صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / اسپینوزا /

فهرست مطالب

اسپینوزا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 23 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

به نوشتۀ اسپینوزا، در وضع طبیعی نه قانون وجود دارد، نه دین و نه خوب و بد اخلاقی؛ و هر کس حق دارد آنچه از دستش برمی‌آید، برای حفظ خود بکند. چنین وضعی برای همه خطرناک است. بنابر این، آدمیان بر اساس خودخواهی پی می‌برند که باید بر سودجویی و تمایلاتشان مهار بزنند، و زندگی در سایۀ قانون عقل بیشتر به نفعشان است تا زندگی بر پایۀ قانون طبیعت. پس حقوق طبیعی خویش را به حاکمی تفویض می‌کنند تا او جمیع افراد جامعه را از تخلف از «قرارداد اجتماعی» باز بدارد. حاکم ممکن است یک تن باشد (حکومت فردی)، یا گروه کوچکی از افراد (اُلیگارشی)، یا پیکرۀ مدنی جامعه (دمکراسی). 
اطاعت از حاکم استقلال فردی ما را نقض نمی‌کند، زیرا با تبعیت از فرمانهای او در واقع از مرجعی پیروی می‌کنیم که خود آزادانه برقرار کرده‌ایم و هدف او حفظ منافع ماست. آن قسم حکومتی که بیش از همه احتمال دارد در حفظ استقلال و آزادی ما بکوشد و قوانینی بر اساس عقل سلیم بگذارد و در خدمت هدفهایی باشد که حکومت اصولاً برای رسیدن به آنها تأسیس می‌شود، دمکراسی است. دمکراسی «طبیعی‌ترین» شکل حکومت و منبعث از قرارداد اجتماعی، و کمتر از همه در معرض سوءاستفاده از قدرت است. چون بعید است که اکثریت عده‌ای کثیر از مردم موافق دستورهای غیرعقلانی باشند، لذا در دمکراسی عقلانیت فرمانهای حکومت عملاً تضمین می‌شود. بی‌ثبات‌ترین شکل حکومت که بیش از همه احتمال دارد به ورطۀ استبداد و ظلم و جور سقوط کند، حکومت فردی است. 
هر کس حق دارد اندیشه و عقاید خود را داشته باشد. به هیچ روی روا نیست که این حق مطلق و انفکاک‌ناپذیر را حکومت از افراد سلب کند. این کار به هر حال محال است، زیرا عملاً هیچ‌کس قادر به مهار کردن اندیشه‌های دیگران نیست، و حکومتی که در این راه گام بگذارد، رو به نابودی خواهد رفت. بیان نیز مانند اندیشه قابل مهار کردن نیست، زیرا مردم سرانجام، ولو در خلوت، حرف خود را خواهند زد. البته اسپینوزا قبول دارد که حق بیان و تعلیم باید حدودی داشته باشد. سخنانی که به فتنه و آشوب بینجامد و خلق را به نقض قرارداد اجتماعی برانگیزد، نباید تحمل شود. با این حال، بهترین حکومت آن است که اگر در این زمینه خطایی هم می‌کند، خطا در جهت اعطای آزادی بیشتر باشد، نه محدودیت مفرط. بدیهی است که آزادی بیشتر ممکن است گاهی بعضی «ناراحتی»‌ها به بار آورد. ولی نکتۀ مهم این است که سعی در قبضه کردن همه چیز با وضع قوانین، «به احتمال قوی‌تر بیش از آنکه به اصلاح مفاسد بینجامد، باعث مفاسد بیشتر خواهد شد». و سرانجام 200 سال پیش از جان استوارت میل و دفاع تاریخی او از آزادی، اسپینوزا می‌افزاید: «برای پرورش و پیشرفت علوم و فنون و هنرها هیچ‌چیز مهم‌تر از آزادی نیست، زیرا فقط کسانی در آن حوزه‌ها توفیق می‌یابند که بتوانند آزادانه و بدون تعصب‌ ‌‌داوری کنند». مشکل بتوان تصور کرد که کسی شورانگیزتر و مستدل‌تر از اسپینوزا از آزادی دفاع کرده باشد. 
آخرین نوشتۀ اسپینوزا، «رسالۀ سیاست» بود که در واپسین سالهای عمر او به نگارش درآمد و پس از 11 فصل با مرگ نویسنده ناتمام ماند. این کتاب تأثیر هابز را بر اسپینوزا به خوبی نشان می‌دهد، ولی از برخی تفاوتهای مهم نیز میان آن دو حکایت دارد. نظریۀ حاکمیت در هر دو یکی است، اما اسپینوزا شرط و قیدهایی معتنابه در آن وارد می‌کند. کمال مطلوب این است که بالاترین قدرت در کشور مطلق باشد، لیکن حدود اختیارات آن را عملاً باید حد تحمل اتباع معین کند. پس بنای حکومت مآلاً باید بر قبول و رضای عامه و به منظور تأمین رفاه مردم باشد، و داوری دربارۀ دوام هر حکومت در نهایت بسته به ارادۀ آنهاست. هم هابز و هم اسپینوزا معتقدند که در مسائل مربوط به آداب و اخلاق و رفتار شهروندان، مرجعی بالاتر از دولت نباید وجود داشته باشد. 

مآخذ

اسپینوزا، باروخ، اخلاق، ترجمۀ محسن جهانگیری، تهران، 1364ش؛ همو، رساله در اصلاح فاهمه و بهترین راه رسیدن به شناخت حقیقی چیزها، ترجمۀ اسماعیل سعادت، تهران، 1374ش؛ دورانت، ویل، تاریخ فلسفه، ترجمۀ عباس زریاب خویی، تهران، 1345ش؛ فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، تهران، 1310ش؛ مگی، براین، فلاسفۀ بزرگ، ترجمۀ عزت‌الله فولادوند، تهران، 1372ش؛ یاسپرس، کارل، اسپینوزا: فلسفه، اٰلهیات و سیاست، ترجمۀ محمدحسن لطفی، تهران، 1375ش؛ نیز: 

Allison, H. E., «Spinoza, Benedict de», REPh.; Durant, W. & A. Durant, The Story of Civilization, New York, 1963, vol. VIII; Dutton, Blake D., «Benedict de Spinoza», The Internet Encyclopedia of Philosophy: www.iep.utm.edu/ Spinoza (Jul. 2006); Hampshire, S., Spinoza, Middlesex, 1951; Harris, E. E., Spinoza's Philosophy, New Jersey, 1992; Nadler, S., «Baruch Spinoza», Stanford Encyclopedia of Philosophy: www.Plato.Stanford.edu (Jul. 2006); Russell, B., A History of Western Philosophy, New York, 1945; id., Wisdom of the West, New York, 1964; Spinoza, B., Ethics and On the Improvement of the Understanding, tr. J. Gutman, New York, 1949; id., The Chief Works, tr. R. H. M. Elwes, New York, 1951; Wolfson, H. A., The Philosophy of Spinoza, Cleveland / New York, 1958, vol. I.
عزت‌الله فولادوند

صفحه 1 از5

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: