فلسفۀ ما(فلسفۀ اسلامی) می گوید پس از مفهوم هستی و مفهوم شئی هیچ مفهومی شناخته تر از مفهوم ضرورت و لاضرورت نیست و بنابراین لازم نیست ضرورت و لاضرورت را به چیزی تعبیر و تفسیر نمود.
در گاه شماری ایران بعد از اسلام گذشته از ماههای عربی گاهی از تقویم سریانی و رومی نیز نام برده شده است. همچنین گاهی در تواریخ و متون از سال یزدگردی و سال پارسیان قدیم سخن رفته است. در این مقاله بحث از انواع تقویم ها و تطبیق آنها با یکدیگر مراد نیست
به علت نبودن سازمانهای اداری پابرجای، و بایگانیهای منظم دیرسال در ایران، متاسفانه از مکاتیب عادی اداری دوره های پیش از مشروطیت (مخصوصاً قبل از ناصرالدین شاه) کمتر چیزی به دست مانده است.
آن فقر که بیتیغی، صد کشور دل گیرد از شوکت دارا، بیش، از فر فریدون به پندهای بسیار در شاهنامه میبینیم، در چیرگی خرد و فرهنگ، بر کامپرستی و آرزوبافی، در برتری هنر بر گهر، در پرهیز از کاهلی. در داستانهای رنگین شاهنامه، فردوسی عموما چنین پند میدهد که روزگار در گذر و خوابگه بازپسین همه مشتی خاک است. سرانجام باید همه کس را گذاشت و از همه چیز درگذشت.
برای بالا رفتن از بلندی های البرز در راه الموت قاطری کرایه کرده بودم و صاحب قاطر همراه من پیاده طی مسافت می کرد و هر لحظه با لهجۀ مازندرانی خود می گفت آقا بیا پایین اینجا گنج است.
دیری است که باستان نگاران، اصطلاح دژنبشت فارسنامۀ ابن بلخی را از آغاز سدۀ ششم هجری، بدون تأمل در محل قرار گرفتن آن، به کار می برند، «چون زرتشت بیامد، وشتاسف، او را به ابتدا قبول نکرد و بعد از آن، او را قبول کرد، و کتاب زند آورده بود به حکمت، و بر دوازده هزار پوست دباغت کرده، نبشته بود به زر. وشتاسف، آن را قبول کرد
در 1297 خورشیدی که من پس از تحصیل از اروپا به ایران بازگشتم با میرزا عبدالعظیم خان گرکانی (که یکسال بعد در موقع تأسیس سجل احوال ظاهراً نام خانوادگی قریب را انتخاب نمود) آشنا و در 1299 در دارالفنون با او همکار شدم.
نگارنده در سال 1332 هجری شمسی فهرستی از نام برخی از آثار علمی نثر فارسی که تا پایان قرن پنجم نوشته شده در مقدمۀ کتاب قراضۀ طبیعیات به مناسبت ارتباط موضوع آن کتاب با امور و مسائل علمی و بیان توجه ایرانیان در قرنهای ابتدائی دورۀ اسلامی به تصنیف این نوع کتابها ترتیب داده منتشر ساخت
سرگذشت ملتی که از قرنها پیش بر سر راه حوادث بزرگ زیسته و پنجه در پنجۀ دشواری های گوناگون در انداخته است، مطلبی نیست که با چند مأخذ محدود به سامان رسد و آسان به دست آید. این سرگذشت پر حادثه را که مقرون به کوشش های مداوم در راه ایجاد و نشر نضتهای فکری و هنری بوده است باید از راههای مختلف تنظیم کرد.
از زمانی که تجار و سیاحان فرنگی به ایران آمدند، بخصوص در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی که دورۀ افتتاح روابط سیاسی و تجاری با دولت صفوی بود علمای فرنگ کتابهای متعدد چه از نوع سفرنامه و گزارش و چه ترجمۀ کتب ادبی فارسی مانند گلستان (که به زبان لاتینی در سال 1680 انتشار یافت) تألیف و طبع کردند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید