1404/5/27 ۱۰:۴۳
غلامرضا ظریفیان گفت: تاریخ دانشی است برای شناخت روشمند گذشته برای فهم اکنون و پیشبینی آینده و اساسا انسانها و کشورهایی که تاریخشان را خوب نمیشناسند، تاریخ را تکرار میکنند.
تاریخ کمک میکند آینده را بسازیم
طاهره مهری: منظور از تاریخ، مجموعه حوادث فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و رویدادهایی است که در گذشته و در زمان و مکان زندگی انسانها و در رابطه با آنها رخ داده است. این رویدادها شامل اموری میشود از قبیل کردارها و دستاوردهای مادی و معنوی بشر و هر آنچه که گفته، اندیشیده و عمل کرده است. پیرامون اینکه برای مطالعه تاریخ بهتر است از کدام کتاب آغاز کنیم با غلامرضا ظریفیان، استادیار بازنشسته تاریخ دانشگاه تهران به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
******
اولین کتاب تاریخی که خواندید کدام کتاب بود؟
دقیق به خاطر ندارم که کدام کتاب تاریخی را برای اولین بار مطالعه کردم. ولی به نظرم میرسد که کتاب «داستان راستان» شهید مطهری جزء اولین کتابهایی بود که مطالعه کردم. این کتاب مضمون تاریخی داشت و در فحوای داستانهایی که شهید مطهری در این کتاب نقل میکند، تلاش دارد تا به نوعی به کارکرد پیامبر توجه کند. مثلاً به بحث اهمیت دادن به کار، مسئله اندیشیدن و نظم و امثال اینها در این کتاب توجه شده است.
اما اولین کتاب تاریخی جدی که مطالعه کردم، کتاب «قاسطین، مارقین و ناکثین» دکتر شریعتی بود. این کتاب شاید یکی از مهمترین کتابهای جامعهشناسی تاریخی دوره امام علی (ع) است و تلاش کرده است تا نوعی تیپولوژی کند. شریعتی جریانهای فکری را در یک قالب «قاسطین مارقین و ناکثین» در سه جلد بیان کرده است. «قاسطین مارقین و ناکثین» جریان مهم انحرافی صدر اسلام است. این کتاب به گونهای تلاش کرده است که به این سه جریان اشاره کند. این سه جریانِ قاسطین یعنی ضد عدالتخواهان و ظالمین در طول تاریخ، مارقین یعنی کسانی که قشری و ظاهرگدا هستند، دین دارند ولی عقل ندارند و میتوانند پل پیروزی برای ضد عدلها یعنی قاسطین باشند. در عین حال جریان ناکثین که در واقع جریان ناجوانمردها، نامردها و کسانی است که از پشت خنجر میزنند. شریعتی سعی کرد حقیقت و عدالت را به گونهای ترسیم کند که از این سه جریان به عنوان یک جریان جاریه در تاریخ یاد کند که این جریانها صرفاً گونههای دوره صدر اسلام و دوره علی (ع) نیستند بلکه میتوانند جریانی باشند که در بستر تاریخ و در جریانهای مختلف تاریخی جاری و ساری باشند.
چرا به مطالعه در زمینه تاریخ علاقهمند شدهاید؟
من قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و اواخر حکومت پهلوی وارد جریانهای مبارزاتی انقلابی شدم و در آنجا و در آن فضا در واقع دو راهنمای مطالعه یعنی جامعهشناسی و تاریخ را باید مورد بررسی قرار میدادیم.
بنابراین در آن فضا با مسئله تاریخ به عنوان چراغ راه آینده آشنایی بیشتری پیدا کردم و بعد از پیروزی انقلاب به دلیل علاقه شخصی و گرایش مطالعات قرآنی که پیدا کرده بودم، ادامه دادم. قرآن نیز از تاریخ به عنوان یکی از منابع مهم معرفت بشری یاد میکند.
قرآن تاریخ را نه صرفاً به عنوان سرگذشت کسانی که الان در میان ما نیستند یا سرگذشت انسانهایی که اکنون از دنیا رفتهاند، بلکه از تاریخ به مثابه علم اکنون یاد میکند. یعنی زمانی که تاریخ را به عنوان یک علم مطالعه میکنیم، متفطن میشویم که سیر تاریخی و تحولات تاریخی چه مسیری را طی کرده است و ما اکنون در کجای این بستر تاریخی هستیم. بنابراین در اولین فرصتی که در سال ۶۴ برای من پیش آمد، در کنکور شرکت کردم و اولین رشتهای که انتخاب کردم رشته تاریخ بود.
از همان زمان در دوره کارشناسی ارشد و دکتری هم سعی کردم با عرصههای مختلف تاریخ آشنا شوم و امروز هم اگر این فرصت برای من پیش بیاید که یکبار دیگر بخواهم زندگی علمیام را دوباره شروع کنم، حتماً رشته تاریخ را به عنوان یک علم مستقل انتخاب میکنم. تاریخ علمی است که میتواند به بسیاری از علوم حتی ریاضی و مهندسی کمک کند، چون همه رشتههای دیگر به پیوستار تاریخی نیاز دارند، اینکه چه مسیر تاریخی را آن رشته طی کرده تا به یافتههای امروز رسیده است.
در کل انتظار ما از تاریخ چه باید باشد؟
در مورد اینکه چه انتظاری از تاریخ میتوانیم داشته باشیم باید بگویم در واقع اساساً انسان، شدن و صیروریت خودش را در بستر زمان تحقق میبخشد. بنابراین وقتی میخواهیم انسان را به درستی بشناسیم، فراز و نشیبها و خصوصیات شخصیتیاش را دریابیم، غرایز مختلف و نوع کنش و عملکردش را و حتی تاریخ اندیشهاش را بشناسیم، پس راهی نداریم به جز اینکه به امر تاریخی رجوع کنیم.
بنابراین تاریخ و به خصوص علم تاریخ به ما کمک میکند تا گذشته و تاریخ اجتماعی انسان را به صورت روشمند بشناسیم. این معرفت آغاز یک شناخت عمیقتر برای فهم اکنون است. در واقع هدف تاریخ و غرض و غایت تاریخ فهم اکنون و پیشبینی آینده بر اساس تحولات تاریخی گذشته است. بنابراین همانگونه که در پرسش دوم جواب دادم؛ هیچ علمی بی نیاز نیست از دانستن تحولات تاریخی و فراز و نشیبهایی که طی کرده و تا به امروز رسیده است. به همین دلیل است که در جهان توسعهیافته مسئله موزهها بسیار مهم میشوند. چون انسانها در عرصه موزهها و در عرصه تاریخ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و تاریخ تحولات و تاریخ اسناد با صیرورت و شدنِ انسان و با تحولات انسان واقعی و نه انسان ذهنی آشنا میشوند و نهایتاً میتوانند از این مسیرها دریافتی از اینکه اکنون در کجا ایستادهاند، داشته باشند و به اعتبار این دریافت میتوانند به اینکه چگونه آینده را بسازند، کمک کنند. در واقع تاریخ به ما کمک میکند که حتی آینده را بسازیم.
بنابراین به نظرم تاریخ دانشی است برای شناخت روشمند گذشته برای فهم اکنون و پیشبینی آینده و اساساً انسانها و کشورهایی که تاریخشان را خوب نمیشناسند، تاریخ را تکرار میکنند و رو به آینده نگاه نمیکنند و بر همین اساس هم هست که ما میبینیم در برخی از کشورهای توسعهیافته مسئله تاریخ و تحولات تاریخی و شناخت این تحولات، شناخت تاریخ ملتها و کشورهای دیگر بسیار بسیار مهم است.
کسانی که میخواهند مطالعه در حوزه تاریخ را آغاز کنند از چه کتابهایی شروع کنند؟
در مورد کتابهای تاریخی برای کسانی که میخواهند تاریخ را مطالعه کنند؛ نمیشود یک نسخه واحد پیچید، چرا که دامنه تاریخ بسیار گسترده است.
ما باید فردی را که میخواهد تاریخ بخواند، بشناسیم. باید میزان سطح مطالعه او را بدانیم. انگیزهها و علائق و اینکه به کدام یک از بخشهای تاریخ مانند باستان، میانه، معاصر، تاریخ جهان، تاریخ ایران و تاریخ اسلام علاقهمند است، آگاه باشیم.
چون وقتی بدون این نیازسنجی کتاب معرفی شود، طبیعتاً ممکن است که فرد مبتنی بر نیاز، انگیزه و علائقش سراغ تاریخ نرود. بنابراین بر این اساس باید توصیه نسبت به مطالعات تاریخی مبتنی بر نوعی گفت و گو با فردی باشد که میخواهد سراغ تاریخ برود اما اگر بخواهیم نگاه کلان داشته باشیم و کتابهایی را نام ببرم؛ توصیه میکنم کسانی که علاقهمند به تاریخ هستند، قبل از ورود به مباحث جدی و نظری تاریخ و بدون اینکه بخواهند وارد عمق آن شوند، وارد شناخت یک آناتومی، گاهشناسی و زمانشناسی از سیر تحولات تاریخی بشوند.
اگر که بخواهند شناختی پیدا کنند که در تطورات تاریخی چه حوادث مهمی رخ داده است، بنابراین توصیه میکنم از تاریخ جهان شروع کنند. به عنوان مثال «تاریخ جهان» اثر ارنست گامبریچ یک نثر روان دارد.
یا کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد» اثر جرد دایموند به بررسی تأثیر عوامل جغرافیایی و محیطی بر توسعه جوامع انسانی و شکلگیری تاریخ بشریت میپردازد.
یا کتاب «تاریخ تمدن» ویلدورانت و یا «نگاهی به تاریخ جهان» اثر جواهر لعل نهرو را بخوانند. ابتدا این کتابها را به این منظور که در بسترهای تاریخی چه رخدادهای مهمی رخ داده است، بخوانند و در ادامه به سراغ تاریخ ایران بیایند و کتاب «تاریخ ایران باستان» اثر حسن پیرنیا و کتاب «ایران در زمان ساسانیان» اثر آرتور کریستین سن و امثال اینها را بخوانند.
بعد از یک آشنایی با تاریخ ایران و مرور تاریخ ایران و سلسلههایش و بدون اینکه بخواهند خیلی عمیق شوند به سراغ تاریخ معاصر، تاریخ اسلام و تحولات تاریخ اسلام که فقط مربوط به صدر اسلام نیست و تا امروز ادامه پیدا کرده است، بروند.
از آنجایی که بسیاری از تحولات جهان امروز معطوف به مسلمانان است، بنابراین یک بررسی مروری نسبت به تاریخ اسلام داشته باشند و بعد به تاریخ معاصر ایران یعنی از مشروطه تا اکنون بپردازند. بنابراین در این زمینه میتوان دهها و صدها کتاب معرفی کرد ولی مبتنی بر علائق، انگیزهها و سطح مطالعات فرد، این سیر یعنی نگاهی به تاریخ جهان، نگاهی به تاریخ ایران تا دوره معاصر میتواند مهم باشد. علاقهمندان به مطالعه در این حوزه تاریخ اجتماعی را هم کمی جدیتر مطالعه کنند.
همچنین میتوانند به تاریخ طبری، تاریخ یعقوبی، تاریخهای کلاسیک و کتابهای مرحوم دکتر زرینکوب و دهها کتاب دیگر رجوع کنند.
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید