اوایل قرن هجدهم میلادی در مورد هنر و آثار هنری نوعی گرایش غیرافلاطونی، در کشورهای غربی شروع شد و گویی اصل بر این قرار گرفت که مسأله زیبایی را نه در حد یک «مثال» فوق طبیعی بلکه به نحو مصداقی و در جهان محسوس و ملموس باید مطرح کرد. از نظریه پردازان معروف آن دوره میتوان از دیدرو (1713-1784) که بیشتر درمورد شعر و ادب اظهار نظر کرده و بیش از او از <آبه دو بس> (1670-1742) (روحانی و منتقد فرانسوی و صاحب کتابی تحت عنوان «تأملاتی درباره شعر و نقاشی» که نوعی نظریه زیباشناختی مبتنی بر «اصالت حس» را عنوان کرده است، نام برد. به عقیده او، هنر در شرایط سالم و مساعد، باید لذات حسی را در نزد ما به صورت لطایف روحی دربیاورد، یعنی لذاتی که از انفعالات و شهوات به دور میمانند و بیش از پیش زیباییهای معنوی جهان را برملا میسازند.
شاید در نگاه نخست عجیب بنماید كه دكتر كریم مجتهدی استاد قدیمی فلسفه در دانشگاه تهران كه سالها فلسفه فیلسوف خردگرای مدرنیته، كانت را تدریس كرده، اثری درباره داستایوفسكی بنویسد. اما كتاب ایشان با عنوان «آثار و افكار داستایوفسكی» نشان از تسلط استادانه بر نوشتهها و اندیشههای رماننویس نابغه روس است. دكتر مجتهدی در مقدمه كتاب درباره شخصیتهای آثار داستایوفسكی نوشته «هیچ یك از نویسندگان به اندازه داستایوفسكی به سرنوشت قهرمانهای خود نه الزاما از نظرگاه نوعی كلام فلسفی بلكه به نحو ماورایی نگاه نكرده و ابعاد غیرمادی آنها را تا این اندازه در نظر نداشتهاند».
دکتر کریم مجتهدی، عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در همایش آراء و افکار تولستوی در شهر کتاب مرکزی گفت: کتاب رستاخیز تولستوی در کنار دو کتاب دیگر شاهکار به حساب نمیآید اما تولستوی در این اثر تبدیل به فیلسوف تاریخ شده است.
دکتر مجتهدی با اشاره به چگونگی مواجهه حکما و فلاسفه ایران با فلسفه غرب گفت: حدودا صد و اندی سال پیش اولین برخورد فلاسفه ایران را با تفکرات غربی در نحوه آشنایی «آرتور دو گوبینو» نویسنده خاورشناس و سفیر فرانسه را با «ملاعلی مدرس زنوزی» می توانیم ببینیم.
کریم مجتهدی گفت: کسانی که سطحی هستند ضد فلسفهاند و آدم سطحی جایی در فلسفه ندارد؛ وای به حال ما که میگوییم فلسفه به چه دردی میخورد! برای یک قوم ننگ است که به اندیشه و تعمق اهمیت ندهد.
نميتوان بعضي از قرابتهاي ميان شعر و فلسفه را انكار كرد، افزون براينكه خود فلاسفه نيز- همانطور كه اشاره شد - به بيان شعري متوسل شده بودند، هيچ شاعر و اديبي هيچ گاه نخواسته و نميتواند بخواهد كه اثر خود را فاقد تفكر بداند، حتي اگر صرفا در صورت موزون، به محتواي بسيار مبهم رمزي، به سبك بعضي از نوپردازان جهان امروز، فقط به تركيب زيباي كلمات واصوات موسيقيايي آنها، اكتفا كند
نویسنده کتاب «سید جمال الدین اسدآبادی و تفكر جدید» با بیان اینکه سیدجمال الدین اسدآبادی شرایط را می سنجید و بعد سعی می کرد که بهترین تصمیم را بگیرد، گفت: سید جمال موقعیتها را می سنجید و براساس جریانات و موقعیتها حرفهایش را می زد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید