1393/3/13 ۱۱:۲۲
حضرت مستطاب آيت الله جناب آقاي خامنه اي «حفظه الله تعالي» بخشي از تحصيل شان در غير از شهر مقدس و حوزه مباركه قم بوده است. در دوراني كه به قم تشريف آوردند، مدتي در درس مرحوم آيت الله بروجردي و مدتي هم در درس حضرت امام شركت كردند. علاوه بر اين آن طور كه خودشان مي فرمودند، در درس خارج فقه مرحوم آيت الله حاج آقا مرتضي حائري هم شركت مي كردند.
به عنوان آغازين سوال مناسب است از اين نقطه شروع كنيم كه از چه دوراني كه قاعدتا بايد دوران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي بوده باشد با رهبر معظم انقلاب آشنا شديد و از همان مقطع، پايه علمي و به طور مشخص مكانت فقهي و اصولي ايشان را در چه حد ديديد؟ به ويژه از چه زماني متوجه «قوه اجتهاد» در ايشان شديد؟ حضرت مستطاب آيت الله جناب آقاي خامنه اي «حفظه الله تعالي» بخشي از تحصيل شان در غير از شهر مقدس و حوزه مباركه قم بوده است. در دوراني كه به قم تشريف آوردند، مدتي در درس مرحوم آيت الله بروجردي و مدتي هم در درس حضرت امام شركت كردند. علاوه بر اين آن طور كه خودشان مي فرمودند، در درس خارج فقه مرحوم آيت الله حاج آقا مرتضي حائري هم شركت مي كردند. خوب است كه در اينجا عرض كنم كه مرحوم آقاي حاج آقا مرتضي، فقيه وارسته، بسيار متدين و از نظر علمي بسيار قوي بود، اما درس گسترده يي كه همه كس در آن شركت كند نداشت، لكن همه فضلاي آن روز حوزه مي دانستند كه آدم فاضل و عميقي بود. جناب آقاي خامنه اي در درس فقهي ايشان كه فكر مي كنم در بحث طهارت بود شركت مي كردند. البته من در آن زمان با مرحوم آيت الله حائري ارتباط نزديكي نداشتم يا حداقل در درس ايشان شركت نمي كردم. دوره تلمذ جناب آقاي خامنه اي خدمت آقاي حائري، احتمالابايد مربوط به قبل از سال 1341 و 1340 بوده باشد. من هم درآن دوره قم بودم و از سال 1335 يا 1336 توفيق حضور در درس خارج حضرت امام را پيدا كردم. درس امام پس از درس مرحوم آيت الله بروجردي بر ساير دروس مقدم و جمعيتش هم زياد بود و فضلاي حوزه در درس امام شركت مي كردند. تا سال 1342 كه جريان حمله به فيضيه و دستگيري حضرت امام پيش آمد، تقريبا منحصرا فقه و اصول درس امام را مي رفتيم. در آن موقع، ارتباط نزديكي با حضرت آيت الله خامنه اي (دامت بركاته) نداشتم و آشنايي ما يك آشنايي في الجمله بود. البته از اين هم مطلع هستم كه جناب ايشان در سفري هم براي ديدن دروس علماي نجف به عراق سفر كرده بودند اما توقف چنداني نداشتند، چون پدر بزرگوارشان به دلايلي خواسته بودند كه ايشان به ايران برگردند. ايشان پسر دوم مرحوم آيت الله آقا سيد جواد حسيني خامنه اي (رحمه الله) بودند و پدرشان هم نياز داشتند كه ايشان در ايران و در محضرشان باشند، لذا ايشان تحصيلات شان را در حوزه قم ادامه دادند و پس از مدتي و به دليلي كه عرض شد، به مشهد مراجعت كردند. در آنجا هم در درس خارج مرحوم آيت الله ميلاني شركت كردند. با وجود اينكه در آن دوران خود بنده از مراتب علمي ايشان اطلاع دقيقي نداشتم، اما بعضي از دوستان ايشان مثل مرحوم آيت الله آقا سيد حسن طاهري خرم آبادي را كه با آقاي خامنه اي مانوس و حتي هم بحث بود، مي شناختم و آن مرحوم و برخي دوستان ديگر از فضل و استعداد و خوش فهمي ايشان نكاتي را نقل مي كردند. روي همين سابقه ذهني، يك بار در تابستان كه به مشهد مشرف بوديم، همراه مرحوم آقاي طاهري به ديدن آيت الله خامنه اي رفتيم و جلسه يي با ايشان داشتيم. اين دوره گذشت تا يكي، دو سال مانده به پيروزي انقلاب، مرحوم آيت الله دكتر بهشتي جمعي مركب از علماي مبارز، متدين و متعهد شهرهاي بزرگ ايران از جمله قم، تهران و مشهد را كه در جريانات مربوط به انقلاب فعال بودند، تشكيل دادند. در اين جمع از قم، چند نفري از جامعه مدرسين هم بودند. چهره هايي از قبيل آيت الله مشكيني، آيت الله منتظري، آيت الله رباني املشي، آيت الله طاهري خرم آبادي، آيت الله جنتي و من بوديم. از مشهد آقاي طبسي، آقاي هاشمي نژاد و از تهران هم خود آيت الله بهشتي، دكتر باهنر، آيت الله مهدوي كني، آيت الله موحدي كرماني و آقاي هاشمي رفسنجاني شركت مي كردند. جناب آيت الله خامنه اي هم در آن دوره به دليل دعوت هايي كه براي سخنراني از ايشان مي شد، دست كم در اكثر روزهاي برگزاري جلسات در تهران بودند و در اين جمع شركت مي كردند. در اين جلسات، در مورد مباحث مربوط به مبارزه با طاغوت و تاسيس نظام اسلامي مسائلي مطرح مي شدند و مورد بحث قرار مي گرفتند. جاي جلسات هم مشخص نبود و سيار تشكيل مي شد. مراد بنده از ذكر اين خاطره اين است كه بحث هاي اين جلسات، صرفا بحث هاي سياسي نبودند كه به علميت اشخاص ارتباط نداشته باشند، بلكه در بين آنها بحث هاي علمي و به ويژه فقهي هم مطرح مي شدند، چون موضوع جلسات كه به جوانب گوناگون تاسيس نظام مربوط مي شد، ايجاب مي كرد كه مباني فقهي موضوعات مطروحه هم مورد توجه و بحث قرار گيرند. من در اين دوره و در اين جلسات بود كه با مراتب فضل و دقت نظر و احاطه ايشان به مقولات علمي و فقهي آشنايي و به خود ايشان ارادت خاصي پيدا كردم. به روابطي كه پس از انقلاب با آقا داشتيد، اشاره فرموديد. اين ارتباطات به چه شكل بودند و چگونه گاهي صبغه علمي و پژوهشي هم پيدا مي كردند؟ حضرت آيت الله خامنه اي بعد از شهيد رجايي رييس جمهور شدند. بنده هم در 25 تير 1362 عضو فقهاي شوراي نگهبان شدم. البته قبل از اينكه به شوراي نگهبان بيايم، عضو شوراي عالي قضايي بودم و به تناسب شغل و جلساتي كه پيش مي آمد با آقاي خامنه اي جلسات بحث و گفت وگو داشتيم. بد نيست در اينجا اشاره كنم كه من جزو پيران شوراي نگهبان هستم و فقط سن آقاي جنتي از من بيشتر است. به هرحال جناب آقاي خامنه اي در سال 60 براي رياست جمهوري دور اول انتخاب شدند. خاطرم هست ما در روزهاي انتخابات، حج مشرف بوديم و در آنجا به ايشان راي داديم. به هرحال جلسات و روابط ما با ايشان ادامه پيدا كرد تا مساله تاسيس مجمع تشخيص مصلحت پيش آمد و حضرت امام مسائل اختلافي مجلس و شوراي نگهبان را به مجمع تشخيص ارجاع دادند. در آن دوره، مجمع تشخيص به رياست رييس جمهور برگزار مي شد و در اين جلسات هم، قهرا انس و ارتباط بيشتري با آقاي خامنه اي پيدا كرديم. در اين جلسات هم ميزان اطلاعات فقهي اشخاص منعكس مي شد، البته مباحثي بود كه شايد بالذات فقهي هم نبودند، اما به مباحث فقهي كشيده مي شدند و احاطه اظهارنظر كنندگان را به فقه و دقت نظر آنها نشان مي دادند. قوانيني كه مجلس تصويب كرده و شوراي نگهبان ايراد گرفته بود، به شوراي مصلحت مي آمدند و بررسي مي شدند. يكسري امور هم بودند كه حضرت امام بررسي آنها را به مجمع تشخيص ارجاع داده بودند، نظير قوانين مربوط به مواد مخدر، گرانفروشي و... وقتي اين مباحث را طرح مي كرديم، اگر جنبه فقهي داشتند، طبعا مباحث فقهي هم مطرح مي شدند. حاصل اينكه من در آن جلسات دريافتم كه جناب آقاي خامنه اي در اين مباحث انصافا آدم شايسته يي است و در اين موضوع جاي شك و شبهه يي نيست. هر چه زمان مي گذشت، درجه شايستگي ايشان بيشتر بر ما روشن مي شد. اين بود تا موقعي كه مساله هيات بازنگري قانون اساسي پيش آمد. رياست رسمي جلسات با آيت الله مشكيني بود. آيت الله خامنه اي رييس جمهور و رييس اين مجمع بودند. از رخداد 14 خرداد و شرايطي كه درآن حضرت آقا به رهبري برگزيده شدند، چه خاطراتي داريد؟ در روز 13 خرداد سال68 ، به مجلس شوراي اسلامي سابق كه جلسات هيات بازنگري در آنجا تشكيل مي شد، رفتيم. با آقاي هاشمي رفسنجاني سلام و عليك كرديم. پرسيد: «آقاي خامنه اي نيامده اند؟» جواب دادم: «نه». گفت: «مرا از دفتر امام خواسته اند، به آنجا مي روم، آقاي خامنه اي هم كه آمدند بگوييد بيايند آنجا». فهميدم وضع مزاجي امام وخيم شده است. متعاقب همين امر بود كه عصر، بنده به همراه آقاي مشكيني شايد آقاي طاهري هم بودند به جماران رفتيم. معلوم بود كه امام ديگر زنده نخواهند ماند و ساعات آخر حيات شريف شان را مي گذرانند. بنده در آن دوره غير از اينكه عضو شوراي بازنگري قانون اساسي بودم، عضو هيات رييسه خبرگان هم بودم. به من گفتند به همه خبرگان تلفن كن كه فردا ساعت هشت صبح روز 14 خرداد همگي به تهران بيايند، منتها نگو كه حال امام وخيم شده است، بلكه بگو موضوع مهمي است و همه بايد بيايند. من با تلفن دفتر امام با همه خبرگان در سراسر كشور تماس گرفتم و تقريبا تا مغرب همه آنها را پيدا و براي شركت در جلسه فردا دعوت شان كردم. نماز جماعت مغرب و عشا در همان محوطه بيمارستان خوانده شد. ساعت 20 :20 دقيقه شب بود. نماز عشا را خوانده بوديم و داشتيم صحبت مي كرديم كه مرحوم حاج احمد آقا آمد و گفت كه امام از دنيا رفته اند. قرار شد به كسي نگوييم. مردم دم در حسينيه جماران جمع شده بودند كه چه كار كنيم؟ به آنها گفته شد داخل حسينيه برويد و براي شفاي امام دعا كنيد. قرار شد خبر رحلت امام را در اخبار ساعت هفت صبح فردا اعلام كنند. بعد به مجلس شوراي اسلامي سابق رفتيم و حضرت آيت الله خامنه اي وصيتنامه حضرت امام را خواندند. سراسر جلسه گريه بود. تا ظهر جلسه به اين شكل برگزار شد. قرار شد غير از اعضاي خبرگان همه بروند و اعضاي خبرگان بعد از ظهر و پس از صرف ناهار، تشكيل جلسه بدهند. بعد از ظهر كه جلسه برگزار شد، تقريبا اكثر اعضاي خبرگان رهبري حضور داشتند. بحث شورايي يا فردي بودن رهبري مطرح شد. هر چند اعضاي هيات بازنگري به اين نتيجه رسيده بودند كه رهبري بايد فردي باشد، هنوز اصل بازنگري شده ؟به تصويب مردم نرسيده بود. در اين مورد بحث و نهايتا راي گيري شد و اكثريت به فردي بودن رهبري راي دادند. حالاسوال اين بود كه آن فرد چه كسي باشد؟ قبلاهيچ صحبتي درباره اينكه چه كسي رهبر باشد، نشده بود. بحث در اين باره بيش از سه ربع ساعت طول كشيد. درآن جلسه از قول حاج احمد آقا مطرح شد كه وقتي آقاي خامنه اي به سفر كره شمالي رفته بودند، ايشان همراه امام تلويزيون تماشا مي كردند. مرحوم حاج احمد آقا گفته بود ايشان براي رياست جمهوري صلاحيت دارد و امام گفته بودند براي رهبري هم صلاحيت دارد. چند نفري هم اعلام كردند آنها هم از امام، مشابه اين حرف را شنيده اند. به هرحال بعد از اينكه نام حضرت آيت الله خامنه اي برده شد، ايشان با جديت فرمودند قبول نمي كنم، نمي توانم بپذيرم و اجازه گرفتند تا بيايند و پشت تريبون صحبت كنند. آمدند و گفتند من حاضر به قبول اين منصب نيستم... و در ادامه در تبيين علت اين ديدگاه خودشان، مطالب ديگري را هم فرمودند و نهايتا سخن خود را تمام كردند و رفتند و روي صندلي خود نشستند، اما كسي به اين حرف ها گوش نكرد و تقريبا همه ما گفتيم صلاحيت داريد و بايد قبول كنيد ! خلاصه تعداد افرادي كه معتقد بودند آقاي خامنه اي بايد اين مسووليت را بپذيرد بسيار زياد شد و ايشان در حال نارضايتي سكوت كرد و راي گيري شد. گمانم آن موقع افراد خبرگان ؟يا ؟نفر بودند. در راي دادن براي تعيين رهبري كه شوراي نگهبان تصويب كرده و به تاييد حضرت امام هم رسيده بود آمده است حتما بايد سه چهارم اعضاي خبرگان حضور داشته باشند و راي بدهند، يعني علي القاعده بايد ؟نفر راي مي دادند. بنده يي كه منشي هيات رييسه بودم، شمردم و بيش از چهار پنجم راي داده بودند يعني بيشتر از حد لازم قانوني. مساله تمام و ايشان رهبر نظام شد . اين گذشت تا وقتي كه براي تابستان به مشهد مشرف شديم. دوران بازنگري قانون اساسي تمام شده بود. يكي از اصول قانون اساسي قبل از بازنگري اين بود كه رهبر بايد مرجع باشد و خبرگان هم بايد يك مرجع را به رهبري انتخاب كنند. به مشهد كه رفتم زنگ زدند كه زود به تهران برگرديد. حالاكه اصل ؟تغيير پيدا كرده و شرط مرجعيت برداشته و تبديل به اجتهاد شده، لازم است تا دو باره درباره رهبري حضرت آيت الله خامنه اي راي گيري شود. آن موقعي كه براي آقاي خامنه اي راي گيري كرديم ايشان مرجع نبودند، در حالي كه شرط قانون اساسي قبل از بازنگري مرجعيت بود، بنابراين ممكن بود بعدا شك و شبهه يي در اين زمينه مطرح شود: لذا يك بار ديگر بايد خبرگان تشكيل مي شد تا ببينيم آقاي خامنه اي با تغييري هم كه در قانون اساسي ايجاد شده است، باز راي مي آورد يا نه. مسافرت را نيمه كاره گذاشتم و برگشتم و دو باره مجلس خبرگان تشكيل و راي گيري انجام شد و اين بار بيش از بار گذشته به ايشان راي دادند. منبع: پاسدار اسلام
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید