«بهتر است اول سیگارم را خاموش کنم... این احتمالا بیستمین سیگاری بود که از اول شب تا الان کشیده بود. احساس خفگی میکرد.» نسخه صوتی زوال کلنلی که محمود دولتآبادی آن را نسخه جعلی کتابش میداند با این جملهها آغاز میشود. محمود دولتآبادی روز گذشته به انتشار غیرقانونی این اثر واکنش نشان داد. او که از سال ٨٧ کتابش را برای گرفتن مجوز به ارشاد تحویل داده بود حالا درباره اتفاق جدیدی که برای نام اثرش افتاده گفته: «در حالیکه اعلام کردهام کتاب چاپشده جعلی است، کسانی که این کارها را میکنند، مجرمِ مضاعف هستند و از اسم من و کتاب سوءاستفاده میکنند.»
دومین شماره از نشریه «روزنه فرهنگی» با پروندهای درباره «نگاهی به زوال نویسنده در زمانه محمود دولتآبادی» و نگاهی ویژه به فراماسونری در ایران راهی مراکز توزیع و فروش نشریات شد.
در یك عصر پاییزی رفتیم كه با محمود دولتآبادی درباره كتاب «بنیآدم» حرف بزنیم. مجموعه داستانی كه اوایل امسال منتشر شد. در مجموعه تازه نویسنده، او بر خلاف عادت مرسوم داستاننویسیاش عمل كرده است. داستانهایی كه فضای رئال ندارند و فضایی سرشار از خیال و گاهی وهم آنها را در خود پیچیده است. درباره این داستانها حرف زدیم و او گفت كه خودش هم از این داستانها در شگفت است و این داستانها خیلی عجیبند. دولتآبادی از داستانهایی هم گفت كه در این چند سال تحت تاثیر فضای جامعه امروزی نوشته است.
مهدی یزدانیخرم با اشاره به زادروز محمود دولتآبادی، نویسنده سرشناس کشورمان اظهار کرد: اولویت اول دولتآبادی مردم است و درست در سالهای جنگ تحمیلی که جامعه را غم فرا گرفته بود، او با انتشار رمان «کلیدر» امید را بین مردم زنده کرد.
محمود دولتآبادی میگوید: «من عمیقا اراده کردهام انسانهایی خلق کنم که دیگران ناگزیر از عشق به آنها باشند.» او این کار را در «کلیدر» میکند. دولتآبادی در این رمان پرماجرا شخصیتهایی مقتدر مانند گلمحمد، خانعمو، بلقیس، مارال، ستار و... میآفریند. این قهرمانان چنان اقتدار خود را به متن تحمیل میکنند و چنان نویسنده آنها را آرمانی میکند که خواننده در شیدایی کامل تنها آنها را نظاره میکند، در این صورت خواننده چارهای ندارد، جز آنکه ستایششان کند و ناگزیر از عشق به آنها باشد.
بالاخره دیدار دست میدهد، قرارمان هشت شب است، در کافه «نزدیک». زودتر میروم و هنوز چنددقیقهای از هشت نگذشته او میآید. مثل همه این سالها بهرغم تلخیهایی که بر او گذشته، صمیمی است و ساده حرف میزند.
تازهترین کتاب محمود دولتآبادی مجموعه داستانی است با نام «بنیآدم» که شش قصه را دربرگرفته که اکثر آنها در چند سال اخیر نوشته شدهاند. «بنیآدم» اگرچه مجموعهای بههم پیوسته نیست اما برخی ویژگیهای مشترک، قصههای این مجموعه را در پیوند با هم قرار داده است. یکی از این ویژگیهای مشترک، فضای ابهامآلود داستانها است و دیگری وضعیتی است که آدمهای داستانها در آن گرفتار شدهاند
محمود دولتآبادی بعد از چند سال، اثری داستانی منتشر میکند. این نویسنده در روزهای آینده مجموعه داستان «بنیآدم» را از سوی نشر چشمه منتشر خواهد کرد.
محمود دولتآبادی در نشست دیدار با مخاطبانش در كتابخانه ملی برگزار شد گفت: «من نه به نوبل ادبیات فكر میكنم و نه به بومی بودن كارم. کارم را می کنم.» علی دهباشی هم بخشی از یادداشت محمدعلی جمالزاده در ستایش «کلیدر» را خواند.
دولت آبادی جدای از همه توانمندی ها و قابلیتهای ادبی ، نوعا نویسنده و روشنفکر ایرانی برخوردار از فکر ، ذهن و اولویت ها و تعلقات فکری و ذهنیتی نیز به شمار می آید . در ذهنیت بحران زده، تراژیک ، مخالفت خواه و مصیبت جوی دولت آبادی زندگی اساسا عرصه وقوع « سوگ های ماندگار » و «حماسه های ناتمام » است . حماسه سازان او اغلب از میان معمولی ها و « پایینی » ها ظهور کرده اند . همان مردمی که او با نمایش مصائب فردی و جمعی آنان در صدد است تا نشان دهد ما واقعا چگونه «مردمی هستیم »؟. « تنهایی » ، « طغیان » و « یاس » چرخه ای از مفاهیم مشترک درآثار داستانی خلق شده در طول سه دوره اصلی از زندگی حرفهای اوست . مفاهیمی که بی شک بازتاب مستقیمی از ذهنیت و باورها و دریافت ها و برداشت های او از زندگی به حساب می آید .
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید