فلسفه دین در یک نگاه درگفت‌وگو با محمد لگن هاوسن - هژیر مهری – بخش دوم و پایانی

1393/5/14 ۰۸:۲۰

فلسفه دین در یک نگاه درگفت‌وگو با محمد لگن هاوسن - هژیر مهری – بخش دوم و پایانی

بنده فکر می‌کنم چندین نکته از دیدگاه های هگل در الهیات ابهام دارد، ولی به نظر بنده دیدگاه هگل درباره خدا این است که خدا در حرکت است، چرا؟ چون دیدگاه هگل این بود که خدا مطلق است که این مطلق شامل همه چیز هست و این مطلق شامل چیزهای محسوس و زمانی هم هست‌. خدا در فلسفه دین هگل به آگاهی و آگاهی خود می‌رسد در زمان به خاطر اینکه خدا می‌تواند بر اساس انسان‌ها آگاهی داشته باشد‌، پس خدا باید انسان‌ها را بیافریند که انسان‌ها هم رشد کنند که این هم چندین مرحله می‌شود که روح هم پیدا می‌شود. این روح هم باید به خودش توجه داشته باشد این روح زمان می‌خواهد و در این سیر خدا تکمیل می‌شود و الهیات پویشی پیدا می‌شود‌، البته من اصلا این را قبول نمی‌کنم من هگل را تدریس می‌کنم ولی حمایتش نمی‌کنم.

 

در قسمت پایانی این گفت‌و‌گو می‌خواهیم وارد بحث تالیفی شویم که شما درحوزه فلسفه دین داشته‌اید:

***

مقاله اخیر شما در زمینه فلسفه دین با عنوان«خدا و دین در اندیشه هگل»: چه مباحثی را مورد بحث قرار می‌دهد: لطفا ذیل مسائلی که سوال می‌شود مرتبط با مباحث مقاله، پاسخ‌های مبسوطی ارائه فرمایید:

الف- ارتباط فلسفه دین هگل با الهیات پویشی در چیست؟

بنده فکر می‌کنم چندین نکته از دیدگاه های هگل در الهیات ابهام دارد، ولی به نظر بنده دیدگاه هگل درباره خدا این است که خدا در حرکت است، چرا؟ چون دیدگاه هگل این بود که خدا مطلق است که این مطلق شامل همه چیز هست و این مطلق شامل چیزهای محسوس و زمانی هم هست‌. خدا در فلسفه دین هگل به آگاهی و آگاهی خود می‌رسد در زمان به خاطر اینکه خدا می‌تواند بر اساس انسان‌ها آگاهی داشته باشد‌، پس خدا باید انسان‌ها را بیافریند که انسان‌ها هم رشد کنند که این هم چندین مرحله می‌شود که روح هم پیدا می‌شود. این روح هم باید به خودش توجه داشته باشد این روح زمان می‌خواهد و در این سیر خدا تکمیل می‌شود و الهیات پویشی پیدا می‌شود‌، البته من اصلا این را قبول نمی‌کنم من هگل را تدریس می‌کنم ولی حمایتش نمی‌کنم.

بله جز الهیات پویشی در مورد صفات و افعال خدا در سال 1994 در غرب رویکرد جدیدی به نام الهیات و خداباوری گشوده «Open Theism» با آثار ویلیام هاسکر، سوسا، پینکو و دیگران به وجود آمد که بسیار به الهیات پویشی نزدیک است. اینان در عقاید خود معتقدند که خدا تغییرپذیر است،یا اینکه خدا فکر می‌کند یا خدا در افعالش ریسک می‌کند که به نظر می‌رسد اینها از عقاید هگل الهام گرفته باشند.

 

ب- به نظر شما خدا در اندیشه هگل به تفسیر طرفداران مسیحی نزدیک‌تر است؟ یا مخالفانی که معتقدند هگل اعتقادی به دین نداشت و خودش بر اساس نظام عقلی‌اش در فلسفه فرایندی به نام دین را درست کرده است؟

می‌توانیم دیدگاه هگل را به چندین شکل تفسیر کنیم. آنها که مسیحی و طرفدار هگل بودند این را انکار کردند. آنها گفتند دیدگاه هگل این نیست که خدا خودش در زمان تکمیل می‌شود فقط با توجه به تثلیث روح خداست که تکمیل می‌شود ولی ذات ثابت می‌ماند، ولی هگل در آثار خودش روح و ذات را از یکدیگر جدا نمی‌کند پس نسبت دادن این تفسیر به هگل مشکل است. از سوی دیگر مفسران دیگر هگل می‌گویند، هگل اصلا هیچ اعتقادی به خدا نداشت‌، چرا؟ وقتی که ما نگاه می‌کنیم، منظور ایشان از روح چی هست، این آگاهی را داریم که فراتر از من است و وقتی که این من از ما عبور می‌کند، حتی در شکل خانواده، جامعه مدنی و حکومت‌، اینجا روح پیدا می‌شود، پس روح یک پدیدار اجتماعی است و چیزی فرا طبیعت نیست و این تفسیر دیگری از هگل بود.

برداشت کلی بنده از تفاسیر هگل این بود که او خودش را یک پروتستان لوتری به شمار می‌آورد، یعنی دیدگاه خودش این بود: دیدگاه لوتری پروتستانی دارم و به تثلیث و اعتقادات رسمی‌کلیسا اعتقاد دارم، اما با یک تفسیر فلسفی. تفسیر فلسفی که هگل از اعتقاداتش ارائه می‌دهد، حالت پویشی در آن پیدا می‌شود. این درحالی است که بنده باز هم صددرصد مطمئن نیستم که این موضوع به خاطر سختی در نوشتار هگل پدیدار می‌شود.

 

شما در زمینه فلسفه دین کتاب دیگری دارید، با عنوان« پلورالیسم: بررسی دیدگاه متفکران اسلام » در این کتاب چه مباحث دینی را مطرح می‌کنید.

الف- تجربه دینی چه ارتباطی با پلورالیسم دینی دارد؟آیا آلستون از این موضع وارد مساله پلورالیسم دینی می‌شود یا موضع انحصار گرایانه دارد؟

بحث را با تجربه دینی شروع می‌کنیم؛ بسیاری از کسانی که می‌خواهند از پلورالیسم دینی دفاع کنند‌، بر اساس تجربه دینی شروع می‌کنند. این تجربه دینی اعتقادات خاص ادیان بر این اساس است و بزرگان مذاهب مدعی‌اند، صاحب وحی یا الهام هستنند که بر اساس این مطلب اعتقادات را مطرح کرده و پیروانشان هم قبول می‌کنند. اما این تجربه‌های دینی ضد و نقیض و متفاوت هستند و ما نمی‌توانیم بگوییم که یکی از این تجربه‌ها از باقی آنها بیشتر قابل اعتمادتر است، بر این اساس انواع مختلف پلورالیسم دینی پیدا می‌شود‌، یکی درباره‌ حقیقت دینی که حقیقت دین در اسلام پیدا می‌شود یا در مسیحیت یا بودایی یا همه برابرند. برخی نویسندگان می‌گویند چون حقیقت در ادیان مختلف وجود داد این حقیقت در ادیان به طور مساوی پخش می‌شود البته اینجا مشکلی برای ادیان پیش می‌آید که همه آنهایی که در این موضوع می‌نویسند می‌گویند شیطان‌پرستی باطل است و ما این را قبول نمی‌کنیم ولی شیطان‌پرستان هم تجربه دینی دارند. آنها می‌گویند شیطان رادیده‌ایم و شیطان چیزهایی به ما نشان داده‌ است. اگر ملاک‌، تجربه است باید تمام این فرقه‌های کوچک و بزرگ عجیب و غریب را قبول کنیم که با یکدیگر برابر هستند و جان هیک و هیچ کس دیگری حاضر نیستند که اینها را بپذیرند و اینجا تا حدودی مشکل پیش می‌آید.

 

ب- آیا شما در مساله پلورالیسم دینی به مساله «تئودیسه» همان مساله‌ای توجه داشته‌اید که جان هیک را به این موضع رهنمون کرده است.

همان‌گونه که پلورالیسم دینی با بحث تجربه دینی شروع می‌شود بحث‌های مختلفی هم با آن شروع می‌شود که هر چیزی که به دین برمی‌گردد، مگر با تجربه‌های دینی برابر است؟ و همه ادعاهای مربوط به دین به طور برابر در مورد ادیان منتشر می‌شود پس گفته‌اند موضوعاتی مانند اخلاقی، معرفت‌شناختی، آخرت‌شناختی در مذاهب مختلف یکسان است. در مساله آخرت‌شناختی مشکلی پیش می‌آید. همان‌طور که می‌دانید در آثار جان هیک به نظرم این عیب است اگر بگوییم کس دیگری نمی‌تواند اهل بهشت شود صرفا به این دلیل که اعتقادات ما را قبول نمی‌کند. باید بپذیریم آنها تجربه‌های خودشان را دارند و می‌توانند اهل بهشت شوند پس نباید اعتقادات انحصارگرایانه در مورد دین داشته باشیم.

بگذارید داستانی برایتان بگویم: روزی در آمریکا سوار هواپیما بودم و یک کتاب فلسفه دین مطالعه می‌کردم شخصی در کنارم نشسته بود ایشان به من گفت می‌بینم که درباره دین می‌خوانید.می‌توانم بپرسم اعتقادات شما چیست؟

بنده گفتم: مسلمان هستم، الحمدالله.

ایشان گفتند: برای شما متاسفم چون شما از اهل جهنم هستید! بنده گفتم: چرا این حرف را می‌زنید؟

گفت: چون شما حضرت مسیح را قبول ندارید.

بنده گفتم: چرا من حضرت مسیح را قبول دارم، یعنی همه مسلمانان حضرت مسیح را قبول دارند.

ایشان گفت: نه، اینطوری! شما باید حضرت مسیح را به عنوان منجی خودتان قبول کنید.

بنده گفتم: باشد قبول می‌کنم.

گفت: یعنی چه؟

گفتم: همه پیامبران منجی من هستند.

گفت: نه، اینطور درست نیست!

تمام دو ساعت پرواز را بحث کردیم و در پایان بحث و پرواز باز هم ایشان گفت: من فکر می‌کنم که شما اهل جهنم هستید!

و این مساله برای بنده بسیار عجیب بود.

هیک هم از افرادی مثل مور ناراحت است که ما نباید اینگونه به مساله نگاه کنیم ولی اشکالی که برای دیدگاه پلورالیستی هیک وجود دارد این است که بین ادیان فرقی وجود دارد و همه آنها راهی بهشت می‌شوند. اینکه حضرت مسیح آمده انسان‌ها را هدایت کرده و به صلیب کشیده شده، پس رستگاری فقط برای دین مسیحی و مسیحیان است، درست نیست به همین دلیل بیشتر مسیحیان تحمل حرف جان هیک را ندارند.

 

پ- موضع پلنتینگا که بنابه دلایلی در مقاله‌اش با عنوان انحصارگرایی و نقدهایی را به پلورالیسم مطرح می‌کند، تا چه حد به نظر شما موجه و معقول است؟

پلنتینگا اعتراف می‌کند که انحصارگراست. به نظرم دیدگاه پلنتینگا بیشتر با دین سازگاری دارد در ارتباط با آن چیزی که هیک می‌گوید. اینجا برای تکمیل بحث داستان دیگری درباره پلنتینگا تعریف می‌کنم.

پلنتینگا به این صورت که مشهور است، انحصارگرا نیست. زمانی که پلنتینگا به ایران و قم آمدند، دیداری با آیت‌الله مصباح داشتند. در ابتدای جلسه آیت‌الله مصباح به پلنتینگا خوشامد گفت و اشاره‌ای به این مساله کرد که آخر زمان حضرات امام زمان(ع) و حضرت مسیح (ع) با هم می‌آیند و حضرت مسیح پشت سر امام زمان نماز می‌خوانند: امام زمان می‌گویند اول شما نماز بخوانید که ما پشت سر شما اقتدا کنیم و اینگونه با هم تعارف می‌کنند. بالاخره اینها با هم هستند و با هم صلح و عدالت را در تمام جهان برقرار می‌کنند.

پلنتینگا چیزی نگفت.

روز بعد پلنتینگا با آیت‌الله جوادی آملی جلسه داشتند. آن بحث هم بسیار جالب بود و امید دارم نوار این جلسه پیاده و چاپ شود زیرا اهمیت تاریخی دارد.

آخر این جلسه وقتی می‌خواستند خداحافظی کنند، پلنتینگا گفت من دیروز شنیدم که شما شیعیان اعتقاد دارید در آخر زمان وقتی حضرت مسیح می‌آیند امام زمان هم می‌آیند، آیا این مطلب درست است؟

آیت‌الله جوادی گفتند: بله،درست است، این اعتقاد ماست.

پلنتینگا گفت: من بعد از اینکه این مطلب را شنیدم خیلی فکر کردم‌ و به نظرم آخر زمان وقتی که حضرت مسیح می‌آید، که این مساله طبق اعتقادات ما مسیحیان است‌، و اینکه امام شما همراه ایشان می‌خواهند بیایند هیچ مانعی نیست، یعنی مانعی در اعتقادات مسیحی نیست. چون در دین مسیحی هیچ مطلبی راجع به ائمه معصوم شیعیان گفته نشده و انکار هم نشده است، پس قابل جمع است.

و بیان این مساله برای کسی که انحصارگرا محسوب می‌شود بسیار عجیب است. 

پلنتینگا می‌گوید دین مسیحی درست است و هر جایی که ادیان دیگر در مورد مساله‌ای تناقض‌گویی می‌کنند دین ما درست می‌گوید و آنها اشتباه می‌کنند ولی جاهایی که احتمال دارد که جمع شود با دیدگاهی که در دین خودمان هست آنجا چه کاری باید انجام بدهیم؟

نمی‌توانیم حقایق دینی را از ادیان دیگر یاد بگیریم. وقتی با آن چیزی تناقض ندارد که در دین ما هست، پاسخ مثبت است.

 

وقتی فیلسوفان دین از «تجربه دینی» سخن می‌گویند، تجربه در نظر آنها چه تفاوت‌های بنیادینی با تجربه نزد دانشمندان دارد؟

 اساسا تجربه دینی را شلایرماخر مطرح کرد، تجربه دینی شلایرماخر واکنشی نسبت به الهیات انتقادی کانت بود که دین را از حوزه اخلاق به حوزه حس و تجربه منتقل کرد. شما در اینجا گریزی به مفهوم تجربه دینی در آلستون بزنید و بگویید که جان هیک چگونه از مساله تعدد تجارب دینی در پلورالیسم دینی استفاده می‌کند؟

تفکری شبیه این در آرای آلستون هم پیدا می‌شود . آلستون در آخر کتاب Perceiving  God که کتاب مهم ایشان در فلسفه دین هست، اشاره می‌کند مشکل‌ترین مساله برای نظریه من در ارتباط با تجربه دینی این است که با ادیان دیگر چه کار کنیم؟ ظاهرا همه آنها اعتقادات دینی دارند‌، ولی آلستون پلورالیسم را قبول نمی‌کند‌، پس چه کار می‌کند؟ آلستون می‌گوید آن چیزی که ما می‌توانیم بر اساس تجربه دینی اثبات کنیم‌، خیلی کلی است و نمی‌توانیم جزئیاتش را اثبات کنیم‌، ولی نمی‌دانم چرا نمی‌تواند؟ مثلا کسی در رویا حضرت مریم را می‌بیند و چیزهایی مختلف که آلستون می‌گوید اینها توجیه کننده نیست .

اینکه از نظر آلستون چه چیزهایی در تجربه دینی توجیه می‌شود و چه چیزهایی قابل توجیه نیست ابهام دارد و مساله‌ای بسیار جدی در کار ایشان است. آلستون فیلسوف بزرگی بود که گفت من جوابی برای اینگونه مشکلات ندارم ولی آلستون در جای دیگری می‌گوید جایی که در تجربه‌های دینی تناقض پیدا می‌شود تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که از روش عقلی استفاده کنیم، ولی منظور آلستون این نیست که با روش عقل محض از بدیهیات شروع کنیم و به برهان قطعی برسیم. اینکه تجربه‌ها را بسنجیم تا اینکه به نتیجه معقول‌تری برسیم. ایشان گفت اعتقاد من این است وقتی که این کار را انجام می‌دهیم اثبات می‌شود که دین مسیحی درست است که اینطور نشد.

 

ث-از میان متفکران اسلامی در مساله پلورالیسم شما به کدام متفکر اسلامی ‌نظر داشتید، موضع ایشان در قبال پرسش‌های قبل چگونه است؟ اگر مرتبط نیست‌، موضع ایشان را تبیین نمایید.

بنده در این کتاب سعی کردم بیشتر از شهید مطهری الهام بگیرم که ایشان هم در کتاب عدل الهی می‌گوید آن چیزی که در میان مسلمانان جا افتاده این است که دیگران اهل جهنم هستند و ما اهل بهشت هستیم و مطهری گفت که نه عقل و نه اعتقادات دین ما این موضوع را تایید نمی‌کند و ما نمی‌توانیم لطف خدا را فقط به یک فرقه منحصر کنیم. ایشان کسانی که دین اسلام را قبول نمی‌کنند به قاصر و مقصر تقسیم‌بندی می‌کند:

اگر کسی مقصر است این شخص مجازات الهی دارد و اگر کسی که قاصر است و سعی می‌کند حقیقت را بداند ولی به آن چیزی نمی‌رسد که ما می‌گوییم نتیجه درست است، خدا به او لطف دارد‌ و این تفکر الهامی ‌برای بنده بود در تمام کارهایی که انجام دادم.

بله من هم چنین تعبیری در تفکرات علامه‌طباطبایی دیده‌ام، علامه کفر را در دو دسته تقسیم‌بندی کردند: 1- جهل(علم): شخص نمی‌داند یا کوششی نکرده است یا اینکه موضوعی توجهش را جلب نکرده است. (بسیاری از آدم‌ها کفرشان از این نوع است.)

2- جحد(تصدیق): عامدانه نمی‌خواهد حقیقت را دنبال کند یا اینکه حقیقت را پنهان می‌کند؟

علامه معتقد است کفری که در خلود نگه می‌دارد‌، کفر جحدی است‌، بسیاری از فقها با علامه مخالفت می‌کنند زیرا با این تفسیر تعداد کفار خیلی کم می‌شود.

 

جناب استاد لگن هاوسن در پایان این گفت‌وگو اندکی از فعالیت‌های خود در موسسه امام خمینی برای ما بگویید. بفرمایید اکنون مشغول چه پروژه‌ای هستید و برنامه‌هایتان چیست؟

در موسسه امام خمینی فلسفه سیاسی هگل تدریس می‌کنم. برنامه دیگری تحت عنوان دیدگاه‌ها در مورد الهیات مسیحی داریم که چندین سال است آن را پیگیری می‌کنیم. غیر از این هم بنده چندین مطلب درباره فلسفه دین از دیدگاه اسلامی نوشته‌ام و مخصوصا به مساله پلورالیسم پرداخته‌ام که تقریبا 15 سال پیش هم چاپ شد‌ و ازآن زمان تاکنون نوشته‌های دیگری در این موضوع دارم که می‌خواهم این نوشتارها را جمع‌آوری کرده تا کتاب دیگری در زمینه فلسفه دین چاپ کنم.

اطلاعات حکمت و معرفت

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: