از سنتهای دیرین و پسندیدهای که از دیرباز در ایران و برخی کشورهای دیگر اسلامی رواج گسترده داشته، اهدا یا وقف کتاب به نهادها و کتابخانههای عمومی و مراکز نگهداری کتاب در مساجد و امامزادهها و مقابر کسانی است که در زمرۀ اولیاءالله و مقدسین شمرده میشدند. در ایران شاید قدیمترین کتابخانۀ از این نوع ـــــ که خوشبختانه هنوز برقرار است و گستردگی بسیار یافته ـــــ متعلق به آستان قدس رضوی است که به برکت جوار در مرقد هشتمین امام از چندین قرن پیش تاکنون کسان متعدد از علما و دانشمندان و بزرگان، کتابخانۀ مفصل یا مجموعهای از کتب نفیس خود را وقف آن کردهاند. نمونههای دیگر، مجموعههای آثاری است که موقوفۀ امامزادهها، مساجد و حسینیهها در شهرها و روستا قرار گرفته و با تأسف باید گفت در چند دهۀ اخیر اکثر آنها دچار پراکندگی شده و تعدادی از آنها به سرقت رفته است. باری سنت وقف و اهدای کتاب در صد سال اخیر گسترش بیشتری یافته و مخصوصاً از وقت تأسیس کتابخانۀ مجلس در 1302ش و به دنبال آن کتابخانۀ ملی در 1316ش، افرادی از رجال سیاسی و فرهنگی و مذهبی مجموعههای نفیس خود را به این دو کتابخانه بخشیدهاند. مجموعههای اهدایی هر یک در مجلدی جداگانه فهرست شده و از این فهرستها برمیآید که برخی از آنها منحصربهفرد بوده و واجد ارزش بسیار است. اینک با مسرت باید اعلام داشت که از زمان تأسیس و شروع به کار مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در 1362ش تاکنون که نزدیک به چهل سال است مجموعهها و کتابخانههای نفیس متعدد به این مرکز اهدا شده و با جرئت میتوان ادعا کرد حداقل در کشور ما تاکنون چنین حجمی از اهدا و با این تعداد زیاد اهداکننده بیسابقه است، این نکته نشانگر آن است که اصحاب دانش و خردورزان و صاحبان اندیشه و اثر در کشور به اهمیت و شایستگی این مرکز و خدمات عدیدهای که به گسترش دانش در کشور ما کرده به خوبی واقف بوده و با تفکر و اندیشه، در اهدای کتابخانۀ خود به این مرکز علمی پیشقدم شدهاند. اهداکنندگان همواره تصمیم خود را پس از مطالعه و بررسی فراوان و دیدار از مرکز و ملاقات با مدیران بخشهای علمی اتخاذ کرده و یا به توصیۀ بزرگانی همچون استاد روانشاد ایرج افشار مجموعۀ خود را اهدا کردهاند. آنان دریافتند که کتابها و نشریات در کتابخانۀ دائرةالمعارف هرگز به صورت انبار کتاب و بیرون از دسترس اهل دانش نبوده و با خاطر آسوده تصمیم به بخشش مجموعههای خود گرفتهاند. باری در مدت زمان نزدیک به چهل سال 173 مجموعه به کتابخانۀ دائرةالمعارف اهدا شده و چنانکه ملاحظه میگردد اهداکنندگان عموماً از افراد صاحبنام و دانشمندان و نامآوران عرصههای مختلف بودهاند و بیشتر آنان در زمان حیات خود مبادرت به اهدا و انتقال کتابهای خود به کتابخانۀ مرکز نمودهاند. افتخاری بزرگ برای دائرةالمعارف و مسئولان و مدیران آنجاست که توانستهاند در مدت چند دهۀ کوتاه اعتماد عمومی اکثر دانشمندان نامور مملکت را جلب نمایند به گونهای که حتی در مدت یک سال چندین کتابخانۀ اهدایی در کتابخانۀ بزرگ مرکز جای داده شده است. اهداکنندگان کتاب به کتابخانۀ دائرةالمعارف از طیفهای گوناگون بودهاند: دانشمندان، رجال سیاسی و علمی، فرهنگیان، کارشناسان رشتههای مختلف و حقوقدانان. بهویژه باید از همسران و سایر افراد خانوادۀ این عزیزان یاد کرد که برخی پس از درگذشت همسر خود و برای جلوگیری از پراکندگی کتابها یا احیاناً تقسیم آنها با وجود نیاز مادی از فروش کتابهای ملکی خود صرفنظر کرده و به منظور بزرگداشت نام همسر، آن را به کتابخانۀ این مرکز اهدا کردهاند. آغاز اهدای کتاب به کتابخانۀ دائرةالمعارف به سال تأسیس آن و اهدا و انتقال کتابخانۀ بنیانگذار دائرةالمعارف آقای بجنوردی به مرکز برمیگردد. پس از آن تا چند سال و تا شناخته شدن دائرةالمعارف نزد عموم و انتشار مجلد نخست آن مجموعهای به کتابخانه واگذار نشد، پس از انتشار جلد اول دائرةالمعارف شادروان دکتر علیرضا شیخالاسلامی استاد دانشگاه آکسفورد به نمایندگی از سوی خود و سایر اعضای خاندانش مجموعۀ بسیار نفیس پدرش روانشاد شیخالاسلامی بهبهانی نمایندۀ پیشین مجلس را به مرکز اهدا نمود. این مجموعۀ نفیس حاوی 3674 جلد کتاب و 57 عنوان روزنامه و مجله چاپی و 537 مجموعۀ خطی است که برخی منحصربهفرد است، این مجموعه در همان 1368ش به مرکز انتقال یافت، آن زمان مقارن با بازگشت استاد احمد منزوی از پاکستان به ایران بود، وی با مراجعه به مؤسسات علمی و فرهنگی دولتی پیشنهاد ادامۀ تنظیم فهرستوارۀ کتابهای فارسی را داده بود اما هیچ سازمان و مرکز رسمی دولتی به بهانۀ کسر بودجه از آن استقبال نکردند، منزوی سرانجام اتمام طرح خود را در دائرةالمعارف پی گرفت و نخستین کار او تنظیم و تدوین فهرست نسخههای خطی مجموعۀ شیخالاسلامی بود که به عنوان مجلد اول نسخ خطی این مرکز به طبع رسید...