با به توپ بستن مجلس شورای ملی و اعلام حكومت نظامی توسط محمدعلی شاه قاجار، مرحله اول مشروطیت كه از سیزده مهر 1285ش همزمان با گشایش اولین دوره مجلس شورای ملی آغاز شده بود، پایان یافت. با آغاز استبداد جدید كه به دلیل عمر كوتاه آن، استبداد صغیر نامیده میشود، بسیاری از روشنفكرانِ غربگرا، صحنه مبارازت را رها نموده و یكبار دیگر جنبش مردم ایران با الهام گرفتن از روح مذهب و رهبری روحانیت، در اندك مدتی به اوج خود رسید. در این حال، مردم، در تهران و شهرستانها، دست به دفاع مسلحانه زده و در نهایت توانستند با محاصره پایتخت، آن را به تصرف خویش درآورند. انگیزه و محرك اصلی مردم در این قیام، دستورالعمل هایی بود كه از طرف علمای بزرگ، به ویژه از نجف اشرف به دست مردم میرسید.
حاج میرزا نصرالله ملك المتكلمین در حدود سال 1240 ش (1277 ق) در اصفهان به دنیا آمد. در 22 سالگی به مكه رفت و در بازگشت، به هندوستان عزیمت نمود. در هندوستان كتابی به نام "مِنَ الخَلقِ اِلی الحَق" برای بیدار ساختن مسلمانان تصنیف كرد. پس از انتشار این كتاب، انگلیسیها او را از هندوستان اخراج نمودند. از آن پس به ایران آمد و در بوشهر با سیدجمال الدین اسدآبادی ملاقات نمود.
میرزا جهانگیر خان شیرازی در سال 1355ش (1292ق) در شیراز به دنیا آمد. در 18 سالگی در مدرسه دارالفنون در تهران به تحصیل علوم و فنون جدید پرداخت و یكی از دانشمندان زمان گردید. در این هنگام بود كه نهضت آزادیخواهی آغاز شد. او با حضور در جلسات و مجامع مخفی این نهضت، با بزرگان سیاسی ایران آشنا گشت و خود یكی از اركان عمده آزادی طلبان به شمار رفت. وی در اوایل سلطنت محمدعلی شاه قاجار، روزنامه صور اسرافیل را راه اندازی كرد و از مشروطه دفاع نمود. جهانگیر خان سرانجام پس از اشغال مجلس توسط قوای روس، به دستور محمدعلی شاه دستگیر و به باغشاه منتقل شد.
ابوالعینین شعیشع» رئیس انجمن قراء مصر متولد شهر «بیلا» در استان «كفرشیخ» مصر در سال 1922 بود و در دوران كودكی حافظ كل قرآن شد و در سال 1936 در شهر «المنصوره» به شهرت رسید. وی در سال 1939 در رادیو قاهره به تلاوت قرآن مشغول شد و در نیمه دهه 40 میلادی روش خاص خود را در تلاوت قرآن اتخاذ كرد؛ وی اولین قاری است كه در مسجد الاقصی به قرائت قرآن پرداخت. «ابوالعینین شعیشع» در اكثر كشورهای دنیا از جمله عراق، سوریه و ایران تلاوت كرد و در آغاز دهه 60 میلادی به بیماریای مبتلا شد كه مدتی نتوانست قرائت كند.
در كشور كوچك ایسلند واقع در شمال اروپا تشكیل شد. این مجلس كه نمایندگان آن توسط مردم و به وسیله رای گیری انتخاب شده بودند وظیفه داشت كه به دولت، كمك فكری دهد. در حقیقت میتوان گفت اولین مجلس دنیا، تنها سمت مشورتی با دولت داشت و دارای اختیارات خاصی نبود. پس از پارلمان ایسلند، قدیمی ترین پارلمان جهان در اواسط قرن سیزدهم در انگلستان شروع به كار كرد.
رضاخان پهلوي پس از به دست گرفتن قدرت، دائماً در تلاش براي نابودي مظاهر ديني و سنتي مردم بود و قصد جايگزيني فرهنگ غرب در ايران را در سر مي پروراند. وي در اين راه، در هر مدت قانوني، را به مردم ابلاغ ميكرد كه طرح اجباري شدن استفاده از كلاه شاپو يكي از آنان بود. اين قانون ابتدا در مورد وزرا، وكلا و رؤساي ادارات و مستخدمان دولت اجرا گرديد كه بايد لباس متحدالشكل بپوشند و كلاه شاپو يا پهلوي برسرگذارند. سپس اين دستور براي مدارس اجباري گرديد و دانش آموزان موظف به پوشيدن لباس يك شكل شدند.
محمدعلی شاه قاجار، از همان آغاز كار، مصمم به برانداختن مشروطیت بود، اما بهانه ای در دست نداشت. اما در جریان سوء قصدی كه به وی شد، بهانه لازم را به دست آورد و آن را به گردن آزادیخواهان انداخت، تا اینكه سرانجام پس از ماهها كشمكش میان مجلس و دربار و عدم دسترسی به نتیجه مطلوب، در روز سه شنبه دوم تیرماه 1287 ش برابر با 23 جمادی اولِ 1326 ق، هنوز آفتاب طلوع نكرده بود كه قشون محمدعلی شاه به سوی مجلس روان شدند و راههایی را كه به مجلس منتهی میشد، بستند. مجاهدان كه در میدان بهارستان بودند در سنگرهای خود به حال آماده باش درآمدند. چون خبر به گوش حضرات آیات بهبهانی و طباطبایی، از رهبران روحانی مشروطه، رسید، با بی پروایی و دلیری از خانه بیرون آمدند و خود را به مجلس رسانیدند تا شاید از وقوع حادثه جلوگیری نمایند.
جهت ارج نهادن به مقام والای قضاء و قضاوت و تكریم از مقام شهید مظلوم، آیت الله دكتر سیدمحمد حسینی بهشتی، اولین مسؤول دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران، بنا به پیشنهاد قوه قضاییه، مبنی بر نامگذاری هفته اول تیرماه، سالروز شهادت آن بزرگوار، به عنوان هفته قوه قضاییه، این پیشنهاد در تاریخ 27 تیر ماه 1373 در شورای فرهنگ عمومی مطرح شد و به تصویب رسید.
آیت الله سید حسین طباطبایی بحرالعلوم در سال 1308 ش (1348 ق) در نجف اشرف در بیت علم و فقاهت به دنیا آمد و از كودكی به تحصیل علوم دینی روی آورد. وی پس از گذراندن مقدمات و سطوح حوزه، در 23 سالگی به درس خارج آیات عظام: سید ابوالقاسم خویی، میرزاحسن بجنوردی، سید حسن حكیم و پدرش آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم راه یافت و به مدارج عالی علمی دست یافت. او همزمان با تحصیل، به تدریس، تالیف و تاسیس مراكز عام المنفعه پرداخت و بنیادهایی برای تحقیق، چاپ و اهدای كتابهای شیعی پایه گذاری كرد.
پس از مدتها اختلاف بین مسؤولان انقلابی نظام اسلامی و بنی صدر، رییس جمهور خائن و طرفداران او، همچنین سوء مدیریت در جنگ و نیز موضع گیری علیه اهداف نظام اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) در 20 خرداد 1360، پس از مشورت با مسؤولان عالی رتبه نظام، وی را از فرماندهی كل قوا، كه به نیابت از ولی فقیه در اختیار او بود، بر كنار نمودند. این عمل حضرت امام، واكنش منفی بنی صدر را برانگیخت و به جای آن كه در صدد اصلاح خود و پایان دادن به كارشكنیها و مخالفتهای خود باشد، به حكم امام بی اعتنایی نمود كه این امر بر نمایندگان انقلابی مجلس شورای اسلامی گران آمد. از اینرو در 24 خرداد، درخواست طرح عدم كفایت سیاسی او را در مجلس عنوان نمودند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید