بر این باورم که در جامعه ما روشنفکران، آکادمیسینها و علمای حوزه با یکدیگر «گفتوگو» نمیکنند. نخست لازم میدانم که فرآیند «روشنفکری» را از تحصیلات آکادمیک و حوزوی جدا کنم. برخی گفتوگو نکردن را تنها به جامعه روشنفکری نسبت میدهند ولی واقعیت این است که پرهیز از گفتوگو با یکدیگر تنها اختصاص به جامعه روشنفکری ایران از زمان مشروطه تا به امروز ندارد. استادان دانشگاه و رجال روحانی نیز با هم به گفتوگو نمینشینند.
از او آموختم «ایمان» را باید با «تفکر و تعقل» سیراب کرد وگرنه سر از خشونت در میآورد.
با توجه به تاثیر افکار و اندیشه های عرفانی و صوفیانه در شکل گیری فرهنگ کشور، این مقاله به بررسی مفهوم گفت و گو در ادبیات عرفانی و صوفیانه ایران می پردازد تا از این طریق، مبانی هنجاری و رویکرد رایج نسبت به مقوله گفت و گو را مورد بحث وارزیابی قرار دهد. این مقاله پس از توصیف مفهوم گفت و گو در ادبیات عارفان و صوفیان ایرانی به جست و جوی دلایل معرفت شناختی،اجتماعی و اخلاقی رویگرد عارفانه نسبت به گفتگو می پردازد
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید