اخبار

نتیجه جستجو برای

نشست کافکا، هدایت و مدرنیته ادبی عصر دیروز(25 مرداد) در تالار شهناز خانه هنرمندان با حضور مراد فرهادپور، حسین نمکین به دبیری حمیدرضا یوسفی برگزار شد. این نشست با مقدمه یوسفی آغاز شد که در بخشی از آن به اینکه آیا صادق هدایت از نظر فرم و اندیشه شباهتی به کافکا داشته است؟ یوسفی در ابتدای نشست این سوال را مطرح کرد که؛ با توجه به اینکه هدایت از نخستین افرادی بود که شروع به ترجمه آثار کافکا به فارسی کرد؛ در ذهن ایرانیان از گذشته تا به امروز بین صادق هدایت و کافکا پیوند وجود داشته. لذا این سوال مطرح می‌شود که آیا سیمای هدایت و کافکا فردی گوشه‌نشین، منزوی و دور از سیاست را نشان می‌دهد؟

( ادامه مطلب )

نشست «کافکا، هدایت و مدرنیته ادبی در فارسی» با حضور مراد فرهادپور و حسین نمکین در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود. نشست «کافکا، هدایت و مدرنیته ادبی در فارسی» شنبه 25 مرداد در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

( ادامه مطلب )

مراد فرهادپور را می‌توان یکی از بارزترین نمادهای جریان روشنفکری چپ نو دانست. وی انتشار آثارش را از دهه 60 آغاز کرد، نام اوکه رفته رفته در نیمه دوم دهه 70 با نام مکتب فرانکفورت و به ویژه آدورنو پیوند خورده بود، با کتاب عقل افسرده بر سر زبا‌‌ن‌ها افتاد وبه یکی از تاثیرگذارترین و فعال‌ترین روشنفکران چپ ایران تبدیل شد. بعدها با افول فضای سیاسی و رواج سیاست‌گریزی در نیمه دوم دهه هشتاد فرهادپور که دیگر نه نام یک شخص، بلکه عنوانی برای گروهی از مترجمان و نویسندگان (حلقه رخداد) محسوب می‌شد، همراه با دوستانش به سراغ امکانات جدید در سنت چپ نوی معاصر رفت و به جرات می‌توان گفت که در معرفی، ترجمه و شرح سه چهره مهم این جریان نقش مهمی ایفا کرد: اسلاوی ژیژک، جورجو آگامبن و این اواخر آلن بدیو. اما صرف نظر از رویکردهای سیاسی یا اجتماعی فرهادپور، چهره فلسفی‌ای که همواره و در تمام این سال‌ها با نام فرهادپور گره خورده، هگل است. فرهادپور هیچ کتابی از هگل یا درباره هگل ترجمه یا تالیف نکرده است، اما ایده‌های هگلی مانند دیالکتیک کل و جزء، پیوند فلسفه با سیاست، نقد توامان پوزیتیویسم و عرفان و مهمتر از همه پیوند کلیدی حقیقت و تاریخ در سرتاسر نوشته‌هایش به چشم می‌خورد. هگل به گفته خود فرهادپور، افق تفکر است. به همین دلیل در این گفت ‌وگو با او به منزله چهره اصلی جریان هگلی چپ نو به گفت و گو نشستیم تا از «نسبت ما و هگل» بگوید. پیوندی که فرهادپور از همان ابتدا، هم «ما» و هم نسبتش با «هگل» را به چالش می‌کشد.این گفت ‌وگو همچنین مجالی به دست داده است که فرهادپور از خودش، ایده‌هایش، تجربیاتش و ارتباط فکری‌اش با هگل سخن بگوید.

( ادامه مطلب )

جهان در حال دگرگونی است، تغییری كه از قضا سمت و سویش چندان روشن نیست و سرنوشتی خوشایند را برای بشریت به تصویر نمی‌كشد. آشوب خاورمیانه به عنوان منطقه‌یی همیشه پر جنگ و جدال امروز بیش از هر زمانی اشارتی به دوران نابسامانی است كه پیش رو قرار دارد، وضعیتی كه نمی‌توان آن را منحصر به این منطقه دانست و بی‌تردید نشانه‌های ظهور و بروزش در دیگر جاهای دنیا سر بر آورده‌اند، از قدرت گرفتن اقتصاد چین و شرق آسیا تا درگیری‌های منطقه بالكان تا قدرت گرفتن راست‌های افراطی در اروپا و هند تا درگیری‌های امریكای لاتین حتی در هنگام برگزاری جام جهانی تا قدرت گرفتن تروریست‌های افراطی چون بوكوحرام در آفریقا.

( ادامه مطلب )

مي توان نيچه يي را يافت كه نسبي گرا نيست و حقيقت را قبول دارد، اما اين حقيقت را الزاما از دل يك هستي شناسي اسپينوزايي بيرون نمي كشد. اين نكته يي است كه هم دلوز و هم بديو بر سر آن اتفاق دارند و با تكيه بر همين چهره از نيچه است كه به نقد نيچه بازاري شده مي پردازند. در واقع بحث من اين است كه بدون درگير كردن نيچه با انتولوژي مي توان از حقيقت نزد او حرف زد فردريش نيچه در ميان فارسي زبانان نامي شناخته شده است، آثارش به دلايل متعددي از عنوان آنها گرفته تا آلماني بودن يا جذاب بودن ظاهري شكل بيانش به صورت گزين گويه، همواره خواننده داشته است.

( ادامه مطلب )

فردریش نیچه در میان فارسی زبانان نامی شناخته شده است، آثارش به دلایل متعددی از عنوان آنها گرفته تا آلمانی بودن یا جذاب بودن ظاهری شكل بیانش به صورت گزین گویه، همواره خواننده داشته است. به این اعتبار می‌توان از چهره‌های متكثر نیچه سخن گفت و بر قامت او جامه‌های متنوع پوشاند، گاهی از تعبیر عرفانی نیچه سخن رانده می‌شود، گاه او را چهره‌یی ضد مسیحی می‌خوانند، ‌گروهی از ناقد فرهنگ حرف می‌زنند، برخی او را نیای نازیسم می‌دانند و عده‌یی نیز نیچه پست مدرن را منظور دارند. عصر پنجشنبه یازدهم اردیبهشت ماه، مراد فرهادپور پژوهشگر و مترجم نام‌آشنای ایرانی در موسسه پرسش به نقد نیچه به مثابه منتقد فرهنگ پرداخت و كوشید از نیچه فیلسوف دفاع كند، او البته به طریقی متفاوت از چهره‌هایی چون دلوز و بدیو به خوانش از نیچه پرداخت و تفسیرش از نیچه را بر خوانش آلنكا زوپانچیچ استوار كرد. در ادامه روایتی از سخنان فرهادپور را می‌خوانیم .

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: