1397/6/14 ۰۹:۱۵
توفان از مردادماه تا همین امروز هر روز به سیستان هجوم آورده است. توفان با هر بار آمدنش گرد و غبار گستردهای را هم با خودش برای سیستانی سوغات میآورد تا جایی كه دیگر نفس انسان تنگ میشود. ذرات معلق در هوا از ٥ تا ٦٠ برابر حد مجاز در روزهای گذشته در شهرهای شمال استان سیستان و بلوچستان ثبت شده است. شنهای روان هم به خانه مردم حاشیه تالاب هامون هجوم آورده و آنها را محاصره كرده است.
توفان از مردادماه تا همین امروز هر روز به سیستان هجوم آورده است. توفان با هر بار آمدنش گرد و غبار گستردهای را هم با خودش برای سیستانی سوغات میآورد تا جایی كه دیگر نفس انسان تنگ میشود. ذرات معلق در هوا از ٥ تا ٦٠ برابر حد مجاز در روزهای گذشته در شهرهای شمال استان سیستان و بلوچستان ثبت شده است. شنهای روان هم به خانه مردم حاشیه تالاب هامون هجوم آورده و آنها را محاصره كرده است. عكسهای خبرگزاریها را ببینید تا بهتر مفهوم محاصره سیستان در شنهای روان را درك كنید. در چنین وضعیتی هنوز مسوولان استانی و كشور راهحل دقیقی برای مقابله با این بحران ارایه نكردهاند. هر چه باشد هجوم شنهای روان و گردوغبار ناشی از خشك شدن تالاب هامون است. در این شرایط كه هامون آب ندارد چه باید كرد؟ برای یافتن این پرسش با «محمدرضا علیمرادی»، دانشآموخته دكترای تغییر اقلیم به گفتوگو نشستیم. علیمرادی اهل سیستان و بلوچستان است و در همین استان مشغول در اداره كل حفاظت محیط زیست مشغول به كار است. او به عنوان یكی از پژوهشگرانی كه برای یافتن راهحل معضلات موجود كار میدانی انجام داده، كوشش كرد صورتبندی دقیقی از وضع موجود و راهحلهای متصور برای آن را ارایه كند.
********
جناب آقای علیمرادی به عنوان كسی كه هم اهل سیستان و بلوچستان هستید و هم از نظر علمی درباره مباحث تغییر اقلیم مطالعه میكنید؛ تحلیلتان درباره توفانهای اخیر چیست. كانونهای اصلی گرد و غبار سیستان كدامند و این همه گرد و خاك و شن روان چگونه روانه زندگی مردم سیستان شده است؟
در حوزه سیستان تالاب هامون كانون اصلی این توفانهای همراه با گرد و غبار است. گرد و غبار و شنهای روان دو منشا دارند؛ یكی داخلی و دیگری خارجی. همانطور كه اطلاع دارید تالاب هامون بین ایران و افغانستان مشترك است. اگر به نقشههای هوایی نگاه كنیم میبینیم توفانهای اخیر شنهای روانی كه از كف رودخانه بلند میشود را با خودش حمل میكند. همچنین در قسمتهایی كه محل تردد خودروها است یا قسمتهایی كه بافت خاك چگالیاش كمتر است بافت كف دریا مستعد بلند شدن است. بهطور كلی باید گفت منشا اصلی این توفانهای همراه با گرد و غبار تالاب هامون است.
برخی مسوولان سیستان معتقدند فعالیت غیرضابطهمند واحدهای دانهبندی شن و ماسه در جاده زابل به نهبندان هم در تشدید بحران گرد و غبار و هجوم شن به شهرهای سیستان موثرند. چقدر این ادعا دقیق است؟
واحدهای دانهبندی شن و ماسه ملزم هستند از سیستم آبپاش استفاده كنند اما خیلی روی فعالیت آنها نظارت نمیشود. البته بسیاری از این واحدها برای تهیه آب با مشكل مواجهند. حتما خبر دارید به حدود ٥٠٠ روستا به شیوه «سقایی» و از طریق تانكر آبرسانی میشود. در این شرایط كم آبی واحدهای شن و ماسه هم استدلالشان این است كه نمیتوانند آب مورد نیازشان را تامین كنند. اما باید توجه كنیم كه توفانهای منطقه سیستان در سطح خیلی وسیع رخ میدهد و نقش این واحدها خیلی زیاد نیست. شاید بتوان گفت شن و ماسه یا محل تردد ماشینها در دل تالاب هم حداكثر ٥ درصد در این وضعیت نقش دارند. یك سری كانون هم در جاده شمال زابل به نهبندان وجود دارند كه بخشی از گرد و غبار از آنجا بلند میشود و میآید. آن كانونها روستاهای كمتری را تحت تاثیر قرار میدهد.
مردم سیستان همیشه با بادهای ١٢٠ روزه مواجه بودهاند اما برخی از شهروندان زابل، نیمروز و شهرهای دیگر سیستان به «اعتماد» گفتهاند توفانهایی كه امسال تجربه كردهاند با سالهای قبل متفاوت بوده است. از نظر علمی دلیل این تغییر چیست؟
این بادها و شدت آنها ناشی از اختلاف فشار است. اختلاف فشار هم از اختلاف دما به وجود میآید. از وقتی دریاچه هامون بهطور كامل خشك شده دمای هوا هم خیلی بالا رفته است. در زمانی كه تالاب هامون خشك نشده بود آب درون تالاب نقش مرطوبكننده و متعادلكننده دمای هوا را بر عهده داشت. با خشك شدن تالاب سرعت بادها افزایش یافته است. وقتی بادها به تالاب میرسند سرعتشان دو برابر هم میشود. در نتیجه افزایش سرعت باد موجب میشود رسوبات بیشتری هم همراه با باد حمل شوند.
پس در واقع عمده آنچه به عنوان گرد و غبار شناخته میشود از كف تالاب خشك شده هامون بلند میشود و هوای سیستان را آلوده میكند؟
بله. هر سال مقدار كمی آب به صورت سیلاب به تالاب میآید. سیلابها حامل رسوبات زیادی هستند. منشا این رسوبات دهانه و مخزن رودخانههای تغذیهكننده تالاب است. برای مثال میزان آبی كه از «فراه رود» در افغانستان به هامون صابوری میریزد بر اثر تبخیر بالا خیلی زود خشك میشود. هر سال ما با تبخیر ٤ هزار میلیمتری روبهرو هستیم. در چنین شرایطی وقتی این آب خشك میشود رسوبات آن باقی میماند. در قسمت هامون پوزك هم همین وضعیت حاكم است. در منطقه سیستان و خارج از تالاب كانون و خاستگاه دیگری برای گرد و غبار وجود ندارد. اما كانونهای فرعی هم وجود دارند كه بیشتر در بلند شدن شن كه دانه درشت ترند نقش دارند.
این كانونهای فرعی چگونه به بحرانیتر شدن توفانها كمك میكنند؟
رودخانه سیستان كه از داخل افغانستان میآید و وارد سیستان میشود گاهی تا ٥٠ درصد رسوبات دارد. این رسوبات در داخل رودخانههای محلی باقی میماند و نقش كانون را ایفا میكنند. این كانونها بیشتر موجب بلند شدن شنهای روان میشوند و نه گرد و غبار. در واقع دانهبندی اینها درشتتر است. روستاها و مناطق مسكونی كنار رودخانهها در معرض تهدید هستند. پس ما یك كانون اصلی داریم كه در داخل تالاب هامون قرار دارد و یك سری كانونهای فرعی در رودخانههایی كه در داخل دشت سیستان منتهی به تالاب هامون میشوند و یك سری كانونهای حمل.
آقای علیمرادی راهحل واقع بینانه غلبه بر این بحران چیست. همه میگویند تالاب هامون باید احیا شود. آیا احیای تالاب ممكن است؟
برای غلبه بر این بحران چندین راه دارد؛ اول باید وضعیت فعلی تالاب را به صورت واقع بینانه ارزیابی كنیم. اگر قرار باشد تالاب هامون آبگیری شود و یك ارتباط هیدرولوژیكی بین تمام بخشهای آن برقرار شود طبق مطالعات صورت گرفته نزدیك به ١٧ میلیارد مترمكعب آب نیاز است. این برای وضعیتی است كه تالاب هم در افغانستان و هم در ایران پر از آب باشد و اصطلاحا هر سه كاسه هامون پر شوند. اما اگر قرار باشد تالاب برای نیاز اكولوژیكی آب داشته باشد، یعنی كاركردهای تالاب احیا شود و این سه بخش به یكدیگر متصل نباشند حداقل به ٧ میلیارد متر مكعب آب نیاز است. بهطور میانگین میزان آب مورد نیاز هامون چیزی حدود ١٠ میلیارد متر مكعب است تا تالاب از وضعیت فعلی خارج شود. اما آیا ما ١٠ میلیارد مترمكعب آب در اختیار داریم؟ پاسخ روشن است؛ خیر.
خب در این وضعیت چه راهحلهای دیگری وجود دارد؟ آیا كاشت گیاهان بومی برای تثبیت كانونهای گرد و غبار را توصیه میكنید؟
برای راه یافتن راهحلهای قابل انجام مطالعاتی با استفاده از نرمافزار GIS انجام شده است. بر اساس یافتههای این مطالعه عرض میكنم هدف ما باید مبتنی بر حفظ آب موجود باشد چون در بخشهایی از تالاب اگر آب هم پخش شود خیلی زود خشك میشود. باید اولویتبندی كنیم، در قسمتهایی از تالاب كه گودی بیشتری وجود دارد مثل وسط هامون صابوری كه از عمق بیشتری برخوردار است باید آب را حفظ كنیم تا كاركردهای تالاب هم حفظ شود. راهحل دیگر این است كه قسمتهایی مانند حاشیه تالاب كه آب به آنجاها نمیرسد را با استفاده «مالچ آلی» (خاكپوش) كانونها را تثبیت كنیم. مالچهای آلی پایه گیاهی دارند و عمدتا از مواد گیاهانی تولید میشوند كه در داخل استان وجود دارد. استفاده از این مالچها در مقایسه با مالچهایی كه بهصورت شیمیایی تولید میشوند بهتر است زیرا میتواند حافظ محیط زیست هم باشد. همچنین در جاهایی باید از مالچهای سنگی استفاده كرد. مثل مسیر تردد خودروها در داخل تالاب كه از قدیم وجود داشتهاند. آن محلها را میتوان با مالچ سنگی فیكس كنیم. درباره كشت گونههای گیاهی هم باید بگویم دو، سه گونه گیاهی شناسایی شدهاند كه میتوانند با كمترین آب و در سختترین شرایط رشد و بافت خاك را تثبیت كنند. ضمن اینكه گیاهان استفاده دارویی دارند و حتی برخی از این گیاهان برای تولید صنایع دستی هم به كار میآیند.
خب كی قرار است این راهحلها اجرایی شوند؟
امیدوارم در آیندهای نزدیك این اتفاق بیفتد. الان مدیریت بحران استان این آمادگی را دارد كه از این روشهای تلفیقی استفاده كند و تثبیت كانونها با استفاده از مالچهای آلی را در دستور كار قرار بدهد. امیدوارم كه هر چه سریعتر روشهایی كه در سطح آزمایشگاهی امتحان شده و جوابگو بودهاند را در سطح گسترده در استان مورد استفاده قرار دهیم.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید