیت بر میزان فشارهای اقتصادی، اجتماعی، ‌فرهنگی بیش از بیش افزوده می‌شود و به همین ترتیب آسیب‌های اجتماعی نیز افزایش پیدا می‌کند و اگر در زمان حال برای آن فکری اساسی اندیشیده و برای مشکلات موجود کار علمی انجام نشود، در آینده‌ای نزدیک نمی‌توانیم پاسخگوی نسل بعدی باشیم که چگونه قابل پیش‌بینی هستند و چگونه باید با آنها برخورد کرد؟ این مسائلی است که به بحث فراوان نیاز دارد و با خواندن یک یا دو کتاب و مدرک کارشناسی گرفتن نمی‌توان برای آنها راه‌حل نهایی ارائه کرد. راه‌حل علمی مساله پیچیده‌ای است و باید زمینه‌ای فراهم شود تا نظریه‌ها، افکار، راه‌حل‌های مسائل بتواند به مرحله اجرایی برسد و در عمل استفاده شود. چند سال پیش در موسسه مطالعات تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران کار وسیعی در سطح کشور در میان روستاییان، عشایر، ‌شهرها و نهادهای مختلف شروع شد که نتایج بسیار خوبی به دست آمد. مساله دیگر این‌که باید دانشجویان و اساتید و سیستم آموزشی از لحاظ کیفی مورد بررسی قرار گیرند. 5/4 میلیون دانشجو که در دانشگاه‌ها مشغول به کارند برای جامعه ما بسیار مفید است، اما کافی نیست زیرا باید نیرویی داشته باشیم که بتوانیم از آن به خوبی استفاده کنیم. در حوزه علوم انسانی بودجه کمی برای پروژه‌ها در نظر گرفته می‌شود و بسیاری از اقدامات و تحقیقات نیمه‌تمام باقی می‌مانند. در نظام اداری کشور فساد بسیاری وجود دارد اما هیچ کار زیربنایی و علمی برای مبارزه با آن صورت نگرفته است.

 

شاید بتوان برای دور شدن دانشگاهیان از حوزه‌های موثر کشور غیر از دولت‌ها و سیاست‌های پیش گرفته شده توسط آنها به سیستم آموزشی نقد وارد کرد. تا چه حد قبول دارید که ما در پشت میزهای جامعه‌شناسی قرار گرفته‌ایم و این علم را به صورت کاربردی استفاده نمی‌کنیم؟

مسلما تا زمانی که کار تحقیقی نباشد، کار تجربی اهمیت ویژه نداشته باشد، دانشجویان فرصت کار تحقیقی عملی نداشته باشند و از افرادی که در این زمینه تجربه دارند استفاده نشود، می‌توان گفت که ما در این زمینه به شدت ضعف داریم. تحصیلکرده‌هایی در خارج از کشور داریم که در آن‌جا ماندگار شده‌اند و هیچ‌گونه استفادهای مطلوبی از آنها نمی‌شود. این اقدام‌ها به این علت است که منطق درستی در برخی کارها نیست و ما به علم در زندگی پایبند نیستیم. علم خود زندگی است و به خاطر زندگی نیست و چیزی جدای از آن محسوب نمی‌شود اما ما علم و زندگی را از هم جدا کرده‌ایم و آنها را دو چیز جداگانه می‌دانیم. باید علم را وارد زندگی کنیم تا بتوان از دستاوردهای آن استفاده کرد. اما نباید به‌گونه‌ای باشد که با دست آوردن آمارها کار خود را تمام شده بدانیم. مثلا در بحث یارانه‌ها هیچ‌وقت کار تحقیقاتی انجام نشد که ایرادات ومشکلات این طرح مشخص شود. باید مسائل را در کلیت و جزئیات آن مورد بررسی قرار داد و به توصیف و به دست آوردن آمارهای سطحی اکتفا نکنیم و با توجه به آنها بگوییم مسائل حل شد. عمیق‌تر در مورد این مسائل بحث کنیم، تحقیق و هزینه کنیم، انجمن تشکیل دهیم و آن گاه می‌توان اظهار نظر کرد و در مورد آن به مردم گزارش داد.

 

‌بحث یارانه‌ها مطرح شد. دولت در این چند وقت اقدام به توزیع سبد کالا در میان مردم کرده است. بسیاری جدای از بحث اقتصادی آن نحوه توزیع را به گونه‌ای می‌دانستند که سبب پایین آمدن شأن مردم شده است. توصیفتان از شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور چیست که مردم تا این حد به سبد کالایی که می‌توان گفت مورد استفاده دو هفته یک خانواده 4 نفره باشد، نیازمندند؟

زمانی که بحث هدفمندی یارانه‌ها مطرح شد مشخص بود که اقدامی مناسب برای جامعه‌ ما نیست. در کشورهای عربی که به انداره یک شهر هستند مانند دوبی و بحرین این اقدام را انجام می‌دادند. اما در ایران رسم نبود و یارانه‌ها روی کالاها قرار داشت. با یک تصمیم قیمت آب و برق و گاز را یکباره چندین برابر بالا بردند و رقم‌های بالایی برای این موارد مصرف به در منازل می‌رفت که در کنار دیگر هزینه‌ها باعث فشار فراوان اقتصادی بر مردم شد. 45 هزار تومانی که به مردم پرداخت می‌کردند برای تصفیه کردن هزینه‌های آب، برق، گاز، بنزین نیز کافی نبوده و نیست. زمانی که دولت یارانه‌ها را که تا کنون به مردم پرداخت می‌کرد به شیوه نقدی پرداخت کرد سطح رفاه مردم پایین آمد زیرا زمانی که دولت قیمت‌های یکسری از کالاها را پایین نگه می‌داشت باعث می‌شد بازار به یک تعادل برسد و قیمت دیگر کالاها بالا نرود. اما با نقدینگی که در حال توسعه است روز به روز سطح رفاه زندگی مردم پایین‌تر می‌آید. اگر دولت به تدریج این اقدام را انجام می‌داد تورم و مشکلات اقتصادی به وجود نمی‌آمد و مردم می‌توانستند شرایط زندگی خود را با آن هماهنگ کنند. مساله‌ای که اینجا مطرح می‌شود این است که دولت‌ها به چه هدفی این اقدام را انجام می‌دهند. آیا به این هدف بود که دولت درآمد بیشتری را با بالا بردن قیمت حامل‌های انرژی به دست آورد؟ یا جنبه تبلیغاتی برای انتخابات داشت؟ که برخی آن را جدی گرفتند و این مساله باعث به وجود آمدن تورم، ‌افزایش قیمت کالاهای اساسی و شرایط فعلی اقتصادی شد. در شرایط حال حاضر دخل و خرج مردم با یکدیگر همخوانی ندارد و پولی که از طرف دولت به مردم واگذار می‌شود در این هزینه‌ها تاثیری ندارد. بسیاری از اقتصاددان‌ها معتقد بودند که این اقدام با این شیوه اجرا سبب تورم خواهد شد. اما با توجه به این‌که شرایط تولیدی را بهبود می‌بخشند کار خود را شروع کردند بدون این‌که زمینه‌های تولید و اشتغال بهبود پیدا کند. هدفمند کردن به چه معناست؟ افزایش قیمت ها؟ زیرا ما تنها چیزی که از آن مشاهده کردیم تنها افزایش قیمت‌ها و پرداخت پول بیشتر از طرف مردم برای تامین مایحتاج زندگی بود. دولت در این مرحله شروع به دادن سبد کالایی می‌کند تا بتواند آسیب‌های ناشی از هدفمندی را کاهش دهد که نتیجه خوبی به علت مشکلات فراوانی که در این زمینه به وجود آمده نخواهد داشت. اگر واحد پول کشور ما دلار بود شاید می‌توانستیم بگوییم که هدفمندی اقدام صحیحی بوده اما با ریالی که هر روز از ارزش آن کاسته می‌شد نتایج خوبی به دست نخواهیم آورد. گردش پول به نحوی در دست مردم است که نقدینگی فراوان به وجود آمده. هدفمند کردن به معنای پرداخت یارانه به عده‌ای نیازمند و محروم کردن کردن قشر مرفه جامعه است. اما ما هنوز اطلاعات درستی از مردم در مورد طبقه آنها و سطح در آمدی نداریم و نمی‌توانیم در این باره تصمیم بگیریم.

 

هر انتخاباتی که برگزار می‌شود طبقه‌ای خاص در پیروزی نامزد خود تاثیر بسزایی دارند. مانند احمدی نژاد که خود را حامی طبقه مستضعفین می‌دانست اما در عمل اقدامات مثبتی برای این قشر صورت نداد. به نظر شما چه طبقه‌ای در انتخابات از روحانی بیشترین حمایت را داشت و اکنون آیا روحانی به دنبال تامین کردن منافع طبقه اجتماعی خاصی هست؟

این مساله بسیار پیچیده است و نمی‌توان ناگهانی به آن ورود پیدا کرد. زیرا هیچ شخصی با عنوان طبقه‌ای خود در انتخابات شرکت نکرده است و انتخاباتی بوده که همه مردم از فقیر، غنی، روستایی، شهری در آن شرکت کردند و در بسیاری از مناطق آرای روحانی در روستاها بیشتر از شهرها بوده است. نمی‌توان گفت روحانی پشتوانه طبقه متوسط شهرنشین است و نسبت به دیگر طبقات بی تفاوت باشد. یک رئیس‌جمهور، رئیس‌جمهور همه مردم است و باید منافع همه، هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ اقتصادی را در نظر بگیرد که همه افراد حداقل درآمد را برای زندگی داشته باشند و برنامه‌هایی داشته باشند که سطح فقر را پایین بیاورند. در واقع روحانی که با اکثریت رای مردم روی کار آمده از بین گروه خاص بالا نیامده و متعلق به طبقه خاصی نیست. زمانی که از قشر نخبه و تحصیلکرده صحبت می‌شود طبقه متوسط شهر به بالا در ذهن زنده می‌شود اما در این چند ساله قشر تحصیلکرده در تمامی طبقات به وجود آمده و آگاهی مردم نسبت به مسائل سیاسی به شدت بالا رفته است. که نتیجه آن رای بالا و قاطع روحانی درانتخابات بود. بنابراین باید دید که ایشان چه گروه‌هایی را می‌تواند به سمت خود جلب کند؟ کدام گروه‌ها موقعیت ایشان را تثبیت می‌کنند؟ اگر بحث و سمینار و روزنامه‌های آزاد و بحث‌های دانشگاهی باشد می‌توان متوجه شد که چه قشری از ایشان حمایت خواهند کرد. اما دولت روحانی تاکنون اولویت را به حل مسائل خارجی داده است و نمی‌توان در مورد سیاست‌های داخلی کشور اظهارنظر کرد. طبقه متوسط بیشترین افراد جامعه ما را شکل می‌دهند اما این جمعیت هم با فشارهای فراوانی در زندگی روبه‌رو است و به علت افزایش جمعیت در کشور است. اما مسائل ما در کشور مسائل سراسری است که به طبقات خاص مربوط نیست. مانند درآمد معلم‌ها در جامعه که مجبور به انتخاب شغل دوم می‌شوند. باید تمام مردم در این شرایط پشتوانه دولت باشند زیرا مشکلات به حدی پیچیده است که باید با تمام قوا دولت را حمایت کردتا بتواند به نتایجی مطلوب برسد.

 

همان‌طور که خودتان بیان کردید دولت تمرکز خود را بیشتر از هر مساله‌ای دیگر به مسائل خارجه داده است و امیدواری مردم جامعه به این علت است که با حل شدن مسائل خارجی،‌ بخش بزرگی از مسائل داخلی نیز حل خواهد شد. با این حال دولت مخالفان زیادی هم در مورد رویکرد خود در سیاست خارجه دارد. شرایطی را فرض کنیم که دولت روحانی به هر دلیل در مذاکرات شکست بخورد. جامعه‌ای که امیدواری خود را به حل مسائل خارجه داده است به چه نتیجه‌ای می‌رسد؟ چه سیاستی در کشور باید پیش گرفته شود که این شکست فرضی آثار مخربی در جامعه نداشته باشد؟

متاسفانه در کشور ما از اوایل انقلاب جبهه‌بندی‌هایی شکل گرفت که این جبهه‌بندی‌ها آن‌طور که باید منافع عمومی را در نظر نمی‌گرفتند. تجربه آن در دولت‌های نهم و دهم بود که دیدیم چه مشکلاتی به وجود آورد. بنابراین باید همه در کشور هماهنگی داشته باشند و افرادی که جایگاه ویژه دارند از آن برای ایجاد آرامش استفاده کنند نه این‌که آن را در راستای منافع خود و گروه منتسب به آن به کار ببرند. روحانی باید ارتباط بیشتری با برخی اقشار داشته باشد و آنها را توجیه و متقاعد کند که دست از کارشکنی و سنگ‌اندازی در مقابل فعالیت ایشان بردارند و آنها را با خود هماهنگ کند و برنامه‌ای ویژه ارائه دهند که روی آن توافق شود. در ایجاد روابط متقابل در گروه‌های متفاوت به حداکثر نمی‌توانیم برسیم اما به یک حد تعادل می‌توان دست پیدا کرد. بسیاری به دنبال این هستند که خردورزی مدنظر روحانی را عملی نکنند. روحانی از دانشگاهیان می‌خواهد که وارد عرصه شوند ولی همیشه این قشر بسیار آسیب‌پذیرتر از دیگر افراد بوده است و مخالفت‌های زیادی با آنها شده است.

 

افراد زیادی هستند که بدون این‌که با گفتمان اصلاحات آشنا باشند خود را اصلاح‌طلب می‌دانند. این نکته از ضعف‌های اصلاح‌طلبان است که تاکنون به تعریف مشترکی از اصلاحات نرسیده‌اند. به نظر شما آیا ممکن است این مشکل برای گفتمان اعتدال نیز پیش بیاید و آیا اصلا آن ر ا یک گفتمان می‌دانید؟

مردم در مرحله اول خود باید اعتدال را رعایت کنند و از هرگونه افراط و تفریط دوری کنند. مثل دشمن‌تراشی‌هایی که در عرصه بین‌المللی در دولت گذشته شاهد آن بودیم. بنابراین باید یک حد وسط را در نظر گرفت. کشوری مانند سوئیس توانست با همین رویکرد وارد جنگ جهانی دوم نشود و همیشه اعتدال را حفظ کرده و به چپ و راست هیچگونه باجی نداده و بر پای خود ایستاده است.

 

از گذشته دور تاکنون احزاب در جامعه وجود داشته‌اند و در مورد فعالیت‌های آنان بحث و گفت‌وگوهای فراوانی وجود دارد. تاثیر احزاب را در تحولات تاریخی، ‌سیاسی و اجتماعی تا چه حد موثر می‌دانید؟

متاسفانه در کشور ما هیچ‌گاه احزاب مورد توجه قرار نگرفته‌اند. احزاب در یک جمهوری جایگاه ویژه دارند. احزاب با قدرت خود می‌توانند یک فرد را روی کار بیاورند و آن را به قدرت برسانند و در رقابت‌ها به خاطر برنامه‌هایشان پیروز می‌شوند. اما در کشور ما احزاب تا چه حد برنامه دارند؟ چقدر افرادی که برای شرکت در انتخابات معرفی می‌شوند وجهه حزبی دارند؟ افراد از گروه‌های کوچک و ناشناخته شبه‌حزبی در انتخابات شرکت می‌کنند و مردم نمی‌توانند به هیچ شناختی از آنان برسند و این‌گونه شرایط به شدت به کشور ضربه خواهد زد. فرد کاندیدا شده در انتخابات باید ضمانت اجرایی داشته باشد و این ضمانت اجرایی حزب فرد است که جامعه می‌تواند با طرز تفکر و اندیشه آنها آشنا شوند. وجود احزاب برای کشور صد درصد ضروری است. در زمان اصلاحات احزاب فراوانی موفق به کسب مجوز برای شروع فعالیت خود شدند و من در آن زمان مقالات بسیاری در مورد ضرورت وجود احزاب نوشتم و تذکر دادم مگر می‌شود جمهوریتی باشد اما احزاب وجود نداشته باشند. مواضع حزبی مشخص و شفاف است و افراد در درون این سیستم معرفی می‌شود و از یک نهاد حزبی تبعیت می‌کنند. زمانی که فرد از حزب برنخاسته باشد هیچ‌گاه نمی‌توان پیگیر عملکرد و کارهای وی شد. حزب‌ها فعالیت سیاسی کشور را روشن و به دور از لابی‌ها می‌کند. افرادی که نمی‌توانند فعالیت حزبی انجام دهند و مورد مقبولیت مردم در جامعه و فعالان نیستند زمانی که در کشور سیستم حزبی نباشد از راه‌های گوناگون می‌توانند خود را وارد ساختار کنند و به شدت ضربه‌زننده هستند. بدون این‌که هویت واقعی آنها مشخص باشد و کسی نمی‌داند سابقه این افراد در چه زمینه‌هایی است و چه اقدامات مثبت یا منفی را انجام داده‌اند.

 

در گفته‌هایتان بیان کردید که لفظ فراجناحی نبودن و خود را جدا از احزاب دانستن بار مثبتی ندارد. تا چه حد کاربرد لفظ فراجناحی از جانب رئیس‌جمهور را ضربه زننده به احزاب می‌دانید؟

آقای روحانی می‌توانند این گفته را بیان کنند، اما به نظر من این یک پیروزی نیست. بلکه قصد دارند دهان افرادی را که می‌گویند ایشان در جناح اصلاح‌طلب است، ببندند. تا بتوانند که بگویند روحانی در جناح اصلاح‌طلب نیست و همچنین در جناح اصولگرا هم نیست. بلکه در دسته‌ای غیر از این دو قرار می‌گیرد. به هرحال هر فردی را که بخواهند برای پست‌های مدیریتی و تاثیرگذار انتخاب کنند از این طیف‌ها انتخاب خواهند کرد. در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری محافظه‌کاران با تمام توان وارد شدند تا بتوانند در انتخابات پیروز شوند. اصلاح‌طلبانی که در انتخابات شرکت کردند دو نفر بودند که آقای عارف نیز به نفع روحانی کنار کشیدند. تکلیف حزب باید برای همیشه در جامعه ما مشخص شود و با گفته یک فرد تاثیر و تغییری در روندی که احزاب طی می‌کنند، نبینیم. زمانی که مردم این بی‌ثباتی‌ها را در زمینه سیاسی می‌بینند از فعالیت حزبی و تشکیلاتی دور می‌شوند و ترجیح می‌دهند در یک حاشیه امن قرار بگیرند. آنچه اهمیت دارد انگ زدن به افراد است. در جامعه ما افراد زیادی هستند که به علت انتخاب یک تصمیم و رویکرد انگ و برچسب چپ و راست و... می‌خورند که ممکن است برای آنها در زندگی روزمره مشکلاتی به وجود آید.

 

روحانی در راستای وعده‌هایی که در مورد فعالیت احزاب داده بود، در این چند وقته با برخی از فعالان حزبی جلسات مشترکی با وزیر کشور برگزار کرد. با این‌که تعدادی از فعالان حزبی در جلسه شرکت نداشتند اما می‌خواهم نظر شما را در مورد پیش‌بینی‌تان از وضعیت احزاب در دولت روحانی بدانم.

من امیدوارم دولت روحانی برای بهره‌مندی و کمک گرفتن از احزاب روالی را پیش ببرد که تعریف خود و غیرخودی کنار گذاشته شود. احزابی را که کنون داریم نتیجه وجود احزاب‌ها و فعالیت آنها در گذشته هستند. افراد شناخته‌شده در این احزاب عضو بودند و مردم با آنها آشنایی کافی داشتند. اکنون باید با شکل‌گیری یک آزادی جمعی زمینه را برای فعالیت احزاب در چارچوب معینی مهیا کرد. مجلس به طرز موثری می‌تواند به این قضیه کمک کند و باید به این فکر باشد که زمینه را برای فعالیت احزاب آماده کند. در هر حال باید مردم را به رسمیت شناخت و به نظر آنها احترام گذاشت و با برگزاری گردهمایی‌ها، بحث و مناظره این زمینه را فراهم کرد. برای روحانی کار دشواری خواهد بود که بتواند به زودی از این سد عبور کند و آزادی لازم را برای احزاب فراهم کند.

 

منبع: روزنامه آرمان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: