1393/6/17 ۱۰:۳۱
سیدكاظم اكرمی جایگزین پرورش در كابینه دوم میرحسین موسوی بود. او 32 رای منفی و 34 رای ممتنع در سبد رای اعتماد خود داشت. كابینه پیشنهادی كه البته به مانند دوره قبل، همه موفق به كسب اعتماد مجلسنشینان شدند. اما با توجه به طولانی شدن جنگ و همچنین پایین آمدن قیمت دلار كه كشور را در وضعیت ویژهیی قرار داده بود، آموزش و پرورش را هم متاثر از خود كرده بود. شاید دوره قبلی وزارت آموزش و پرورش هم با چنین مشكلاتی دست به گریبان بود، اما حجم مشكلات اینبار بیش از گذشته روی شانههای دولت سنگینی میكرد. با این حال تقویت ساختاری وزارت آموزش در دستور كار اكرمی بود.
استیضاح، نتیجه رفتار اخلاقی دولت بود
سیدكاظم اكرمی جایگزین پرورش در كابینه دوم میرحسین موسوی بود. او 32 رای منفی و 34 رای ممتنع در سبد رای اعتماد خود داشت. كابینه پیشنهادی كه البته به مانند دوره قبل، همه موفق به كسب اعتماد مجلسنشینان شدند. اما با توجه به طولانی شدن جنگ و همچنین پایین آمدن قیمت دلار كه كشور را در وضعیت ویژهیی قرار داده بود، آموزش و پرورش را هم متاثر از خود كرده بود. شاید دوره قبلی وزارت آموزش و پرورش هم با چنین مشكلاتی دست به گریبان بود، اما حجم مشكلات اینبار بیش از گذشته روی شانههای دولت سنگینی میكرد. با این حال تقویت ساختاری وزارت آموزش در دستور كار اكرمی بود. بزرگ شدن مجموعه، جذب معلمان، كلنگ زنی ساخت مدارس و... از جمله اقداماتی بود كه در دوره وزارت اكرمی جلوه بیشتری از سایر كارها داشت. تغییرات محتوایی خاصی، نه در ساختار و نه الگوهای آموزشی و پرورشی در دوره اكرمی مشاهده نشد. اما به هر حال با شدت گرفتن حملات موشكی عراق در سالهای پایانی جنگ، تعطیلی سراسری مدارس یكی از بزرگترین بحرانهای آموزش و پرورش را در طول تاریخش رقم زد. اما تدبیر دولت با جایگزینی امكان آموزش از راه دور و از طریق تلویزیون، آموزش و پرورش ایران را از تعطیلی یكساله نجات داد و سبب شد به هر شكلیشده روند آموزش عمومی كشور در سالهای میانی و پایانی دهه 60 بدون وقفه ادامه یابد. او فارغالتحصیل دیپلم ادبی دارالفنون، لیسانس روانشناسی دانشسرای عالی تهران و فوق لیسانس مشاوره است. ضمن آنكه مدتی هم به تحصیلات حوزوی مشغول بوده است.
روحالله سپندارند: دولت یازدهم كه بر سر كار آمد بنا را بر تعامل با دیگر دستگاههای كشور گذاشت. كابینه را به موقع به مجلس معرفی كرد. در برابر برخی تقابلها خویشتنداری به خرج داد. لایحه بودجه را پس از هشت سال تاخیر دولت گذشته، سر موعد قانونی تقدیم مجلس كرد. حتی در برخی امور اجرایی مثل تعیین استانداران و فرمانداران هم مشورت با نمایندگان را در پیش گرفت و حالا كه كارنامه یك سال تعامل خود با مجلس را مرور میكند، 6 كارت زرد به كابینه و یك استیضاح را در جاده یكطرفه پاستور- بهارستان میبیند. این سطح تعامل و پاسخی كه از سوی مجلس نصیب دولت شد، مورد انتقاد سیدكاظم اكرمی وزیر آموزش و پرورش دولت میرحسین موسوی است. اكرمی در گفتوگویی كه با او داشتیم، میگوید دولت باید با حفظ حرمت نمایندگان، برخی مسائل را به طور شفاف با مردم در میان بگذارد. اكرمی كه خودش عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بوده است، در مورد تصمیم رییسجمهور برای اجرای قانون اساسی پس از استیضاح، میگوید كه قانون اساسی با توجه به شرایط امروز نیاز به بازنگری است تا حدود اختیارات رییسجمهور مشخص شود. البته خودش اضافه میكند كه فعلا در این شرایط با قوانین عادی هم میتوان این مساله را حل كرد.
***
فكرمیكنید بعد از استیضاح موضع دولت و رییسجمهور به چه صورت باید باشد تا همین مسیری را كه از قبل در پیش گرفته بود بتواند ادامه بدهد؟
اینكه آقای رییسجمهور درست پس از استیضاح فرجیدانا، آقای نجفی را كه تجربه وزارت علوم را داشته است، به عنوان سرپرست این وزارتخانه منصوب میكند این كار خوبی بود كه نشان از چالاكی و توجه آقای رییسجمهور داشت.
علاوه بر آن، اگر آقای نجفی را معرفی كند یا هر كس دیگر، به هر حال آقای رییسجمهور باید آنچه را كه در مورد آزادیهای مشروع و معقول وعده دادند جامه عمل بپوشانند. در واقع رییسجمهوری، باید وزیری در حد و اندازه آقای فرجیدانا انتخاب كند. چون آقای فرجیدانا و همكارانشان واقعا در یك سال گذشته به شخصیت و آزادی استادان دانشگاه، توجه فراوان داشتند و به آن اهمیت دادند. باید برای روشن شدن قضیه این دوره را با دوره قبل مقایسه كنیم. در دولت آقای احمدینژاد اكثر استادها احساس میكردند كه شخصیتشان مورد بی توجهی قرار گرفته بود. رییس دانشگاه، رییس دانشكده و حتی رییس گروه معمولا از بالا انتخاب میشدند و استادان دخالتی در این مساله نداشتند. شیوه معمول در اكثر دانشگاههای جهان این است كه اساتید با توجه به فهم بالایشان خودشان رییس دانشكده و دانشگاه را انتخاب كنند. حالا میگوییم در ایران میتواند این مساله بینابین باشد، مثلا دولت برخی اصول را مشخص كند، اساتید دو یا سه نفر را انتخاب كنند، از بین آنها دولت یك نفر را منصوب كند. اگر میخواهیم دانشگاهها نشاط و تحرك و فعالیت علمی داشته باشد، باید به این مسیر برویم، كه این مسیر همان مسیر آقای فرجیدانا بود. با این رویكرد امیدواریم كه رییسجمهور چنین فردی را انتخاب كند.
شما به خصوصیات آقای فرجیدانا اشاره كردید كه نشاط را به دانشگاه برگرداند، اما با چنین عملكردی و با وجود رضایت جامعه دانشگاهی باز هم مجلس رای به بركناری او داد، اگر همین رویه در مجلس ادامه یابد، دولت چه واكنشی باید داشته باشد؟
آقای روحانی باید با صحبتهای مختلف در قالب سخنرانیها اعلام كند كه رویه در دانشگاههای جهان، احترام به شخصیت استاد است. اگر میخواهیم كشور پیشرفت داشته باشد، باید استاد احساس كند كه آزاد است، میتواند نظر بدهد، نقد كند. وگر نه دانشگاهها به مدرسه ابتدایی تبدیل میشود كه برنامهیی متمركز از بالا اعلام شود و آنها هم آن را اجرا كنند. نتیجه این رویكرد ركود علمی دانشگاههاست. به هر حال در بین نمایندگان هم تعدادی به استیضاح رای ندادند و به این مسائل توجه دارند. امیدوارم آن عدهیی هم كه رای به استیضاح دادند، متوجه این اشتباه خود شده باشند، چرا كه دانشگاه را رنجاندند. این تصمیم مجلس خیلی از دانشگاهیان را آزار داد. امیدواریم آنهایی كه به خاطر برخی جناحبندیها به استیضاح رای دادند، توجه كنند كه در آینده میخواهند دوباره انتخاب شوند، علاوه بر آن مگر نمیخواهند كشور پیشرفت كند. اگر نمایندگان، نقدی عالمانه و قانونی دارند، میتوانند آنها را مطرح كنند. البته به نظر من نقدی عالمانه به آقای فرجیدانا نشد. برخی مسائل مربوط به انتصابات مطرح شد، همه كسانی كه با ایشان كار میكردند، پاسخ استعلامهای آنها از وزارت اطلاعات، حكایت از صلاحیتشان میكرد. برخی آقایان یك سخنرانی را در آن ایام ملتهب دانشگاه بهانه میكنند. مجلسی كه میبیند در منطقه و كشورهای همسایه چه وضعیتی وجود دارد، باید بیشترین دقت را در وحدت و وفاق ملی داشته باشند.
ببینید در سالهای گذشته اگر میخواستیم یك استاد را بپذیریم، باید زمان زیادی میگذشت كه صلاحیتهای عمومی و علمی و... تایید شود، سه یا چهار سال زمان میبرد، دانشگاه باید اختیار داشته باشد كه استاد را انتخاب كند. در دوره آقای احمدینژاد، وزارت علوم تبدیل شده بود به جایگاهی امنیتی. من یك بار به وزارت علوم مراجعه كردم به آنها گفتم این وزارت علوم است، محل نظامی نیست. واقعا به وزارت علوم جفا شد، امیدوارم كه مجلس این اقدام خود را جبران كند.
خب سوال من بیشتر معطوف به واكنش آتی دولت بود. رییسجمهور پس از استیضاح وزیر علوم، گفت كه میخواهم به زودی اقدام به اجرای قانون اساسی كنم. این چه پیامی دارد؟ آیا مسالهیی مثل هیات نظارت بر قانون اساسی دوباره مدنظر است، یا اینكه فكر میكنید قرار است لایحهیی برای تعیین حدود اختیارات رییسجمهور ارایه شود؟
در اینكه رییسجمهور چه اختیاراتی دارد، در قانون نكاتی دیده میشود، این اختیارات را رییس قوه مقننه ندارد. رییسجمهور كسی است كه مستقیم برای اداره كشور انتخاب شده است. این بحث همان زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی مطرح شد. بالاخره باید مشخص شود كه رییسجمهور چه اختیاراتی دارد. به نظر من آقای رییسجمهور مشغول بررسی این مساله است كه وظایف رییسجمهور در قانون اساسی، مشخص شود. ما تا كنون در سالهای پس از انقلاب هنوز خیلی از كارهایمان به تعبیر آقای ناطقنوری، سلیقهیی و با رودربایستی است. همهچیز باید شفاف، قانونی و مشخص باشد. همه باید وظایفشان را بدانند. با سلیقه و نظر شخصی عمل نشود.
اینكه امروز سلیقهیی برخورد میشود، دلیلش چیست؟ فكر میكنید در حال حاضر خلأ قانونی احساس میشود یا اینكه مشكل در اجرای قانون است؟
به نظر میرسد مقداری خلأ قانونی داریم. در گذشته هم قوانینی نوشته شد و به شورای نگهبان رفت اما تصمیمی در مورد آن گرفته نشد. نمیگویم زیاد اما مقداری خلأ قانونی در مورد وظایف رییسجمهور احساس میشود، بالاخره رییسجمهور در مواردی باید توان اعمال قدرت بیشتری داشته باشد. مواردی هست كه اگر رییسجمهور نتواند آنها را بر طرف كند، وحدت و وفاق ملی از بین میرود. رهبری همیشه این نكات را تذكر دادند. اما همیشه نیروهای تندرویی هستند كه مانع وفاق ملی در سطح عالی میشوند كه رییسجمهوری باید به آنها رسیدگی كند.
این تندروها چه اهدافی را دنبال میكنند؟ آیا از اینكه وفاق ملی شكل نگیرد منافعی برای این گروهها به دست خواهد آمد؟
به نظر من عدهیی هستند كه شخصیتشان تندروی است و شاید دنبال مزایا و منافعی هم نباشند كه تعدادشان اندك است. این عده باید به خودشان بپردازند و رفتارشان مرور كنند و ببینند كدام رفتارشان به نفع جامعه نیست و آن را برطرف كنند.
اما عدهیی هستند كه در این نوع رفتارشان منافعی نهفته است. به هر حال در 8 سال گذشته عدهیی از امتیازات مالی زیادی بهرهمند شدند و به این راحتی نمیخواهند آن را از دست بدهند. تعداد این گروه بیشتر از گروه اول است. البته عدهیی هم تشخیص نمیدهند كه وحدت ملی چه قدر اهمیت دارد. همه كسانی كه ایران و انقلاب اسلامی را دوست دارند، باید یگانه باشند.
بازگردیم به مساله قانون و اختیارات رییسجمهوری، اصل 113 در قانون اساسی تصریح میكند كه «پس از مقام رهبری، رییسجمهور عالیترین مقام رسمی كشور است و مسوولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری كه مستقیماً به رهبری مربوط میشود، برعهده دارد» بیشترین بحث بر روی همین بخش مسوولیت اجرای قانون اساسی است. عدهیی معتقدند كه منظور فقط از این عبارت عمل به قانون اساسی در اصول مرتبط با اختیارات قوه مجریه است. برخی هم میگویند كه مقصود، نظارت دولت بر اجرای كل قانون اساسی است؟
نظرات در این زمینه مختلف است. عدهیی قانوندان باید بنشینند و این مساله را تفسیر كنند. یعنی بر اساس مصلحت عمومی تعیین كنند كه مقصود از مسوولیت اجرای قانون اساسی، چیست تا كشور از این ابهام در حدود اختیارات رییسجمهوری نجات پیدا كند. هر كسی به این مساله كمك كند، به ملت و انقلاب خدمت كرده است.
برای رفع ابهام، آیا نیازمند بازنگری در قانون اساسی هستیم یا میتوان با تصویب قوانین عادی این مشكل را حل كرد؟
البته قانون اساسی باید روزی بازنگری شود، بالاخره نكاتی در قانون اساسی وجود دارد كه نیازمند بازنگری است، اما فعلا با قوانین عادی و با همكاری دولت و مجلس میتوانیم این مشكلات را حل كنیم.
به همكاری دولت و مجلس اشاره كردید؛ دولت یازدهم از زمان روی كار آمدن، سعی كرد تعامل با مجلس را در پیش بگیرد، حتی تا جایی پیش رفت كه انتخاب فرمانداران و استانداران هم با مشورت نمایندگان همان مناطق صورت گرفت، اما پاسخ این تعامل، شش كارت زرد به وزرای دولت و در نهایت استیضاح وزیری بود كه حتی یك سال هم از حضورش در وزارت نمیگذشت، عدهیی معتقدند این رویه شاید جواب نداد و مثال میزنند كه اگر در جلسه استیضاح، دولت و وزیر علوم به گونهیی دیگر دفاع میكرد، شاید شاهد بركناری وزیر نبودیم. برای مثال در دولتی كه شما هم در آن وزیر بودید، استیضاح بهزاد نبوی را عدهیی مثال میزنند كه اگر فرجی دانا هم اسناد و مساله بورسیهها را مطرح میكرد، شاید رویه بهتری بود.
برخی معتقدند كه اگر رفتار آقای فرجیدانا با این افراد به گونهیی دیگر شكل میگرفت بهتر بود. ببینید به هر حال بر اساس اطلاعاتی كه وجود داشت، دو روز قبل از استیضاح مشخص شده بود كه عدهیی قصد دارند وزیر را بر كنار كنند، بر این اساس به نظر من آقای فرجی دانا باید برخورد مناسبتری انجام میداد. اما ایشان انسانی والا و برجسته است كه با وجود اصرار دوستان برای افشای برخی رانتها در مجلس و حتی كمیسیون آموزش در زمینه بورسیهها، اما آقای فرجیدانا گفت كه من نام كسی را نمیبرم. البته حالا نمیشود قضاوت كرد.
البته فارغ از شخصیت آقای فرجیدانا، بیشتر میخواهم در مورد موضع دولت و مجلس صحبت كنم، به هر حال آرایش سیاسی مجلس مشخص است و تصمیمات نمایندگان هم در مورد دولت در این یك سال، قابل بررسی است. فكر میكنید رویه دولت باید به چه صورت باشد؟
به نظر من دولت باید شیوهیی میانی را در پیش گیرد، اگر دولت شیوهیی تند را در پیش گیرد، شاید زیاد خوب نباشد اما برخی آقایان در مجلس دلایل كافی نداشتند و روی مسائل قانونی تاكید نمیكردند، بیشتر به مسائل سیاسی و جناحی اشاره داشتند. با این مجلس باید به زبان خودش صحبت كرد. زمانی كه دولت اخلاقی برخورد میكند، نتیجهاش همان میشود. البته من از مجلس دور هستم و زیاد با روحیات نمایندگان آشنا نیستم اما در مجموع در مورد كسانی كه تندرو هستند كه در پرونده بورسیهها هم دخالت داشتند، شاید اگر برخی مسائل را دولت مطرح میكرد -حالا با رعایت همان اخلاق- باعث میشد كه مردم هم بیشتر مطلع شوند. یك نكته دیگر وجود دارد. به نظر من از همان ابتدا این مساله درست جا نیفتاد كه تعامل با مجلس به این معنا نیست كه نظر نمایندگان در مورد استانداران، در مورد ریاست دانشگاهها و حتی روسای آموزش و پرورش گرفته شود. این رویه درست نبود. این نقدی است كه به دولت وارد است. ما باید ضوابط را با مجلس هماهنگ كنیم. مثلا ببینید ما از هر استان چند نماینده داریم، آقای «الف» بگوید من فلان فرد را برای ریاست دانشگاه ترجیح میدهم، آقای «ب» بگوید من فرد دیگری را میپسندم، اینگونه كه نمیشود. دولت اختیار دارد كه هر كسی را انتخاب كند، اگر بر اساس قانون عمل نكردند، آن زمان مجلس میتواند ورود پیدا كند.
ببینید زمانی كه من وزیر بودم یكی از نمایندگان فشار میآورد كه یكی از مدیران آموزش و پرورش را بر كنار كنم، بعد از فشارهای زیاد من نامه نوشتم و گفتم كه او را تغییر میدهم بعد از بررسیهایی كه انجام دادم مشخص شد كه آن نماینده میخواهد یكی از نزدیكان خودش را جایگزین كند، من هم نامه دیگری نوشتم و صراحتا اعلام كردم كه این كار را انجام نمیدهم. همان نماینده از من در مجلس سوال كرد. وقتی كه در مجلس حاضر شدم، این مساله را مطرح كردم و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
به مردم اشاره كردید. شما گفتید اگر دولت برخی مسائل را شفاف مطرح كند، بهتر است. برای مثال در مورد همین بورسیهها فكر میكنید اگر مسائل به طور صریح برای مردم مطرح شود، چه اندازه در حفظ بدنه اجتماعی دولت تاثیرگذار خواهد بود؟
هر اندازه مردم در جریان امور قرار بگیرند، در رفتار بعدیشان برای انتخاب موثر خواهد بود. وقتی كه مردم ندانند مثلا در این مورد چه اندازه دولت حق داشت چه اندازه مجلس حق داشت، رفتار دیگری نشان خواهند داد. دولت باید با حفظ حرمت نمایندگان و با حفظ اخلاق اسلامی مسائل را مطرح كند. در مورد وزارت علوم هیچ كار غیر قانونی انجام نشده بود، اما برخی نمایندگان روی برخی افراد حساسیتهایی داشتند اگر دلشان به حال كشور سوخته بود و اگر عملكرد وزارت علوم را در دانشگاهها میدیدند قطعا تصمیم دیگری میگرفتند. البته دولت نمیگذارد كه دانشگاهها دوباره ناامید شوند. قطعا رییسجمهور با قدرت، كسی را انتخاب خواهد كرد كه دانشگاه، نشاط این یك سال خود را حفظ كند.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید