معرفت، صفت بارز روح انسانى است و عرفان از آغاز آفرینش، فراتر از مشخصات شناسنامه اى ملت ها، در عمق شناسه هاى فرهنگى ایشان نفوذ کرده است. عرفان اسلامى و ایرانى هم که شکل متکامل و پالایش شد ه اى از عرفان است داراى ابعاد و جنبه ها و سلسله رفتارهایى است. سماع یکى از آن رفتارهاست که از جایگاه ویژه اى برخوردار است. این مقاله روایتى است مختصر از آداب و مراسم سماع در عرفان اسلامى ایرانى.
سماع، اصطلاحی است که از زمان رشد عرفان در ایران در آثار صوفیانه درباره آن سخن گفته شده است.بسیاری از عارفان متشرع یا علاقه چندانی به سماع نشان نداده اند و یا برای آن شرایط سختی قایل شده اند.
از میان نقش ها و آثار مینیاتوری که در جای جای مکان های تاریخی نقش بسته می توان تا حدی با فرهنگ کهن و اداب و رسوم باستان ایران اشنا شد. در میان این نقش ها مجلس های بزم نیز جلوه نمایی می کند، مجالسی که در آن شاهد رقص هایی نیز هستیم.
علیرغم پیوند دیرینه شعر و موسیقی و وجود شاعران اهل موسیقی، سنایی غزنوی، شاعر شهیر قرن ششم نه تنها میانه خوبی با موسیقی ندارد بلکه با آن مخالفت می کند و به صراحت آن را هنری شهوانی می داند و در مذمت آن شعر می گوید. نویسنده در این مقال به بیان نظر سنایی درباره موسیقی می پردازد و عوامل و زمینه های مخالفت او با موسیقی را می کاود.
امروز یکی از دوستان مطالبی را فرستاد بابت نقد تصوف که گویا همینک در ایران برای آن بناست نشستی برگزار شود. نقد تصوف البته چیز خوبی است به دو شرط نخست اینکه واقعاً نقد باشد به معنی بررسی نظری ابعاد مختلف تصوف و دوم اینکه چنانکه مقتضی نقد و نقادی است دست اندرکاران شناخت درستی از تاریخ تصوف داشته باشند و آثار تحقیقی در این رابطه را درست خوانده باشند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید