1393/3/10 ۱۰:۱۴
آیتالله دكتر احمد ایروانی، محقق دانشگاه كاتولیك امریكا و همچنین رییس مركزمطالعات اسلام و خاورمیانه در واشنگتن است و تجریبات فراوانی در تعامل وگفتوگوی میان ادیان ابراهیمی دارد. جرقه این گفتوگو در نشستی زده شد كه دكتر احمد ایروانی برای همدردی با دوستی كه فرزندش را از دست داده بود متحمل پرواز طولانی هفت ساعته از واشنگتن تا ساكرامنتو كالیفرنیا شدند و روز بعد از مراسم با جمعی از ایرانیان اهل فكر و فرهنگ به گفتوگو نشستند و نكاتی درباره لزوم تغییر رویكرد به محیط زیست بیان كردند؛ از جمله ضرورت بهرهگیری از تریبونهای رسمی و اماكن فرهنگی و مراسم مذهبی برای ترویج فرهنگ احترام به محیط زیست و حفاظت از طبیعت.
سید ابوالحسن مختاباد: آیتالله دكتر احمد ایروانی، محقق دانشگاه كاتولیك امریكا و همچنین رییس مركزمطالعات اسلام و خاورمیانه در واشنگتن است و تجریبات فراوانی در تعامل وگفتوگوی میان ادیان ابراهیمی دارد. جرقه این گفتوگو در نشستی زده شد كه دكتر احمد ایروانی برای همدردی با دوستی كه فرزندش را از دست داده بود متحمل پرواز طولانی هفت ساعته از واشنگتن تا ساكرامنتو كالیفرنیا شدند و روز بعد از مراسم با جمعی از ایرانیان اهل فكر و فرهنگ به گفتوگو نشستند و نكاتی درباره لزوم تغییر رویكرد به محیط زیست بیان كردند؛ از جمله ضرورت بهرهگیری از تریبونهای رسمی و اماكن فرهنگی و مراسم مذهبی برای ترویج فرهنگ احترام به محیط زیست و حفاظت از طبیعت. ایشان معتقد بودند كه شایسته است امامان جمعه و رهبران و متفكران دینی، رویكردی نو به مسائل مبتلا به بشری داشته باشند و در هدایت افكار عمومی نقش موثرتری ایفا كنند. در همان نشست بود كه آگاه شدم به ابتكار و همراهی ایشان هیاتی عالیرتبه از رهبران ادیان ابراهیمی امریكا برای گفتوگوی بینالادیان عازم ایران است میزبانی این هیات برعهده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نیز فرهنگستان علوم و آیتالله دكتر مصطفی محققداماد است. این سفر فرصت مغتنمی خواهد بود كه میهمانان فارغ از پارهیی تحریفات رسانهیی، بهطور مستقیم با واقعیات و تحولات ایران آشنا شوند. اعضای این هیات خواهند توانست از نفوذ كلام و جایگاه مذهبی و موقعیت اجتماعی خود برای كاهش آثار ناعادلانه تحریمها بر زندگی مردم ایران استفاده كنند نكتهیی كه از جمله دغدغههای همیشگی آیتالله ایروانی است. با ایشان قبل از عزیمت به ایران گفتوگویی كردهایم كه اینك و همزمان با سفراین هیات منتشر میشود.
آقای دكتر ایروانی! اجازه دهید نخستین پرسش را اینگونه مطرح كنم كه، جنابعالی بعد از سالها تحصیلات حوزوی و اخذ درجه اجتهاد، همچنین تحصیلات دانشگاهی در رشته فلسفه غرب، برای ادامه تحقیقات در فلسفه غرب به دانشگاه كاتولیك امریكا رفتهاید. انتظار آن است كسی كه این مسیر را پی گرفته، بر مطالعات نظری تمركز كند اما در فهرست فعالیتهای شما، افزون بر تدریس و تحقیقات دانشگاهی، موضوعات متنوع دیگری دیده میشود از حضور در مجمع جهانی اقتصاد در داووس گرفته تا تاسیس مركزی برای پیگیری طرحهایی از جمله برگزاری گفتوگوهای بینالادیان، پیگیری موضوعات زیست محیطی و تلاش برای تسهیل مبادلات استادان و دانشجویان دو كشور. این فعالیتهای ظاهرا كم ارتباط چگونه قابل توضیح است؟
بسمالله الرحمن الرحیم. من همچنان خود را یك دانشجوی علوم اسلامی و نیز فلسفه غرب میدانم و اهمیت فراوان و جایگاه رفیعی برای تحقیقات نظری قایل هستم. اساسا یكی از دلایل بنیادین بخش عمدهیی از مشكلات جامعه ما و بسیاری از كشورهای اسلامی، فقدان و ضعف تفكر و تئوری در زمینههای مختلف حیات فردی و اجتماعی است. صدرالمتالهین در شرح اصول كافی در جلد 1، ص 571 به این عبارت منسوب به امیر المومنین علیه السلام اشاره میكند كه «رحمالله امرئ اعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من این و فی این و الی این». ایشان در مفاتیح الغیب در توضیح این بیان میفرماید: «مِنْ این» اشاره به معرفت مبدا است. «فی این» اشاره به معرفت طریق است. «اِلی این» اشاره به معرفت معاد است.
اینكه فردی یا جامعهیی بداند از كجا آمده است، در چه موقعیتی هست و روانه كدام مقصد است، همان مبنای نظری داشتن برای زندگانی شخصی و اجتماعی است. با همه اهمیتی كه مباحث نظری، كلامی و فلسفی در ذهن و ضمیر من به عنوان یك پژوهشگر فلسفه دارد، باید بر این نكته نیز تاكید كنم كه قدرت هر تئوری و اتقان هر نظریه در میدان عمل و صحنه اجتماع آشكار میشود و میان فكر و عمل ربط وثیق وجود دارد. در فرهنگ دینی و قرآنی از این موضوع با عنوان ارتباط ایمان و عمل صالح یاد میشود.
بخشی از فعالیتهای اینجانب كه امیدوارم مقبول رضای حق و راهگشای حل مشكلی باشد، برخاسته است از این ادراك و دیدگاه نظری من كه نباید میان نظریهپردازی و عمل اجتماعی جدایی افكند.
می شود مثالی از این ارتباط مباحث نظری و نیازهای اجتماعی مطرح كنید؟
اجازه دهید برای پیشگیری از یك سوءتفاهم، به ویژه برای دوستان جوان قبل از بیان یك نمونه این نكته را یادآوری كنم كه وقتی ما از غرب سخن میگوییم و مثلا از یك رویكرد مفید و كارآمد در دانشگاههای امریكا یا اروپا یاد میكنیم، معنایش این نیست كه این فضیلت در همه سطوح جوامع غربی هست، كما اینكه معنایش این نیست كه مثلا دانشگاههای كشور ما از این رویكرد ثمربخش و متعالی تهی هستند. هرگاه سخن از این مقایسهها پیش میآید، من مبتنی بر آیات 17 و 18 سوره مباركه زمر سخن میگویم كه خداوند میفرماید «فبشِرْ عِبادِ الذِین یسْتمِعُون الْقوْل فیتبِعُون أحْسنهُ أُولـئِك الذِین هداهُمُالله وأُولـئِك هُمْ أُولُو الْألْبابِ بشارت و مژده باد بر مردمانی كه سخن را میشنوند، سپس از نیكوترین سخن پیروی میكنند. چنین كسانی، آنانند كه خداوند هدایتشان فرموده است و اینان، خردمندان هستند.» به عقیده بنده در این آیات هم آزادی بیان به رسمیت شناخته شده و هم تشخیص و نتیجهیی كه مستمعان نایل میشوند، محترم تلقی شده است. باری، اگر من در پاسخ پرسش شما از دیدهها و تجربیات خود از تحقیق و تدریس و فعالیت در غرب نكاتی بیان میكنم، صرفا از همین منظر و كمك به آگاهی از تجارب و اقوال مختلف است و صد البته مستمعان هر سخن باید خود در آن تامل و اندیشه كنند.
بازگردیم به مثالی كه قرار بود مطرح كنید؟
نظریهپردازیها، مباحث كلامی و فلسفی كه در محافل علمی مغرب زمین در پاسخ به مسائل عملی و نیازهای اجتماعی مطرح شدهاند، كم شمار نیستند. از جمله مثالهای قدیمی، بحث سقط جنین است و مثال جدیدتر مساله اوتانازی یا یوتانازی (Euthanasia) یعنی مرگ از روی ترحم، (شرایطی كه معمولا در بیماریهای سخت یا دردناك یا درمانهای طولانیمدت و ناامیدكننده، بیمار برای پایان دادن به زندگی خویش از پزشك معالج تقاضای كمك میكند.) در برخی كشورها مانند هلند، سوئد، بلژیك برخی اقسام اوتانازی قانونی است. اینك در محافل علمی این موضوع از دیدگاه فلسفی نیز مورد بحث است. آیا انسان حق دارد در مورد پایان دادن به زندگی خود تصمیمگیری كند؟ اگر آری، چرا؟ اگر نه، چرا؟ اگر مثلا بر اساس خاستگاه مذهبی بگوییم حیات هدیه الهی است و كسی حق سلب حیات دیگری یا خود را ندارد، آیا این منع مطلق است؟ همچنین اگر سلب حیات خویش مطلقا ممنوع است، مجاز بلكه ممدوح بودن اقدامات ایثارگرایانه، مثل تقبل خطر مرگ برای نجات كسی از غرق شدن چگونه توضیح داده میشود؟ اگر سلب حیات خویش، مطلقا ممنوع نیست، بلكه گاهی ممنوع و مستوجب مذمت و گاهی مجاز و مستوجب مدح و ستایش است و حتی یك فضلیت اخلاقی شمرده میشود، معیار تشخیص و تفكیك سلب حیات ممنوع و سلب حیات مجاز و ممدوح چیست؟ انطباق آن معیار بر مصداق و مورد با چه كسی است؟
این پرسشها و دهها سوال دیگر، از جمله تاملات و مباحثات فلسفی مرتبط با یك موضوع اجتماعی است. برای همین بررسیها و اندیشهورزیهاست كه تشكلات دانشگاهی متعددی سامان داده شده است. به عنوان مثال «شورای تحقیقات در مورد ارزشها و فلسفه» Council for Research in Values and Philosophy در دانشگاه كاتولیك امریكا یكی از همین مراكز مطالعاتی است.
خلاصه حرف من این است كه پژوهشگران كلام و فلسفه در كشور ما نیز با بررسی ابعاد فلسفی و نظری موضوعات مبتلابه در حیات فردی و اجتماعی معاصر غفلت نورزند. پیشینیان ما تلاش داشتند به پرسشها و نیازهای عصر خویش پاسخ دهند. ما نیز باید از این منش آنان پیروی كنیم، نه اینكه در تحقیقات و تدریس فلسفه، صرفا به تكرار مطالبی كه آنان به اقتضای زمان و زمانه خود مطرح كردهاند، بسنده كنیم و در جایی كه ایستادهاند، متوقف بمانیم. روایتی كه شیخ صدوق در صفحه 393 كتاب امالی از امام باقر (علیه السلام) نقل كرده كه «من استوی یوماه فهو مغبون/ هر كس دو روزش مساوی باشد، یعنی هیچ پیشرفتی نكرده باشد، مغبون و زیانكار است» ما را تشویق به پیشرفت و تعالی میكند.
شما در سفر این بارتان به دعوت سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی و فرهنگستان علوم ایران و همراه با هیاتی از رهبران دینی و مقامات مذهبی امریكا به ایران آمدهاید. در سال 2003 هم به ابتكار شما هیاتی متشكل از رهبران مذهبی و مقامات كلیسایی امریكا به ایران سفر كرده بودند. به نظر میرسد گفتوگوی بینالادیان برایتان بسیار مهم است. چرا؟
پیش از هرچیز اجازه دهید یادآوری كنم گفتوگوی رهبران ادیان یك دعوت و توصیه الهی است. متن آیه 64 سوره مباركه آل عمران چنین است: قُلْ یا أهْل الْكِتابِ تعالوْا إِلی كلِمه سواءٍ بیننا وبینكُمْ ألا نعْبُد إِلاالله ولا نُشْرِك بِهِ شیئا ولا یتخِذ بعْضُنا بعْضا أرْبابا مِن دُونِالله فإِن تولوْا فقُولُوا اشْهدُوا بِأنا مُسْلِمُون خداوند به پیامبر صلیالله علیه وآله (و توسعا به همه ما مسلمانان میفرماید) بگو: ای اهل كتاب، بیایید از آن كلمهیی كه پذیرفته ما و شماست پیروی كنیم: آنكه جز خدای را نپرستیم و هیچ چیز را شریك او نسازیم و بعضی از ما بعضی دیگر را سوای خدا به پرستش نگیرد. اگر آنان رویگردان شدند بگو: شاهد باشید كه ما مسلمان هستیم.
البته آثار و فواید فراوانی بر این همكاریهای فرادینی مترتب است. ما از این دیدارها و گفت و شنودها اهدافی داریم.
چه اهدافی؟
یكی از اهداف ما همكاری با پیروان سایر ادیان است، با اتكا به اعتقادات مشترك، مانند توحید و معاد. البته ناگفته نماند در فهم عبارت «اعتقادات مشترك» باید با سعهصدر برخورد كرد. در حقیقت باید گفت «اعتقادات كمابیش مشترك یا اجمالا قریب»، زیرا یافتن متفكران و متكلمان و فیلسوفانی كه آرا و برداشتهای كاملا یكسانی داشته باشند، حتی درون یك مكتب كلامی و فلسفی و مذهب فقهی بسیار دشوار است. شما بنگرید مثلا در طول تاریخ تفكر اسلامی چه تفسیرهای متفاوت و گاه ناسازگاری درباره بنیادیترین موضوعات، مانند قدیم یا حادث بودن قرآن، معنا و كیفیت وحی، جسمانی یا روحانی بودن معاد وجود داشته است. اختلافاتی كه هم اكنون نیز وجود دارند و بازتقریر میشوند. به هر روی فراموش نشود منظور از گفتوگو بر مدار اصول اعتقادی مشترك، مفهوم وسیع كلمه مورد نظر است. این گفتوگوها افزون بر اعتقادات مشترك، باید بر مدار ارزشهای مشترك مانند عدالت، پارسایی، كرامت انسانی نیز باشند؛ در این صورت پیشوایان دینی خواهند توانست در مقابله با تهدیدات بالقوه و بعضا بالفعل و خطرات فوری علیه بشریت، همچنین ارائه خدمات عامالمنفعه اجتماعی و فرهنگی و اقدام علیه تبعیض و بیعدالتی نقش موثرتری ایفا كنند.
ثمره دیگر این گفتوگوها بهتر شناختن طرف مقابل، رفع پارهیی سوءتفاهمات و نتیجتا فراهم آمدن زمینه مساعد برای همكاریهای مورد علاقه طرفین و مقابله با تهدیدات علیه اساس دیانت و معنویت است. از گذشتههای دور تا امروز، افراد و گروههایی وجود داشته و دارند كه اساسا با اعتقاد به غیب، ارزشهای وحیانی و سبك زندگانی دینی، مخالفند. تعامل و همكاری رهبران دینی با هم آنان را برای مقابله با الحادگرایی توانمندتر میكند.
یكی از دیگر نتایج مهم سفر این هیات به ایران و گفتوگوی حضوری با رهبران دینی، دانشمندان، دانشگاهیان و مقامات كشور آن است كه فارغ از پارهیی تحریفات رسانهیی، به طور مستقیم با واقعیات و تحولات ایران آشنا میشوند. بازدید از برخی نهادهای اجتماعی مانند بنیاد بیماریهای خاص و گفتوگو با بیماران و مددجویانی كه تحریمها آثار منفی بر وضعیت درمان و زندگی آنان داشته است، مسوولیت انسانی و دینی اعضای هیات برای كمك به رفع تحریمها را به آنان یادآوری خواهد كرد. حضور در شهر قم و دیدار با مراجع بزرگوار، بازدید از مشاهد مذهبی، همچنین سفر به شهر زیبای اصفهان و دیدار با شخصیتهای دینی، اعم از مسلمانان و مسیحیان و بازدید از اماكن تاریخی و فرهنگی اصفهان نیز فرصت مناسبی برای آشنایی هیات با وجوه مختلف جامعه ایران است. وجود مساجد، كلیساها، كنیسه و معبد زرتشتیان در اصفهان، نشانه روشنی از تنوع فرهنگی و همزیستی ادیان در ایران است. امیدوارم اعضای هیات در نتیجه مهماننوازی ایرانیان، گفتوگو با شخصیتهای علمی، مذهبی و مشاهدات خود، بتوانند در برگشت بتوانند از نفوذ كلام و جایگاه مذهبی و موقعیت اجتماعی خود برای رفع سوءتفاهمها، ایجاد اعتماد و دوستی میان دو كشور و نیز كاهش آثارمنفی تحریمها بر زندگی مردم ایران استفاده كنند.
فرمودید امروزه تهدیدات بالقوه و بعضا بالفعل و خطرات فوری علیه بشریت وجود دارند و گفتوگوی بین الادیان میتواند به مهار این تهدیدات یا حتی رفع آنها كمك كند، همچنین میتواند نقش رهبران دینی را در ارائه خدمات عام المنفعه اجتماعی و فرهنگی و اقدام علیه تبعیض و بی عدالتی موثرتر كند. ممكن است توضیح دهید و مثالی ارائه كنید؟
از لحاظ نظری دین میتواند منشا اختلافات و منازعات و نیز مبنایی برای همزیستی و صلح و احترام به بشریت باشد. مهم آن است كه رهبران دینی چه تلقی و تفسیری از دین را ادراك و ترویج كنند.
به قول مولوی:
زانكه از قرآن بسی گمره شدند
زین رسن قومی درون چه شدند
مر رسن را جرم نبودای عنود
چون ترا سودای سربالا نبود
در مقام عمل نیز هر دو اتفاق روی داده است یعنی گاه متاسفانه از دین، مانند هر امر دیگری، استفاده ابزاری شده است. گاه شماری از رهبران دینی، اعم از مسلمان و غیرمسلمان مثلا برای كسب قدرت سیاسی، خشونت علیه دیگران را تشویق یا در برابر اقدامات خشونتآمیز هواداران خویش علیه پیروان دیگر ادیان سكوت كردهاند. این واقعیات تلخ وجود دارد. اما بسیاری اوقات نیز رهبران دینی با الهام از تعالیم و احكام دینی موفق شدهاند در كاستن از رنج وآلام مردم و كمك به مهار تهدیدات و خطرات علیه جامعه مفید و موثر باشند. رهبران خیرخواه و مصلحی نیز هستند كه از سرمایه اجتماعی خود و توان تاثیرگذاری خویش بر مخاطبان مومن، برای حل مشكلات جامعه استفاده كردهاند. ما باید این تلاشها را شناسایی و معرفی كنیم و خواهان تقویت، تنوع و گسترش آنها شویم.
تلاشها و قرائتهای منفی از دین به خصوص دین اسلام را ما در گروههایی چون القاعده، داعش و... میبینیم، چند نمونه از تلاشهای مثبت انجام شده را هم برایمان بگویید؟
خوشبختانه نمونههای فراوانی از مشاركت رهبران مذهبی برای مقابله با مشكلات جهانی و بحرانهای انسانی وجود دارد. مثلا گردهمایی «مجمع جهانی مذاهب برای صلح» در بیانیه هشتمین اجلاس خود (كیوتوژاپن / 28آگوست 2006) كه با عنوان تعهد مذاهب برای مقابله با خشونت علیه كودكان A Multi-Religious Commitment to Confront Violence against Children شهرت دارد، پشتیبانی خود را از فعال ساختن جامعه جهانی برای مقابله با خشونت علیه كودكان اعلام كرده است.
مثال دیگر كه میتواند توجهبرانگیز و الهامبخش باشد، اقدام امامان جمعه در اوگانداست. من عمدا این مثال را بیان میكنم كه نشان دهم از سالها پیش پیشوایان محلی مذهبی به مسائل مبتلابه جامعه خویش توجه و برای كمك به حل آنها ابتكارات مفید داشته و اقدامات ارزشمندی كردهاند. پس از بروز بحران HIV و بیماری مهلك ایدز در آفریقا هشت هزار و اندی امام جماعت اوگاندایی تصمیم گرفتند در خطبههای نماز جمعه و مجالس وعظ خویش درباره خطرات این بیماری و راههای پیشگیری از آن سخن بگویند. آنان با الهام از تعالیم مذهبی ضمن توصیه به پارسایی و لزوم رعایت اخلاق در روابط جنسی، به مخاطبان خویش در مساجد و جلسات خصوصی مشاوره و توضیح میدادند كه یكی از بهترین راههای پیشگیری از ابتلا به این بیماری، خودداری از روابط غیرمسوولانه و خارج از ازدواج است. همچنین آنان به پیروان خویش توجه میدادند كه باید با بیماری مبارزه شود، نه با بیماران. از سال 1992 به اینسو، آنان حدود هفت هزار داوطلب آموزش دیده را برای آگاهی بخشی به بیش از 100هزار خانواده گسیل داشتهاند. ناگفته نماند در ایران ما نیز خدمات اجتماعی رهبران دینی و مراجع عظام تقلید كم نبوده است. برای احترام به كسانی كه فضل تقدم دارند و به قول قرآن كریم در خیرات سبقت جستهاند مایلم از حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی(ره) یاد كنم كه به توصیه و تحت نظارت عالیه ایشان و كمك افراد نیكوكار در سال 1340 بیمارستانی تاسیس شد كه امروز پس از گذشت نیم قرن همچنان در خدمت مردم است. نمونه خدمات فرهنگی رهبران دینی كتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره) است كه در سال ???? باهزینه شخصی ایشان بنیان گذاشته شد و اینك با بیش از ?????? جلد كتاب چاپی و ????? جلد كتاب خطی، پس از كتابخانه آستان قدس رضوی و كتابخانه مجلس، سومین كتابخانه بزرگ ایران و نیز از مهمترین كتابخانههای جهان اسلام است. ما قدردان زحمات و باقیات الصالحات پیشینیان و خیرین معاصرهستیم اما همچنان و متناسب با نیازهای جامعه باید اینگونه فعالیتهای خیرخواهانه را گسترش دهیم. من میخواهم توجه پیشوایان دینی و رهبران معنوی جامعه را به دو نكته جلب كنم: نخست لزوم ارتقای این فعالیتهای خیرخواهانه از سطح فردی یا چند نفره به سطح وسیعتر و سازمان یافته و دوم تنوع بخشی و روزآمد كردن این تلاشهاست.
گمان میكنم یكی از مصادیق این حوزههای جدید و نیازهای معاصر برای فعالیت رهبران دینی، امور مرتبط با حفاظت از محیط زیست باشد به خصوص در ایران كه این مشكل به معضلی بزرگ برای جامعه و دولت تبدیل شده است؟
بله، دقیقا.
با الهام از تاكید شما بر اهمیت مبانی نظری هر فعالیت و اقدام، بگذارید قبل از توضیحات شما در مورد لزوم مشاركت رهبران مذهبی در فعالیتهای حفاظت از محیط زیست یك سخن غیر مذهبیون را مطرح كنم و نظر شما را در مورد آن بپرسم. آنها میگویند یكی از عوامل بحران زیست محیطی موجود، تعالیم مذهبی است زیرا ادیان با اعطای جایگاه منیعی به انسان و معرفی او با وصف افتخارآمیز و غرورآفرین «اشرف مخلوقات» و بیان اینكه جهان برای انسان آفریده شده، دست آدمی را در هرگونه تصرف در طبیعت گشاده و گشوده داشتهاند. نتیجه آن تصرفات بی پروا، از بین رفتن منابع طبیعی، آلودگی دریاها و انقراض گونههای گیاهی و حیوانی شده است. در برابر این ادعا شما چه توضیحی دارید؟
من با این رویكرد كه هنگام بروز بحران و مشكلی، بهجای تمركز و همكاری برای مهار بحران و حل مشكل، توان و انرژی خود را مصروف پیدا كردن مقصر كنیم موافق نیستم. البته هرگاه قوانین عادلانه و كارآمدی باشد و كسانی با تخلف از آنها به حقوق دیگران تعدی كنند، باید كیفر داده شوند ولی همانطور كه گفتم اینك باید شناخت ابعاد و یافتن راههای مقابله با وضعیت موجود در كانون توجه باشد. ما حقیقتا نه در آستانه بلكه در متن یك نابسامانی زیست محیطی هستیم. شاهد افزایش سطح آب رودخانهها در اثر ذوب شدن یخهای قطب شمال هستیم. همین روزها از منطقه بالكان خبر میرسد كه میزان بارانی كه معمولا در سه ماه نازل میشده، در سه روز باریده است. سیل كنونی در صربستان، طی 120 سال گذشته سابقه نداشته است. از سوی دیگر جنگلهای غرب امریكا در اثر خشكسالی و بادهای گرم در آتش میسوزد، همچنین مقامات در ایران، مثلا وزیر نیرو در مجلس شورای اسلامی در نطق رسمی اعلام میكند كشور وارد مرحله بحران آب شده است. در چنین شرایطی باید هر بخش از جامعه، دولت، نهادهای غیردولتی، رسانهها، رهبران دینی، روشنفكران، هنرمندان، نظام آموزشی، خانوادهها و خلاصه هر كس تربیون و شنوندگانی دارد، برای شناختن و شناساندن ابعاد گسترده این مشكل جهانی و كمك به مهار آن كمك كند. لازم است كشورهای توسعهیافته صنعتی در كاهش آلایندهها و گازهای گلخانهیی تلاش بیشتری كنند؛ كشورهای در حال توسعه به استفاده بهینه و اجتناب از هرز دادن منابع تشویق و حمایت شوند، سیاستمداران منافع بلندمدت جامعه جهانی و نسلهای آینده، را بر منافع كوتاهمدت حزبی و حتی ملی ترجیح دهند، برنظامهای آموزشی از جمله مدارس مذهبی در ادیان مختلف به تحقیق و تدریس در زمینه محیط زیست توجه بیشتری كنند و رسانهها با جدیت بیشتری اطلاعرسانی و آگاهی بخشی كنند. اینك نیاز فوری جامعه جهانی هماهنگ شدن برای مهار و حل این بحران زیست محیطی است.
گویا شما تلویحا ایرادی را كه بیان شد میپذیرید. درست است؟
باید میان رفتار عالمان و زعمای مذهبی و آموزههای دینی تفكیك قایل شد. سخن من ناظر به ادیان مختلف و پیشوایان مذهبی است ولی الان بهتر است درباره روحانیون مسلمان و تعالیم قرآنی سخن بگوییم. اگر اشكال این باشد كه علمای ما، حوزههای علوم دینی مثلا الازهر و نجف و قم كمتر به بحران محیط زیست و موارد مشابه توجه كردهاند، باید بگویم متاسفانه درست است. این نقطه ضعفی است كه باید همه كمك كنند برطرف شود. ما نیز به نوبه خود و متناسب با امكانات محدود خویش اكنون در مركز مطالعات اسلام و خاورمیانه طرحی در دست تدوین داریم كه تعدادی از دانشمندان محیط زیست و تعدادی از علما و زعمای حوزه علمیه را برای حضور در یك كارگاه آموزشی و هم اندیشی دعوت كنیم. دانشمندان تهدیدات موجود علیه محیط زیست را تشریح، ضرورت اقدام عاجل برای مهار این بحران را تبیین و عالمان دینی درباره استفاده از نفوذ معنوی خود برای كمك به دیگر فعالان محیط زیست رایزنی كنند. اما با آن گفته كه ادیان از جمله اسلام با اشرف مخلوقات نامیدن انسان او را استفاده لجام گسیخته از طبیعت رها كردهاند، نتیجتا در بروز بحران موجود نقش دارند، مخالف هستم. چنین تحلیلی نادرست است. اگر ما از منظر وحی، مثلا آیات قرآن به طبیعت بنگریم، هرگز آن را غنیمتی كه هر گروه و ملت باید نهایت استفاده را از آن برد، تلقی نخواهیم كرد. برعكس، هجوم و تاراج طبیعت نتیجه نگاه غیرقدسی به جهان است. آیات پرشماری از قرآن، در تكریم خلقت است، مثلا آیاتی كه خداوند به اجزای طبیعت مانند ستاره و كوه سوگند یاد میكند. همچنین آیاتی كه بر وجود نوعی ادراك و شعور در طبیعت دلالت دارند. اجازه بدهید به عنوان یك مثال روشن به آیه 44 سوره اسرا اشاره كنم. «تُسبِحُ لهُ السماواتُ السبْعُ والْأرْضُ ومن فِیهِن وإِن مِن شیءٍ إِلا یسبِحُ بِحمْدِهِ ولـكِن لا تفْقهُون تسْبِیحهُمْ إِنهُ كان حلِیما غفُورا» بخش اول آیه كه بر تسبیح گویی آسمانها و زمین و هر آن كس كه در آنهاست دلالت دارد، در بسیاری آیات دیگر نیز از جمله آیه اول سوره جمعه نیز آمده است. اما ادامه آیه جهانبینی ژرفی را ارائه میكند:
«و هیچ چیزی نیست، مگر آنكه در حال ستایش، تسبیح او میگوید ولی شما تسبیح آنها را درنمییابید. به راستی كه او همواره بردبار و آمرزنده است.»
پرورشیافتگان این مكتب و دارندگان این جهان بینی در شرح این شعور عمومی هستی نكتههای تفكربرانگیزی گفتهاند.
از گروه فیلسوفان میخواهم به كلام صدرالمتالهین اشاره كنم كه بر آن است هر موجودی به تناسب سعه وجودیاش شعور و ادارك دارد، سخن او را بازتابی از این آیه قرآن میبینم: «جمیع الموجودات، حتی الجمادات، حیه، عالمه، ناطقه بالتسبیح، شاهده لوجود ربها، عارفه بخالقها و مبدعها».
وارد جهان عارفان كه میشوید
به روشنی این ادراك و شعور عمومی هستی را درمییابید، مولانا در دفتر سوم مثنوی نغزی در این باره دارد:
سنگ بر احمد سلامی میكند
كوه یحیی را پیامی میكند
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
لسان الغیب، حافظ شیرازی نیز بر آن است كه هستی، آكنده از پیامهای معرفتزاست ولی برای دریافت آنها باید گوش شنوایی داشت:
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
مولانا در ادامه راه شنیدن تسبیح هستی را حركت از جمادی به سوی عالم جان معرفی میكند.
چون شما سوی جمادی میروید
محرم جان جمادان چون شوید
از جمادی عالم جانها روید
غلغل اجزای عالم بشنوید
فاش تسبیح جمادات آیدت
وسوسه تاویل ها نربایدت
نتیجه این جهان بینی فلسفی و عرفانی و ثمره نگاه قدسی به طبیعت، هرگز نمیتواند هجوم و تخریب آن باشد. در مورد اهمیت زمین، به عنوان زیستگاه آدمی، آیات قابل توجهی داریم. در بیان داستان خلقت آدم، پس از آن ماجراها میان آدم و حوا و شیطان، قرآن در سوره اعراف، آیات 24 و 25 میفرماید:
«قال اهْبِطُوا بعْضُكُمْ لِبعْضٍ عدُو ولكُمْ فِی الْأرْضِ مُسْتقر ومتاعٌ إِلی حِینٍ قال فِیها تحْیوْن وفِیها تمُوتُون ومِنْها تُخْرجُون» فرمود: (از بهشت، یا از مقام خویش) فرود آیید، در حالی كه بعضی از شما نسبت به بعض دیگر، دشمن خواهید بود! (و برای شما در زمین، قرارگاه و وسیله بهرهگیری تا زمان معینی خواهد بود. فرمود در همانجا زندگی میكنید و همانجا میمیرید و از همانجا برانگیخته خواهید شد.
آیه 61 سوره هود حاوی نكته ارزشمندی در مورد زمین است: « وإِلی ثمُود أخاهُمْ صالِحا قال یا قوْمِ اعْبُدُواالله ما لكُم مِنْ إِلـهٍ غیرُهُ هُو أنشأكُم مِن الْأرْضِ واسْتعْمركُمْ فِیها فاسْتغْفِرُوهُ ثُم تُوبُوا إِلیهِ إِن ربِی قرِیبٌ مجِیبٌ» و بر قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم. گفت: ای قوم من، خدای یكتا را بپرستید. شما را جز او خدایی نیست. اوست كه شما را از زمین پدید آورده است و خواست كه آبادانش دارید. پس آمرزش خواهید و به درگاهش توبه كنید. هر آینه پروردگار من نزدیك است و دعاها را اجابت میكند. در آیات سوره اعراف زمین، فرودآمدنگاه، محل اسقرار، آرامش، زندگانی، مرگ و نهایتا بازبرخاستنگاه آدمی در روز رستاخیز معرفی شده است و در آیه سوره هود، زمین خاستنگاه آدمی معرفی شده و هود به قوم خویش میگوید خداوند آبادانی زمین را از شما خواسته است.
چگونه میشود به چنین مكتبی نسبت داد پیروانش را به تصرفات غیرمتعهدانه و ویرانگر تشویق كرده است، یا آنان را از چنین رفتارهای غیرمسوولانهیی باز نداشته است؟
به عنوان پرسش پایانی شما برای علاقهمندان به مطالعات میانرشتهیی دین و محیط زیست چه توصیهیی دارید؟
من با كمال فروتنی به پژوهشگران و علاقهمندان در این حوزه مطالعاتی و فعالیت توصیه میكنم، تلاش كنند از منابع و ایدهها و تحقیقات و اقدامات انجام شده در این عرصه آگاه باشند. چند ده كتاب در موضوع دین و حقوق بشر نوشته شده است. اولین كتاب مرجع در این موضوع با عنوان «Encyclopedia of Religion & Nature» كه زیر نظر پروفسور Bron Raymond Taylor استاد دانشگاه فلوریدا در سال 2005 منتشر شده است. در این دایر\المعارف بیش از ده مقاله در مورد دیدگاههای اسلامی وجود دارد، از جمله یك مقاله با عنوان «اسلام و فعالیتهای زیست محیطی در ایران».
مورد قابل توجه دیگر مجله Earth Ethics است كه از سوی Center for Respect of Life and Environment (CLRE). انتظار آن است كه فضلا و پژوهشگران هم در تدوین چنین كتب و نوشتن چنین مقالاتی مشاركت كنند و هم نظرات و احیانا انتقادات خود را نسبت به آثار منتشر شده، ابراز كنند و از این طریق و سایر راههای ممكن به توسعه دانش و جلبتوجه افكار عمومی به ضرورت درك تهدیدات علیه محیط زیست و لزوم اقدامات فوری برای مهار بحران مساعدت كنند.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید