بقاییماکان: حفظ روح ایرانی نکته اصلی «نگرشهای ایرانی» است میرجلالالدین کزازی در نشست نقد و بررسی کتاب «نگرشهای ایرانی» گفت: «باید از وابستگیهایمان به فرهنگهای رسانهای بکاهیم تا ایرانی بمانیم. ایرانی بودن به شناسنامه نیست برهان قاطعی در اندیشه گفتار و کردار میخواهد.» محمد بقاییماکان نیز با تاکید بر حفظ هویت ایرانی اظهار کرد: در جای جای کتاب به این نکته تاکید کردهام که باید روح ایرانی حفظ شود.
حاشیههای رسیدن به روز اجرای برجام، بهجز مسائل سیاسی، به زبان فارسی هم کشیده شده و این پرسش را به وجود آورده است که «خوان آخر برجام» یا «خان آخر برجام»؛ کدام شکل نوشتار درست است؟
میرجلالالدین کزازی درباره اینکه نگارش «هفت خوان» درست است یا «هفت خان» توضیحی ارائه کرد. این شاهنامهپژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات ایسنا، در پاسخ به این سوال که در این ترکیب، آیا واژه «خان» درست است یا «خوان»، اظهار کرد: پاسخ من به این پرسش این است که هر دو این واژهها میتواند درست بود.
سخن ما درباره خانواده خاقانی بود و کسانی که او پیوندی نزدیک با آنان داشته است. یک تن دیگر که میسزد سخت کوتاه یادی از او برود، زیرا در زندگانی و سرنوشت خاقانی کارکردی باریک و بهرهای بسیار داشته است، افدرزاده [پسرعموی] او «وحیدالدین»، پورِ «کافالدین عمر عثمان»، است که خاقانی او را پدر مینوی و فرهنگی خویش میدانسته است. وحیدالدین هم مانند پدر، مردی بود فرهیخته و دانشآموخته. خاقانی او را بسیار گرامی میداشت و بیتهایی پُرشمار در ستایش او یا در سوگ او سروده است. در «تحفهالعراقین» هم به فراخی از او سخن گفته است. در آنجا باز نموده است که چگونه وحیدالدین به هنگام خُردی او را در آموختن یاری میرسانیده است
میرجلالالدین کزازی از زندگی و آثار خاقانی، سفرهای خاقانی و پیوند این شاعر با شاعران همدورهی خود سخن گفت. دومین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی خاقانی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
اگر از من بپرسند که بزرگترین چامهسرای ایران کیست؟ نخستین نامی که در یاد من برخواهد جوشید، خاقانی است. این سخن سخنی خُرد و خام نیست. این دید و داوری درباره خاقانی که او را بزرگترین و بشکوهترین چامهسرای بدانیم، به تنهایی جایگاه بلند و ارجمند او را در سخن پارسی آشکار میتواند داشت. بیگمان در پی این سخن، این پرسش در پیش نهاده خواهد آمد که: اگر چنین است، چرا خاقانی آن آوازه بلند و نامی ارجمند را که شایسته اوست، فرادست نیاورده است؟
سلسله نشستهای درس گفتارهایی درباره خاقانی روز چهارشنبه ۲ دی با سخنرانی میرجلال الدین کزازی در مرکز فرهنگی شهر کتاب آغاز میشود.
میرجلالالدین کزازی با شرح برخی تاثیرات ادبیات فارسی بر ادب جهان در گذشته، این موضوع را در حال حاضر وارونه ارزیابی کرد. این استاد پیشکسوت زبان و ادب فارسی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات ایسنا، در پاسخ به این سوال که ادبیات فارسی چقدر وامدار و متاثر از ادبیات دیگر ملتهاست، گفت: اثرپذیری ادب پارسی را از دیگر سامانههای ادبی از نگاهی بسیار کلان و فراخ میتوانیم به دو روزگار بخش کنیم؛ یکی روزگار کهن است و دیگر روزگار نو یا روزگاری که آن را روزگار ادب همزمان یا ادب کنونی مینامیم.
میرجلالالدین کزازی گفت: کتابخوان کردن افراد فرآیندی است که یکشبه انجام نخواهد گرفت و باید از سالیان خردی از آن زمان که کودک خواندن میآموزد، آغاز شود.
گاه یک شوخی، گروه یا قومی را آزردهخاطر میکند. اتفاقی که اینروزها بعد از ماجرای برنامه فیتیله افتاده است؛ یکبار دیگر این چالش را مطرح کرده که شوخی و مطایبه در زبان فارسی چه جایگاهی دارد؛ دکتر «میرجلالالدین کزازی» به پرسشهای ما در اینباره پاسخ داده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید