گفت وگو با مدیر بخش کرد پژوهی مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی

1392/12/10 ۱۰:۵۸

گفت وگو با مدیر بخش کرد پژوهی مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی

پروژه ی تاریخ و فرهنگ کرد از اولین دانشنامه های تخصصی است که با رویکردی تاریخی – فرهنگی به قوم کرد اختصاص یافته است. این دانشنامه ی 6 جلدی زیر نظر دکتر اسماعیل شمس مدیر بخش کردپژوهی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی در حال تدوین است.

 

 

علت همه نزاع ها عدم شناخت افراد از یکدیگر است

 

آمنه شیرازی نژاد: پروژه ی تاریخ و فرهنگ کرد از اولین دانشنامه های تخصصی است که با رویکردی تاریخی – فرهنگی به قوم کرد اختصاص یافته است. این دانشنامه ی 6 جلدی زیر نظر دکتر اسماعیل شمس مدیر بخش کردپژوهی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی در حال تدوین است.

به همین منظور گفتگویی اختصاصی را با مدیر این پروژه اسماعیل شمس استاد دانشگاه ، مؤلف و مدیر بخش کرد پژوهی دایره المعارف بزرگ اسلامی که تألیفات و مقالات متعدد در زمینه ی تاریخ و کردپژوهی دارد را ترتیب داده ایم. آنچه در پی می آید مشروح این گفتگوست.

 

آقای دکتر لطفاً نحوه ی شکل گیری و طرح اولیه ی پروژه ی تاریخ و فرهنگ کرد را بیان بفرمایید؟

طرح اولیه ی این پروژه در اواخر سال 85 نوشته شد و به تأیید معاونت پژوهشی (مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی) جناب آقای دکتر سجادی رسید و بعد در اسفند 85 توسط آقای بجنوردی (ریاست مرکز) تأیید نهایی شد. این پروژه بر اساس طرح تاریخ جامع ایران که پیشتر مطرح شده بود و الان در14 جلد در حال تنظیم است نوشته شد. مدخل بندی و موضوع گزینی پروژه ی تاریخ و فرهنگ کرد نیز اقتباسی از تاریخ جامع ایران بود . در واقع ایده ی ما این بود که این پروژه بخشی کوچک از کلیت ایران می شود. یعنی ما قوم کرد را در آن چارچوب ایران فرهنگی دیدیم و بر اساس آن پروژه جلو رفتیم. بنابراین اسم پروژه هم تاریخ و فرهنگ کرد شد که قرار است در 6 جلد منتشر شود.

 

اگر امکان دارد توضیح دهید که انتخاب مداخل بر چه اساسی صورت گرفته است؟

مداخل ما در چند بخش مجزا تنظیم شده اند. مداخل بخش اول که در همان جلد اول گردآوری شده مربوط به قوم شناسی و جغرافیای کرد است . یعنی در بخش اول به بررسی مفهوم کرد و این که اساساً مفهوم کرد چیست، می پردازیم. در واقع واژه شناسی و مفهوم شناسی کرد و پیوندش با مفهوم آریایی و ایرانی مدّ نظر است . از نظر جغرافیایی، هنگامی که جغرافیای ایران فرهنگی را مطالعه می کنیم می بینیم که این جغرافیا از شبه قاره شروع می شود و تا آناتولی ادامه می یابد که کرد هم در درون همین جغرافیا قرار دارد و بیرون از این جغرافیا نیست.

 

از لحاظ تاریخی جامعیت این دانشنامه تا چه حد است؟

در این پروژه، مجلّد دوم به تاریخ کرد در دوره ی باستان اختصاص یافته است که این جلد با همکاری بخش ایران شناسی مرکز دایره المعارف به مدیریت دکتر جعفری دهقی قرار است تدوین شود .

در جلد سوم به تاریخ کرد پس از ورود اسلام تا پایان قاجار می پردازدیم. یعنی وارد دوره ی پهلوی نخواهیم شد.

 

چرا ؟

به دلیل این که بحث بسیار گسترده ای را خواهد گرفت. یعنی بعد از تجزیه ی امپراطوری عثمانی ، بحث کرد وارد فاز دیگری می شود. ما پایان جنگ جهانی اول را مبنای پایان پروژه ی اولیه ی تاریخ کرد قرار داده ایم.

انشاءالله اگر زمینه ای فراهم شود در فاز دوم این طرح وارد تاریخ معاصر کرد می شویم .

 

تدوین جلدهای بعدی بر چه اساسی صورت گرفته است؟

جلد چهارم این مجموعه را به تاریخ فرهنگی و تمدنی کرد اختصاص داده ایم که به علما و دانشمندان کرد و کسانی که به عنوان مثال در حوزه ی فلسفه یا عرفان و در علوم مختلف دیگر یا مباحث هنری کار کرده اند می پردازد. به هر حال منظور از آنچه در جلد چهارم گردآوری می شود آن چیزی است که جنبه ی فرهنگی و تمدنی دارد.

دو جلد پایانی این پروژه به موضوع مردم شناسی اختصاص یافته است و شامل فرهنگ عامه ی کرد است . زیرا فرهنگ عامه ی کرد که بسیار هم غنی است ، بیشتر در حوزه ی فرهنگ شفاهی است.. در واقع کرد تاریخ مکتوب کمتری دارد و تاریخ مکتوب ما از دوره ی صفویه شروع می شود.

 

چرا کتابت تاریخ کرد در زمانی تا این حد متأخر صورت گرفته است؟

من دلیل تاریخی این قضیه را نمی دانم اما دلایل فرضیه ای این امر که جنبه ی اثباتی هم ندارد می تواند این باشد که در دوره ی شاه اسماعیل صفوی ، در حدود 600 کیلومتر از جغرافیای کرد که از شهر وان تا حرّان را شامل می شده به طور ناگهانی به قلمرو عثمانی می پیوندد که این حوزه بخش عمده ای از سراسر جغرافیای کرد را که از همدان تا حرّان در مرز شام و از مرز ماکو تا خانقین و ایلام و از ارزروم تا وان را در برمی گرفته و در حوزه ی فرهنگی ایران بوده است را تشکیل می داده . از آنجا که در عثمانی زبان و ادبیات ترکی رایج بوده لذا در آنجا اولین نگارش های تاریخ کردی به زبان کردی شکل می گیرد.

 

پس با این حساب می توان گفت که در حال حاضر منابع زیادی از تاریخ کرد در کشور ترکیه موجود است؟

بله بسیار زیاد. البته در آنجا بعد از نگارش های کردی نوشتن به زبان فارسی همچنان ادامه دارد. اولین تاریخ کرد هم در آنجا نوشته شد البته به زبان فارسی. تا امروز هم شعر های فارسی و ادبیات فارسی همچنان در ترکیه هست. یکی از پیشنهاد های ما به مراکز فرهنگی که روی ادبیات کردی کار می کنند این است که به جمع آوری اشعار فارسی که در حوزه ی کردستان عثمانی وجود دارد بپردازند. هزاران شعر. شاید چیزی حدود صد هزار بیت شعر فارسی داریم که هیچ کس سراغش نرفته است. من مطمئنم می توانیم دانشنامه ای برای ادبیات فارسی کردها تدوین کنیم چیزی شبیه به دانشنامه ی زبان فارسی در شبه قاره که در حال حاضر در مرحله ی نگارش است.

 

در این دانشنامه آیا مداخل جداگانه ای راجع به زنان کرد وجود دارد؟ چون آن طور که همه شنیده ایم شجاعت و رشادت زنان کرد همواره زبانزد بوده است.

بله مدخل زنان کرد این پروژه یک مدخل مستقل است. البته من به این نوع تفکیک بندی که نقش زنان کرد را صرفاً در یک مدخل بررسی کنیم اعتقاد ندارم . از آنجا که اساساَ تاریخ کرد به دو بخش تاریخ شفاهی تاریخ مکتوب تقسیم می شود. و مجموع تاریخ مکتوب کرد بیش از 400 سال قدمت ندارد یعنی از همان دوران صفویه که پیشتر عرض کردم لذ باید بگویم که بخش اعظم تاریخ شفاهی ما توسط زنان کرد حفظ شده است.

من نگاهم این است که زنانگی در تاریخ کرد بسیار پررنگ است چون حافظان و ناقلان ادبیات و تاریخ و فرهنگ ما به شکل شفاهی، بیشتر زنان بوده اند. بسیاری از لالایی ها ، بسیاری از منظومه ها ، و بسیاری از اصطلاحات خاص کردی مانند بیت کردی ، بالوره ، بیت ، لالایی، پائیزه ، بهاره ، حیران که همگی در چارچوب های خاص فرهنگ شفاهی کرد قرار می گیرد از طرق زنان حفظ شده اند.

بنابراین در همه ی مداخل حضور زنان کاملاً برجسته است.

 

در تاریخ مکتوب نقش زنان چگونه بوده است؟

در تاریخ مکتوب هم زنان بخش عظیمی از آن را تشکیل می دهند. ما حاکمان زن زیادی در تاریخ داشته ایم . مثلا در دوره ی شاه عباس خانمی به نام خان زاده خانم سوران حاکم منطقه ی کردستان عراق فعلی بوده است. شاه عباس ، خان احمد خان اردلان که حاکم کردستان اردلان بوده را مأمور می کند که به جنگ این خانم برود. وقتی جنگ در می گیرد این خانم در کرکوک دستگیر می شود و در اصفهان زندانی میشود.

دیگری که به دوره ی زمانی نزدیک تری نسبت به ما قرار دارد عادله خان است که حاکم حلبچه بوده او در 1925 فوت می کند . این خانم هفت ماه میزبان مجرسون انگلیسی بوده که خودش را به عنوان تاجری با نام غلامحسین شیرازی جا زده بوده و در واقع جاسوس بوده.او اینقدر به فارسی مسلط بوده که آنها تشخیص نداده بودند که او یک جاسوس انگلیسی است و به عنوان یک خدمتکار او را پذیرفته بودند. مجرسون تمام خاطراتش را در کتابی آورده است که البته به فارسی ترجمه نشده.

از دیگر زنان کرد در حوزه ی سیاست می توان از مستوره کردستانی نام برد که شاعر است و دیوانی به فارسی دارد. همچنین کتابی به نام «عقیده» را به فارسی نوشته که فقهی است . وی تاریخ کردستان را هم به زبان فارسی نگاشته است.

از قدیم ترها می توان به شهده ی دینوری اشاره کرد که خوشنویس و فقیه بوده . ابن قیّم جوزیه در شرح کتاب خودش به نام «مرآت الزمان» هر جا از شهده مطلبی می آورد، می نویسد: قالت استاذنا شهده. یعنی او در بغداد مرکز خلافت عباسی استاد فقه و حدیث بوده است.

حضور زنان در تاریخ کرد بسیار عمیق است که متأسفانه تا بحال منعکس نشده است.

 

تا الان چه مقدار از این پروژه انجام گرفته است؟ و چه کسانی در پژوهش و نگارش مقالات مشارکت داشته اند؟

حدودا 130 مقاله تا بحال نوشته شده است. توسط 90 نویسنده. تنوع جغرافیایی نویسندگان ما بسیار زیاد است و البته همگی کرد نیستند.

ما از هم وطنان کرد، ترک ، شیراز ، سمنان ، خراسان، ایلام ، آذربایجان مقاله نویس داریم . نویسندگان ما محدود به ایران نیستند و از خارج از ایران شامل کردستان عراق، کردستان سوریه ، کردستان ترکیه نیز همکار داریم. همچنین از اروپا و حتی از آمریکا مقاله نویس داریم. مقالات به زبان های مختلف عربی ، ترکی و انگلیسی نوشته و در اینجا ترجمه می شوند.

ما بنا داریم که همه ی مجلدات را باهم به دست ناشر بسپاریم تا باهم منتشر شوند.

 

در پایان اگر نکته خاصی دارید بفرمایید؟

نکته ای که مایلم اضافه کنم این است که زمانی که من برای ارئه ی این طرح نزد آقای بجنوردی رفتم این شعر مولوی را با این تغییر خواندم که :

ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم

من شعارم برای این پروژه این است. من در منطقه ی مرزی و منطقه ی جنگی به دنیا آمدم و رشته ی تخصصی ام تاریخ است و همواره دیده ام که چقدر ازجنگها و درگیریها و اختلافات و غیره که بوده بین افرادی بوده که از نظر هویت یکی بوده اند. من زیاد مثنوی می خوانم و با مثنوی زیاد مأنوسم ، علت همه ی این نزاع ها را عدم شناخت افراد از یکدیگر می دانم. یعنی این عدم شناخت باعث همه ی درگیری ها می شود. انسانها زمانی باهم یکی می شوند که همدیگر را خوب بشناسند. یعنی مقدمه ی وصل ، شناخت است.شناخت اشتراکات به ما کمک می کند تا بهتر دریابیم که ریشه هامان یکی است. درطول تاریخ همه ی مردم این سرزمین با هر زبان و مذهب و قومیتی روابط خوبی باهم داشته اند به عنوان مثال در مناطق کرد نشین پیروان ادیان یهودی ، مسیحی و زردشتی در کنار مسلمانان دوستانه زندگی کرده اند. در خیلی از شهرها اهل تسنن و تشیع در کنار هم زیسته اند و روابطشان همواره خوب بوده است . به عنوان مثال مولانا خالد نقشبندی مؤسس کرد تبار طریقت نقشبندی که در حوزه ی خلافت عثمانی می زیست هنگام مسافرتش به هند که از مسیر ایران می گذشت به مزار عرفایی چون بایزید بسطامی و زیارت مرقد امام رضا (ع) رفت و اشعاری را با ارادتی وصف نشدنی در مدح آن حضرت سرود ،چکامه ی دلنوازی که نظیرش بسیار کم است.

در پایان باز هم امیدوارم که این پروژه ی ملی با مساعدت علمی پژوهشگران هر چه زودتر صورت پذیرفته و به اتمام برسد.

منبع: خبرگزاری ایرنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: