1393/11/28 ۰۹:۳۳
اینروزهای اروپا، مملو از جریانهای یکطرفه ضداسلام و مسلمانان است. فعالیت گروههای تندرو اسلامی که سبب حرکتهای تکفیری شدهاند، بهانهای به اسلامستیزان داده است تا تمام اسلام و مسلمانان را به آنان، نسبت دهند. حملات تروریستی این افراطگرایان که با واکنشهای گستردهای همراه بود، خود عامل فزایندهای برای مقابله با مسلمانان است و کاتالیزوری برای تلاش جهت انزوای مسلمانان- حداقل در اروپا- شده است؛ تا آنجا که مبارزه با اسلام و اسلامیشدن، در برخی کشورهای اروپایی به عنوان وظیفهای اجتماعی و شهروندی، تعریف میشود. اما در این میان وضعیت جامعه آلمان تفاوت دارد. در دولت و ملت آلمان، صداهای مختلفی در خصوص مواجهه با اسلام شنیده میشود؛ صداهایی که خود آلمانیهای بومی و اصیل هم در انعکاس آن نقش دارند.
جواد شمس: اینروزهای اروپا، مملو از جریانهای یکطرفه ضداسلام و مسلمانان است. فعالیت گروههای تندرو اسلامی که سبب حرکتهای تکفیری شدهاند، بهانهای به اسلامستیزان داده است تا تمام اسلام و مسلمانان را به آنان، نسبت دهند. حملات تروریستی این افراطگرایان که با واکنشهای گستردهای همراه بود، خود عامل فزایندهای برای مقابله با مسلمانان است و کاتالیزوری برای تلاش جهت انزوای مسلمانان- حداقل در اروپا- شده است؛ تا آنجا که مبارزه با اسلام و اسلامیشدن، در برخی کشورهای اروپایی به عنوان وظیفهای اجتماعی و شهروندی، تعریف میشود. اما در این میان وضعیت جامعه آلمان تفاوت دارد. در دولت و ملت آلمان، صداهای مختلفی در خصوص مواجهه با اسلام شنیده میشود؛ صداهایی که خود آلمانیهای بومی و اصیل هم در انعکاس آن نقش دارند. در دولت، تصمیمسازان ردهاول در کنار سیاستمداران بدنه، هم مدافع و هم مخالف مسلمانان هستند. مردم هم به دودستگی در اینباره رسیدهاند و هر از گاهی، اخبار برگزاری تظاهرات و راهپیمایی له یا علیه اسلام در گوشه و کنار آلمان منتشر میشود. برای بررسی وضعیت جامعه آلمان در قبال مسلمان و اسلام، سراغ حجتالاسلام دکتر مهدی ایمانیپور، رایزن فرهنگی ایران در آلمان، رفته و در گفتوگو با او به چندوچون جامعه آلمان و وضعیت مسلمانان در این کشور پرداختهایم:
***
برای سوال اول بیان کنید که اوضاع کلی جامعه اروپا بهویژه آلمان به لحاظ فرهنگی و اجتماعی چگونه است؟
آلمان بهلحاظ اینکه تولیدکننده فکر در حوزه اروپاست، جایگاه ویژهای در غرب دارد. غالب اندیشمندانی که تولیدات فکری غرب را ایجاد کردهاند، ریشهای آلمانی دارند؛ مارکس و انگلس تا کانت و هگل، همه آلمانی هستند. حتی تحولات دینی در غرب که حاصل اصلاحات کلیسایی است، توسط لوتر آلمانی انجام شده است. واقعیت این است که آلمان از گذشته دور برای غرب تولید فکر کرده است. در چنین جامعهای طبیعتا هرچیزی برای رسمیتیافتن، نیاز به پشتوانه علمی، سابقه مطالعاتی یا دانشگاهی دارد.
همچنین آلمان، عضو موسس اتحادیه اروپا و درعینحال پرجمعیتترین عضو این اتحادیه است. گسترش اتحادیه اروپا و الحاق کشورهای بلوکشرق سابق به این اتحادیه، بهنفع آلمان رقم خورد؛ زیرا به واسطه موقعیت مرکزی این کشور در اروپا، دسترسیاش به کشورهای شرقی از بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر بیشتر است.
جامعه آلمان در مقایسه با اکثر کشورهای دیگر، نمونه کارآمدی و نظم است. آلمان از استاندارد بالای زندگی، تورم کم، اقتصاد سالم و یکی از قویترین واحدهای پول جهان برخوردار است. اما دین در جامعه کنونی آلمان، نقش ضعیف و کماهمیتی دارد و جریان رو به گسترش سکولاریسم در این کشور باعث شده طبق آمار رسمی، تعداد قابلتوجهی از جمعیت آلمان، به هیچکدام از جمعیتهای دینی تعلق نداشته باشند. این مساله به نوبه خود باعث شده صدهاکلیسا تعطیل و دههاکلیسای دیگر در معرض فروش گذاشته شود. جایگاه خانواده به عنوان اصلیترین واحد اجتماعی نیز موقعیت خوبی ندارد. جمعیت آلمان در حال پیرشدن است و میزان زادوولد در این کشور کم است. بنابراین مردم این کشور چنانچه بخواهند استاندارد بالای زندگی خود را حفظ کنند، ناگزیر به پذیرش مهاجر هستند.
با این توضیح که در این جامعه، مسلمان هم زندگی میکند.
بله، جمعیت قابل توجهی از مسلمانان اروپا در این کشور زندگی میکنند. تقریبا از جمعیت ٨٥میلیونی آلمان، حدود ٣٢درصد پروتستان، حدود ٣٠درصد کاتولیک و ٣٢درصد از مردم این کشور آتئیست و بیدین هستند. پنجتا ششدرصد هم مسلمانند و باقی افراد هم پیرو ادیان دیگر هستند. اتحادیههای اسلامی در آلمان برای کسب حقوق مسلمانان تلاشهای زیادی میکنند و در برخی ایالتها امتیازات خوبی نیز کسب کردهاند. نسلهای دوم و سوم مهاجرانی که به عنوان میهمان وارد آلمان شدند، خودشان را آلمانی میدانند که بیشترشان ترکتبارند؛ ولی جامعه مسلمانان آلمان شامل ملیتهای دیگر و بهویژه عربی هم میشود و در حدود ٣٠٠هزارایرانیالاصل هم در این کشور زندگی میکنند. اخیرا هم تعداد افغانها زیاد شده و چون آلمان یک جامعه مهاجرپذیر است، ناچار است به حقوق اقلیتها توجه داشته باشد.
برخورد آلمانها با مهاجران مسلمان چگونه است؟
اخیرا با موج جدیدی از اسلامهراسی در آلمان مواجه هستیم. جریانی بهتازگی در برخی شهرهای آلمان بهخصوص در شهر درسدن به نام جریان «پگیدا» به راه افتاد که راهپیماییهایی را به طور منظم، علیه اسلام انجام میدهند. آنها تبلیغ میکنند آینده اروپا به سمت اسلامیشدن میرود و ما تمایل نداریم آلمان و اروپا اسلامی شوند. خوشبختانه اخیرا انشعاباتی در این جریان به وجود آمده که باعث رکود آن شده است؛ علاوه بر اینکه مسلمانان و جریانات ضدنژادپرستی نیز متقابلا اقدام به تجمعاتی علیه این جریان کردهاند.
واکنش دولتمردان آلمان به این پدیده چیست؟
دولتمردان آلمان این اقدامات را با دقت رصد و نگرانی خود از اینگونه اقدامات را رسما اعلام میکنند تا جاییکه «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان نیز به پیروی از رییسجمهور اسبق، اعلام کرد اسلام متعلق به آلمان است. دلیل این کار هم روشن است. وقتی شما جامعهای را در کشور خودتان تهدید و محدود کنید، از درون آن، افراط متولد خواهد شد. به همین دلیل است که دولت آلمان بهشدت با این پدیده برخورد میکند. درعینحال بهرههای خودشان را هم میبرند و سوءاستفادههای موردی از این کار انجام میشود.
میدانیم کشورهای اروپایی برای محدودسازی مسلمانان، تلاش میکنند. آیا این روند در آلمان هم وجود دارد؟
بله، در اروپا بهتازگی حرکتهایی برای محدودکردن جامعه مسلمان آغاز شده است. برای نمونه در اتریش، قوانین در خصوص مسلمانان، در حال تغییر است؛ اینکه چطور مسلمانان مراکز اسلامی خودشان را داشته باشند و یا اینکه امامان این مراکز چگونه وارد اتریش شوند و...، اینها در حال محدودشدن است و از این بعد و در صورت تصویب قوانین جدید در اتریش- که حتما اینطور خواهد شد- دیگر روحانیون، از خارج از این کشور امکان حضور در اتریش برای فعالیتهای دینی را نخواهند داشت یا اینکه مراکز اسلامی باید محل تامین بودجههای خود را مشخص کنند و حق واردکردن بودجه از خارج از اتریش را نخواهند داشت. بههرحال، اتریش به سمت قانونیکردن محدودیتهای مراکز اسلامی پیش میرود. آلمانیها هم بیکار ننشستهاند؛ اما بهنظر من حرکت آنها هوشمندانهتر است. آنها پیش از آنکه قوانین خود را سختگیرانه کنند، زیرساختهای این محدودیت را فراهم میکنند. آنها چندسالی است که با برنامهریزی در دانشگاههای مختلف این کشور، کرسیهای الهیات اسلامی را راهاندازی کردهاند. البته در آلمان حدود ١٥٠سال است که کرسیهای اسلامشناسی فعالند، اما این کرسیها، بیشتر جنبههای اجتماعی یا تاریخی اسلام را مورد مطالعه قرار میدهند؛ اما از سال٢٠٠٧ به صورت غیررسمی و از ٢٠١٠ به صورت رسمی، پنجکرسی به نام الهیات اسلامی ایجاد شده است که نگاهی دروندینی دارند و به دنبال آموزش معارف اسلامی هستند و اسلام و معارف آن را به دانشآموختگان خود آموزش میدهند.
دلیل این کار چیست؟
هدف آنها از راهاندازی این کرسیها، تربیت امامان مراکز است تا در آینده بینیاز از امامان خارجی باشند. هدف دیگرشان تربیت معلمان برای تدریس اسلام در مدارس است. گفتنی است بهدلیل اختیاریبودن آموزش دین در مدارس، مسلمانان میتوانند آموزش اسلامی برای فرزندانشان درخواست بدهند- پیش از این، مربیان این درس عموما از خارج وارد آلمان میشدند، اما از این پس، دانشآموختگان همین کرسیهای الهیات اسلامی، بهعنوان مربی برای آموزش اسلامی، انتخاب خواهند شد- البته برای تامین نیاز موجود در مراکز اسلامی (که بالغ بردوهزارو٧٠٠مرکز است) و مربیان مدارس، حداقل چندسال کار جدی و پرحجم لازم است. بنابراین آلمانها به این سمت میروند که در آینده، امامان مراکز اسلامی نیز نیازمند اعتبارنامهای برای ادامه فعالیت خود باشند که توسط همین کرسیها صادر شده باشد. پس این کرسیها محلی برای تربیت امامان و معلمان دولتی در چارچوب اسلام آلمانی است.
اسلام آلمانی؟ با نوع جدیدی از اسلام طرف هستیم؟
دولت آلمان تلاش میکند به مدد رسانهها، صرفا دونوع از اسلام را معرفی کند؛ اسلام افراطی و اسلام معتدل. البته تعریفی که آنها از اسلام اعتدالی دارند، با تعریف ما متفاوت است. از نظر آنها خط قرمزی به نام صهیونیسم وجود دارد. هرکسی که به هر نحوی تعرضی به آن داشته باشد، افراطی است. علاوهبر این، هردینی که شریعتی داشته باشد که بهنوعی تاثیر خود را در جامعه نشان دهد، نمادی از اسلام سیاسی است که آلمانها آن را افراطی میدانند. اسلام آلمانی، یعنی اینکه شخص مسلمان ضمن داشتن اعتقادات شخصی، با جامعه آلمان همگرا شود و اعتقادات و باورهای دینی خود را بروز ندهد و در جامعه مانند یک فرد آلمانی رفتار کند.
با این تعریف، برای آنها هیچ تفاوتی بین اسلام خردگرا که معرف آن جمهوری اسلامی ایران است و تفکرات ارتجاعی از اسلام وجود ندارد. چطور میتوانیم این ذهنیت را عوض کنیم؟
همینطور است. از نظر آنها، هرتفکری غیر از اسلام لیبرال و سکولار، افراطی است و اینگونه نیست که ما را بهعنوان جریان خردگرا و معتدل بشناسند. برای نمونه در فهرست مراکز افراطی که همهساله از سوی اداره امنیت آلمان منتشر میشود، نام مرکز اسلامی هامبورگ که فعالیتهای بسیار روشن و شفافی دارد نیز صرفا به دلیل حمایت از راهپیمایی روز قدس، گنجانده شده است. ما برای اینکه بتوانیم ذهنیتها را تغییر دهیم باید حداقل شنوندگانی از میان مردم آلمانیتبار برای کلام حقمان داشته باشیم، باید مسیری طولانی را طی کنیم که این مسیر ناگزیر از دانشگاهها میگذرد. قبلا هم اشاره داشتم در آلمان، هرمقولهای که بخواهد هویت و رسمیت پیدا کند، باید از مسیر دانشگاه و مراکز آکادمیک عبور کرده باشد. به همین دلیل است که معتقدم برای معرفی درست شیعه و هویتدادن به جامعه شیعیان آلمان، باید سراغ دانشگاهها و ایجاد کرسیهای دانشگاهی مربوط به مطالعات شیعی (با استفاده از استادان شیعه) رفت. ملاحظه کنید؛ خانم مرکل در پاسخ به انتقادات درونحزبی نسبت به بیان این جمله که «اسلام بخشی از آلمان است»، تاکید میکند: «در آلمان بالغ بر چهارمیلیونمسلمان زندگی میکنند و تدریس تعلیمات دینی اسلامی، کرسی دانشگاهی الهیات اسلامی و کنفرانس اسلام، واقعیات موجود هستند. پس این یک واقعیت است که اسلام بخشی از آلمان شده است.» در همین چارچوب پس از گفتوگوهای بسیار، بالاخره موفق شدیم تا کرسی شیعهشناسی را در دانشگاه مونستر آلمان راهاندازی کنیم که اولین کرسی در این نوع در اروپای شینگن در طول تاریخ است. نظیر این کرسی، سال آینده در دانشگاه فرانکفورت هم راهاندازی خواهد شد.
اگر آلمانها جامعه مسلمانان کشورشان را تهدیدی برای آینده خود میانگارند، اقدام آنها برای تبدیل این تهدید به فرصت، چیست؟
در کشور آلمان سالهاست که تلاش میشود با انتگراسیون و همگرا کردن جامعه مسلمانان مهاجر با جامعه بومی، بهزعم خودشان تندوتیزی جامعه مهاجر را بگیرند. البته این تلاشها با واکنشهای مهاجران مسلمان مواجه شده است. آنها نمیخواهند هویت اسلامی و شعائر و ظواهر دینی خود را از دست داده و به صورت کامل در جامعه آلمان حل شوند؛ اما واقعیت این است که آلمانیها تلاش میکنند با تدبیر و بهتدریج از طریق آموزش زبان، اعطای مشوق یا سختگیری در معرفی مشاغل، جامعه مسلمانان را با جامعه خودشان همگرا کنند. بهنظر میرسد ترویج اسلامهراسی نیز پروژهای برای کمک به تحقق این امر است.
این کارها نتیجهبخش هم بودهاند؟
در بسیاری از موارد خیر. همانطور که گفتم، مهاجران مسلمان آلمان سرسختی خاصی بر عقاید و افکار خودشان دارند و نمیخواهند سکولار شوند. از طرفی هم تلاشهای اسلامهراسانه بعضا نتیجه عکس داده و شاهد شکلگیری جریانهای افراطی بهظاهر مسلمان، در آلمان هستیم. الان در آلمان طبق آمار رسمی، ٥٥٠ نفر به داعش پیوستهاند که ٥٠نفرشان کشته شدهاند. یکی از نگرانیهای سرویسهای امنیتی و سیاستمداران آلمان، کسانی هستند که از جنگ سوریه و عراق بازمیگردند. البته این پیکارجویان تحت کنترلهای شدید دولت و نیروهای امنیتی هستند. یکی از موضوعات ما در مذاکراتمان با طرفهای آلمانی همین است که شما ببینید با اسلام چه کردهاید که از درونش داعش متولد میشود؟ کشور ما که یک کشور اسلامی است و اعزامی به داعش ندارد؛ اما کشور سکولار شما بیش از ٥٥٠جنگجوی داعشی دارد. بههرحال اکنون جامعه آلمان درگیر دوگانگی است، از طرفی دولتمردان مایلند اسلام لیبرال، یعنی اسلام آلمانی ترویج شود و از طرفی مهاجران برای حلنشدن در جامعه آلمان، از خود مقاومت نشان میدهند.
البته دوگانگی رفتاری هم در دولت و هم در ملت آلمان دیده میشود. برخی دولتمردان موافق اسلامند و برخی هم مخالف. مردم هم همینطور. این دوگانگی را چطور میشود تحلیل کرد؟
بهنظر من اینها هدایتشده است. برای ایجاد اعتدال در جامعه، لازم است نشان داده شود که جامعه آلمان، جامعهای پویا و چندصدایی است. از طرفی دولت مرکزی به این نیاز دارد که بگوید مخالفتهایی با اسلامیشدن جامعه وجود دارد. در عینحال میداند اگر به مخالفتها دامن زده شود، از درونش افراط و تندروی بیرون میآید. پس این رفتار دوگانه ناشی از این است که هم میخواهند جامعه را همراه کنند و هم میخواهند محدودیتها سبب بروز خشونت نشود. اقدامات دولت و مواضع رسمی آن نشان میدهد با حرکتهای افراطی موافق نیست. این را هم بگویم که حرکتهای افراطی در آلمان بیشتر به نئونازیها و راستگرایان افراطی نسبت داده میشود که گروه محبوبی در این کشور نیستند. درواقع از نظر مردم، راستگرایان افراطی دوجنگجهانی را بر آنها تحمیل کردهاند. ضمن اینکه جامعه پرنفوذ یهود هم با راستگرایان افراطی میانه خوبی ندارد. در مجموع به نظر میرسد نئونازیها جامعهای اقلیت هستند که بهصورت هدایتشده کار خودشان را میکنند و در پوشش آزادی بیان، هراس به راه میاندازند؛ ولی از حمایتهای رسمی دولتی و مردمی برخوردار نیستند.
تفاوتی بین مسلمانان با قومیتهای مختلف در آلمان وجود دارد؟ یعنی مسلمانان ترک که در آلمان ریشه دارند، با مسلمانان عرب که تعدادشان هم کم نیست، از وضعیتی یکسان برخوردارند؟
موقعیتهای اجتماعی ترکها در آلمان دارند- نمونه اخیرش تصدی وزارت مهاجرت توسط یک خانم ترکتبار است- نشان میدهد که ترکها هم بهلحاظ جمعیت و هم پیشینه، حضوری کیفیتر و کمیتری نسبت به دیگر مسلمانان مهاجر دارند و طبیعتا امتیازهای بیشتری هم در اختیار گرفتهاند کمااینکه اتحادیههای اصلی اسلامی که طرف گفتوگو با دولت هستد و کرسیهای الهیات اسلامی که پیش از این توضیح دادم، همه در اختیار ترکهاست. جامعه ترکها قابلقیاس با جامعه عرب یا جوامع دیگر مسلمان در آلمان نیست و نسبت به آنها برتری نسبی دارد. آنها با جامعه آلمانی عموما همگراتر هستند؛ البته دوجامعه ترک در آلمان شناخته شده؛ دیتیپ (وابسته به جریان دیانت ترکیه) و ملیگروش که قایل به اسلام سیاسی هستند. ملیگروشها کمتعدادترند و دولت آلمان آنها را به دلیل اعتقاد به اسلام سیاسی به عنوان مسلمان افراطی میشناسد و در فهرست مسلمانان افراطی که توسط اداره امنیت آلمان منتشر میشود، گنجانده شدهاند.
نگاه به ایرانیها چطور است؟
جامعه ایرانی مهاجر، طیفهای مختلفی در آلمان دارد؛ ما مسلمانان خیلی معتقدی بین ایرانیهای آلمان داریم. در عینحال کسانی هم هستند که در جامعه آلمان حل شدهاند. آلمانیها از اینکه ایرانیها واکنش منفی نسبت به همگرایی بروز نمیدهند؛ بلکه همگرایی بیشتری با جامعه دارند، اظهار رضایت میکنند. البته تفاوت جامعه ایرانی با سایر جوامع مهاجر در بخشهای دیگر نیز مشهود است؛ زیرا ایرانیها جامعه فرهیخته مهاجر در آلمان هستند. ایرانیها عموما تحصیلکرده و دارای جایگاه اجتماعی مناسبی در آلمان هستند و غیر از افراد محدود، مشاغل خوبی در اختیار دارند.
چه دورنمایی از وضعیت مسلمانان در آلمان متصور هستید؟
همانطور که خانم مرکل و رییسجمهوری پیشین آلمان گفتهاند، جامعه مسلمان آلمان، بخشی از واقعیت این کشور است و نمیتوان این جامعه را نادیده گرفت. رشد فزاینده مسلمانان یک واقعیت در جامعه آلمان است؛ ولی اینکه این مسلمانان چقدر بر مسلمانی خود پافشاری کنند، محل بحث است. آنچه در این میان اهمیت دارد، ارتقابخشیدن به مسلمانان در جامعه آلمان است؛ والا شهروندان مسلمان بهطور نانوشتهای شهروند درجهدو باقی خواهند ماند ولو اکثریت را در این جامعه داشته باشند. باید تلاش کنیم تا جامعه مسلمان در آلمان از نظر علمی ارتقا پیدا کند؛ یعنی باید این ذهنیت که جامعه مسلمان به عنوان جامعهای کمبهره از دانش و کمحضور در مراکز علمی شناخته میشود را مرتفع کنیم.
برای مقابله با سکولاریزهشدن اسلام در آلمان چه باید کرد؟
چرخه نامبارک اسلامهراسی و افراطیگری از دوسو به قرائتهای معتدل و معقول از اسلام لطمه زده و این یگانه راهحل نجات را از دیدهها دور و دورتر میکند. واقعیت عینی این است که با توجه به تعداد قابل توجه مسلمانان در آلمان، تنها راه برخورد درست با اسلام، معرفی قرائتهای معقول و معتدل از اسلام و حمایت از آن است؛ اسلامی که نه بهنفع ارزشهای لیبرال از محتوای خود خالی شده و نه بهطور نامعقول با هرچه مدرن خوانده میشود، سر دشمنی دارد.
واکنش آلمان نسبت به شعار مطرحشده توسط آقای دکتر روحانی مبنی بر جهان عاری از خشونت و افراطیگری، چه بود؟
البته نسبت به فرمایشات آقای روحانی و دیدگاههای دولت جدید، نگاه مثبتی در آلمان وجود دارد و کاملا محسوس است که نگاهها در سطوح رسمی مثبتتر شدهاند؛ اما بههرحال ایرادات هدایتشده رسانهها و حملههایشان نسبت به ایران، هنوز وجود دارد. ایرانهراسی کماکان یکی از اهداف رسانهای در آلمان به شمار میآید. بااینحال، آلمانها در مذاکرات رسمی میگویند منتظر بهترشدن شرایط هستیم تا بعد از رفع تحریمها، همکاریهای خود را گسترش دهیم.
رایزنی فرهنگی ایران چه اقداماتی در اینباره انجام داده است؟
بهدنبال آن هستیم تا زیرساختهای بومی برای فعالیتهای فرهنگی در آلمان ایجاد کنیم و سخن خود را از زبان دیگران بگوییم -خوشتر آن باشد که سر دلبران / گفتهآید در حدیث دیگران- و امیدواریم از این رهگذر بتوانیم تاثیرات عمیقتری در جامعه بگذاریم. در خصوص طرح رییسجمهوری هم برنامهریزیهایی انجام دادهایم. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در برنامههای سال٩٤ رایزنی فرهنگی ایران در آلمان، برگزاری نشستی منطقهای با عنوان «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» را با حضور فرهیختگانی از سراسر اروپا برنامهریزی کرده است که پیشبینی میکنم نتایج خوبی در پی داشته باشد.
روزنامه شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید