استدلالی که بحث خود را با آن شروع میکنم از فلسفهی علم وام گرفته شده است، زیرا درک خود سنتی تحقیق علمی که به هیوم بازمیگردد بر وجود نوعی «جدایی» بنیادین عمل از علم و هماهنگی علم و تکنولوژی تأکید میورزد. هیوم بر آن بود که احکام و قضایای هنجاری را نمیتوان از احکام و قضایای توصیفی بیرون کشید و بدینترتیب معقول و مقتضی چنین به نظر میرسد که تصمیمات در خصوص گزینش هنجارها، یعنی مسائل اخلاقی یا سیاسی را نباید با مسائل علوم تجربی مخلوط کرد.
پس از گذشت چند دهه از مرگ نیوتن، یعنی از اواخر قرن هیجدهم و با موفقیت چشمگیر مکانیک نیوتنی، علوم طبیعی به خصوص فیزیک بر اندیشهی بشری استیلا پیدا کردند؛ اثر این امر بهتدریج در اجتماع به شکل مدرنیته ظاهر شد. البته شروع این سیطره با حرکتی اجتماعی یعنی انقلاب فرانسه همزمان است، بهطوریکه این دو موضوع (مکانیک نیوتنی و انقلاب فرانسه) بر افکار اندیشمندی چون کانت تفوقی کامل دارد و تأثیر آن بر انقلاب فلسفی او بهخوبی مشهود است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید