پروفسور کلایتون کراکت، رئیس مرکز مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی آمریکا در کتابی با عنوان «دریدا بعد از پایان نوشتن: الهیات سیاسی و مادی گرایی جدید» که پارسال از سوی انتشارات دانشگاه فوردهام منتشر شده به بررسی آرای متأخر ژاک دریدا، فیلسوف ساختارشکن فرانسوی پرداخته است.
انتشار کتاب «نوشتار و تفاوت» دریدا با ترجمه یکی از مترجمان کاربلد و خوشنام البته خبر خوبی برای دوستداران دریداست. این کتاب خواندنی حاوی نخستین متونی است که دریدا نوشته، متونی که در آنها با آثار متفکران، شاعران و هنرمندانی نظیر فوکو، دکارت، لویناس، هگل، فروید، لوی استروس، باتای، ادموند ژابس، آرتو و ... درگیر میشود و آرامآرام سبک فارغالبال و ریزبینانه خود را میآفریند و پرورش میدهد، سبکی که به تحقق غایی سنتی میماند که نیچه «آهستهخوانی» مینامید.
من در صددم اکو را در یک فضای مدیوم شات یا لانگ شات توصیف کنم تا ببینیم کجا قرار میگیرد. وقتی ما در حوزهی نشانهشناسی صحبت میکنیم معمولاً به چند مکتب قائل هستیم؛ اولین و مهمترین مکتب نشانهشناسی مکتب پاریس است، کسانی چون گریماس، تودورف که درعینحال با روایتشناسی هم رابطهی بسیار نزدیکی دارند معمولاً با این مکتب (مکتب فرانسه) پیوند میخورند.
چهرهی بارز هرمنوتیك معاصر كسی نیست جز فیلسوف آلمانی، هانس-گئورگ گادامر (۲۰۰۲-۱۹۰۰). كتاب او Wahrheit und Methode (حقیقت و روش) منتشره به سال ۱۹۶۰ كه «تجدید حیاتی است در اصطلاح هرمنوتیك و سنّت درازدامنش»، از نظر خود او «به دنبال فراهم آوردن یك دستورالعمل برای راهنمایی در فهم نیست....چه برسد به تدارک دیدن یك نظام قواعد برای شرح شیوههای روششناختی علوم انسانی.»[۱] پس نباید این سوءتفاهم پیش آید كه عنوان این كتاب، كوششی است در راه ارائهی روشی برای كشف حقیقت. بلكه به راستی هر روشی تقریبأ به یقین، به چیزی در تناقض با حقیقت منتهی میشود؛ حداقل با حقیقتِ علوم انسانی كه نمیتوان آن را به فرمولها محدود کرد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید